همشهری آنلاین، ۱۱ تیرماه، در خبری نوشت: “در روزهای گذشته خبری در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شد که نگرانی خیلی از خانوادهها را بههمراه داشت؛ خبری مبنی بر وجود باندهای قاچاق اعضای بدن کودکان و اینکه اجساد این کودکان بیآنکه خانوادههایشان شکایتی مطرح کنند، در بیابانهای اطراف شهر پیدا میشود. خبر تکاندهنده بود و انتشار آن بهنقل از یکی از اعضای شورای شهر تهران، موجی از نگرانی را بهدنبال داشت.”
“گزارش” همشهری، در جایی دیگر، گفتههای فاطمه دانشور را میآورد و مینویسد: “اینکه ماجرا چه بود و خبر چطور منتشر شد، فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران، در گفتوگو با همشهری میگوید که اصلاً چنین مطالبی را بیان نکرده است. وی در کانال تلگرامی خود نیز نوشت: خبرنگاری با من تماس گرفت و راجع به خبری درباره کودکان پرسید. گفتم راجع به خبر اظهارنظر نمیکنم ولی وضعیت و سلامت کودکانی که در خانوادههای پرخطر زندگی میکنند نگرانکننده است و باید برای آن چارهای اندیشید.”
همشهری همچنین سخنان محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران، را آورده است که میگوید: “اینکه گفتهشده کودکان را به قتل میرسانند و بعد از برداشتن اعضای بدنشان، اجسادشان را در بیابانها رها میکنند، از اساس کذب است. مگر پنهان کردن چنین مسئلهای از پلیس و دستگاه قضایی ممکن است؟”
تکذیب تلویحی فاطمه دانشور و رد وجود چنین معضلی از سوی سرپرست دادسرای جنایی را باید اثرهای نوعی فشار پنهان و یا ملاحظات دیگر بر عضو شورای تهران گمان کرد. مقامهای رسمی در جمهوریاسلامی سیاستهایی معین دارند که بر پایهٔ آنها از رسانهای شدن چنین موردهایی جلوگیری میکنند یا از اساس منکر روی دادن چنین ناهنجاریهایی میشوند.
خبرگزاری مهر، ۱۱ تیرماه، مینویسد: “فاطمه دانشور با اشاره به اقدامات صورتگرفته در حوزه کاهش آسیبهای اجتماعی و بهویژه اعتیاد زنان و کارتن خوابها در محلات شهر تهران اظهار کرد: متأسفانه این اقدامات مقطعی بوده و در برخی مواقع متوقف میشود.” همین خبرگزاری، ۱۶ تیرماه، در گزارشی دیگر، مینویسد: “فاطمه دانشور در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به افزایش آسیبهای اجتماعی در کلانشهرها، حاشیه شهرها و روستاها، اظهار کرد: متأسفانه میزان آسیبها رو به افزایش است و باید برای این موضوع چارهای اندیشیده شود.” او با اشاره به میزان بالای آسیبهای اجتماعی، تصریح کرد: “بحث فروش کودک، اعتیاد زنان و کارتن خوابی آنها از مواردی است که باید به آن توجه شود و این موارد موردتوجه مسئولان قرار گیرد.” خود همین گفتهها بیانگر این حقیقت است که اظهارات دانشور زمینههایی عینی داشته و به جای اقدام به یافتن راه حل و چارهجویی برای این چالشهای نگرانکننده، سیاستهای ادامهدار مبتنی بر انکار غالب است. اینکه ابعاد این فجایع تا چه حد است، بهدلیل پنهانکاری عمدی مقامهای رسمی مشخص نیست، اما اصولاً موضوع خرید و فروش اعضای بدن در ایران، به افشاگری فاطمه دانشور منحصر نمیشود. خبرآنلاین، ۲۸ تیرماه ۱۳۹۳، نوشت: “پروفسور برومند