بُن بست سیاست‎های حکومت ولایی و ضرورت سازمان‌دهی جنبش مردمی برای نجات ایران

امروزه بخش گسترده‌ای از ملت ایران، شامل طیف وسیع زحمتکشان شهر و روستا، از کارگر و معلم و کارمند گرفته تا پرستار و بازنشسته و دانشجو، در مواجهه با دشواری‌های روزمره، با بیانی روشن و بی‌پرده، نظام سیاسی حاکم و در رأس آن خامنه‎ای را عامل اصلی بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و زیست‌محیطی کشور می‌دانند.

این دیدگاه با صدایی چنان رسا و در سطحی چنان وسیع در جامعه مطرح است که دیگر هیچ‌یک از دستگاه‌های تبلیغاتی حکومت، نظریه‌پردازان جمهوری اسلامی، و کارگزاران ارشد دولت قادر نیستند به هیچ بهانه‌ای برای توجیه اَبَربحران‌های حل‌ناشدنی کشور و از زیر ضربه خارج کردن “نظام” متوسل شوند.

از همین رو، بر اثر افزایش بی‌ثباتی در ساختار حکومتی و شدت گرفتن نزاع‌های جناحی- و البته هراس روزافزون حکومت از خشم برحق مردم- این روزها بازار انتقاد از “تصمیم‌های گذشته” و اشاره به شکست سیاست‌های “حاکمیت” داغ شده است. هم‌زمان، لفاظی‌های عده‌ای، با واژه‌هایی پُرطمطراق چون “ضرورت تغییر پارادایم” و “پوست‌اندازی نظام”، ابزاری برای تظاهر به همدردی با مردم ناراضی، ولی در عمل وسیله‌ای برای فرار از پاسخ‌گویی به پرسش‌های اساسی شده است، به‎ویژه این سؤال که مسئول اصلی این وضع کیست.

این روزها انبوهی از مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای رسانه‌یی و تحلیل‌هایی در انتقاد از “تصمیم‌های گذشته” منتشر می‌شود که در بیشتر آنها از بردن نام خامنه‌ای یا “رهبری” اکیداً خودداری می‌شود. در عوض، با استفاده از مفاهیمی کلی و مبهم چون “حاکمیت” یا “هستهٔ سخت قدرت” تلاش می‌شود مسئولیت‌ها به‌صورت غیرمستقیم و گاه گمراه‌کننده مطرح شود. گویی فردی که با عنوان “مقام معظم رهبری” در سه دههٔ گذشته همواره در مسائل اساسی کشور دستورهای فصل‌الخطاب صادر کرده است موقع گرفتن این “تصمیم‌های گذشته” از صحنهٔ سیاسی کشور غایب بوده است!

این روزها، در حالی که کشور گرفتار بحران‌های جدّی در عرصه‌های داخلی است و با تهدیدهای خارجی روبه‌روست، “رهبر فرزانه” از صحنهٔ علنی تصمیم‌گیری‌‌ها و قبول مسئولیت‌ها غایب است. خامنه‌ای سرانجام یکشنبۀ گذشته در مراسم تبلیغاتی “دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم” به‌مناسبت شهادت امام رضا ظاهر شد. او ضمن تکرار ادعاهای غیرواقعی، بار دیگر مخالفت خود را درمورد مذاکرۀ مستقیم با آمریکا اعلام کرد و با توجه به تشدید انتقادات جناحی نسبت به رئیس‌جمهور برگمارده‎اش دربارهٔ تمایل او به “مذاکرات مستقیم”، گفت: “همه باید از خدمتگزاران کشور، به‌ویژه رئیس‌جمهور پرتلاش، حمایت کنند.” این سخنوری‎های کاملا ضدونقیض “رهبر” هیچ راهکار مفیدی دربارهٔ اوضاع جاری کشور ارائه نداد.

