افزایش شاخص فلاکت: دستکاریِ رژیم در “آمار”ها واقعیت امر را تغییر نمیدهد آغاز سال نو در اوضاعواحوال ادامه و تشدید بحرانهای اقتصادی و بدون وجود کورسوی امیدی در چشمانداز شرایط کار و زندگی زحمتکشان و بهبود آن، شادی نوروز و طراوت بهار را بهکام آنها تلخ کرده است. ارزیابیهای جدید از قرار گرفتن ۳۰ درصد ... گزارشهایی از پیکار و زندگی مردم
شعار واقعی سال ۱۴۰۳خامنهای: تشدید استثمار نیروی کار در راه «حفظ نظام»
در سال گذشته وضع معیشت اکثر مردم کشور، یعنی طبقۀ کارگر و دیگر زحمتکشان شاغل در شهرها و روستاها و بازنشستگان، نهتنها بهتر نشد، بلکه بدتر هم شد. شواهد حاکی از آن است که این روند امسال نیز ادامه خواهد داشت. همهٔ وعدههای دولت رئیسی، همانطور که پیشبینی میشد، سراپا پوچ بود و اَبَربحرانهای چندوجهی ... شعار واقعی سال ۱۴۰۳خامنهای: تشدید استثمار نیروی کار در راه «حفظ نظام»
پروژۀ جانشینی خامنهای: بحران بعدی پس از شکست قاطع حکومت ولایی در انتخابات فرمایشی
تحریم وسیع نمایش انتخابات ۱۱ اسفند از جانب اکثریت قاطع مردم و آمار عظیم آرای باطل در صندوقهای رأی را باید شکست فاحش دیگری برای دیکتاتوری حاکم در برابر رأی واقعی ملت دانست. علی خامنهای، که بهخوبی به خطر “تهدید” مردم برای “نظام” واقف است، با توجه به شکست فضاحتبار رژیم در انتخابات اخیر فقط ... پروژۀ جانشینی خامنهای: بحران بعدی پس از شکست قاطع حکومت ولایی در انتخابات فرمایشی
گزارشهایی از پیکار و زندگی مردم
به کمک هموطنان سیلزده در سیستانوبلوچستان بشتابیم! با بارش بارانهای شدید و متوالی در سیستانوبلوچستان و سرریز شدن آب ذخیره پشت سدها متأسفانه اغلب مناطق استان را سیل دربر گرفت و زندگی مردم استان را با بحرانی سخت روبهرو ساخته است. نزدیک به ۲ هزار روستا و چندین شهرستان بر اثر سیلابها و بهدلیل آبگرفتگی ... گزارشهایی از پیکار و زندگی مردم
گزارش نیوزویک؛ «دموکراسی پاکستان در خطر است»
هفتهنامه نیوزویک در گزارشی نوشته که دموکراسی پاکستان در خطر است و از مجامع بینالمللی درخواست اقدام کرده است. به گزارش شفقنا از نشریه هفتگی نیوزویک؛ پاکستان خود را در مقطعی حساس میبیند- و در حال دستوپنجه نرم کردن با تحولات سیاسی و آشفتگی اقتصادی عظیمی است که بازتابی از تاریخ پرفراز و نشیب این ... گزارش نیوزویک؛ «دموکراسی پاکستان در خطر است»
رژیم مذهبی و بنبست فرهنگی
کجروان با راستان در کینهاند
زشترویان دشمن آیینهاند
سایه
تظاهر، تظاهر و باز هم تظاهر به زهد و پاکدستی شده است سکه رایج کشتی توفان(طوفان)زده آقایان. گِل به سر مالیدن، سینهزنی، زنجیرزنی، روضه و نوحهخوانی، گریه و زاری و عزاداری شدهاند، از بنیانهای فرهنگی رژیم واپسمانده و وامانده ولایت فقیه.
۴۳ سال از انقلاب بزرگ زمستان ۵۷ گذشت. انقلابی که با شرکت پرشور و پرامید میلیونها ایرانی خسته و دلخون از استثمار و استبداد و دیکتاتوری پادشاهی به پیروزی رسید و سر آن داشت تا به بندهای استعماری و استبدادی پایان دهد و استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی را به ارمغان آورد. و فرهنگی پیشرو و مردمی را جایگزین سالها تحقیر و سرکوب کند. رژیم اسلامی اما از همان آغازِ انقلاب، هدفمندانه با کوبیدن میخ انحصارطلبی و برپایی رژیم ولایت فقیه، چهاراسبه به سوی قبضه کردن تمامی ارگانهای حکومتی و همچنین شکلدهی و پر کردن فضای فرهنگی کشور برآمد.
