دور دوم انتخابات پارلمانی فرانسه در روز یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ به شکست انتخاباتی بیسابقهٔ امانوئل ماکرون و طرفدارانش منجر شد. در پی اعلام نتایج انتخابات مشخص شد که ائتلاف چپهای فرانسه در انتخابات، با کارپایهای مشترک، روشی درست بوده است.
ائتلاف متشکل از جنبش فرانسهٔ نافرمان، حزب کمونیست، حزب سوسیالیست، و سبزها، با هدف مبارزهٔ همگام با سیاستهای نولیبرالی دولت ماکرون و تثبیت اتحاد چپ به عنوان نیروی سیاسی جایگزین، وارد انتخابات شده بود، و موفق هم شد. در نتیجه، جناح ماکرون اکثریت مطلق را در پارلمان از دست داد.
نتیجهٔ انتخابات پارلمانی اخیر فرانسه شکستی بزرگ برای اردوی رئیسجمهور تازه انتخاب شده بود، که این بار توانست فقط ۲۴۵ کرسی به دست آورد. جناح ماکرون در سال ۲۰۱۷ بهتنهایی و بدون ائتلاف با هیچ نیروی دیگر ۳۰۸ کرسی پارلمان، یعنی اکثریت مطلق (بیش از نیمی از ۵۷۷ کرسی) را در اختیار گرفت. گستاخی ماکرون و اظهارات ناشایست او دربارهٔ نامزدهای اتحاد چپ در کارزار انتخاباتی اخیر، نتیجهٔ معکوس داشت. چند وزیر و مقام عالیرتبهٔ نزدیک به رئیسجمهور، از جمله ریچارد فران، رئیس پارلمان ۲۰۱۷، از راه یافتن به پارلمان بازماندند. به این ترتیب، جناح ماکرون برای قانونگذاری و پیش بردن سیاستهای نولیبرالی خود بهشدت آسیب دیده است.
گفتنی است که انتخاب مجدد امانوئل ماکرون به ریاستجمهوری در ۴ اردیبهشت امسال، مانند انتخاب شدن او در ۵ سال قبل، مدیون رأی چپها برای جلوگیری کردن از پیروزی راست افراطی بود. در حال حاضر ماکرون برای تصویب قوانین و برنامههای ریاضتی نولیبرالیاش مجبور است با حزب جمهوریخواه راست، تنها نیروی کمکی موجود در پارلمان، همکاری کند. البته راست افراطی نیز با قدرت به پارلمان آمده است. سیلون مابار، نمایندهٔ پارلمان طرفدار ماکرون از پاریس، میپرسد: “چرا با راست افراطی کمتر از چپ گفتوگو [و همکاری] کنیم؟” و میافزاید: “برخی اوقات، راست افراطی رأی موافق [با ما] میدهد.” ریچارد راموس، نمایندهٔ جناح راست میانه، فراتر از این رفته، میگوید که او “هیچ مسئلهای با توافقهای موردی با راست افراطی ندارد.” صداهایی مانند صدای الیویه وران، وزیر روابط با پارلمان، نیز بهندرت و بسیار خفیف شنیده میشود که نمیپذیرد ” اکثریت به آرای راست افراطی بستگی داشته باشد.” به هر حال، چنین پیوندی میان راست و راست افراطی که شیادی “نه راست، نه چپ” ماکرون را افشا میکند، برای طبقات محروم، کارگران، و مزدبگیران فاجعهبار خواهد بود.
جناح رئیسجمهور دیگر اکثریتی برای پیشبُرد طرحهای تخریب خدمات اجتماعی ندارد. در انتخابات پارلمانی اخیر، ۴۶٪ کسانی که در رأیگیری شرکت کردند مخالف ریاضت اقتصادی و تخریب خدمات عمومی-دولتیاند. بسیاری از آنها نزدیک به ۱۵۰ نمایندهٔ چپ را انتخاب کردند تا به چپ مبارز، بزرگترین نیروی اپوزیسیون در پارلمان جدید، جان تازهای ببخشند. مطالبات زحمتکشان باید پیروز شود. این تنها مسیری است که میتواند ناامیدشدگان از صندوق رأی را به فضای سیاسی بازگرداند. چپها در دورهٔ قبل فقط ۶۰ کرسی داشتند.
راست افراطی قدرتمندتر از گذشته
شکست طرفداران رئیسجمهوری که خودش را بهترین سنگر در برابر راست افراطی معرفی میکرد، آنجا مشخصتر میشود که میبینیم قدرت راست افراطی در پارلمان از ۸ کرسی در سال ۲۰۱۷ به ۸۹ کرسی در سال ۲۰۲۲ رسید. اکثریت رأیدهندگان در دور دوم انتخابات، مخالف دادن اختیارات مطلق به رئیسجمهور بودند.
