درماندگی خامنه‌ای و پزشکیان در برابر بحران بن‌بست اقتصادی و خطر جنگ

این روزها اکثر مردم کشور از یک سو با پوست و گوشت و استخوان پیامدهای اقتصاد ویران‌شده را احساس می‌کنند و از سوی دیگر، به‌دلیل جنگ روانی دولت جنایتکار اسرائیل علیه ایران و رجزخوانی حکومت ولایی در مورد حملۀ تلافی‌جویانه کوبنده، نگران زندگی خود و اوضاع ملتهب کشور و منطقه‌اند.

در چنین شرایطی، هفتۀ گذشته یک‌باره “پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری” و رسانه‌های مجاز با آب‌وتاب به نشست هفتگی پزشکیان با خامنه‌ای دربارهٔ مسائل اقتصادی و به‌ویژه پیگیری وضع معیشت مردم پرداختند. پزشکیان در ارتباط با این نشست نمایشی و تبلیغاتی گفت: “نکات و توصیه‌هایی را که لازم بود از رهبری انقلاب دریافت کردیم.”

سران حکومت ولایی و در رأس آنها خامنه‌ای خوب می‌دانند که علاوه بر خطر حملۀ نظامی اسرائیل و شکست سیاست‌های ماجراجویانهٔ جمهوری اسلامی در منطقه، در داخل کشور نیز به میدان آوردن پزشکیان و اجرای پروژۀ به‌اصطلاح “وفاق ملی” با شکست روبه‌رو شده است. ناتوانی رژیم در مدیریت و مهار کردن بحران بن‌بست اقتصادی، پیچیده‌تر شدن امکان رفع تحریم‌های آمریکا به‌دلیل اوضاع بحرانی منطقه، و روگردانی بخش بزرگی از جامعه از دیکتاتوری مذهبی همگی از نقاط ضعف کنونی حکومت ولایی و خطرناک‌ترین عوامل علیه “حفظ نظام” هستند.

نزدیک به سه ماه از برگماری پزشکیان و دستچین شدن وزیران او از طرف ولی فقیه می‌گذرد. شواهد نشان می‌دهد که جز کلی‌گویی پزشکیان در مورد “تعهد به وعده‌های انتخاباتی” و توسل به نقل‌قول‌های تکراری و مَنبری از نهج‌البلاغه و حرکت‌های نمایشی و اغراق‌آمیز از نوع احمدی‌نژادی‌اش در مورد دستاوردهای اقتصادی در سفرهای رسمی به کشورهای همسایه فعلاً کار بیشتری از او برنمی‌آید.

از دید اکثر مردم- یعنی طبقۀ کارگر و دیگر زحمتکشان- با جابه‌جا شدن رئیس‌جمهور و انواع دستورهای بی‌مایۀ “رهبری” در سه ماه اخیر نه‌فقط تغییری در وضع اقتصادی کشور و معیشت مردم رخ نداده است، بلکه دورنمایی برای تغییرهای اساسی ضرور برای بهبود زندگی زحمتکشان نیز دیده نمی‌شود. سران رژیم و شخص خامنه‌ای و رئیس‌جمهور برگمارده‌اش نیز خوب به این واقعیت واقف‌اند.

برای اکثر مردم روشن است که از ابتدای سال جاری، با افزایش تنش‌ها و خطر درگیری نظامی جمهوری اسلامی با اسرائیل، وعدۀ رفع بن‌بست بحران اقتصادی و توقف سیر قهقرایی وخیم شدن وضع معیشت آنها هرچه بیشتر به محاق می‌رود. به همین دلیل بود که رسانه‌های متصل به “بیت رهبری” و شخص پزشکیان پس از نشست نمایشی او با ولی فقیه بر این نکته تأکید کردند که “بیشترین موضوعات مطرح‌شده در جلسهٔ امروز مربوط به مشکلات اقتصادی، تحریم‌ها، و فشارهایی بود که وجود دارد، و پیدا کردن راه برون‌رفت از آن‌ها بود.”