قطعههای پازل فاجعه امروز در جامعه ما یک شبه خلق نشدهاند. سرکوب و انحصار از سپیدهدم انقلاب تا به امروز دست در دست هم و گام به گام به گونهای سازمند ادامه داشته است. روند فشار و سرکوب با برهم زدن میز کتاب و نشریات، برنامهها و میتینگهای گروههای دگراندیش و با شعار “حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله“ از فردای انقلاب، آغاز و با برنامهریزی، تدارک و پیشبرد “انقلاب فرهنگی“ و اخراج و تار ومار کردن استادان و دانشجویان دگراندیش در فروردین ۱۳۵۹ از دانشگاهها و نهادهای آموزشی به پیش رفت. پس از آن نیز سازمانها و حزبهای سیاسی کشور یکی پس از دیگری به گونهای سیستماتیک مورد یورش و حمله نابکارانه و خیانتکارانه رژیم قرار گرفتند و اعضا و هوادارانشان به شکنجهگاهها و دخمههای دوزخی رژیم روانه شدند تا در دهمین سالگرد انقلاب در سال ۱۳۶۷ و در جریان فاجعه ملی کشتار هزاران زندانی سیاسی به دار آویخته شوند. در جریان فاجعه ملی سد(صد) ها تن از شاعران نویسندگان، مترجمان، روزنامهنگاران و اندیشمندان کشور به دار آویخته شدند تا رژیم ولایت فقیه به استنباط خود بقای حکومتش را بیمه و همیشگی کند.
شوربختانه امروز از آن زمستان پرشور و پرهیجان سال ۵۷، چیزی جز احساسِ خشم و بغض فروخورده در گلوی برای میلیونها ایرانی نمانده است. متشرعان مافیایی و زاهدان دروغین و ریایی و دزدان انقلاب با ریش و پشم و جای مهر ساختگی بر پیشانی، سالوسانه ازفرهنگ سادهزیستی و پاکدامنی سخن میگویند و در همان حال هزاران میلیارد تومان از جیب مردم را به چاه ویل کیسههای پرنشدنی خود سرازیر میکنند.
فایل صوتی منتشر شده از گفتگو میان سردار سرلشگر جعفری فرمانده کل وقت سپاه پاسداران با سردار سرتیپ ذوالقدرنیا معاون وقت اقتصادی سپاه (در سال ۱۳۹۷) در چند روز گذشته تنها از گوشهایی کوچک ازروابط مافیایی سران رژیم و سرازیر شدن هزاران میلیارد تومان پول مردم به جیبهای کاربدستان و مسئولان درجه اول رژیم پرده برمیدارد. در یک قلم سخن از بالا کشیدن و اختلاس چندینهزار میلیارد تومان پول مردم توسط “هولدینگ یاس “میرود. نهادی مافیایی که هنوز تمامی زوایای کار آن برای جامعه افشا نشده است. این آقایان که بهشت خود و جهنم میلیونها ایرانی را در همین جهان و بر روی همین کره خاکی ما برپا کردهاند، در همان زمان که به زد و بندهای پنهانی خود سرگرمند، با کمال بیشرمی در رسانهها ساده زیستی را از مردم تهیدست جامعه میطلبند. و همگام با آن کارگران، معلمان، شاعران و نویسندگان و زنان آزادیخواه کشور را به زندان میافکنند و با غل و زنجیر به بند میکشند و به زندانهای طولانی مدت محکوم میکنند. فقر و تباهی، گورخوابی، کارتن خوابی، اعتیاد، تن فروشی، کودکهمسری و ذبح دختران خردسال و نوجوان به دست پدر و همسر، روح و روان جامعه را به درد آورده است.
هرکجا افسانه غمگستریست
هر کجا آوازه مستنکریست
مولانا
رژیم ولایت فقیه ۴۳ سال پس از انقلاب بهمن ۵۷ در عرصه فرهنگی نیز به بن بست رسیده است. رژیم با تولید و بازتولید فرهنگ مردسالار و واپسگرا، خرافی و جهل آمیز، ساطور و قمه را به دست پدر و همسر داده است و در گذشت سالها نیز جز فاجعه نیافریده است.