بهرغم فرصت استثنایی این انتخابات برای مقابله با نولیبرالیسم، و با وجود پیشنهادهای مشخص اتحاد چپ برای شرایط اضطراری اجتماعی و بحران کنونی آبوهوا، بیش از نیمی از صاحبان رأی در فرانسه (۵۴٪) به پای صندوقهای رأی نرفتند و در عمل به بحرانها و پیشنهادهای مشخص برای رفع آنها بیاعتنا ماندند. در این میان، ۱۷.۳٪ رأیدهندگان به راست افراطی رأی دادند. طبق نظرسنجیهای روز یکشنبه ۲۹ خرداد در جریان رأیگیری، باز هم دیده شد که ثروتمندترها و مُسنترها که به طور سنّتی بیشتر به راست گرایش دارند، بهتر بسیج شده بودند. در محلههای کارگری، پیشرفت چشمگیری در کسب آرای چپ ثبت شد. ولی در روستاها کمتر چنین بود و راست افراطی پیشی گرفت. چپ فرانسه این واقعیتها را باید بهدقت ارزیابی کند.
ورود پُرتوان چپ به پارلمان
چپ مبارزی که با قدرت وارد پارلمان جدید میشود، وظیفهٔ سنگینی دارد: مبارزه با برنامههای نولیبرالی ماکرون و پیشبرد برنامههای مردممحور برای جلب اکثریتی که یا رأی ندادند یا به راست افراطی رأی دادند.
به لطف موفقیت ائتلاف “اتحادیه جدید مردمی، اجتماعی و زیستمحیطی” (انیوپیایاس)، صدای ترقیخواهان و طرفداران حفاظت از محیطزیست بلندتر خواهد شد. نیروهایی تشکیل دهندهٔ این ائتلاف شامل طرفداران ژان لوک ملانشون (جنبش فرانسهٔ نافرمان)، حزب کمونیست فرانسه، حزب سبز، و حزب سوسیالیست، هر کدام یک گروه پارلمانی مستقل خواهند داشت. آنها با برنامهٔ گذار از چند دهه سیاستهای ریاضتی و نولیبرالیسم به میدان آمدهاند که موجب نارضایتی مردم و قدرتگیری راست افراطی شده است. برنامهٔ ائتلاف چپ شامل بیش از ۶۵۰ پیشنهاد است، از جمله حداقل مزد ماهانهٔ ۱۵۰۰ یورو، بازنشستگی در ۶۰ سالگی، کمک هزینهٔ ۱۰۶۳ یورویی برای جوانان، برنامهریزی زیستمحیطی.
یان بروسا، سخنگوی حزب کمونیست فرانسه، معتقد است که “چپ باید برای مقابله با ماکرون و آسیبهای اجتماعی دولت او، مفید بودن خود را به مردم نشان دهد. باید با سیاستهایی که بخشی از روستاییان و طبقهٔ کارگر فرانسه را به آغوش راست افراطی سوق میدهد، مقابله کند. این همان کاری است که ما همیشه کردهایم. آندره شاسین، رئیس گروه کمونیست در پارلمان، با پشتکار توانست تجدید ارزیابی حقوق بازنشستگی کشاورزان را به دولت تحمیل کند. حضور پُرقدرت ما در پارلمان، همراه با جنبش اجتماعی، سرمایهای برای رهبری مبارزه خواهد بود.”
چالش سالهای آینده چنین است: سیاسی کردن مجدد جامعهای افسونشده که بخشی از آن به سیاست باور ندارد، به طوری که شعار “جایگزینی وجود ندارد” خانم تاچر را سر میدهد. پیروزی اتحاد چپ که تا چند هفته پیش غیرمنتظره بود، نخستین گام و امیدوارکننده است.
