روزنامه «چاینا دیلی» در گزارشی به ارائه دیدگاه سه کارشناس خارجی درباره اهمیت مدنیزاسیون چینی جهت محقق ساختن جوان‌سازی ملت چین و نقش حزب کمونیست در راستای هدایت مردم این کشور به سوی خلق الگوی جدید توسعه پرداخته است که به صورت مختصر در ادامه ارائه می‌گردد.
«هاروی زودین» عضو ارشد مرکز چین و جهانی‌سازی، در این باره گفت که به عنوان یک ناظر دقیق ریزبین امور چین، توجه او همواره به کنگره ملی حزب کمونیست که هر پنج سال برگزار می‌شود، بوده است چرا که این کنگره، در راس الگوی حکومت دموکراسی مردم‌محور این کشور عمل می‌کند. بر اساس اظهارات این کارشناس، گزارش ارائه شده در جریان برگزاری بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست چین نشان داد که به رغم وجود تمامی چالش‌ها در طول پنج سال اخیر، کشتی دولتی تحت رهبری حزب کمونیست چین در مسیر همیشگی خدمت به مردم این کشور حرکت کرده است.
رهبری چین بر اهمیت افزایش درآمد گروه‌های کم درآمد، ارتقاء عدالت و تعادل هر چه بیشتر در توسعه مناطق مختلف با تاکید بر رشدی مردم‌محور تاکید دارد. از طرف دیگر، رهبران چین به تنظیم منطقی درآمدهای بیش از حد بالا و تشویق مردم و شرکت‌هایی با درآمد بالا جهت بازگرداندن هر چه بیشتر سرمایه‌اشان جهت رشد جامعه تاکید دارند و همین روند کمک کرده که چین به دومین اقتصاد بزرگ دنیا و کارخانه جهان تبدیل گردد اما به روشی که در آن عدالت و برابری اجتماعی و مالی نیز رعایت شده است.
در الگوی جدید توسعه چین، صرفا روی کیفیت زندگی انسان تمرکز نشده است بلکه این الگو تمام جنبه‌های جامعه چین را تحت پوشش خود قرار می‌دهد. مردم چین درست مانند مردم دیگر کشورها آرزو دارند که زندگی به مراتب بهتری داشته باشند اما این آرزو صرفا به معنای داشتن درآمد بیشتر نیست بلکه آرزوی هزاران ساله مردم این کشور را نیز شامل می‌شود که عبارت است از بهره‌مندی از خدمات درمانی بهتر جهت داشتن زندگی طولانی‌تر و سالم‌تر، بهره‌مندی از شرایط آموزشی بهتر، دسترسی به فرصت‌های شغلی مطلوب‌تر، داشتن مسکن بهتر، محیط زیست مناسب‌تر و امنیت و ایمنی شخصی عالی‌تر.
در این الگو در عین حال بر ضرورت ساخت یک اقتصاد به مراتب توسعه یافته‌تر در زمینه‌هایی همچون هوش مصنوعی، تحقیقات و توسعه و رباتیک تاکید شده است. این الگو بر تقویت توسعه با کیفیت بالا با استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته، ساخت قطارهای پرسرعت‌تر و تبدیل شدن به اولین کسانی که در نیمه تاریک ماه قدم می‌گذارند، تاکید دارد.
حقیقت این است که چین دهه‌ها در مسیر محقق ساختن رفاه مشترک تلاش کرده اما بعد از برگزاری هجدهمین کنگره حزب، به تلاش‌هایش در این مسیر سرعت و اولویت بخشیده است. چین ریشه‌کن‌سازی فقر مطلق تا پایان سال ۲۰۲۰ را هدف اولیه خود تعریف کرد و در مسیر محقق ساختن رویای دیرینه چینی‌ها یعنی ساخت جامعه‌ای نسبتا مرفه از همه جهات از طریق فقرزدایی از ۱۰۰ میلیون نفر از مردم خود در طول دهه گذشته، اقداماتی را عملی کرد که هیچ کشور دیگری در تاریخ جهان انجام نداده است و آن اقدام، خارج کردن بیش از ۸۰۰ میلیون نفر از مردم از فقر در طول بیش از ۴۰ سال است که جمعیتی معادل سه چهارم کل جهان محسوب می‌شوند.
چین در دستیابی به رفاه مشترک، الگوی توسعه جایگزین را به جهان معرفی می‌کند؛ الگویی که در تضاد کامل با الگوی سرشار از مشکل و دارای کمترین راه حل آمریکا و دیگر کشورها قرار دارد. آمریکا کشوری است که میلیاردرها در آن مالیات کمتری می‌دهند و یا اصلا مالیات پرداخت نمی‌کنند و نیمی از اعضای کنگره آن میلیونرند اما هیچ وقت بابت پرداختنشان به تجارت‌های مخفیانه مجازات نمی‌گردند.
