امروز در غزه، شاهد یک قساوت هستیم. تلاشی نه صرفاً برای کشتن یک ملت، بلکه برای محو کامل آن. تمام خانوادهها نابود شدند، بیمارستانها به ویرانه تبدیل شدند، کتابخانهها به خاکستر تبدیل شدند. این صرفاً فتح نظامی نیست، بلکه منطق استعمار و آپارتاید است. منطق حذف. هدف، محو کردن یک ملت از سرزمین، از حافظه، از خود تاریخ است.
این منطق جدید نیست. این همان نیرویی است که زمانی در چکمهها و گلولههای امپراتوریهای اروپایی در سراسر آفریقا جریان داشت. همان خشونتی است که شهرهای آفریقایی را به آتش کشید، نه برای آوردن تمدن، بلکه برای نابودی آن. آنچه در آن زمان با آفریقا انجام شد، امروز در فلسطین تکرار میشود. سلاحها پیچیدهتر شدهاند، تخریب سریعتر است، نسلکشی از تلویزیون پخش میشود، اما ذهنیت رژیمِ نسلکش همچنان یکسان است.
به ندرت، اگر نگوییم هرگز، نژادپرستی و وحشیگری امپریالیستی تا این حد آشکار نشده بود. ایالات متحده و اتحادیه اروپا در کنار اسرائیل ایستادهاند در حالی که رژیم نژادپرست اسرائیل آشکارا خواستار پاکسازی قومی و نسلکشی است و در آن جهت برنامهریزی و عمل میکند. آنها از”ارزشهای اروپایی” سخن میرانند و از اسرائیل به عنوان یک شریک همفکر نام میبرند، در حالی که دهها هزار غیرنظامی، که بیش از یک سوم آنان کودک هستند را قتلعام میکنند. ایالات متحده و قدرتهای مرکزی ناتو در مورد ترغیب اسرائیل به کاهش تلفات غیرنظامیان صحبت میکنند در حالی که خود با کشتی و ناو جنگی و هواپیما محمولههای بیپایانی از سلاح و بمب را برای قتل عام مردم بی گناه غزه سرازیر میکنند.
برای امپریالیستهای آمریکا و اروپائی و کانادا زندگی مردم فلسطین کوچکترین ارزشی ندارد. در حالی که تمام جهان در خیابانها فریاد میزنند که نسلکشی باید متوقف شود، صنایع نظامی ناتو به فکر سودی هستند که میتوانند از فروش بمبی که فلسطینی را میکشد و خانهاش را ویران میکند، به دست آورد. ترامپ در رویایِ مقدارِ سودِ سرمایهگذاری در توسعه و بهرهبرداری از زمینهای غصبی، که زمانی فلسطینیان در آن زندگی میکردند، است. تصرف برنامهریزیشده غزه توسط اسرائیل، تحت حمایت واشنگتن و کشورهای امپریالیستی غربی از جمله کانادا، دو میلیون فلسطینی – که نیمی از آنان کودک هستند – را در معرض آوارگی، گرسنگی، و مرگ قرار خواهد داد.
اسرائیل دو ماه است که از ورود کمکهای غذایی به غزه – منطقهای که پس از بیش از یک سال و نیم بمباران به شدت آسیب دیده است – جلوگیری کرده است. این آخرین مرحله از تجاوز – که در سالگرد ”نکبت“ اعلام شد، زمانی که حدود ۷۰۰ هزار فلسطینی در سال ۱۹۴۸ / ۱۳۲۷ از سرزمین خود رانده شدند – نیت نسلکشی اسرائیل را بدون شک روشن میکند.
بیش از ۱۸ ماه است که مردم جهان خواستار آتشبس فوری و دائمی، خروج کامل و بیقید و شرط تمام نیروهای اسرائیلی از غزه و تمام سرزمینهای اشغالی، و پایان دادن به محاصره غزه توسط اسرائیل که شرایط قحطی گسترده را ایجاد کرده است، شدهاند. اکنون زمان حمایت از جنبشها و بسیج میلیونی مردم علیه تجاوز اسرائیل است. اکنون زمان آن است که از سازمان ملل و شورای امنیت بخواهیم برای آتشبس فوری در غزه، خروج نیروهای اسرائیلی و لغو محاصرهای که اسرائیل از سال ۲۰۰۶ / ۱۳۸۵ بر غزه تحمیل کرده است، اقدام فوری کند. اکنون زمان آن است که جنبش وسیعِ تحریمِ تسلیحاتی علیه اسراییل و نیز جنبشِ بایکوت، تحریم و عدم سرمایه گذاری (بی دی اس) را علیه رژیم نژادپرست اسرائیل سازمان دهیم.
حمایت و هماهنگی تلاشها با جنبش دانشجویی در ایالات متحده، که به دلیل موضع اصولی خود در حمایت از آرمان فلسطین با سرکوب شدید مواجه است، بسیار مهم است. همبستگی بین جنبشهای کارگری و دانشجویی میتواند فشاری سنگین علیه سیاستهای ناعادلانه دولتهای امپریالیستی خصوصاً ایالات متحده ایجاد کند و بهطور مؤثر به حمله گسترده دولت ترامپ به آزادیهای مدنی و آزادی بیان پاسخ دهد. فراخوان به اعتصاب عمومی و نافرمانی مدنی گسترده برای افشای همدستی دولتهای امپریالیستی در جنگ و پاسخگو کردن آنها در قبال جنایات اشغال، درست همانطور که جنبشهای کارگری در مبارزات گذشته علیه جنگهای امپریالیستی انجام دادهاند، قدمی بسیار مهم است که در شرایط فعلی باید به آن جامۀ عمل پوشاند. اسراییل با تخریب زیرساختها عملاً امکان زیست در غزه را میخواهد از بین ببرد. نابودی مدارس، دانشگاهها، بیمارستانها، پلها، کارخانهها، جادهها و اخیراً ماشینهای ساختمانسازی و راهسازی از قبیل لودر و بیل مکانیکی و … همگی در این راستا است. بر اساس آمار منتشره بهعلت عدم ورود مواد غذایی به غزه بیش از ۳۱۰ هزار کودک بهعلت فقر غذائی و گرسنگی در آستانۀ مرگ بسر میبرند.
