نوشتهٔ آتول چاندرا – ویجی پراشاد بخشی از روند بازسازی جبههٔ آزادیبخش خلق شامل طرد سکتاریسم [خودمحوری] چپروانه در آن حزب بوده است. این حزب برای شکلگیری ائتلاف قدرت ملی خلق (NPP) متشکل از بیست و یک گروه چپ و چپِ میانه کوشید. برنامهٔ مشترک این ائتلاف شامل مقابله با فساد و سیاستهای صندوق بینالمللی ... پیروزی چپ در انتخابات ریاستجمهوری سریلانکا
راهپیمایی هزاران نفری حامیان عمران خان در اسلامآباد + فیلم
هزاران معترض در نزدیکی اسلامآباد، پایتخت پاکستان در حمایت از عمران خان دست به راهپیمایی زده و خواستار آزادی وی شدند. به گزارش ایسنا، حزب «تحریک انصاف پاکستان» به رهبری «عمران خان» نخستوزیر برکنار شده این کشور برای نخستین بار از مه ۲۰۲۳ در حالی این راهپیمایی بزرگ را برگزار کرد که اسلامآباد چندین بار ... راهپیمایی هزاران نفری حامیان عمران خان در اسلامآباد + فیلم
مصاحبه اختصاصی «نامهٔ مردم» با رفیق نثار احمد، نمایندهٔ ارشد حزب کمونیست بنگلادش
رخدادهای اخیر در بنگلادش با اعتراض دانشجویان و جوانان به تعیین سهمیهٔ شغلی و استخدامی بیش از حدّ برای بازماندگان و خانوادههای مبارزان شرکتکننده در جنگ استقلال آن کشور آغاز شد. در نهایت، در پی خیزشی تودهیی در واکنش به اوضاع عمومی اقتصادی-اجتماعی آن کشور، شیخ حَسینه، نخستوزیر بنگلادش، روز دوشنبه ۱۵ مرداد به هند ... مصاحبه اختصاصی «نامهٔ مردم» با رفیق نثار احمد، نمایندهٔ ارشد حزب کمونیست بنگلادش
پکن از انتخاب مردم بنگلادش حمایت کرد
سخنگوی وزارت امور خارجه چین با بیان اینکه به سیاست عدم دخالت در امور کشورها پایبند است، تصریح کرد: ما به انتخاب مردم بنگلادش احترام گذاشته و از آن حمایت خواهیم کرد. به گزارش روز شنبه ایرنا از خبرگزاری شینهوا، مائو نینگ سخنگوی وزارت امور خارجه چین در مورد تشکیل دولت موقت در بنگلادش، اظهار ... پکن از انتخاب مردم بنگلادش حمایت کرد
نخستوزیر بنگلادش به هندوستان فرار کرد
شبکه سیانان اعلام کرد که در پی ادامه ناآرامیها و تظاهرات خیابانی معترضان در بنگلادش، نخستوزیر این کشور استعفا کرد و به هندوستان گریخت. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از راشاتودی، رسانههای محلی بنگلادش با انتشار تصاویری اعلام کردند که «شیخ حسینه»، نخستوزیر این کشور دقایقی پیش استعفای خود را اعلام و با بالگرد ... نخستوزیر بنگلادش به هندوستان فرار کرد
افغانستان: «توافق صلح» بدون پایانی بر سیهروزی
روز ۳ ژوییه ۱۹۷۹ [۱۲ تیر ۱۳۵۸] جیمی کارتر رئیسجمهور وقتِ آمریکا، نخستین فرمان را برای دادن کمکهای پنهانی به مخالفان دولت ترقیخواه حزب دموکراتیک خلق افغانستان در کابل صادر کرد. صدور این فرمان هنوز شش ماه پیش از ورود نیروهای شوروی برای کمک به دولت افغانستان در پاسخ به مداخلههای خارجی در این کشور بود.