«دیگبی جیمز رن» مشاور ویژه ارشد و رئیس مرکز تحقیقاتی «مِکونگ» در مؤسسه روابط بین‌الملل آکادمی سلطنتی کامبوج بر این باور است که مسیر مسالمت‌آمیز چین در جوان‌سازی ملی، در هدف صد ساله دوم توسعه این کشور که ساخت کشوری سوسیالیستی مدرن و بزرگ، مرفه، قدرتمند، دموکراتیک و فرهنگی پیشرفته، هماهنگ و زیبا تا اواسط قرن فعلی است، تجسم یافته است. این در حالیست که چین هدف صد ساله اول خود که ساخت یک جامعه نسبتا مرفه از همه نظر از طریق ریشه‌کن‌سازی فقر تا پایان سال ۲۰۲۰ بود را محقق کرد.
این کارشناس می‌گوید که هیچ کشور توسعه یافته و یا اقتصاد در حال ظهور دیگری نتوانسته است به دستاوردهای بزرگ چین در یک بازه زمانی کوتاه دست یابد. چین در حالی اولین هدف صد ساله خود را محقق ساخت که نظم جهان تحت سلطه تعداد کوچکی از اقتصادهای پیشرفته تحت رهبری آمریکا قرار دارد و این خود ایجاد کننده چالش‌های بسیار زیادی است. بنابراین، این اقدام چین به تنهایی، دستاوردی عظیم محسوب می‌شود.
در حالیکه اقتصاد جهان تحت تاثیر تورم جهانی و بی‌ثباتی مالی صادر شده توسط آمریکا و سیاست‌های نظامی و اقتصادی جنگ طلبانه این کشور قرار دارد، چین به عنوان یک قدرت اقتصادی مسئولیت‌پذیر و عضو صلح جو در روابط بین الملل عمل کرد و رهبری این کشور با همسوسازی آرمان‌های اقتصادی و ابتکارات سیاسی همسایگانش با الگوها و سیاست‌های توسعه‌ای خود به تضمین رفاه عموم مردم پرداخت.
چین در واقع الگوی بهتری را برای توسعه مسالمت‌آمیز جهان تعریف کرد که بر اجماع و چندجانبه‌گرایی مبتنی است. در عصر جدید چندقطبی‌گرایی، چین یکجانبه‌گرایی را که نشانه سیستمی غیر عادلانه و منسوخ از حکمرانی جهانی توسط گروه کوچکی از اقتصادهای پیشرفته تحت رهبری آمریکاست، رد کرد.
چالش‌هایی که یکجانبه‌گرایی در مسیر توسعه جهانی پایدار به وجود می‌آورد، صرفا می‌توان از طریق تلاش‌های متمرکز چین و شرکای تجاری جهانی این کشور با کمک پیگیری توسعه‌ای با کیفیت بالا، سبز و سازگار با محیط زیست و کم کربن و پیگیری استانداردهای تکنولوژیکی باز و سیستم‌های مسئولیت‌پذیر مالی جهانی رفع کرد تا مسیر ساخت یک محیط اقتصادی جهانی به مراتب عادلانه‌تر و آزادتر فراهم گردد.
«ویکتور مایجرز» محقق ارزهای خارجی در دانشگاه «تسینگ هوا» از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ و وکیل دادگاه لاهه از دیگر کارشناسان خارجی است که معتقد است چین کشوری درجه یک است و به زودی به کشور شماره یک جهان در بسیاری از جنبه‌های مالی و اقتصادی تبدیل خواهد شد. بر اساس اظهارات مایجرز، چین در عبرت گرفتن از اشتباهاتی که دیگر کشورها مرتکب می‌شوند، با هوشمندی عمل می‌کند و علنا درباره استراتژی‌های ملی خود بحث می‌کند درست مانند عملکرد این کشور در جریان برگزاری بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست، چرا که مردم یک کشور باید از مسیری که مسئولان آن کشور در پیش گرفته‌اند، مطلع باشند.
این کارشناس با اشاره به اینکه برای او جالب است که چین در حال تبدیل از یک کشور در حال توسعه به یک کشور توسعه یافته و همزمان محقق ساختن مدرنیزاسیون است، گفت که به همین دلیل است که چین برخی مراحل را جهشی طی می‌کند و به عنوان مثال، به پیشتاز توسعه و استفاده از تلفن همراه تبدیل شد چرا که آن دسته از مصرف کنندگانی که هیچ تلفن همراهی نداشتند، مستقیما به تلفن‌های همراه هوشمند روی آوردند و خطوط تلفنی ثابت را رد کردند.
مایجرز در ادامه اظهاراتش با اشاره به اینکه تاریخ و فرهنگ چین با تاریخ و فرهنگ اروپا متفاوت است و اروپایی‌ها امروزه در دام درصدهای اقتصادی گرفتار شده‌اند درست مانند مغازه‌داران کوچکی که نمی‌توانند بزرگ‌تر فکر کنند، گفت رفاه مردم، ثبات اجتماعی، احترام به طبیعت و سنت‌های چین، روابط خوب با دیگر کشورها و حاکمیت قانونم‌دار در کنار حفاظت هوشمندانه از موقعیت عالی خود، اهداف عالی تعریف شده توسط دولت چین محسوب می‌شوند.