شواهد گویای آن است که سران حکومت، در مواجهه با وضع به‌غایت بحرانی کشور، دچار سردرگمی و ناتوانی در یافتن راه‌حل‌های مؤثر شده‌اند و جز تداوم مبهم‌گویی و گریز از واقعیت‌های عریان گزینه‌ای ندارند. به‌دلیل چنین رفتارهایی است که امروزه کشور به آستانهٔ سقوط به پرتگاهی خطرناک سوق داده شده است. در چنین شرایطی، آشفتگی فراگیر در ساختار حکومت ولایی همهٔ عرصه‌های حیات کشور را در بر گرفته و جامعه را در فضایی از ابهام، بی‌اعتمادی، و نگرانی جدّی فرو برده است. این روزها بسیاری از مردم، به‌ویژه در تهران، به شکل‌های گوناگون به انبار کردن آذوقه و پول نقد برای مواجهه با شرایط اضطراری روی آورده‌اند یا به گفتۀ رحیم زارع، عضو کمیسیون برنامه و بودجه: “بسیاری از ایرانیان خانه‌های خودشان را برای فروش گذاشتند و به‌دنبال مهاجرت، به‌دلیل شرایطی که وجود دارد، هستند و این هم یکی از متغیرهایی است که بر افزایش قیمت ارز اثر گذاشته است.” و البته اینجا صحبت از خانوارهایی است که استطاعت مالی برای ذخیره کردن پول و آذوقه دارند، نه آنهایی که زندگی‌شان روزبه‌روز می‌گذرد و امکان پس‌انداز و ذخیره کردن آذوقه ندارند.

خطر تهاجم مجدد اسرائیل-آمریکا نیز همچنان بر زندگی مردم سایه انداخته است. برخورد نامناسب دیپلماسیِ ورشکستۀ جمهوری اسلامی با موضوع بازگشت تحریم‌های سازمان ملل متحد- از طریق شکایت سه قدرت اروپایی و فعال‌سازی به‌اصطلاح “مکانیسم ماشه”- نیز باعث نگرانی‌های جدّی شده است. اوضاع حاد و پُرتنش کشور و بازگشت‎ناپذیر شدن وضع نامتعادل حکومت ولایی، و به‌ویژه بی‎اعتبار شدن محور قدرت حکومتی- شخص خامنه‎ای- حتی در میان “خودی‌ها”، به حدی است که چشم‎انداز خلأ قدرت از هم‌اکنون بخش‎هایی از جناح‎های اصلی قدرت و چهره‌‎‎های سیاسی را هم از سر نگرانی و هم با انگیزهٔ فرصت‌طلبی برای کسب موقعیت و مقام به تحرک واداشته است.

جریان‌هایی که همواره بحران در روابط خارجی ایران تا مرز جنگ را ضرورتی “جهادی” برای ادامهٔ حیات حکومت می‌دانند در رسانه‌هایی چون روزنامهٔ کیهان شریعتمداری و صدا و سیما بر طبل تقابل کور با آمریکا و مخالفت با هرگونه مذاکره می‌کوبند. این جریان‌ها دستیابی به سلاح هسته‌یی را ضرورتی راهبردی برای مقابله با اسرائیل می‌دانند. الگوی اینها همان یاوه‌گویی‌های ضّدملی و ویرانگر خمینی است که می گفت “جنگ نعمت است”، “جنگ، جنگ، تا پیروزی”، و “راه قدس از کربلا می‌گذرد”. امروزه می‌دانیم که همهٔ این سیاست‌ها شکست سختی خورد و هزینه‌های مالی و انسانی سنگینی بر کشور تحمیل شد.

در همدلی با این نیروهای واپس‌گرای “ذوب در ولایت”، برخی نیز در تلاشی عبث برای ایجاد معجونی از “مبارزۀ ضدّامپریالیستی” و “محور مقاومت اسلامی” و کشاندن کشور به تقابل با آمریکا و اسرائیل به هر قیمتی، مسلح شدن ایران به بمب اتمی را تجویز می‌کنند. توهّم این جریان بر پایهٔ برداشتی سطحی از روند شکل‌گیری نظم جهانی چندقطبی است. آنان- که گویا مبارزه ضدّدیکتاتوری زحمتکشان ایران را نمی‌بینند یا نمی‌خواهند ببینند- بر این باورند که جمهوری اسلامی، تحت “رهبری داهیانه” خامنه‌ای، در نبردی سرنوشت‌ساز با امپریالیسم جهانی- از مرزهای روسیه و اوکراین گرفته تا لبنان و غزه- نقشی محوری ایفا می‌کند. این تصوّر نه‌تنها با واقعیت‌های ژئوپلیتیک و توازن قدرت در عرصهٔ جهانی ناهمخوان و بیگانه است، بلکه بازتابی از ترکیب ناسازگار و نچسب دو ایدئولوژی چپ و “اسلام سیاسی” است که شکست آن در اوایل انقلاب ۵۷ در عمل آشکار شد.