از سال ۱۹۸۰، یعنی زمانی که رونالد ریگان، رئیسجمهور جمهوریخواه راستگرای آمریکا- که جای جیمی کارتر را در مقام ریاستجمهوری آمریکا گرفت – همراه با مارگارت تاچر، نخستوزیر وقتِ بریتانیا، جنگ تمامعیار اعلامنشدهٔ امپریالیسم با دولت ترقیخواه چپگرای افغانستان را آغاز کردند، تا همین امروز، جنگ و تروریسم یکی از مشخصههای فاجعهبار و دائمی و روزمرّه در افغانستان بوده است. هدفِ شورشیان جهادی در افغانستان که توسط آمریکا و بریتانیا حمایت میشدند، سرنگون کردن خشونتآمیز دولت حزب دموکراتیک خلق افغانستان و متوقف کردن اصلاحات اقتصادی ریشهیی در حال انجام در آن کشور بود. سرانجام، در پی حملههای تروریستی القاعده در روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، به برج های مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ائتلافی از یک دوجین نیروهای نظامی کشورهای گوناگون، به سرکردگی آمریکا و بریتانیا، بمباران افغانستان را شروع کردند که به اشغال این کشور در نوامبر ۲۰۰۱ منتهی شد.
امروزه، پس از نزدیک به بیست سال جنگ و برخوردهای نظامی داخلی مداوم، گزارشهایی منتشر میشود مبنی بر اینکه آمریکا ”توافق صلح»ی را میان نیروهای اسلامگرای جهادی طالبان و دولت افغانستان پیش کشیده است. به همین مناسبت، و برای آگاهی فعالان صلح و پیشرفت از رخدادهای افغانستان، نشریهٔ انگلیسی لیبریشن (Liberation) با رفیق اسدالله کشتمند، فعال سیاسی ترقیخواه افغان، مصاحبهای دربارهٔ رویدادهای جاری در آن کشور جنگزده کرده است. رفیق کشتمند عضو سابق کمیتهٔ مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان و نخستین سردبیر نشریهٔ ”حقیقت انقلاب “بوده است که ارگان دولت افغانستان در سال ۱۹۸۰ بود. او همچنین معاون ریاست شعبهٔ روابط بینالمللی کمیتهٔ مرکزی حزب بود. در پنج سال آخر دولت حزب دموکراتیک خلق افغانستان، رفیق کشتمند سفیر جمهوری دموکراتیک افغانستان در مجارستان، ایران، و اتیوپی بوده است. او اکنون ساکن لندن است. ترجمهٔ فارسی این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
سئوال: در سالهای جنگ، دولت آمریکا ۱۸٫۸میلیارد دلار به عنوان کمک به افغانستان هزینه کرد، که به طور عمده صرفِ گسترش فساد و ثروتاندوزی قشر ممتاز محلی شده است. در عین حال، بر اساس گزارشهای اخیر، میزان حملههای طالبان اکنون در بالاترین حدّ از زمان تجاوز نیروهای اشغالگر در سال ۲۰۰۱ است. شما کارنامهٔ مداخلهٔ آمریکا و بریتانیا در افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
رفیق کشتمند: در نوزده سال گذشته، آمریکا توانسته است فساد در افغانستان را به طور مؤثری مدیریت کند. به علّت اهمیت جفرافیایی-سیاسی افغانستان، قصد و هدفِ آمریکا همیشه این بوده است که به بهانهٔ جنگ، برای درازمدّت در افغانستان بماند. از زبان یکی از ژنرالهای آمریکایی شنیدهایم که آمریکا قصد دارد در پنجاه سال آینده در افغانستان حضور داشته باشد. آمریکا برای توجیه کردن هزینههای سرسامآور و تلفات انسانیِ ادامهٔ اِشغال افغانستان در برابر شهروندان و مالیاتدهندگان آن کشور، لازم میداند که جنگ را- در حدّی که بشود مدیریتش کرد- حفظ کند. این واقعیت که طالبان در مناطق پشتون ریشههای عمیقی دارد و از پشتیبانی گستردهای برخوردار است نیز به این مسئله کمک کرده است. همزمان، نظام سیاسی افغانستان طوری طراحی شده است که مناسب و ضامن ادامهٔ اشغال باشد. نیروهای چپگرا به طور حسابشده و منظم از روندهای سیاسی کنار گذاشته شدهاند، در حالی که تکنوکراتها (که تازه از غرب به کشور بازگشتهاند) و مجاهدین مورد حمایت قرار گرفتهاند تا از این راه پایگاه حمایت قدرتمندی در نظام سیاسی کشور ایجاد شود. فساد در مقیاسی گسترده به روالی عادی تبدیل شده است، امری که قشر سیاسی ممتاز کشور را متکی و وابسته به ادامهٔ حضور آمریکا در افغانستان کرده است.