در چنین اوضاعی، دولت جنگ‌طلب نتانیاهو، پس از کشتار و نسل‌کشی اخیر در سرزمین‌های فلسطین و حمله‌های خونین به لبنان، اکنون مشخصاً خواهان کشاندن آتش جنگ و هدف‌گیری سلاح‌های آمریکایی به‌سوی ایران است. واقعیت بسیار نگران‌کننده آن است که در صورت تقابل مستقیم نظامی جمهوری اسلامی با اسرائیل، برخلاف لاف‌زنی‌ها و تبلیغات اغراق‌آمیز رژیم در مورد تأثیر بازدارندگی عملیات “وعده‌های صادق ۱ و ۲” یا موشک‌های هایپرسونیک “فتاح” و جز اینها، زیرساخت‌های اساسی کشور و زندگی مردم صدمهٔ بسیار زیادی خواهد دید، چه‌بسا بدتر از دوران جنگ هشت‌ساله.

تهدیدها و جنگ روانی اسرائیل در مورد حملۀ نظامی به ایران از هم‌اکنون اثری بسیار مخرب بر اقتصاد ورشکستۀ کشور و به‌تبع آن بر تأمین معیشت زحمتکشان گذارده است. از این رو، نزد افکار عمومی این سؤال اساسی در مورد آیندۀ کشور مطرح است: حکومت ولایی چرا و برای کدام هدف‌ها کشور ما را به چنین وضع گریزناپذیر بسیار خطرناک تجاوز نظامی اسرائیل و امپریالیسم آمریکا و ضربه‌پذیری جدّی زیرساخت‌های حیاتی کشور کشانده است؟

پاسخ به این پرسش را باید در اینجا یافت که بیش از چهار دهه است که رژیم اسلامی، علاوه بر سیاست‌های سرمایه‌دارانهٔ ناعادلانه و سرکوبگر در داخل کشور، سیاست خارجی ضدّملی “صدور انقلاب اسلامی” را با اتکا به عملیات برون‌مرزی نیروهای قدس سپاه و تأمین و بسیج نیروهای اسلام‌گرا- یعنی تشکیل “محور مقاومت” اسلامی- برای رسیدن به “رؤیای خلافت اسلامی” دنبال کرده است. این سیاست اکنون در مجموع با شکست روبه‌رو شده است و مهم‌ترین اجزای آن، یعنی نیروهای نیابتی اسلام‌گرا که قرار بود “عامل بازدارنده” حملۀ مستقیم اسرائیل-آمریکا به ایران باشند، تا حدّ زیادی ضربه خورده اند و حیات و مبارزهٔ خلق فلسطین با اشغال استعماری و خونین اسرائیل نیز لطمهٔ خورده است. به‌جای موفقیت “عمق استراتژیک” سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه، امروزه دستگاه‌های امنیتی اسرائیل و آمریکا تا عمق صفوف سپاه و نیروهای نیابتی‌اش در منطقه رخنه کرده‌اند و اکنون به‌سهولت می‌توانند امنیت ملی ایران را تهدید کنند.

در سه دهۀ گذشته، در حالی که دستگاه‌های حکومتی با دستور مستقیم خامنه‌ای مشغول اجرای سیاست‌های خارجی ماجراجویانهٔ بسیار پُرهزینۀ اقتصادی و سیاسی در منطقه برای بسیج کردن نیروهای نیابتی اسلام‌گرا بودند، اجرای برنامه‌های نولیبرالی با پشتیبانی ولی فقیه، به‌جای کمک به رشد پایدار و توسعه‌محور اقتصاد ملی، اقتصاد کشور را به جولانگاهی برای چپاول و ثروت‌اندوزی رانت‌خواران و سرمایه‌داران کلان تبدیل کرده است. برآمد این وضع چیزی نیست جز اقتصادی ورشکسته که در آن نوسان ارزش دلار و فعالیت غیرمولد و فسادآمیز سرمایه‌های کلان مالی-تجاری متصل به هرم قدرت زندگی زحمتکشان و بخش‌های بزرگی از جامعه را به تباهی کشانده و منافع ملی را به خطر انداخته است.

