هموطنان عزیز با سلام ما خانوادهها و بازماندگان زندانیان سیاسی عقیدتی جانباخته در دهه ۶۰، بهویژه قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، هستیم. یازده ماه است که در گورستان خاوران را به روی ما بستهاند. ما بارها با مراجعه و نوشتن نامه به مسئولان، مراکز و نهادهای گوناگون جمهوری اسلامی ایران، خواهان بازگشایی در گورستان ... نامه اعتراضی خانوادههای خاوران به رئیس جمهوری اسلامی
آرمانهای “جنبش دوم بهمن”، چراغ فروزان در راه مبارزه برای لغو ستمِ ملی است! ”بنیان گذاران، اجرا کنندگان و رهبران این جنبش در تاریخ مقامی بس ارزنده دارند و نسل های حق شناس همیشه با حس احترام در برابر خاطرۀ شهدای این نهضت: قاضی محمد، سیف قاضی، صدر قاضی، شیرزاد، فاروقی، نقده ای و ده ... گرامی باد هفتادونهمین سالگرد جنبش دوم بهمن
خلق آذربایجان قرنهای متمادی در جنبش رهاییبخش خلقهای ما علیه ستمگران داخلی و خارجی برای دست یافتن به استقلال، آزادی، و حق حاکمیت ملّی همواره نقشی برجسته داشته است. از مبارزهٔ خلق آذربایجان در پیشبُردِ جنبش مشروطیت (۱۲۸۵-۱۲۹۰خورشیدی) گرفته تا برپایی جنبش دموکراتیک آذربایجان بهرهبری شیخ محمد خیابانی علیه استعمار و ارتجاع فئودالی در ایران ... گامِ تاریخی و امیدبخشِ «جنبش ۲۱ آذر»
شانزده آذر روز دانشجو، نمادِ اتحاد دانشجویان و مبارزه با دیکتاتوری، استبداد، وامپریالیسم! جنبش دانشجوئی در ایران در زمرهٔ حرکتهای اجتماعیای است که از جایگاهی پیشتاز در مبارزه با استبداد برخوردار بوده و از فرازونشیبهایی زیاد دربُرهههای زمانیای مختلف عبور کرده است. اکثر دانشجویان در ایران در همهٔ دورانها از تبار طبقههای زحمتکش یا لایههای ... گرامیباد ۱۶ آذر، روز دانشجو، روزِ تولد شعار «اتحاد، مبارزه، پیروزی»
در صدوهفتمین سالگی پیروزی انقلاب اکتبر، بشریت با بحران ژرف و همهجانبهٔ اقتصادیسیاسی و بروز جنگهای خانمانسوز دستوپنجه نرم میکند. جهان سرمایهداری امروز، دنیائی است آکنده از نابرابریهای عمیق که در آن میلیونها انسان از ابتدائیترین حقوق طبیعیشان محرومند. فقر و فلاکت، محرومیتهای اجتماعی، جنگها و نابودی محیط زیست، آینده بشریت را بهطورجدی تهدید میکنند. ... گرامی باد سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر: پیروزی انقلاب اکتبر، دستاوردی با آرمانهایی زنده برای بشریت!
از دوم بهمنماه سال ۱۳۲۴، روزی که رفیق زندهیاد “قاضی محمد”، پیشوای محبوب خلق کُرد و حزب دمکرات کردستان، در اجتماع باشکوه هزاران تن از مردم مهاباد و شهرها و روستاهای اطراف در میدان “چوارچرا” (چهار چراغ) این شهر، تأسیس حکومت خودمختار کُردستان را اعلام کرد هفتادوهشت سال میگذرد.
حکومت ملی و دمکراتیک کُردستان، دستاورد مبارزهٔ تاریخی خلق کُرد و نیروهای مترقی کُردستان و ایران و تجسم خواستها و آمال سرکوب شدهٔ مردم ستم کشیدهٔ کُردستان در برابر رژیمهایی مرتجع و وابسته به امپریالیسم مانند حکومت ننگین پهلوی و اسلاف آن بود. حکومت خودمختار کُردستان بربستر تحولهای تاریخیِ مهمِ آن دوره و تناسب مشخص نیرو در ایران و جهان برپا شد. از سویی پیروزی جبهه ضد فاشیستی بهرهبری اتحاد شوروی بر فاشیسم هیتلری و ایجاد اردوگاه سوسیالیستی در اروپا و تغییر تناسب قوا بهنفع جنبشهای رهاییبخش ملی در سطح جهان و از سوی دیگر رشد و بالندگیِ جنبش دمکراتیک و ضد امپریالیستی مردم ایران، ایرانی که در آن کارگران و زحمتکشان شهر و روستا بهرهبری حزب تودهٔ ایران نقشی مهم و تعیین کننده داشتند، شرایط تاریخیای مساعد برای خلقهای ایران درجهت مبارزه با ستم دیرپای ملی و دستیابی به حقوق ملیشان ازجمله حق تعیین سرنوشت خویش فراهم آورده بود.
