یک سال پیش، هنگامی که اسرائیل جنگ پردامنهاش علیه مردم غزه پس از حمله “حماس” در ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ را آغاز کرد، دولت ایالات متحده تمام و کمال میدانست متحدش در آستانهٔ آغاز عملیات نظامیای است که به ارتکاب جنایتهای جنگی از سوی بنیامین نتانیاهو و دیگر رهبران اسرائیلی خواهد انجامید. با این حال، همانطور که تمام جهان دیده است، این آگاهیِ از پیش، دولت بایدن را از برآوردن نیازهای تسلیحاتی و کمک به نسلکُشیای که از آن زمان تا کنون به آن دامن زده شده است نتوانست باز دارد.
مجموعهای از ایمیلهای بین کارکنان وزارت امور خارجه، پنتاگون، و کاخ سفید از ۱۹ تا ۲۲ مهرماه ۱۴۰۲به بیرون درز کرده است که مکالمهها دربارهٔ آنچه قرار شد در این بازه زمانی رخ دهد را افشا میکند. این ایمیلها چند هفته پیش از سوی “خبرگزاری رویترز” منتشر شد.
دانا استرول، معاون وقت وزیر دفاع ایالات متحده در امور خاورمیانه، پس از خواندن ارزیابی “کمیته بینالمللی صلیب سرخ” درباره هزینهٔ انسانی برنامهریزی اسرائیل برای غزه، برنامهای که شامل تخلیههای جمعی، بمباران، خودداری از رساندن کمک بودند، به دستیاران ارشد رییس جمهور جو بایدن در ۲۱ مهرماه گفت از خواندن این ایمیلها “ترس تا مغز استخوانهایش رخنه کرده است.”
دانا استرول در نامهای مستقیم به برت مکگورک، مشاور ارشد بایدن، نوشت صلیب سرخ “هنوز آماده نیست این موضوع را علنی کند، اما بهصورت خصوصی هشدار میدهد که اسرائیل در آستانه دست زدن به جنایتهای جنگی است.” او به ناممکن بودن تخلیه یک میلیون غیرنظامی از غزه، همانطور که اسرائیل در آن زمان دستور داده بود، اشاره کرد.
پائولا توفرو، دستیار ارشد کاخ سفید، کسی که مسئولیت تدوین پاسخهای بشردوستانه به جنگ را بر عهده داشت، در ایمیلی دیگر نوشت: “ارزیابی ما این است که بههیچوجه به چنین جابهجاییای گسترده بدون بر پا کردن فاجعهای انسانی نمیتوان دست زد.” او گفت ایجاد زیرساختهای مورد نیاز برای ارائه “خدمات اساسی” مانند غذا، آب، و سرپناه برای بیش از یک میلیون نفر به “چندین ماه” نیاز دارد. پائولا توفرو از کاخ سفید درخواست کرد اسرائیل را وادار کند از تهاجم شتابزده دست بکشد. توفرو نوشت: “ما از دولت اسرائیل انتظار داریم در تازاندن مردم به سمت جنوب نشتابد.”
البته نتانیاهو بهجای کاستن از سرعت پا را روی پدال گاز گذاشت و از آن موقع هم امپریالیسم آمریکا بیوقفه باک بنزینش را پر کرده است.
بر اساس آمار وزارت بهداشت غزه، در ۳۶۵ روز گذشته ۴۱ هزار و ۹۰۹ فلسطینی در منطقه غزه بهدست اسرائیل کشته شدهاند. ۹۷ هزار و ۳۰۳ نفر دیگر نیز زخمی شدهاند (امروز این آمار در هر دو مورد بسیار بالاتر است). در هر دو مورد بیشتر کشتهها و زخمیها زنان و کودکان بودهاند. اینان قربانیانی هستند که شمارش شدهاند. هزاران نفر دیگر ناپدید یا زیر آوار دفن شدهاند. برآوردهای مبتنی بر پژوهشی در مجله پزشکی “لانست” (Lancet) نشان میدهد شمار واقعی جانباختگان از مرگ و بیماریهای ناشی از جنگ تا کنون به ۳۳۵ هزار و ۵۰۰ نفر یا ۱۴ درصد جمعیت غزه میتواند برسد. افزون بر این، دو میلیون نفر دیگر که ۹۰ درصد جمعیت غزه را تشکیل میدهند از سکونتگاههایشان رانده و آواره شدهاند. جدای از افزایش بیوقفه کشتهشدگان و آوارگان، دیگر از چه راهی و چگونه میتوان نسلکشی، و بهویژه نقش ایالات متحده را در آن سنجید؟
پژوهشگران “نهاد شناخت خاورمیانه” و دانشگاه براون در ایالت رودآیلند ایالات متحده هزینههای انسانی و مالی از آغاز حمله اسرائیل به غزه را پیگیری و مستندسازی میکنند. کنشگران صلح در ایالات متحده باید هنگام صحبت با همکاران، همسایگان، و یا مقامهای منتخبشان از این آمار برای مبارزه و دستیابی به آتشبس ضروری بهره گیرند که عبارتند از:
“۱۰۷ دلار” مالیات، میانگین مبلغی است که یک مالیاتدهندهٔ آمریکایی میانهحال بهصورتی جداگانه در سال گذشته برای تأمین هزینهٔ جنگافزارهای ارتش اسرائیل برای کشتن غیرنظامیان فلسطینی پرداخته است. “۱۸ میلیارد دلار”، مقدار پولی است که کنگره ایالات متحده از ۱۵ مهرماه برای تأمین جنگافزار در اختیار اسرائیل قرار داده است. “۴/۸۶ میلیارد دلار”، مبلغی است که ایالات متحده برای بمباران یمن و در حمایت از جنگ اسرائیل هزینه کرده است.