در نتیجهٔ همهٔ این عوامل، میتوان به چند نکته اشاره کرد. نخست اینکه فساد در سراسر فضای سیاسی کشور درونی و ذاتی است و بر همهٔ جنبههای کارکرد جامعه تأثیر گذاشته است. دوّم اینکه تولید و جابهجا کردن تریاک اکنون به حدّی بیسابقه رسیده است. افغانستان ۹۰۰۰ تُن تریاک در سال ۲۰۱۷ تولید کرد. روشن است که عملیاتی در این حدّ و اندازه را نمیتوان بدون داشتن دستگاهی پیچیده برای سازماندهی و اجرای آن به پیش برد و ادامه داد. خیلیها بر این نظرند- و گواهی شاهدان عینی نیز آن را تأیید میکند- که این آمریکاست که به نگهداری چنین دستگاهی کمک میکند. سوّم اینکه فقر در افغانستان امروزه در حدّی بیسابقه است. گزارشهای اخیر، در ماه ژوییه ۲۰۲۰ [مرداد ۱۳۹۹] نشان میدهد که بیشتر از ۶۰درصد از جمعیت کشور در زیر خط فقر زندگی میکنند. اشرف غنی [رئیسجمهور کنونی] حتّی وضع را از این هم بدتر میداند و میگوید که میزان فقر نزدیک به ۹۰درصد است. چهارم اینکه از وقتی که افغانستان به اشغال درآمد، کل زیرساختهای صنعتی آن- همانقدر صنعت کوچکی که [از زمان دولت دموکراتیک خلق] باقی مانده بود- از میان رفت. کشور به جامعهای مصرفکننده تبدیل شد که اکنون به طور کامل وابسته به کمکهای خارجی است. در پی از میان بردن کشاورزی سنّتی در برخی از مناطق کشور به منظور توسعهٔ کشت تریاک، نسبت صادرات به واردات بهشدّت کاهش یافت. در حقیقت، کشاورزان نیز سود چندانی از این تغییر نبردند.
در نوزده سال گذشته، دو روند به موازات یکدیگر در جریان بوده است. از یک سو، برقراری نظام سیاسی مطلوبی بوده است که در آن فساد، با پایگاه حمایتکنندهٔ بسیار قوی در پشت آن، ریشه گرفته است. از سوی دیگر، تداوم عمدی جنگ بوده است.
سئوال: نظر شما دربارهٔ سیاست دولت ترامپ در مورد افغانستان چیست؟ این سیاست چه تفاوتی با سیاستهای دولت قبلی آمریکا (اوباما) داشته است؟ نظرتان دربارهٔ ”توافق صلح “مورد حمایت سازمان ملل متحد که در ماه مارس امضا شد چیست؟
رفیق کشتمند: توجه و علاقهٔ ترامپ به افغانستان فقط در حدّی است که بتواند از آن برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آتی در آمریکا سود ببرد. اگرچه سبک و شیوهٔ ادارهٔ اشغال افغانستان ممکن است از دولتی تا دولت دیگر متفاوت باشد، ولی در مجموع سیاست درازمدّت آنها فرقی نمیکند. واقعیت این است که افغانستان اهمیت جغرافیایی- سیاسی دارد، و همین عامل است که در سیاستگذاری آمریکا همیشه نقش دارد. در عمل، این “توافق صلح” تغییری در موضوع نمیدهد. واقعیت روزمرّهٔ افغانستان خود گواهِ این نظر است. این توافق صلح [دولت با طالبان] توان و قابلیت پایان دادن به جنگ را ندارد؛ اگر اثری هم داشته باشد، در تشدید جنگ است.
سئوال: نظر شما دربارهٔ داستان مشکوک پاداش نقدی روسیه به طالبان برای کشتن سربازان آمریکایی و پرسنل نظامی نیروهای ائتلافی در افغانستان چیست؟
رفیق کشتمند: روسیه قاطعانه تکذیب کرده است که چنین گزارشهایی حقیقت دارد. ولی نباید نادیده گرفت که دشمنان، در هر فرصتی که پیدا کنند، معمولاً از نقطهضعفهای یکدیگر بهرهبرداری میکنند. بهخاطر موضع تهاجمی و تجاوزگرانهٔ آمریکا [از زمان فروریزی و انحلال اتحاد شوروی] سایهٔ جنگ سرد هنوز بر سر جهان سنگینی میکند. [برای مثال،] توجه به اقدامهای روسیه در جریان کودتای فاشیستی مورد حمایت آمریکا در اوکراین در سال ۲۰۱۴ اهمیت دارد.