چهارشنبه ۱ تیر، امانوئل ماکرون در سخنرانی خود به نتیجهٔ رأیگیری اشاره کرد که جناح او در آن اکثریت نسبی (و نه مطلق) را به دست آورد، و گفت آماده است با “همهٔ نیروهای سیاسی پارلمان” کار کند. وی اذعان کرد: “مانند آلمان یا ایتالیا، هیچ نیروی سیاسی بهتنهایی نمیتواند قانون وضع کند. من نمیتوانم گسستهای موجود در کشور را که در پارلمان ملی منعکس شده، نادیده بگیرم.” اما امانوئل ماکرون نتیجهٔ انتخابات را نه به معنای مخالفت مردم با سیاستهای او، بلکه به معنای درخواست رأیدهندگان به همکاری با دیگران، تحریف میکند. ماکرون همچنین فراموش میکند که در دور اول انتخابات ریاستجمهوری با کمتر از ۱۰٪ مجموع صاحبان رأی و در دور دوم با آرای تاکتیکی چپ برای جلوگیری از پیروزی راست افراطی، انتخاب شده است. او تلاش دارد که خود را “طبق حکم روشنی که فرانسویها به او دادهاند” برحق جلوه دهد.
او “امکان ایجاد اکثریت بزرگتر، یافتن توافقهای جدید” را اعلام کرد که گویا به معنای مذاکره با گروههای اپوزیسیون است. اما در اینجا خطاب ماکرون به جناح راست است. هدف او، تغییر سیاست نیست: “ما باید با شفافیت و مسئولیت عمل کنیم. به این معنی که هرگز پروژهای را که در آوریل گذشته (انتخابات ریاستجمهوری) مشخص شد فراموش نکنیم.” او برای تأکید مجدد بر محورهای اصلی برنامهٔ خود، بدون ورود به جزئیات، فهرستوار “قدرت خرید” و “مسئلهٔ بیمارستانها” را مطرح میکند. از سوی دیگر، رئیسجمهور هشدار میدهد که این اصلاحات “نباید مالیات بیشتر یا بدهی بیشتری ایجاد کند.” خلاصه اینکه برنامهٔ او تغییری نکرده و در پارلمان، مورد به مورد مطرح خواهد شد.
سبزها نیز چون خود امانوئل ماکرون “مؤدبانه” از زبان ژولبن بایو، صدر حزب، به او چنین پاسخ میدهند: “ما پیشنهادهای کنوانسیون آبوهوا را بررسی و به صورت لایحه ارائه میکنیم. این یک آزمون است. اگر دولت متعهد به عمل باشد، طرفداران ماکرون میتوانند به آن رأی دهند.”
ژان لوک ملانشون نیز چنین واکنش نشان میدهد: “قانون دموکراسی باید اجرا شود.” جنبش “فرانسهٔ نا فرمان” خواستار آن است که الیزابت بورن، نخستوزیر، با ارائهٔ برنامهٔ خود، تقاضای رأی اعتماد کند؛ “اگر رأی نیاورد، باید استعفا کند. اگر پیروز شود، پارلمان کار خود را بر اساس متون پیشنهادی انجام میدهد. گفتوگوی بیشتر هیچ فایدهای ندارد.”
امروزه حزب جمهوریخواه (راست) در بحرانی عمیق قرار دارد و هر چیزی که راست افراطی را عادی جلوه دهد، برایش مفید است. اشارههای مارین لوپن به ماکرون در این باره که به متونی رأی خواهد داد که موافق دیدگاهشان باشد، پیامی به جناح راست ماکرون بود. آنها در جلب رأیدهندگان جمهوریخواه تا حدی موفق بودند، ولی به اندازهٔ کافی نتوانستند رأیدهندگان به ماکرون را به خود جلب کنند.
امانوئل ماکرون در گذراندن لایحههایش در پارلمان، تاکتیکی عمل خواهد کرد. همگراییهای ایدئولوژیکی بین بخشی از فضای سیاسی غالب و راست افراطی وجود دارد. در بیست سال گذشته، اجماع ضد مهاجرت، امنیتی، و اسلامهراسی در میان آنها شکل گرفته است.
چپ بر پایهٔ مبارزهٔ جدّی با سیاستهای ماکرون، دوباره پُرتوان ظهور کرده است، و همزمان باید با راست افراطی نیز مبارزهٔ جدّی کند. ماکرون، راست، و راست افراطی، همگی استراتژی سیاسی یکسانی برای کنار زدن چپ از فضای سیاسی جمهوری فرانسه دارند.
باید یادآوری کرد که اوضاع در فرانسه بسیار مساعدتر از آن است که شش ماه پیش میشد تصور کرد، زمانی که واهمهٔ حذف کامل چپ واقعی بود. این شروع خوبی برای کار سیاسی جدّی است. برای تقویت این فکر که چپ نیروی جایگزین واقعی است، زندگی مردم باید با مبارزه و پیشبرد پیشنهادهای اتحاد چپ بهبود یابد تا مردم جدّیتر به میدان مبارزه کشیده شوند و امید خود را بازیابند.
«نامۀ مردم»