رژیم ولایت فقیه که از دلِ سدههای تاریک گذشته و افکار واپسگرایانه، قشری و متحجر به جهان امروز جَسته است، فاقد توانِ تولیدِ اندیشه و فرهنگ نو، ناب و پیشرو و سد راه آفرینش و انکشاف فرهنگی نوین و مردمی در جامعه ماست. “از کاسه همان برون تراود که در اوست. “زیر بنای فاسد و رانتی و مافیایی موجود به روبنایی خرافی و متناسب با خود نیازمند است و در پی تولید چنین روبنایی و فرهنگی نیز پیش میرود و تلاش میکند.
هولدینگهایی چون یاس به فضای فرهنگی سالوسآمیز، تباه و فاسد نیازمندند. تصادفی نیست که در زیر سایه رژیم ولایت فقیه، فرومایگان و کممایگان در عرصه فرهنگی برکشیده میشوند و هنرمندان و مبشران فرهنگِ مترقی، فرهنگسازان و از آن جمله فرهنگیان کشور سرکوب و تحقیر میشوند. شوربختانه در هر پهنهایی از فرهنگ ملی که نگاه میکنیم، تیغ سانسور و سرکوب آنچنان بر کمر هنر و هنرمند فرود آمده است که جای هیچ گونه خوشبینی را در زیر سایه رژیم باقی نمیگذارد. از پهنه رُمان، نمایش و داستاننویسی، شعر و ترجمه گرفته تا عرصه تآتر، سینما و موسیقی، همه و همه در زیر تیغ سانسور رژیم مذهبی قرار دارند. کوچکترین فضای آفرینش و خلق و ارائه آثار فرهنگی ازهنرمندان کشور ربوده و همچنین روزنههای امکان ارتباط مستقیم آنان و کارهایشان با مخاطبان بسته شده است.
طوطی نقل و شکر بودیم ما
مرغ مرگاندیش گشتیم از شما
مولانا
چکیده
به رغم تیغ تیز سانسور و فشار و تضییغ همه جانبه از سوی رژیم باید گفت و نوشت و بر آن تاکید کرد که شاعران، نویسندگان وهمه هنرمندان آزادیخواه کشورمان دراین گذرگاه حساس تاریخی کماکان با درایت و صلابت به تلاش و مبارزه ستودنی خود برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی ادامه میدهند و در این راه از جان و جوانی خود مایه میگذارند.
در زیر پوست جامعه، تضاد و مقابله فرهنگی نو و پیشرو با کهنه و خرافی به شدت در جریان است و گاه نیز شعلههای این آتش زیر خاکستر به سطح جامعه کشیده میشود. پیکار نو با کهنه و پیروزی نو بر پوسیده چیزی جدید نیست. این در سرشت و بافت تاریخ هزاران ساله جامعههای بشری نهفته و سرنوشت محتوم تاریخ است. کشور ما نیز از این قاعده برکنار نیست و نخواهد بود.
ضمیمۀ فرهنگی «نامۀ مردم»،
طرح اصلاح قانون کار و مزد توافقی، امنیت شغلی و معیشت زحمتکشان را نابود میکند!
یورش به امنیت شغلی کارگران با بهاصطلاح اصلاح قانون کار و حمله به معیشت زحمتکشان در مقطع زمانی تعیین حداقل دستمزد کارگران همواره برنامه رژیم ولایی در سه دهه اخیر بوده است.
مسکن، آرزوی دستنیافتنی زحمتکشان میهن ما
بهگزارش خبرگزاری ایرنا، ۴ بهمنماه ۱۴۰۰، “در سال ۱۳۹۸ در تهران ۴۲ درصد مردم مستأجر بودەاند و اکنون در سال ۱۴۰۰ تعداد مستأجران پایتخت از مالکان بیشتر شدهاند.”
روسیه و چین: یک مشارکت استراتژیک آیندهگرا
رئیسجمهوری روسیه در آستانه سفر به چین تاکید کرد، مناسبات میان پکن و مسکو به سطح بیسابقهای رسیده و به مدلی از اثرگذاری و کارایی، مسوولیتپذیری و تمایل برای آینده تبدیل شده است.
هفتاد و ششمین سالگرد جنبش دوم بهمن فرخنده باد!
با فرا رسیدن دوم بهمن ماه ۱۴۰۰ هفتاد و شش سال از جنبش دوم بهمن خلق کرد برای دستیابی به حقوق ملی شان می گذرد.