نگاهی کلی به وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی مردم کُردستان در آن برههٔ زمانی تاریخی، زمینههای عینی شکلگیری و رشد “جنبش دوم بهمن” و ضرورت تحولهای دمکراتیک بهنفع تودههای مردم را بهروشنی نشان میدهند. رفیق جانباختهٔ تودهای “علی گلاویژ” شرایط آن دوره را اینگونه بهتصویر میکشد: “هنگامیکه رضاشاه از ایران فرار کرد، ما در متن یک ایران غارت شدهٔ دیکتاتوری زده، کُردستانی داشتیم که اگر برخی ابنیهٔ تازهساخت سربازخانههای ارتش را از آن حذف مینمودیم با پنجاه سال و حتی صد سال قبل از آن نیز فرق چندانی نداشت. دهات مخروب، شهرها نیمهویران و فرهنگ و بهداشت در درجهٔ صفر بود” (مجلهٔ “دنیا”، نشریهٔ سیاسی- تئوریک حزب تودهٔ ایران، شماره ۱۰، دیماه ۱۳۵۶، صفحه ۳۱).
حکومت خودمختار کُردستان در طول عمر کوتاه یازده ماههاش و باوجود همه فشارها و محدودیتها، منشأ بهوجود آوردن تحولهایی مهم در عرصههای اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی در منطقههای زیر نظارتش شد. زبان کُردی زبانِ رسمی آموزش و مکاتبات اداری اعلام شد. فراهم کردن شرایط برای حضورِ برابر و وسیع زنان در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی، انتشار روزنامه، مجلهها، و دیگر نشریهها بهزبانِ کُردی، بنیانگذاری تئاتر ملی، تشکیل نیروی نظامی پیشمرگ، برقراری رابطه دوستی با حکومت خودمختار آذربایجان و بستن قرارداد همکاری با آن، تقسیم زمینهای فئودالهای فراری میان دهقانان و اقدامهایی در راستای تقسیم محصول بهسود دهقانان، برنامهریزی برای رشد اقتصادی و صنعتی در جهت رفاه مردم و تأمین آموزش و بهداشت رایگان برای همه، از دیگر اقدامهای حکومتی بود که به خدمت مردم کمر بسته بود.
اقدامهای مترقی و مردمی حکومتهای خودمختار در کردستان و آذربایجان که با حمایت فراوان مردم روبرو شده بود، برای امپریالیسم و موجودیت رژیم دست نشاندهٔ پادشاهیاش و پایگاه اجتماعی این رژیم یعنی بزرگمالکان، فئودالها، و سرمایهداران خطری بالقوه بود. بنابراین، توطئهها بهمنظور سرکوب این جنبشهای ملی شروع شد. دستگاه تبلیغاتی دولت و دربار از همه گونه افترا و جنگ روانی بر ضد مردم و حکومت خودمختار استفاده میکرد. رهبران و مبارزان فداکار خلق را عامل بیگانه، وطنفروش، و تجزیهطلب نامیدند و بهاین وسیله میخواستند ضمن زمینه چینی برای سرکوب این جنبشها، از دامنه یافتن تأثیر تحولها بهنفع مردم در این دو استان به دیگر نقاط کشور و منطقه جلوگیری کنند. سرانجام درپی دسیسههای مشترک رژیم ارتجاعی شاه و امپریالیسم آمریکا و انگلیس، با یورش نظامی ارتش شاه به کُردستان زیر پوشش انجام نظارت بر انتخابات، جنبش دوم بهمن سرکوب و بهشکست کشانده شد و دستاوردهای آن را نابود کردند. دهها تن از رهبران و فعالان این جنبش ازجمله رفقا قاضی محمد، بنیانگذار حکومت، سیف قاضی و صدر قاضی به دار آویخته شدند.
هر چند جنبش دوم بهمن سرکوب شد، اما جنبش مبارزاتی خلق کُرد و حیات نیروهای مترقی آن ادامه پیدا کرد. پیروزی انقلاب شکوهمند بهمن ۵۷ و نقش انکارناپذیر و تعیین کنندهٔ تودههای زحمتکش خلقهای ایران در بهپیروزی رساندن انقلاب فرصتی دوباره برای پایان دادن به ستم ملی فراهم آورد. اما خیانت رهبران انقلاب بهزعامت خمینی به آرمانها و هدفهای انقلاب از یک سو و تفرقه و جدایی بین نیروها، حزبها، و سازمانهای مترقی و مردمی از سوی دیگر این فرصت تاریخی نیز از دست رفت و رژیم ولایت فقیه با سرکوب و کشتار مردم و آزادیخواهان کُرد به اِعمال ستم ملی در ابعاد وسیع ادامه داد.