سئوال: البته پیامدهای مداخلهٔ آمریکا در افغانستان محدود به افغانستان نمانده است. تأمین [مالی و تسلیحاتی] مجاهدین توسط ”سیا “برای جنگیدن با نیروهای شوروی در سالهای ۱۹۷۹-۱۹۸۰ به درگیریها و کشمکشهای نظامی گستردهتری منجر شده و بخشهای وسیعی از جهان را ناپایدار کرده است. شورشیان آموزش دیده توسط سیا در حمله به آمریکا و شهروندان آن کشور شرکت داشتهاند. از مداخلهٔ نظامی ”غرب “در کشورهای مستقل جهان چه درسهایی میتوان گرفت؟
رفیق کشتمند: کاملاً روشن است که از نخستین قربانیان چنین وضعیتی، حقوق بشر و حقوق ملّتها برای تعیین سرنوشت خودشان است. در دورهٔ حاکمیت حزب دموکراتیک خلق در افغانستان، کشورهای آمریکا و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی، در کنار برخی از کشورهای منطقه- مثل عربستان سعودی، پاکستان، چین، و ایران- در جنگی اعلامنشده با افغانستان بودند. این کشورها خیلی راحت همهٔ معیارهای اخلاقی را زیر پا گذاشتند، و تلاش خود را تمام و کمال بر تجاوز و تهاجم به افغانستان و اتحاد شوروی تمرکز کردند. برژینسکی [مشاور پیشین شورای امنیت ملّی آمریکا] در پاسخ به این سؤال که آیا از نقشی که آمریکا در حمایت از گروههای تروریستی بنیادگرا داشته است متأسف است یا نه، پاسخ منفی داد و گفت که سقوط اتحاد شوروی مهمتر از وجود و حضور چنان گروههایی بود. بیاعتنایی کامل او به تروری که مجاهدین به راه انداختند، موضع کاملاً غیراخلاقی او را نشان میدهد.
این کشورها کمکهای مادّی، مالی، تدارکاتی، و ایدئولوژیکی-تبلیغاتی به ضدانقلابیهای اسلامگرای بنیادگرا، یا همان مجاهدین، کردند. گستردهترین کمکهای مالی و پیشرفتهترین تسلیحات (مثل موشکهای استینگر آمریکا و موشکهای بلوپایپ بریتانیا) را به این گروه میدادند. مجاهدین هم از این امکانات برای منفجر و ویران کردن مدرسهها و بیمارستان، خراب کردن پلها و دکلهای اننقال قدرت (تیرهای برق)، و کشتن شهروندان بیگناه استفاده میکردند. کامیونهای حامل کمکهای رسیده از شوروی را به آتش میکشیدند و مردم شهرها را موشکباران میکردند. پیشرفت کشور برای تأمین خواستهای تروریستها به گروگان گرفته شده بود. و این در حالی است که کشورهای یادشده در حمایت از مجاهدین و برای روشن نگه داشتن شعلههای جنگ با جمهوری دموکراتیک افغانستان، تبلیغات گستردهای میکردند و دست به عملیات پیچیدهٔ تخریب و خرابکاری میزدند.
دولت افغانستان بهرغم عملیات تجاوزکارانهٔ داخلی و خارجی که با آن روبرو بود، در آن زمان به پیشبُرد هدفهای بلندپروازانهٔ اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی خود با جدیّت ادامه میداد:
نهفقط بنگاههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی را بازیابی و بازسازی میکرد، بلکه نهادها و بنگاههای تازهای نیز ایجاد میکرد.
درصد بیکاری پایین بود، و دولت آب و مواد غذایی را با قیمتهای کنترلشده در اختیار مردم کشور قرار میداد.
امکانات آموزشی و خدمات پزشکی را به رایگان در دسترس همگان گذاشته بود.
فرهنگ و هنر را تقویت میکرد و ارتقا میداد.
تکثرگرایی را ترویج و ترغیب میکرد و برای آن ارزش زیادی قائل بود.