برخلاف این توهّم‎های زیر پوشش “چپ”، سه دهه سیاست خارجی ماجراجویانه و نظامی‌گرایانه به رهبری خامنه‌ای در مسیر “صدور انقلاب اسلامی” کشور را به باتلاقی از بحران‌های پیچیده کشانده و منابع زیادی را تلف کرده است که می‌بایست برای توسعهٔ همه‌جانبهٔ کشور صرف می‌شد. اکنون کشور با تهدید دائمی حملهٔ نظامی مواجه است و تمامیت ارضی و امنیت ملی با خطری جدّی و فزاینده روبه‌روست. در حالی که اکثریت مردم کشور- طبقهٔ کارگر و دیگر زحمتکشان- صلح، ثبات، و زندگی شایسته بر پایهٔ آزادی و عدالت اجتماعی‌ می‌خواهند، چگونه می‌توان زیر پوشش چپ مزیّت این معجون گِل‌آلود و جنگ‌طلبانهٔ “مبارزهٔ ضدّامپریالیستی” و “محور مقاومت اسلامی” را در جامعه مطرح کرد؟ آیا در اوضاع مشخص کنونی این جز ضربه زدن به صلح و جنبش مردمی و نیروهای چپ و ترقی‌خواه و یاری رساندن به دیکتاتوری حاکم و پس‌مانده‎های جنگ‌طلب استبداد پهلوی نیست؟ آیا این یاری رساندن به جنگ‌طلبان داخلی و اپوزیسیون جعلی و وابسته به امپریالیسم نیست؟

ما در تحلیلی که به‌تازگی با عنوان «دوره تازهٔ تهاجم گستردهٔ قلم‌به‌دستان ارتجاع و امپریالیسم به حزب تودهٔ ‌ایران اتفاقی نیست» منتشر کردیم، نشان دادیم که در حالی که شکاف پُرنشدنی ملت-حکومت نمایان است و خواست‌های آزادی‌خواهانه و عدالت‌جویانهٔ زحمتکشان بیش از پیش برجسته شده، نوعی اتحاد نانوشته از درون و بیرون کشور در تلاش است که هر امکان طرح اندیشه‌های چپ و مترقی را سرکوب کند. در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای سرنگون کردن دولت ملی دکتر مصدق نیز اتحادی نامقدس بین سلطنت و روحانیون مرتجع شکل گرفت که با هدایت آمریکا و بریتانیا، ضمن سرکوب خونین حزب تودۀ ایران، دیکتاتوری شاه را دوباره بر ایران تحمیل کرد.

اکنون نیز، در پی آشکار شدن بحران‌های عمیق کشور و بُن‎بست سیاست‌های خامنه‎ای و رژیمش، نزاع و تقابل‌های شدت‌یافتهٔ جناح‌های حکومتی نه با هدف حل بحران‎ها به نفع مردم، بلکه برای حفظ منافع خاص خود حکومت صورت می‌گیرد. تجربهٔ سه دههٔ گذشته نشان داده است که این نیروها بر اساس منافع طبقاتی و برای حفظ رانت‌های سیاسی و اقتصادی خودشان نه‌تنها خواهان مشارکت مستقیم مردم در تعیین سرنوشت کشور نیستند، بلکه کاملاً از آن گریزان‌اند. جناح‌های حکومتی برای “حفظ نظام” گرد محور قدرت- یعنی ولایت مطلقه فقیه- و علیه خواست‎های آزادی‌خواهانه و عدالت‌جویانهٔ زحمتکشان متحد می‌شوند که مستلزم تحقق تغییرهای بنیادی است. هرچند، با توجه به افول قدرت رهبری خامنه‎ای و ناگزیر بودن “جانشینی رهبری”، این اتحاد آنها با چالش مواجه خواهد شد. تا امروز دیده‌ایم که سرنوشت آنهایی که حاضر به پذیرش این روند و تبعیت از ولی‌ فقیه نیستند و واقعاً در راه منافع مردم و زحمتکشان تلاش می‌کنند جز حصر خانگی، زندان، یا حتی اعدام نبوده است.

