در سال گذشته وضع معیشت اکثر مردم کشور، یعنی طبقۀ کارگر و دیگر زحمتکشان شاغل در شهرها و روستاها و بازنشستگان، نهتنها بهتر نشد، بلکه بدتر هم شد. شواهد حاکی از آن است که این روند امسال نیز ادامه خواهد داشت. همهٔ وعدههای دولت رئیسی، همانطور که پیشبینی میشد، سراپا پوچ بود و اَبَربحرانهای چندوجهی ... شعار واقعی سال ۱۴۰۳خامنهای: تشدید استثمار نیروی کار در راه «حفظ نظام»
۱۲ میلیون نفر در انگلیس در فقر مطلق زندگی میکنند
آمارهای رسمی در ششمین اقتصاد بزرگ جهان نشان میدهد که ۱۲ میلیون نفر بر اثر بحران هزینههای زندگی و مشکلات اقتصادی در این کشور، در فقر مطلق زندگی میکنند. به گزارش ایرنا، دادههای وزارت کار و امور بازنشستگی انگلیس حاکیست که طی سال ۲۰۲۳ میلادی، ۶۰۰ هزار نفر به آمار فقرا در این کشور اضافه ... ۱۲ میلیون نفر در انگلیس در فقر مطلق زندگی میکنند
حداقل دستمزد ۱۱ میلیونی در سال ۱۴۰۳ یعنی فقر و فلاکت باز هم بیشتر و گستردهتر
مطابق مصوبه شورای عالی کار، حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۴۰۲ به میزان ۳۵.۳ درصد افزایش یافت. براساس درصد اعلام شده از سوی صولت مرتضوی، وزیر کار، حداقل دستمزد کارگران، شامل مزد پایه و سایر مزایا و اقلام، در سال ۱۴۰۳، ۱۱ میلیون تومان خواهد بود. طبق ادعای اعضای به اصطلاح ... حداقل دستمزد ۱۱ میلیونی در سال ۱۴۰۳ یعنی فقر و فلاکت باز هم بیشتر و گستردهتر
در مطالبهٔ افزایش دستمزد، اولویت با مبارزهٔ متحد و متشکل زحمتکشان است
بهرغم مخالفت سرسخت وزارت کار با ترمیم مزد یکچهارم خط فقر زحمتکشان و ارائهٔ آمارهای رسمی ساختگی مرکز آمار، بار دیگر با تأکید فراوان روی “تورم انتظاری”، در گفتگویی با ایلنا در ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۲ داوود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: “آنچه مبنای پیشنهاد و تصمیم ما در دولت برای افزایش حقوق و ... در مطالبهٔ افزایش دستمزد، اولویت با مبارزهٔ متحد و متشکل زحمتکشان است
گزارشهایی از پیکار و زندگی مردم
به کمک هموطنان سیلزده در سیستانوبلوچستان بشتابیم! با بارش بارانهای شدید و متوالی در سیستانوبلوچستان و سرریز شدن آب ذخیره پشت سدها متأسفانه اغلب مناطق استان را سیل دربر گرفت و زندگی مردم استان را با بحرانی سخت روبهرو ساخته است. نزدیک به ۲ هزار روستا و چندین شهرستان بر اثر سیلابها و بهدلیل آبگرفتگی ... گزارشهایی از پیکار و زندگی مردم
نامه فرهادی به روحانی در واکنش به زندگی گورخوابها: سراسر وجودم شرم است و بغض
فرهادی در واکنش به یک گزارش متأثرکننده اجتماعی، نامهای سرگشاده به رئیس جمهور روحانی منتشر کرده است. او در نامه خود نوشته: «آرمان» گم شدهای است که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما…انگ سیاهنمایی فراریست رو به جلو برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهیها.
امروز روزنامه شهروند نامهای سرگشاده از اصغر فرهادی خطاب به رئیس جمهور حسن روحانی منتشر کرد. او اعلام کرده که این نامه را به سبب ناراحتیای مینویسد که بعد از اطلاع از وضعیت زندگی گورخوابها برای او ایجاد شده است. متن کامل نامه فرهادی را در ادامه میخوانید:
آقای دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور محترم
سلام
امروز گزارش تکاندهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستانهای اطراف تهران شبهای سرد را به صبح میرسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.
میدانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد.
در این گزارش نام یکی از کسانی که شب های سرد استخوانسوز را در گوشه گوری نشسته به صبح میرساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی میکند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمیکند. «آرمان» گم شدهای که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما.
در تاریخ خواندهایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان میرفتهاند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشهای از درد و رنج مردم را بیواسطه درک کنند. پیشنهاد میدهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهتزده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بیهمراه و ناشناس به میان مردم بروند. به روستاها و شهرهای دور افتاده. اگر ناشدنیست به همین حوالی، محلههای حاشیه تهران تا ببینند صورتهای سرخ از سیلی آبرومندان بیبضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانیشان را برای این سرزمین قربانی دادهاند. اگر باز ناشدنیست یک روز به اورژانس شهر سری بزنند و مخفیانه سوار بر آمبولانسی شوند که قرار است بیماری بیرمق را به بیمارستانی برساند و از نزدیک شاهد باشند چگونه در مسیر، به جای راه باز کردن برای نجات جان یک بیمار، مسابقهای تلخ بین دیگران است برای پیشی گرفتن از هم که پشت آمبولانس حامل یک هموطن رو به مرگ جای بگیرند و از این موقعیت برای زودتر رسیدن به مقصد نهایت استفاده را ببرند. این مثالی ساده، تلخ و تکراریست اما خلاصهایست از وضعیت امروز ما. چه کسی پاسخگوی این بیرحمی پنهان است؟ ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هموطن را از یاد بردهایم، ما که خشونتهای پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمرهمان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردیمان از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه میآموزیم و به کودکانمان میآموزانیم.
ما که تنها نظارهگر و شنونده فراموشکار رنجهائیم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالیاش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشمهایم را نداشتم» سخنی می گوید؟ آن اندک کسانی نیز که دلسوزانه میگویند با انگ سیاهنمایی مورد هجمهاند. انگ سیاهنمایی فراریست رو به جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهیها.
این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمانها؟
اصغر فرهادی
۷ دی ماه ۱۳۹۵
تسنیم،
۵۰ بیخانمان، شبها در گور میخوابند
بر اساس گزارشی که در روزنامه شهروند چاپ شده، درون گورستان نصیرآباد باغستان در حومه شهریار، دستکم ۵۰ نفر شبها در درون گورهای از پیش آماده شده میخوابند. علاوه بر گورخوابها که درون گورستان و در قبرهای از پیش آماده شده میخوابند، چندین خانواده در اطراف گورستان، در منطقه بلوکزنی و زیر کانال در ... ۵۰ بیخانمان، شبها در گور میخوابند
خودسوزی یک نانوا در اعتراض به فشار اقتصادی
یک نانوا در گلپایگان از شدت فشار اقتصادی و ناتوانی در افزایش حقوق کارگرش، خود را با بنزین به آتش کشید و در بیمارستان جان باخت. این نانوا که ۳۸ سال سن داشت روز جمعه سوم دی ماه ۹۵ با ریختن یک بطری ۲۰ لیتری بنزین خود را سوزاند که منجر به مرگ ... خودسوزی یک نانوا در اعتراض به فشار اقتصادی
خودکشی یک معلم بازنشسته بهبهانی به دلیل فقر
دانشجو آنلاین: «یک معلم بازنشسته ی بهبهانی به نام سیف الله «بید ار ی» خود را به «دار» آویخت. در یادداشت کوتاهی که از وی به جامانده ،آمده است : ”ناچارم. نمیتوانم زندگیم را از لحاظ مالی تامین کنم“».
اوضاع تکاندهنده اهالی یک روستا در نهاوند
تا چشم کار میکند، غبار است و غبار. آلونکهای گلی را با گونی و پلاستیک ایمن کردهاند، برای فصل سرما. صدای غریبه را که میشنوند، یکی یکی سر از آلونکها بیرون میآورند و دنبال غریبه تازهوارد راه میافتند؛ به امید آنکه کمکی از راه رسیده باشد. اینجا «سیاهدره» است؛ ۶۰ کیلومتری نهاوند، درهای که ... اوضاع تکاندهنده اهالی یک روستا در نهاوند