این گفتۀ پزشکیان در مورد نشست نمایشی‌اش با “رهبری” در هفتۀ گذشته نمایانگر میزان درماندگی کل حکومت ولایی در رفع بحران بن‌بست اقتصادی است: “[رهبری] راهنمایی‌های لازم را نیز ارائه دادند و [آنچه] در این جلسه مورد تأکید قرار گرفت ارتباط با همسایگان و گسترش روابط، از جمله در بخش راه‌های ترانزیتی، شبکهٔ گازی، شبکهٔ ریلی، و افزایش تجارت برق و امثال آن با این کشورها بود.” در افکار عمومی کشور، این اشارۀ پزشکیان به “راهنمایی‌های رهبری” مضحکه‌ای تلخ تلقی می‌شود که نشان از میزان اختیار این مُهرهٔ ولایت است. معلوم شد که فرق نمی‌کند رئیس‌جمهور چه کسی باشد؛ همگی فرمانبردار رهبرشان‌اند.

در این اوضاع بسیار حساس و خطرناک برای کشور و ملت، سران حکومت ولایی و در رأس آنها خامنه‌ای و نیز رئیس‌جمهور برگمارده‌اش برای تأمین زندگی و آسایش ملت چیزی در چنته ندارند جز رجزخوانی‌های خطرناک و تهدیدآفرین در مورد توان نظامی تلافی‌جویانه در برابر اسرائیل یا حرکت‌های نمایشی مانند “نشست هفتگی رهبری و رئیس‌جمهور” با تکرار وعدۀ تغییرهایی که در زیر دیکتاتوری ولایی و اقتصاد سیاسی ناعادلانه‌اش ممکن نیست.

رسانه‌های حکومتی و فرماندهان سپاه تا همین اواخر همین نوع تبلیغات اغراق‌آمیز در مورد توان “محور مقاومت” در حکم سپر دفاعی و “عامل بازدارنده” در برابر اسرائیل را تکرار می‌کردند. اما در نهایت گویا بر آنها معلوم شد که این ارزیابی بسیار اشتباه و توهّم‌آمیز بوده است. البته، شواهد حکایت از آن دارد که به‌رغم این رجزخوانی‌ها، سران حکومت در مواجهه با این بن‌بست خطرناک هنوز امید دارند که راه‌حلی در مذاکره با آمریکا برای تثبیت توازن قوای منطقه‌یی پیدا شود که ضمن حفظ منافع امپریالیسم آمریکا و تضمین جلوگیری از درگیری نظامی با اسرائیل، جمهوری اسلامی نیز یکی از قدرت‌های منطقه باقی بماند.

برخی از جریان‌های سیاسی و نظریه‌پردازان بیرون از دایرۀ خودی‌های حکومتی و حتی برخی جریان‌ها با بالا بردن پرچم “چپ” نیز تا همین اواخر به همان توهّم در مورد “محورمقاومت” دامن می‌زدند. آنان با نادیده گرفتن پیامدهای ویرانگر برنامه‌های نولیبرالی حکومتی و سیاست خارجی ماجراجویانهٔ رژیم بر مبنای دیدگاه‌های ارتجاعی “اسلام سیاسی”، که منافع و امنیت ملی ایران را به خطر انداخته است، انتظار داشتند که نیروهای “محور مقاومت”- یعنی نیروهای نیابتی اسلام‌گرا در کشورهای عربی منطقه- زیر “رهبری داهیانۀ خامنه‌ای” از منافع ملی، امنیت، و حاکمیت ملی ایران در برابر امپریالیسم آمریکا دفاع کنند! برخی در زیر پرچم “چپ” به‌جای دفاع از صلح و آتش‌بس برای توقف کشتار فلسطینی‌ها منتظر بودند که جمهوری اسلامی ایران، با اتکا بر “محور مقاومت” و رودررویی مستقیم نظامی با ارتش جنایتکار اسرائیل، خلق فلسطین را نجات دهد. این جمهوری اسلامی حتی نتوانسته است زحمتکشان ایران را از فقر و بی‌عدالتی نجات دهد!