زندگی مردم خصوصاً زحمتکشان غزه در معرض نابودی قرار گرفته است. زندگی اقتصادی بهطور کامل متوقف شده، محلهای کار ویران و دهها هزار نفر بهاجبار بیکار شدهاند، بدون اینکه هیچ شبکه تأمین اجتماعی وجود داشته باشد. کارگران و خانوادههایشان در شرایطی غیرانسانی زندگی میکنند و از اساسیترین حقوق خود محروم هستند و برای زنده ماندن – چه بر اثر گرسنگی و چه زیر بمباران – تلاش میکنند.
گسترش تظاهرات ضد جنگ مردم اسرائیل پس از تصویب دولت فاشیستی نتانیاهو به حملۀ نظامی و اشغال کامل غزه و تأکید آنان [مردم اسرائیل] بر خاتمۀ فوری جنگ نیز اقدامی مهم است که باید نیروهای صلحطلب و مترقی اسرائیلی در گسترش آن کوشا باشند. مقاومت تاریخی مردم فلسطین بر علیه اشغال و تجاوز، خصوصاً در آستانۀ سالگرد نکبت گواه این واقعیت است که مردم متحد را نمیتوان به شکست کشاند. دور نیست روزی که مردم فلسطین نیز مانند مردم قهرمان ویتنام سالروز پیروزی خود را بر اشغال و تجاوز ارتش متجاوز امریکا جشن بگیرند. پیمان اتحاد تمامی گروههای فلسطینی در اکتبر سال گذشته در پکن بر سر یکپارچگی ملیای فراگیر در چهارچوب سازمان آزادیبخش فلسطین-ساف- و پایبندی به تشکیل دولت فلسطین بر پایۀ قطعنامههای سازمان ملل متحد و تضمین حق بازگشت مهاجران فلسطینی به سرزمینشان گامی است پراهمیت که باید آن را تقویت کرد.
در سال ۱۹۶۷ / ۱۳۴۶ اسرائیل کرانه باختری، اورشلیم شرقی و غزه را تصرف کرد. در طی این تجاوز وحشیانه نیروهای حافظ صلح سازمان ملل از منطقه فرار کردند. حداقل ۷۵۰ هزار فلسطینی در این مهاجرت دوم که بعداً “نکسه”۱ (عقبنشینی) نامیده شد، از سرزمینهای خود گریختند. در همان سال، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۴۲ را تصویب کرد و از اسرائیل خواست به اشغال این سه منطقه پایان دهد. از آن زمان به بعد، سازمان ملل رسماً از این مناطق به عنوان “سرزمینهای اشغالی اسرائیل از سال ۱۹۶۷/۱۳۴۶” یاد کرد. در اکتبر ۱۹۹۹/۱۳۷۸- پس از تأسیس دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل در سال قبلش- سازمان ملل اصطلاح “سرزمین اشغالی فلسطین” را به عنوان نام رسمی خود برای اشاره به غزه و کرانه باختری، از جمله اورشلیم شرقی، برگزید که مستقیماً به عبارت “سرزمینهای اشغالی” مورد استفاده در کنوانسیون چهارم ژنو ۱۹۴۹/ ۱۳۲۸ اشاره دارد. این اقدام، اشغال مداوم سرزمینهای اشغالی فلسطین توسط اسرائیل، از جمله شهرکسازیهای آن در کرانه باختری، دیوار اطراف کرانه باختری، الحاق اورشلیم شرقی و محاصرۀ غزه را طبق قوانین بینالمللی غیرقانونی میداند. بر اساس قوانین سازمان ملل متحد مقاومت در مقابل تجاوز حق طبیعی ملت مورد تجاوز قرار گرفته است. همانطور که نهضت مقاومت در کشورهای اروپائی در دوران جنگ جهانی دوم بر علیه نیروهای نازی و فاشیست تشکیل و مقاومت در مقابل تهاجم فاشیستی را سازمان داد مردم فلسطین نیز مقاومت را در مقابل اشغال، حق طبیعی خود میدانند.
ایستادن در جای درست تاریخ وظیفۀ هر نیروی مردمی است، مردم فلسطین به همبستگی جهانی نیروهای مردمی نیاز دارند. باید از تمامی شیوهها برای فشار به دولتهای امپریالیستی برای اعمال تحریم نظامی اسرائیل و نیز اعمال آتشبس فوری استفاده کرد./ سیمین ف.
پانویس:
۱. “روز نکسه” (“یوم النکسه”)، “روز شکست” ، ۵ ژوئن ۱۹۶۷/ ۱۳۴۶، سالروز شکست کشورهای عربی از اسرائیل در جنگ ششروزهٔ سال ۱۹۶۷/ ۱۳۴۶ است که به آوارگی و درد و رنج بیشتر مردم فلسطین انجامید.
به نقل از «به سوی آینده» دورۀ دوم، سال سوم، شمارۀ ۱۱، خرداد ۱۴۰۴