زنان را برای مشارکت در زندگی سیاسی کشور تشویق میکرد، و شرایط لازم برای این مشارکت را فراهم میآورد.
نوزادان از سه ماهگی در مهد کودکها و کودکستانها پذیرفته میشدند.
کوپنهای ماهانه برای تأمین نیازهای اساسی مردم در اختیار آنها قرار داده میشد.
دولت در راه تأمین مسکن برای همگان گام برمیداشت.
همهٔ اینها در سالهای پس از دسامبر ۱۹۷۹ در دولت حزب پرچم انجام میشد. همانطور که میدانید، در فاصلهٔ آوریل ۱۹۷۸ [انقلاب ثور] تا دسامبر ۱۹۷۹، دولت جناح “خلق” اقدامهای بیرحمانهای مرتکب شد که بهطور گستردهای محکوم شد، و بهدرستی هم محکوم شد. از جمله کارهایی که آنها کردند، بازداشت، زندان کردن، و شکنجه و اعدام کردن شهروندان عادی و اعضای حزب از جناح پرچم بود. در دورهٔ دولت نورمحمد ترهکی- حفیظالله امین بود که مجاهدین دور برداشتند و قدرت گرفتند و کشورهای غربی و متحدان آنها مداخله در امور داخلی افغانستان را شروع کردند. با وجود ماهیت انزجارآمیز دولت جناح “خلق”، تردیدی نیست که فقط و فقط مردم افغانستان حق داشتند- و دارند- که بدون مداخلهٔ خارجی به امور داخلی کشور خود بپردازند.
ریشههای مجاهدین، طالبان، داعش، القاعده، و دیگر سازمانهای تروریستی را میتوان در همین شیوههایی یافت که سیا به کار برد. این شیوهها را از همه روشنتر و برجستهتر میتوان در مورد مجاهدین دید. ولی نقش آمریکا در به وجود آوردن و حمایت کردن از گروههای تروریستی، بعدها نتیجهٔ معکوس و به زیان خودشان داد، همانطور که رخدادهای فاجعهبار بعدی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و دیگر حملههای تروریستی نشان داد.
سئوال: راجع به درگیر بودن آمریکا و ”غرب “در افغانستان صحبت کردیم. امّا چین چطور؟ آیا از برنامهٔ جهانی یک تریلیون دلاری ایجاد زیرساختهای این کشور موسوم به “کمربند و جاده”، که شامل طرحهایی در افغانستان نیز است، باید استقبال کرد؟
رفیق کشتمند: چین در زمانهای متفاوت، دو استراتژی متفاوت در پیش گرفته است. در دورهٔ جنگ سرد، چین با حمایت فعالانه از مخالفان دولت [جمهوری دموکراتیک افغانستان] و تجهیز تسلیحاتی آنها، موضعی تهاجمی و خصمانه علیه افغانستان گرفت. امّا امروزه، چین بیشتر به فکر اقتصاد خودش است. آرام و پایدار بودن افغانستان به سود چین و منافع اقتصادی آن است. امروزه میبینیم که چین خواهان و مشتاق سرمایهگذاری در کشور ماست.
ولی در عمل، افغانستان همچنان یکی از کانونهای نگرانی است. تا زمانی که وضعیت امنیتی کشور ناپایدار است، امکان اینکه افغانستان بتواند از طرحهای اقتصادی بینالمللی و منطقهیی مثل طرح “کمربند و جاده” برخوردار شود، جای تردید دارد. تا همینجا هم، این وضعیت بیثبات امنیتی باعث شده است که چین سرمایهگذاری در معدن مس عینک را به تعویق بیندازد. چین ۹۲ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد که از همین مرز هم از سوی افغانستان مورد تهدید تروریستهاست. در یکی دو سال گذشته، جنگجویان داعش محل استقرار خود را از سوریه به شمال و شمال شرقی افغانستان، در نزدیکی مرز چین، تغییر دادهاند. خیلیها بر این نظرند که این جابهجایی با پشتیبانی سیا و با این هدف صورت گرفته است تا آنها از طریق نیروهای داعش بتوانند به چین و آسیای میانه نفوذ کنند. گذشته از این، سرنوشت افغانستان همچنان با آمریکا پیوند دارد. با توجه به نفوذ آمریکا در امور داخلی افغانستان، اینکه افغانستان چقدر از همکاری اقتصادی با چین سود ببرد، به مناسبات میان آمریکا و چین بستگی دارد. توجه به این نکته نیز اهمیت دارد که هیچکدام از همسایگان افغانستان، به استثنای ترکمنستان، روابط خوبی با آمریکا ندارند.