قتل مهسا (ژینا) امینی، دختر جوان کُرد، آغازگر مرحلهای جدید از مبارزات مردم ایران علیه بیدادگریهای رژیم بود. یکی از دستاوردهای مهم جنبش قهرمانانه مردم میهن، جنبش پویای ”زن، زندگی، آزادی“، تقویت همبستگی و پیوندهای مبارزاتی خلقهای ایران در مبارزه با رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه است. این همبستگی شورانگیز و امیدآفرین، خویش را در شعارها، فراخوانها، بیانیهها، و اقدامهای عملی و مشخص گردانهای جنبش متعلق به خلقهای ایران نشان داد و دسیسههای تفرقهافکنانه رژیم ازجمله نسبت دادن نخنما شدهٔ اتهام تجزیهطلبی به مبارزان کُرد را نقش بر آب کرد. تحکیم و گسترش این همبستگی از طریق ارتقای سطح آن هم از نظر سیاسی و هم از نظر سازمانی از طریق ایجاد جبههای وسیع از نیروهای ملی، مردمی، و آزادیخواه میتواند شرایط را برای گذار از رژیمی که دشمن مشترک همه خلقهای ایران است فراهم کرده و امکانی واقعی بهمنظور لغو ستم ملی و تحقق حق تعیین سرنوشت را نیز بهوجود آورد.
حزب تودهٔ ایران، بنا به جهانبینی علمیاش، همیشه تأکید کرده است که ستم ملی در پیوند ناگسستنی با ستم طبقاتی و در خدمت آن است. ستم ملی محصول مرحلهای از تکامل اجتماعی و برقراری مناسبات سرمایهداری در کشورهایی با بافت جمعیت چند ملیتی است. رژیمهای استبدادی شاه و ولایت فقیه- نمایندگان سیاسی طبقات استثمارگر در ایران- بهویژه سرمایهداری کلان ایران بودهاند و همچنان هستند. منافع این طبقات در گرو سرکوب و ایجاد تفرقه میان زحمتکشان ملیتهای گوناگون ساکن ایران، بهمنظور تشدید استثمار آنها صرفنظر از تعلقهای ملیشان میباشد. بنابراین، مبارزه برای رفع ستم ملی و دستیابی به حق تعیین سرنوشت خلقهای ایران در گرو مبارزهٔ متحد آنها در پیوند با مبارزه سراسری قشرها و طبقات ستمدیده علیه رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه میباشد. تجربه تلخ شکست جنبشهای ملی دوم بهمن و بیستویک آذر در کُردستان و آذربایجان، بهرغم وجود جنبشی تودهای در صحنه سیاسی ایرانِ آن دوران، نشان میدهد که این جنبشها بهتنهایی قادر به مقاومت در مقابل ارتجاع که قدرت مرکزی را در دست دارد نبوده و وحشیانه سرکوب میشوند.
دل بستن و چشم امید داشتن به حمایتهای امپریالیسم و ارتجاع ازجمله اپوزیسیون جعلی و دروغین سلطنتطلب، طرفداران سلطنتی ساقط شده که در بیش از نیمقرن حکومت استبدادی، دستش به خون فرزندان مبارز خلق کُرد، آذربایجان، و دیگر خلقهای ایران آلوده است، بهقصد رسیدن به خواستهای ملی در جهت منافع تودههای ستمدیده خلقهای ایران، چیزی جز بیراههای نیست. چنین سیاستهایی، چنانکه در جریان جنبش ”زن، زندگی، آزادی“ دیدیم، به مبارزه واقعی مردم ضربه میزند و درنهایت یأس و سرخوردگی مردم مبارز را دربر خواهد داشت. تجربه جنبشهای ملی در دهههای اخیر در کشورهای عراق، سوریه، و ترکیه، همچنین تلاش امپریالیستها و دولتهای ارتجاعی در بهخدمت گرفتن این جنبشها و کشاندنشان به مسیر تأمین منافع و سلطهٔ خود بر منطقه، بهاندازهٔ کافی گویا و آموزنده هستند و برای نیروهای مترقی در ایران درسهایی گرانبها دربر دارند. راز ماندگاری جنبش دوم بهمن بهمثابهٔ منبعی الهامبخش برای مبارزان در کُردستان، ایران، و منطقه، در اصیل و مردمی بودن این جنبش، ماهیت دمکراتیک و ضد امپریالیستی آن، اتکایش به تودههای مردم و نیروهای مترقی داخل کشور، و نیز مورد حمایت نیروهای مترقی جهان بودن آن است. رفیق زندهیاد علی گلاویژ در کتاب ارزشمندش بهنام “مناسبات ارضی در کردستان ایران”، با تقسیم جنبش رهاییبخش خلق کُرد به سه دوره، درتشریح ویژگیهای دورهٔ سوم، دورهای که بعد از سقوط دیکتاتوری رضا شاه آغاز میشود، جایگاه جنبش ۲ بهمن را اینگونه ارزیابی میکند: “ویژگی دورهٔ سوم عبارت بود از تشکل نیروهای دمکراتیک و انقلابی کُردستان و قرار گرفتن آنها در رأس جنبش رهاییبخش خلق کُرد، درآمدن رهبری این جنبش از زیر هژمونی انحصاری فئودالهای عشیرهای و دیگر محافل ناپیگیر و سازشکار، رسوخ اندیشهٔ سوسیالیسم علمی و انترناسیونالیسم پرولتری در جنبش رهاییبخش خلق کُرد، بیرون آمدن جنبش از غلاف محدود ملی و آمیختن آن با جنبش انقلابی سرتاسری ایران که جنبش تاریخی ۲ بهمن ۱۳۲۴ شاخص برجسته این تحول تاریخی بود” (نک:کتاب “مناسبات ارضی در کُردستان- فروپاشی نظام عشیرهای”، علی گلاویژ، انتشارات روزبه، خیابان انقلاب، روبروی دانشگاه تهران، چاپ اول، دیماه ۱۳۶۱، صفحه ۲۹۹).
