فریاد خشمی که از گلوگاه کارگران، معلمان، بازنشستگان، زنان و دانشجویان و همه مردم زحمتکش علیه فقر، بیعدالتی و تبعیض، به ویژه طی ماههای گذشته از تمامی نقاط جاری گشته بود، به همصدایی و خیزش گسترده اکثریت زحمتکش بیچیز و فراموش شده حاشیهها پیوست.
افزایش ۳ برابری قیمت بنزین و حتی شیوه اعلام آن به جامعه، در راستای تداوم سیاست تخفیف بحران همه جانبه گریبانگیر حاکمان، از طریق غارت هست و نیست مردم و صف آرایی و سرکوب خشن و امنیتی مقابل مطالبات مسلم و به حق مردم به جان آمده بود. وعدهها و قولهای مسئولان که تا یک هفته قبل اطمینان میدادند بنزین گران نخواهد شد و….، فریبی بیش از کار در نیامد و تاثیرات ویرانگر این افزایش قیمت، باز هم بر سر زحمتکشان آوار خواهد شد.
این امر واقعیتی بود که به شکل گسترده و سراسری مناطق کارگری و حاشیهنشینان را به اعتراضات خیابانی کشاند. اما متولیان حاکم همانگونه که پیش از آن تجمعات مسالمتآمیز مزدبگیران و بازنشستگان را با یورش نیروهای ویژه به شیوه حکومت نظامی سرکوب نمودند، مردم بیدفاع معترض را بیرحمانه تر به خون کشیده و بازداشتگاه ها را انبوه ساختند تا خاطره کهریزکها از یاد نرود!!
در نتیجه این سرکوب وحشیانه صدها کشته و زخمی و هزاران نفر دستگیر شدند. این رویکرد خشونتبار با لگدکوب ساختن حق آزادی بیان و ارتباطات و از دسترس خارج کردن طولانی مدت تکنولوژی اینترنت، علیه مردم تکمیل گردید! غافل از این که سرکوب عریان تا کنون در هیچ کجای جهان، بحران گریبانگیر حکومتها را پایان نبخشیده و مردمی را که روز به روز تحت تاثیر اجرای سیاستهای ویرانگر ریاضت اقتصادی و بازپسگیری دستاوردهایشان، با مرگ تدریجی دست و پنجه نرم میکنند، خفه نخواهد ساخت. لشکرکشی گسترده با استفاده از تمام امکانات و سلاحهای کشتارگر نظامی، گسیل انواع و اقسام نیروهای نظامی و انتظامی و استفاده از افراد آموزش دیده بسیج برای سرکوب معترضان تجلی جنگ تمام عیار بر علیه مردم حق طلبی میباشد که برای اعتراض به گرانی روز افزون مایحتاج زندگی فریاد میزدند.
بیدلیل نیست که این خشونت و کشتار سازمانیافته از سوی مسئولان حکومت به جنگ تشبیه میگردد و از خیابانهای شهرها هم به عنوان جبهههای جنگی نام برده میشود. مردم نیز دشمنانی تلقی میگردند که ریختن خونشان “واجب شرعی” است. معادلهای که دستگاه قدرت برای مردم زحمتکش ترسیم میکند هیچ راهی برای حل بحران باقی نمیگذارد جز آنکه مردم ستمدیده به نیرو و قدرت خود اتکا داشته باشند و با آگاهی، تشکل و اتحاد این معادله نابرابر را به نفع خود تغییر دهند.
هم اکنون خانوادههای داغدار و بازداشت شده و نیز خانوادههایی که از سرنوشت عزیزانشان بی اطلاع نگه داشته شدهاند، رنجی مضاعف را به دوش میکشند، و بخشی از بازداشت شدگان دانشآموز و دانشجو علیرغم سن پایین در معرض تجربه خشونت و آسیبها قرار دارند. آزادی فوری و بیقید و شرط تمامی بازداشت شدگان و پاسخگویی و مجازات آمران و مجریان سرکوب فاجعه بار اعتراضات حق طلبانه مردمی را خواهانیم و به یاد و خاطره مردم بپا خاسته درود میفرستیم.
گروه اتحاد بازنشستگان _ ۹۸/۹/۹