سئوال: آیا هیچ نیروی مدنی اجتماعی و سیاسی افغان وجود دارد که مایهٔ امیدی برای ایجاد تغییرهای مثبت پایدار به سود مردم عادی افغانستان باشد؟
رفیق کشتمند: در مورد نظام سیاسی کشور، میتوان گفت که فدرالیسم میتواند شیوهٔ مناسبی برای جامعهای تکثرگرا مثل افغانستان باشد، چیزی که در نظام کنونی امکانپذیر نبوده است. تاجیکها در شمال و غرب کشور، هزارهها در افغانستان مرکزی، و ازبکها و ترکمنها در شمال و شمال شرق کشور کاملاً از فدرالیسم حمایت میکنند. امّا جمعیت بخش جنوبی کشور با نظام فدرالی موافق نیست. پشتونها به طور تاریخی انحصار قدرت را در افغانستان داشتهاند، و در نظام سیاسی کنونی نیز همچنان این قدرت را دارند. بنابراین، طبیعی است که هر گونه احتمال تقسیم و توزیع قدرت با مقاومت آنها روبرو خواهد شد.
در حال حاضر، شالودهٔ اشغال افغانستان توسط آمریکا چنان محکم است که جایی برای این نگذاشته است که نیروهای ترقیخواه و چپ بتوانند سهم مشخص و مهمی [در صحنهٔ سیاست کشور] داشته باشند. اکثریت مردم افغانستان نگاه مثبتی به دورهٔ حکومت نیروهای ترقیخواه-چپ دارند که برای آنها و زندگیشان سودمند بود. ولی امروزه نابرابری اجتماعی بسیار گسترده است و فاصلهٔ میان طبقات بیش از همیشه است. از حزب دموکراتیک خلق افغانستان دو حزب چپگرا منشعب شدند که امروز نیز وجود دارند. امّا فشار روانی اشغال کشور و دشواریهای روزمرهٔ زندگی مردم چنان شدید و طاقتفرساست که نیروهایی که بتوانند تغییری بنیادی ایجاد کنند، در حال حاضر در حالت سکون و انفعالاند. نیروهای چپگرای افغانستان در حال حاضر نمیتوانند نیروی بدیلی برای ایجاد تغییر باشند. تنها بدیل ممکن فعلاً پایان دادن به اشغال است.
نامهٔ مردم
ژنرال سابق ارتش: افغانستان تحت اِشغال آمریکا قرار دارد
ژنرال سابق افغان تاکید کرد که در حال حاضر افغانستان تحت اشغال آمریکا قرار دارد و شرایط بدتر از زمان شوروی است، نظامیان آمریکایی همواره اهداف غیرنظامی را هدف قرار میدهند.
چین ۱۰۰۰ دستگاه تنفس دیگر به پاکستان اعطا کرد
روز پنجشنبه ۱۳ اوت ۲۳ امرداد، چین در فرودگاه بین المللی اسلام آباد ۱۰۰۰ دستگاه تنفس دیگر را به طرف پاکستان اعطا کرد.
کرزی: بحران افغانستان از سوی خارجیها تحمیل شده است
رئیس جمهور سابق افغانستان با تاکید بر اینکه بحران کنونی این کشور توسط خارجیها تحمیل شده از طرفهای افغان خواست تا به این بحران پایان دهند.
مدرن پالیسی: برنامه راهبردی ایران و چین نقش مهمی در توسعه جنوب آسیا خواهد داشت
پایگاه خبری- تحلیلی “مدرن دیپلماسی” در گزارشی نوشت: برنامه راهبردی ایران و چین نقش مهمی در توسعه جنوب آسیا خواهد داشت و پیوستن ایران به خانواده بزرگ ابتکار “کمربند و جاده” یک تحول مثبت و خوشبینانه است.
روسیه: هواپیماهای آمریکا و ناتو مواد مخدر را از افغانستان قاچاق میکنند
وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که گزارشها درباره قاچاق موادمخدر از افغانستان توسط هواپیماهای آمریکا و ناتو باید بررسی شود.