اختناق و سرکوب حاکم، فساد نهادینهشده در دستگاه حکومتی، سیاستهای جمهوری اسلامی در نقض حقوق اجتماعی، بیکاری گسترده، گرانی روزافزون، ستم طبقاتی، و آسیبهای اجتماعیای متعدد همینهاست که نارضایتی و خشم روزافزون زحمتکشان را باعث میشوند و آنان را ناگزیر به میدان مبارزه میکشانند.
در ماههای اخیر تظاهراتها، و تجمعهای اعتراضی، بهشکلهایی مختلف سراسر میهن ما را فرا گرفته و هنوز هم ادامه دارند. بیتردید در آینده تا برچیده شدن بساط دیکتاتوری جمهوری اسلامی نیز ادامه خواهند یافت.
کانون صنفی معلمان ایران روز ۱۴دیماه ۱۴۰۱ بیانیهای دربارهٔ وقایع اخیر در کشور منتشر کرده و هشدار داده است: “فریادهای امروز، نتیجۀ نادیدهگرفتن و نشنیدن زمزمههای دیروز است و نتیجۀ بیتوجهی به فریادهای امروز وقایعیست که پیشبینی آنها کار چندان دشواری نیست.” در ادامۀ این بیانیه آمده است: “ما معتقدیم که اعتراض به تورم افسارگسیخته، فقر رو بهگسترش، تبعیض، بیعدالتی، سلب آزادیهای فردی و اجتماعیِ قانونی و ظلمی که هر روز عمیقتر میشود، حق مردم است و آنها که با حمله به تجمعات قانونیِ مردم و سرکوب غیرقانونی معترضان، خشونت را ترویج میکنند، مقصران اصلی بهوجودآمدن شرایط موجود و وقایع آینده هستند. …
برخلاف تمامی تحلیلها، تهدیدها و هزینههای سنگینی که از سوی حکومت به معترضان تحمیل شده، نهتنها این اعتراضات خاموش نگردید، بلکه سطح خواستهها هم از موضوع انحلالِ گشت ارشاد و لغو قانون تبعیضآمیز حجاب اجباری، فراتر رفت و بحث تغییر بنیادی ساختار نظام سیاسی حاکم، به جدیترین خواسته و مطالبهٔ معترضان و حامیان خاموش اما بیشمار آنها بدل گردید.”
بر اساس آمار غیررسمی، در بیش از سهماه اعتراضهای گستردۀ مردمی در بیش از ۱۶۰ شهر کشور، تا کنون ۵۱۰ نفر جان باخته، هزاران نفر مجروح و بیش از ۱۸ هزار تن دستگیر شدهاند که بسیاری از آنان شکنجه و به اعترافهایی ساختگی مجبور شدهاند. جنبش انقلابی اخیر بار دیگر نیروی رزمندگی و توان جمعی مردم میهنمان را جلوهگر ساخت و در ظلمت رژیم اختناقِ ولایی توانست شعلههای امید را برافروزد و بهعلاوهٔ آن گوشههایی از واقعیتهای جهنمی حکومت اسلامی در ایران برای مردم ما و جهانیان روشن شد. امروز زحمتکشان به ضرورت مبارزۀ متحد و سازمانیافته با خرد و رهبری جمعی و مشارکت نیروهای مترقی و مردمی پی بردهاند. مبارزان سرزمین ما بهدرستی پی بردهاند که اگر همۀ مردمِ ناراضی یکصدا برخیزند، کاری از رژیم ساخته نیست. یورشهای دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی به حقوق و آزادیهای زحمتکشان نشان میدهد که این حکومتِ فاسد و ارتجاعی سد اساسیِ ترقی و دستیابی ملت ایران به آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی است. طبق آمارهای اعلامشده در حدود ۸۰ درصد مردم کشور با حکومت کنونی مخالفاند.
واقعیتهای موجود در جامعه حکایت از آن دارند که اگر جنبش اعتراضی مردم بر بستر مبارزۀ سازمانیافته و هدفمند و بر پایهٔ برنامهها و شعارهای روشن و مشخص در عرصهٔ دموکراسی و عدالت اجتماعی جریان یابد، نتیجههایی موفقیت آمیزی خواهد داشت. برای تحقق این هدف باید به روشنگری، تهییج، تجهیز، و سازماندهی در میان مردم پرداخت. در این زمینه، اعتراضها و اعتصابها در واحدهای مهم و بزرگ (صنعتی و کشاورزی و خدماتی) در لحظههای حساس مبارزات سیاسی میتواند نقش مهمی در فلج کردن ماشین اختناق رژیم استبدادی داشته باشند. در کنار چنین عمل سرنوشتسازی، اتحاد همۀ نیروهای سیاسی ضد استبداد و وحدت عملشان در میدان مبارزه نیز امری حیاتی است.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۷۳، ۲۶ دی ۱۴۰۱