“۲۰ میلیارد دلار”، کمک مالی اضافی دولت بایدن به دولت اسراییل است که در مردادماه اعلام شد. این مبلغ افزون بر ۱۸ میلیارد دلاری است که کنگره پیش از این برای ارسال سلاح به اسراییل تصویب کرده است. انتظار میرود این مبلغ درخواست سلاح برای ارسال به اسراییل در ماه آبان در سنای ایالات متحده به رأیگیری گذاشته شود.
“۶۰۰ محموله ابزار جنگی”، شمار محمولههایی است که از مهرماه ۱۴۰۲ تا کنون از سوی ایالات متحده به اسرائیل ارسال شده است.
“۵۰ هزار تُن جنگافزار”، حجم جنگافزارهایی است که از مهرماه سال گذشته به اسراییل ارسال شده است.
کم و بیش صد درصد جنگافزارها و مهماتی که اسراییل علیه فلسطینیان در یورش به غزه بهکار برده از سوی ایالات متحده تأمین شدهاند.
“۷۵ هزار تُن بمب”، مقدار بمبهایی است که اسراییل بر روی غزه انداخته، برابر با “پنج بمب اتمی” انداخته شده بر هیروشیما است و از مجموع بمبهایی که ایالات متحده در طول جنگ جهانی دوم بر آلمان نازی ریخته بیشتر است. این رقمها و آمار فقط به یک سال جنگ و نسلکُشی مربوط است، اما ارسال جنگافزار از ایالات متحده به اسراییل بیش از شش دهه است که ادامه دارد. ایالات متحده در طول شصتوشش سال- از سال ۱۹۵۹/۱۳۳۸ تا امروز- دست کم یکچهارم تریلیون دلار (۲ هزار و ۲۵۱ میلیارد دلار با تورم در نظر گرفته شده در طول این مدت) به اسرائیل کمک کرده است. میلیاردها دلار دیگر صرف جنگافزار و گسیل نظامیان ایالات متحده به نمایندگی یا در حمایت از اسرائیل هزینه شده است.
اکنون نتانیاهو و کابینهٔ راستافراطیاش جنگشان را از فلسطین تا لبنان گسترش دادهاند و جنگافزارهایشان را با هدف تغییر رژیم به سمت ایران نشانه گرفتهاند. همانطور که رقمهای بالا نشان میدهند، اسرائیل در عملیاتش دربست به ایالات متحده وابسته است و بدون کمک ایالات متحده در ادامه دادن به کارزارهای تجاوزکارانهاش ناتوان خواهد بود. دولت بایدن اگر اراده کند و فقط با متوقف کردن ارسال تجهیزات جنگی به اسراییل میتواند فردا به نسلکشی پایان دهد. اگر بمب، مهمات یا گلولهای وارد نشود، رفتار نتانیاهو بیدرنگ تغییر خواهد کرد.
ارسال جنگافزار و پرداخت هزینههای بیپایان به اسراییل ادامه خواهد داشت مگر اینکه مردم ایالات متحده فشار بیاورند تا این روند متوقف شود. دلیل ادامه دادن به این حمایت به اسراییل آن است که امپریالیسم ایالات متحده به نقش اسرائیل همچون اعتمادپذیرترین متحد و پایگاه نظامیاش در خاورمیانه نیاز دارد، زیرا این منطقه از نظر جغرافیایی اهمیتی راهبردی دارد و یکی از بزرگترین خاستگاههای تولید نفت و گاز جهان بهشمار میرود.
حتا اگر طبقهٔ حاکم در ایالات متحده جنگی گستردهتر نخواهد- جنگی که هماکنون نتانیاهو در پی انجام آن است- هدفهای ایالات متحدهٔ امپریالیستی ایجاب میکند اسراییلی تا بن دندان مسلح را حفظ و تقویت کند چندان که بهسان نیرویی نیابتی بر ضد ایران عمل کند و پایگاهی برای اقتدار ایالات متحده در منطقه باشد. این مهمترین عاملی است که چرا دولت بایدن، و همهٔ دولتهای پیشین دیگر آمریکا، همچنان به تأمین مالی و جنگافزار برای اسرائیل ادامه میدهند. این عامل همچنین از اقدامهای قدرتمند دلالان سیاسی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده بسیار مهمتر است.
مردم فلسطین، و اکنون مردم لبنان، بهای این جنگ را با باختن جان، ویران شدن خانه، و چشمانداز تیرهٔ آیندهاش پرداختهاند و همچنان میپردازند. مردم ایالات متحده نیز مدتها است که هزینه آن را با دلارهایی که دولت با مالیات از آنان اخذ میکند میپردازند.
اگر دولت بایدن (و کارزار انتخاباتی کاملا هریس) سیاستهایشان در حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل را تغییر ندهند، فرصتی برای دونالد ترامپ، نامزد مورد حمایت نتانیاهو، فراهم میکنند تا در انتخابات ۱۵ آبانماه پیروز شود. این سیاست چک سفید بهمعنای حمایت بدون محدودیت و نظارت از اسرائیل است. اگر این اتفاق بیفتد (اگر ترامپ در انتخابات پیروز شود)، دموکراسی محدودی هم که اکنون در ایالات متحده وجود دارد نیز بهسبب همدستی امپریالیسم آمریکا در نسلکشی غزه بهای سنگینی خواهد پرداخت.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۱۹، ۳۰ مهر ۱۴۰۳