در همین ارتباط، بیانیهٔ جبههٔ اصلاحات ایران با عنوان “تنها راه نجات کشور تغییر و بازگشت به مردم است” از جنبه‌های متعدد قابل تأمل است. در این بیانیه، از یک ‌سو با طرح اوضاع خطرناک کشور، به‌صراحت به “شکاف ملت-حاکمیت” اشاره و مطالبات مهمی مطرح شده که برای “حاکمیت” خط‎ قرمز محسوب می‌شوند. اما از سوی دیگر، این بیانیه دچار توهّم امکان رسیدن به “آشتی ملی” است و با مخاطب قرار دادن مستقیم “حاکمیت”- یعنی شخص خامنه‌ای و حلقهٔ نزدیکانش- خواستار تحقق مطالباتش شده است. به عبارت دیگر، باز هم این تصور خطا در مورد اصلاح‌پذیری و امکان تغییر ماهیت دیکتاتور و تحقق تغییرهای بنیادی بدون سازمان‌دهی جنبش مردمی و اتکا به این جنبش ترویج شده است.

با این حال، همین بیانیه نه‌فقط با واکنش تند چماق‌داران رسانه‎یی “ذوب‌شده در ولایت” مواجه شد، بلکه اصلاح‌طلبان حکومتی و مجموعه‌های رسانه‌یی وابسته، محمد قوچانی و حزب کارگزاران سازندگی نیز هم‌صدا با کیهان شریعتی و رسانه‌های متصل به سپاه مانند تسنیم با اتهام‌هایی نظیر “همراهی با دشمن” به آن تاختند تا در نطفه خفه‌اش کنند. به دیگر سخن، در چارچوب حکومت ولایت فقیه و جناح‎های سیاسی تابع آن، هیچ‎ امکانی برای تحقق تغییرهای بنیادی به نفع مردم از درون “نظام” ‎وجود ندارد.

در شرایطی که دیکتاتور به‌وضوح در ضعیف‌ترین موقعیت در برابر مردم قرار گرفته و کشور را در معرض خطرهای جدّی داخلی و خارجی قرار داده است، اصرار بر انکار این واقعیت بدیهی، و گریز از ضرورت سازمان‌دهی جنبش مردمی برای عقب راندن رژیم و در نهایت برچیدن آن، در عمل چیزی جز کمک کردن به حیات استبداد و فراهم‌سازی زمینهٔ مداخله و تجاوز خارجی نیست. حزب تودۀ ایران با احساس مسئولیت بار دیگر تأکید می‌کند که تشکیل جبهه‌ای وسیع از نیروهای چپ و ملی مترقی برای ارتقای توان جنبش مردمی و همبستگی و پیوند عملی با جنبش‌های رو به‌رشد میهن‌مان برای مقابله هم‌زمان با دیکتاتوری حاکم و تهدیدهای امپریالیسم آمریکا ضرورتی فوری و حیاتی برای آیندۀ میهن در صلح و عدالت و رفاه و آزادی است. فرصت را از دست ندهیم.

به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ ۱۲۴۱، ۳ شهریور ۱۴۰۴

چرخهٔ تکراری مُهره‌چینی در «حاکمیت» برای مهار کردن بحران سیاسی و بی اعتباری سران رژیم

مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی در اردیبهشت ۱۴۰۳فرصتی شد برای اینکه رژیم ولایی به ترمیم و جبران ورشکستگی مفتضحانهٔ دولت رئیسی و اجرای‌ برنامه‌های ویرانگر آن دولت بپردازد. پیامدهای فاجعه‌بار آن برنامه‌ها، در دولتی که برای ایجاد “حکومت یکدست” زیر نظر و با حمایت کامل خامنه‌ای به میدان آورده شده بود، حتی صدای آیت‌الله‌های مرتجع قم ... چرخهٔ تکراری مُهره‌چینی در «حاکمیت» برای مهار کردن بحران سیاسی و بی اعتباری سران رژیم