حزب تودهٔ ایران بهگواهی اسناد و عملکرد تاریخیاش، بهویژه شرکت فعال در شکلگیری و دفاعِ تا پای جان از جنبشهای ملی و حکومتهای خودمختار در کُردستان و آذربایجان، همواره سنگر استوار و پیگیر مبارزه بر ضد ستم ملی و برای دستیابی به حق تعیین سرنوشت خلقهای ساکن ایران و اتحاد داوطلبانهٔ آنها در چارچوب ایرانی واحد و دمکراتیک بوده است و همچنان خواهد بود. جنبش دوم بهمن بخش جداییناپذیر و افتخارآمیز از تاریخ سراسر پیکار حزب تودهٔ ایران است.
درود به خاطرهٔ جانباختگان جنبش دوم بهمن و همه جانباختگان راه رهایی خلق کُرد از بندهای ستم ملی!
پیروز باد مبارزهٔ مشترک خلقهای ستمدیده میهن بر ضد رژیم جنایتپیشهٔ ولایت فقیه!
شنبه ۲۱ ژانویه ۲۰۲۴ (۱ بهمن ۱۴۰۲)، صدمین سالمرگ ولادیمیر ایلیچ لنین، بزرگترین شخصیت انقلابی قرن بیستم است. به همین مناسبت، نیروهای مترقی و انقلابی جهان و بهویژه کمونیستها در چنین روزی به این انقلابی بزرگ و نظریهپرداز سوسیالیسم علمی ادای احترام میکنند. لنین نهفقط نظریهپرداز، بلکه سازمانده و انقلابی برجستهای بود. لنین نظریهپردازی بود که ... بهمناسبت صدمین سال درگذشت لنین: در بزرگداشت اندیشمند انقلابی قرن بیستم و اندیشههای ماندگارش
در شصت و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب کوبا رئیسجمهور سابق این کشور تاکید کرد: اتحاد مردم این کشور عامل پیروزی بر دشمنان کوباست. در شصت و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب کوبا، رائول کاسترو، رئیس جمهور سابق این کشور در جشنی که در سانتاگوا د کوبا برگزار شد، تاکید کرد که وحدت سلاح استراتژیک اصلی کوبا ... کاسترو: اتحاد سلاح استراتژیک کوباست
جایگاهِ تاریخی انقلاب اکتبر انقلاب اکتبر در دوران جنگ فاجعهبار جهانی اول بین کشورهای امپریالیستی بر سر تقسیم جهان و همچنین در دوران سلطهٔ کشورهای سرمایهداری بر جهان روی داد. پیروزی انقلاب اکتبر بهرهبری لنین و بلشویکها در روسیه پایانی تاریخی بر دیدگاههای ابدی بودن جهان سرمایهداری بود و به خلقهای زیرستم در جهان نشان ... بهمناسبت صدوششمین سالگرد انقلاب سوسیالیستی اکتبر
وقتی کتاب «مسئلهی چپ و آینده آن»اش را بهزبان انگلیسی منتشر کرد چندین نسخه از کتاب را بهمن داد و خواست بههرکه میدانم علاقهمند است هدیه کنم. بهگمانم حوالی سال ۷۶ بود که دوستم پرویز بابایی کتابی از تئودور اویزرمان (مترجم «سنجش خرد ناب» از ایمانوئل کانت بهزبان روسی) را ترجمه میکرد با عنوان «مسائل ... استاد میرشمسالدین ادیب سلطانی درگذشت!