پدر علم نفرولوژی [درمان بیماریهای کلیوی و پیوند کلیه] ایران با اشاره به اهمیت و جایگاه بسیار حائز اهمیت شورای پیوند اعضاء که بهتازگی از سوی وزارت بهداشت آغاز بهکار کرده است، گفت: این شورا باید با برنامهریزیهای دقیق جلوی خرید و فروش شرمآور و غیرقانونی اعضای بدن و پول درآوردن برخی پزشکان و بیمارستانها را بگیرد که با توسل به شیوههای غیرقانونی، آبروی مملکت را نیز در تمام مجامع جهانی میبرند. برومند بیان کرد: درنهایت تأسف باید بگویم وقتی در برخی بیمارستانها شاهد پیوند کلیه ایرانیها از طریق دلالها و قاچاقچیان، به بیماران خارجی هستیم، این مایه تأسف برای همه است. بهخصوص باید گفت کار پزشکان و دستاندرکاران این ماجرا نیز شرمآور است.” سایت عصر ایران، ۱۵ اردیبهشتماه ۱۳۹۳، بهنقل از ایرج فاضل، رئیس انجمن پیوند اعضای ایران، نوشت: “گفته میشود که برخی افراد برای فروش اعضای بدن خود از خارج از کشور به ایران میآیند، این کار نیز غیرقانونی است؛ پیشتر این اقدام در کشورهایی مانند فیلیپین و هند صورت میگرفت اما در آنجا نیز متوقف شد.” سایت سلامت نیوز، ۳ اسفندماه ۱۳۹۵، در رابطه با قاچاق اعضای بدن، نوشت: “قاچاق اعضای بدن انسان و باندهای مخوفی که در این حوزه فعالاند واقعیتی غیرقابلانکار است و در تمام دنیا وجود دارد، اما بهتناسب حضور چنین باندهایی قوانینی برای محدودیت فعالیت این باندها تدوین شده است.” سلامت نیوز در ادامه، بهنقل از نایبرئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس، و با اشاره به ضعفهای قانونی و تخلفات در ایران، آورده است: “تخلفات تا جایی پیش رفته که گاهی این قاچاقچیان، کودکان بهویژه کودکان خیابانی را شناسایی میکنند و بعد از گروگانگیری و خارج کردن اعضای بدن، آن را بهصورت قاچاق میفروشند.” سلامت نیوز در رابطه با کشف باند قاچاق اعضای بدن، ادامه میدهد: “سال ۹۳ بود که رسانهای شدن دو اتفاق نشان داد بحث خرید و فروش و قاچاق اعضای بدن انسان چندان هم خیالی نیست و واقعیت دارد. یکی از این اتفاقات دستگیری اعضای باند قاچاق اعضای انسان توسط وزارت اطلاعات بود که نشان داد برخلاف برخی انکارها، قاچاق اعضای انسان در ایران هم اتفاق میافتد و این مسئله آنقدر جدی است که سازماندهی شده و دارای تشکیلات باشد.” سلامت نیوز در جایی دیگر از گزارشش، مینویسد: “حضور باند قاچاق اعضای بدن و خبری شدن پیوند کلیهٔ ایرانی به تبعهٔ عربستانی با دستمزد ۳۰۰ میلیون تومانی، شوکی بود بر بدنهٔ جامعه و بهخصوص افرادی که در لیست انتظار پیوند اعضا روزهای باقیمانده عمرشان را میشمارند.”
خرید و فروش اعضای بدن کودکان، منحصر به ایران نیست و ما موارد مشابه آن را در دیگر کشورها داریم که هندوستان یک نمونهٔ آن است. فقر و بهتبع آن گسترش آسیبهای اجتماعی و بیتوجهی و بیعملی در برابر آنها، ویژگی اصلی دولتهای فاسد و ضد مردمی است. گزارشهای نقلقولشده در سطرهای بالا نشان میدهند که خرید و فروش اعضای بدن کودکان قضیهٔ ماههای اخیر نیست. این پدیدهٔ شوم برای سالها وجود داشته است و اقدامی برای جلوگیری از آن صورت نگرفته است.
نامۀ مردم