ادامه

آزادی, آمریکا, اتحادیه اروپا, استبداد, اسراییل, اسلام سیاسی, امپریالیسم, ایران, تحریم, خاورمیانه, دموکراتیک, زنان, سرمایه‌داری, سیاسی, عدالت اجتماعی, منافع ملی, نئولیبرالیسم

معاون رئیس جمهوری غنا: دموکراسی باید رفاه مردم را تامین کند

معاون رئیس جمهوری غنا در اجلاس احزاب سیاسی آفریقا تاکید کرد که دموکراسی و فعالیت احزاب سیاسی باید نان و رفاه مردم را تامین کند و فعالیت سیاسی که زندگی مردم را متحول نکند تهی از معناست. به گزارش روز چهارشنبه ایرنا به نقل از خبرگزاری اتیوپی، «ژانه نعنا اوپوکو-آگیمانگ»* در مراسم آغاز به کار ... معاون رئیس جمهوری غنا: دموکراسی باید رفاه مردم را تامین کند

ادامه

آفریقا, اقتصادی, درمان, دموکراسی, سیاسی, عدالت اجتماعی, غرب آفریقا, غنا, گزارش, همبستگی

مبارزۀ هوشیارانۀ جنبش مردمی برای رهایی از منگنهٔ دیکتاتوری ولایی و نقشه‌های تجاوزکارانۀ ترامپ

اکنون کاملاً روشن است که حکومت ولایی در عرصۀ داخلی توان و ارادۀ انجام حداقل تغییرهای لازم برای مدیریت و مهار کردن اَبَربحران‎های چندوجهی برای بهبود زندگی مردم را ندارد. حتی در چنین اوضاع بسیار حادّ و خطرناکی، کارگزاران حکومتی جز گفتاردرمانی و دادن وعده‎های توخالی، و در برخی موارد اعتراف به “اشتباه های گذشته”، ... مبارزۀ هوشیارانۀ جنبش مردمی برای رهایی از منگنهٔ دیکتاتوری ولایی و نقشه‌های تجاوزکارانۀ ترامپ

ادامه

آمریکا, استبداد, استقلال, اسراییل, اسلام سیاسی, امپریالیسم, جمهوری ملی و دموکراتیک, زحمتکشان, سیاسی, محیط زیست

رهبر حزب دموکرات‌های اسرائیل: نتانیاهو برای بقای سیاسی خود با جان مردم قمار می‌کند

رهبر حزب دموکرات‌های اسرائیل اعلام کرد که دولت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم برای بقای سیاسی خود با جان مردم قمار می‌کند. به گزارش ایسنا، یائیر گولان، رهبر حزب دموکرات‌های اسرائیل با انتقاد شدید از عملکرد کابینه بنیامین نتانیاهو تأکید کرد که روند تصمیم‌گیری در خصوص پرونده غزه بر اساس شاخص‌ها و محاسبات امنیتی انجام ... رهبر حزب دموکرات‌های اسرائیل: نتانیاهو برای بقای سیاسی خود با جان مردم قمار می‌کند

ادامه

آمریکا, اسراییل, اشغالگری, امنیتی, تحلیل, جهان, حقوق بشر, خاورمیانه, سیاسی, فلسطین, گرسنگی

آینده‌ای که مردم ایران می‌خواهند با آنچه خامنه‌ای و ترامپ و نتانیاهو می‌خواهند متفاوت است

پس از دوازده روز و شب تهاجم بی‌وقفۀ گسترده و ویرانگر و خونین ماشین جنگی اسرائیل به ایران و، در پاسخ، حملۀ موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل، و در انتها حملهٔ پیشرفته‌ترین بمب‌افکن‌های رادارگریز آمریکا به سه سایت اصلی فعالیت هسته‌یی جمهوری اسلامی و بمباران آنها با بمب‌های سنگرشکن، سرانجام این درگیری با پذیرش آتش‌بس ... آینده‌ای که مردم ایران می‌خواهند با آنچه خامنه‌ای و ترامپ و نتانیاهو می‌خواهند متفاوت است

ادامه

آمریکا, استبداد, اسراییل, اسلام سیاسی, اقتصادی, امپریالیسم, ایران, برنامه هسته‌ای, تحلیل, جهان, حقوق بشر, خاورمیانه, سازمان ملل, سرمایه‌داری, سیاسی, صلح