فاجعۀ کشتار و سیه‌روزی مردم فلسطین در هفت دهۀ گذشته به‌دلیل سیاست‌های استعماری اسرائیل، و همچنین مبارزۀ برحق بی‌وقفه و دلیرانۀ نیروهای سیاسی فلسطینی برای ایجاد کشور مستقل فلسطین در همهٔ این دهه‌ها، صرفاً وسیله و ابزاری برای جمهوری اسلامی ایران در راه برپایی “خلافت اسلامی” در منطقه و تثبیت قدرقدرتی دیکتاتوری ولایی در منطقه و در داخل کشور بوده است. شکست بارز سیاست‌های خارجی حکومت ولایی بر پایۀ “محور مقاومت” اسلامی و ضرورت دفاع قاطعانه از صلح در اوضاع بسیار خطرناک و حساس کشور و منطقه می‌باید تجربهٔ مهم و ارزنده‌ای برای نیروهای چپ و مترقی ملی باشد. بار دیگر تجربه نشان می‌دهد که نمی‌توان و نباید روند تغییرهای اساسی سیاسی-اقتصادی جامعه و امر مهم دفاع از منافع ملی را به حکومت‌ها یا نیروهای شبه‌نظامی برآمده از دیدگاه‌های ارتجاعی “اسلام سیاسی”- چنان‌که در جمهوری اسلامی ایران شاهد بوده‌ایم- واگذار کرد.

این نوع حکومت‌ها و نیروهای اسلام‌گرای مرتجع با همکاری مستقیم و غیرمستقیم به شکل‌های گوناگون با امپریالیسم آمریکا و متحدانش در منطقۀ غرب آسیا- از افغانستان تا شمال آفریقا- ضربه‌های بسیار مخربی به مبارزات مردمی و پیکار حزب‌ها و سازمان‌های چپ و ملی ترقی‌خواه زده‌اند. در چند دهۀ گذشته، نبود یا ضعف نیروهای مردمی در منطقه، و به‌موازات آن رشد حکومت‌ها و نیروهای مرتجع مذهبی، از جمله عامل‌های ادامۀ عقب‌ماندگی اقتصادی-اجتماعی، نبود آزادی، و امکان‌پذیر شدن تشدید جنگ‌افروزی اسرائیل و به خطر افتادن صلح بوده‌ است.

حزب تودۀ ایران با درک اوضاع خطرناک کنونی و نگرانی از افزایش خطر جنگ در ایران و منطقه، بار دیگر بر اهمیت وظیفۀ نیروهای چپ و مترقی ملی در دفاع از صلح تأکید می‌کند. بیایید دست به دست یکدیگر جنبش صلح‌طلبی در ایران را تواناتر و گسترده‌تر از پیش بازسازی کنیم و علیه جنگ و جنگ‌طلبی به‌پا خیزیم. بکوشیم که کشتارها را متوقف کنیم و به پیشبُرد مبارزهٔ اجتماعی و مردمی با رژیم‌های اشغالگر و دیکتاتوری با هدف تأمین زندگی شایسته برای ملت‌ها میدان دهیم.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۱۹، ۳۰ مهر ۱۴۰۳

