علیرضا جباری، نویسنده، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران بر اثر ابتلا به بیماری کووید۱۹ در سن ۷۶ سالگی درگذشت. او مترجم پرکاری بود و دو ترجمه او از ایزابل آلنده و تونی موریسون، آثاری آشنا برای کتابخوانان ایران هستند.
به گزارش خبرگزاری آلمان؛ بنابر گزارش دوستان و آشنایان علیرضا جباری (آذرنگ)، این نویسنده، شاعر و مترجم، روز دوشنبه ۱۷ آذر (۷ دسامبر) بر اثر ابتلا به بیماری کووید۱۹ درگذشته است.
علیرضا جباری متولد ۱۸ بهمن ۱۳۲۳ در شیراز بود. تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در دانشگاه شیراز ادامه داد و در رشته اقتصاد از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
جباری عضو فعال کانون نویسندگان ایران بود و علاوه بر نویسندگی و ترجمه، فعالیت مدنی و سیاسی نیز داشت. او از جمله یکی از کنشگران “کارزار لغو اعدام” (لگام) بود.
دو ترجمه او یکی با نام “اوالونا” از ایزابل آلنده و دیگری “آبیترین چشم” نوشته نویسنده آمریکایی تونی موریسون، آثاری آشنا برای جامعه کتابخوان ایران هستند.
جباری در سال ۱۳۸۲ به زندان افتاد. زندانی شدن او با واکنش نویسندگان جهان از جمله ایزابل آلنده نویسنده شیلیایی مواجه شد. خانم آلنده در نامهای به محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، خواستار آزادی او شد و جباری پس از نزدیک به ۲ سال حبس مهر سال ۱۳۸۳ از زندان گوهردشت کرج آزاد شد.
یاد علیرضا جباری گرامی باد!
شاعر بود ، نویسنده بود ، مترجم بود ، اینقدر بود که نمی توانی تصور کنی دیگر نیست …هست

کولهبار زحمتم به دوش
من به راهِ سخت و دیرپایِ خود همیشه گام میزنم.
از فرازِ کوهها و ازفرودِ درههایِ ژرف
میکنم گذر
من نشانِ کار را به بازوان
من نوار گل نشان اتحاد را به گردِ سر نهادهام.
من
نغمهی سپید صبح را برعاشقانِ روز خواندهام.
از تبارِ رنج و کارم ای عزیز!
کار واتحاد من نشانه هایِ این رهِ دراز
فوجِ کارگر منم طلایه دار مردمان روزخواه ِ شب ستیز
باورم هماره اختری
شعلهورتر از همه ستارگان ِ آسمان
رهنمای ِ شبروان ِ روزخواه سوی ِ سرزمین ِ آفتاب
در گذر به کورهراهها و صخرهها
زاتش ِ زئوس و دودمان او ربوده ام من اخگری
شعلهی بلند و روشنش
گرمی ِ تن و فروغ چشم ِ رهروان ِ روز
در فرود ِ دره های ِ ژرف
بر فراز ِ صخرههای ِ سخت
در ره ِ درازشان به سوی ِ چشمه های ِ نور
از تبار ِ رنج و کارم ای عزیز!
فوج ِ کارگر منم طلایه های مردمان ِ روزخواه ِ شب ستیز
رهگشا به صبح و رهنمون به فردای ِروشنم.
«علیرضا جباری» (آذرنگ)