رخدادهای بسیار مهم و تعیینکننده از اسفند ۱۴۰۲ تا کنون کشور ما را در مسیری پُرشتاب به سمت تشدید هرچه بیشتر بحرانهای داخلی و خارجی مرتبط با یکدیگر سوق داده است.
حملۀ تجاوزکارانهٔ اسرائیل به ایران در بامداد ۵ آبان، تهدید خامنهای در مورد “پاسخ دندانشکن” دادن به اسرائیل و آمریکا، گسترش بمباران لبنان، و تداوم جنایتهای جنگی اسرائیل در نوار غزه با حمایت آمریکا و متحدان اروپاییاش در چند روز اخیر در صدر اخبار رسانههای داخلی و خارجی بوده است.
این روزها اکثر مردم کشور از یک سو با پوست و گوشت و استخوان پیامدهای اقتصاد ویرانشده را احساس میکنند و از سوی دیگر، بهدلیل جنگ روانی دولت جنایتکار اسرائیل علیه ایران و رجزخوانی حکومت ولایی در مورد حملۀ تلافیجویانه کوبنده، نگران زندگی خود و اوضاع ملتهب کشور و منطقهاند.
تشدید جنبش اعتراضی طبقه کارگر و زحمتکشان از جمله کارگران پروژهای صنایع نفت، گاز، و فولاد و پرستاران که در نقاط مختلف کشور دست به تجمع و اعتراض به وضعیت وخیم شغلیشان زدهاند، نشانگر ژرفش هرچه بیشتر شکاف بین خواستها و منافع اکثر قریببهاتفاق مردم میهن ما با رژیم ولایت فقیه است.
با گذشت حدود دو ماه از انتخابات فرمایشی و پایان نمایشهای معارفه و دیدار با ولی فقیه و ماه عسل پزشکیان، اکنون رئیسجمهور برگمارده و وزیران دستچینشدۀ خامنهای در دولت چهاردهم مجبورند با واقعیتهای عینی جامعه روبهرو شوند.
پس از مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی و در روند تشکیل دولت جایگزین، برای خامنهای و اعوان و انصارش دو عرصۀ مهمی که دولت رئیسی در آنها شکست خورده بود تعیینکننده بود: ۱) مدیریت و مهار کردن بحران بنبست اقتصادی، ۲) تخفیف و رفع تأثیر تحریمهای آمریکا و بازسازی سیاست خارجی.
در کشور ما ایران مبارزهٔ مردم و بهویژه زحمتکشان برای تعیین سرنوشت خود، برای برخورداری از حقوق و آزادیهای دموکراتیک، و برای دستیابی به استقلال سیاسی- اقتصادی بیش از صد سال است که همچنان ادامه دارد.
با گذشت نزدیک به سه ماه از مرگ ابراهیم رئیسی و در پی برگماری رئیسجمهور مطلوب ولی فقیه، نهتنها برای ترمیم اقتصاد ورشکستۀ کشور و بهبود کار و زندگی طبقۀ کارگر و دیگر زحمتکشان برنامه و دورنمایی دیده نمیشود، بلکه اکنون امنیت کشور نیز در معرض خطر روزافزون دخالت و دستدرازی عوامل خارجی و داخلی قرار گرفته است.
بهرغم اعتراضهای گستردۀ کارگران علیه برنامه ضدکارگری “هفتم توسعه”، پزشکیان با تأکید بر اجرای آن بهعنوان برنامه خامنهای، خود را کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری کرد.
در پی پایان یافتن نمایش انتخابات ریاست جمهوری، تهیه و امضای اعتبارنامهٔ پزشکیان در شورای نگهبان و ارسال آن به دفتر خامنهای در روز چهارشنبه ۳ مرداد برای تأیید “رهبر”، امضای حکم برگماری یا تنفیذ پزشکیان در مقام ریاستجمهوری بهدست خامنهای در روز یکشنبه ۷ مرداد، و معرفی وزیران دولت چهاردهم به بیت رهبری برای وارسی و تأیید، مجموعۀ حکومت ولایی و در رأس آن خامنهای وارد مرحلۀ حساسی در برابر جامعه و معضلات آن شده است.
همانطور که پیشبینی میشد، کارزار پرهیاهوی نمایش انتخاباتی برای به پیروزی رساندن مسعود پزشکیان در مقام رئیسجمهور “اصلاح طلب و مستقل” حتی در ظاهر و کوتاهمدت هم نتوانست “وحدت” مورد نظر خامنهای برای “حفظ نظام” را ایجاد کند.