جنگ وحشتناک‌ترین کابوس ملت‌ها است؛ مردم ایران و منطقه خواهان صلح و آرامش‌اند

چشم‌های جهانیان این روزها به خاورمیانه دوخته شده است. شعله‌های جنگ ماه‌ها است که در باریکۀ غزه زبانه می‌کشد. جنایت‌های شبانه‌روزی اسرائیل در منطقه همچنان ادامه دارد. اکنون بیروت و دیگر شهرهای لبنان، به‌ویژه جنوب آن کشور، و نیز یمن و سوریه هدف بمباران‌های اسرائیل قرار گرفته است. تاکنون بیشتر از دوهزار تن از مردم ... جنگ وحشتناک‌ترین کابوس ملت‌ها است؛ مردم ایران و منطقه خواهان صلح و آرامش‌اند

ادامه

آمریکا, اردن, اروپا, اسراییل, اقتصادی, امپریالیسم, امنیتی, ایران, پرتغال, تحلیل, تروریسم, جهان, چین, حقوق بشر, خاورمیانه, سازمان ملل, سرمایه‌داری, سوریه, سیاسی, صلح, صهیونیسم, فاشیسم, لبنان, نئولیبرالیسم, نسل‌کشی

نویسندهٔ برجسته و مردمی ایران، طنزنویس افشاگر ابتذال، رفیق فریدون تنکابنی درگذشت

[تولد: تهران، ۱۳۱۶ درگذشت: کُلن (آلمان)، ۷ مهرماه ۱۴۰۳] رفیق فریدون روز شنبه ۷ مهرماه به‌دنبال بیماری در سن ۸۷ سالگی درگذشت. محبوبیت تنکابنی چنین بود که داستان‌ها و طنزهایش پس از انتشار با استقبال خوانندگان در ایران روبرو می‌شد و گاهی برخی از طنزهایش نقل مجلس‌های روشنفکران مخالف رژیم می‌شد. نیش طنزهای کوتاه و ... نویسندهٔ برجسته و مردمی ایران، طنزنویس افشاگر ابتذال، رفیق فریدون تنکابنی درگذشت

ادامه

آلمان, ایران, نویسندگان, یادنامه

نخست‌وزیر اسلواکی: هیچ‌کس نباید که فراموش کند «آزادی از شرق می‌آید»

نخست وزیر اسلواکی که چندی پیش هدف ترور نافرجام قرار گرفت، گفت که احتمالا برای حضور در هشتادمین سالروز شکست آلمان نازی، به مسکو سفر خواهد کرد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از راشاتودی، رابرت فیکو، نخست وزیر اسلواکی با اشاره به تمایلش برای سفر به مسکو در هشتادمین سالروز شکست آلمان نازی، گفت ... نخست‌وزیر اسلواکی: هیچ‌کس نباید که فراموش کند «آزادی از شرق می‌آید»

ادامه

آزادی, اتحاد شوروی, اسلواکی, اوکراین, ایدئولوژی, تاریخ, تحلیل, روسیه, سیاسی, شرق, صلح, غرب, نئونازیسم

از تاریخ بیاموزیم پیش از آنکه دیر شود

انتظارها پس از یک ماه­ و نیم سرانجام به پایان رسید و مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور جدید که بارها گفته است جایگاه کنونی‌اش را مدیون علی خامنه‌ای می‌داند، در روز ۲۶ شهریور در نشست­ خبری مهندسی‌شده‌ای شرکت کرد و به پرسش­‌های طرح‌شده پاسخ داد. در یک کلام باید گفت که فیل موش زایید. در این نشست ... از تاریخ بیاموزیم پیش از آنکه دیر شود

ادامه

آمریکا, ارتجاع, اروپا, استبدادی, اقتصادی, امپریالیسم, انقلاب ملّی-دموکراتیک, ایران, بازنشستگان, بانک جهانی, پرستاران, تحریم, تحلیل, چین, سازمان ملل, سیاسی, طبقه کارگر, غرب, فرهنگیان, فقر, نئولیبرالیسم, همبستگی