در صدوهفتمین سالگی پیروزی انقلاب اکتبر، بشریت با بحران ژرف و همهجانبهٔ اقتصادیسیاسی و بروز جنگهای خانمانسوز دستوپنجه نرم میکند. جهان سرمایهداری امروز، دنیائی است آکنده از نابرابریهای عمیق که در آن میلیونها انسان از ابتدائیترین حقوق طبیعیشان محرومند. فقر و فلاکت، محرومیتهای اجتماعی، جنگها و نابودی محیط زیست، آینده بشریت را بهطورجدی تهدید میکنند.
پیروزی انقلاب اکتبر بهرهبری لنین و بلشویکها در روسیه که در دوران جنگ فاجعهبار جهانی اول بین کشورهای امپریالیستی بر سر تقسیم جهان روی داد، نه تنها به خلقهای زیرستم در جهان نشان داد که جهانی دیگر ممکن است، بلکه همچنین به تصور واهیِ ابدی بودن دنیای سرمایهداری پایان داد.
انقلاب اکتبر از آغاز بر تحولات اقتصادی و سیاسی نظام سرمایهداری آن دوران اثرهایی ژرف بر جا گذاشت. ازمهمترین دستاوردهای انقلاب اکتبر برقراری توازن نیروها در جهان بهسود صلح و پیشرفت اجتماعی بود. لنین، ماهیت این ویژگی انقلاب اکتبر را “نجات انسانیت ازیوغ سرمایه و جنگهای امپریالیستی” نامید. با پیروزی انقلاب اکتبر دوران گذار از سرمایهداری به سوسیالیسم آغاز شد. انقلاب اکتبر بخشی ازحرکت قانونمند تاریخ بهسوی تکامل، ترقی، و آزادی انسان محسوب میشود. بنابراین، تأکید براندیشه و ارزشهای آن بهخصوص در عرصه نظری و ایدئولوژیک در نبرد دشوار میان جبههٔ کار و سرمایه اهمیتی ویژه دارد.
پیروزی انقلاب اکتبر در ارتباطی تنگاتنگ با رهنمودهای اندیشهٔ مارکسیسملنینیسم است. لنین با بهکاربردن خلاقانهٔ اندیشههای مارکس و انگلس، با کشف ماهیت اقتصادیسیاسی امپریالیسم به قانون “رشد ناموزون” سیستم سرمایهداری و بحرانهای اقتصادیاش در دوران امپریالیسم دست یافت. از دید ماتریالیسم دیالکتیک، واقعیت تمام نشدنی است و بُعدهایی مختلف و پیچیده دارد. بر این پایه، سِیرِ قانونمند تاریخ بهسوی تکامل را محدود نمیتوان پنداشت و نظام سرمایهداری را نظامی ابدی نمیتوان دانست.
انقلاب اکتبر همچنین تقسیم مستعمراتی جهان را بهطور بنیادی درهم شکست و زمینههای دستیابی خلقها و ملتهای اسیر در چنگال امپریالیسم در آسیا، آفریقا، و آمریکای لاتین به آزادی را امکانپذیر ساخت و استقلال و پیشرفت اجتماعیشان را فراهم آورد.
با پیروزی انقلاب اکتبر که در همسایگی میهنمان ایران روی داد، کشورمان از خطر تجزیه و مستعمره شدن و درنتیجه از اضمحلال حاکمیت ملیاش و از دست دادن استقلالش رهایی یافت.
دولت شوراها پس از انقلاب قرارداد اسارتبار ۱۹۰۷/۱۲۸۶ را باطل اعلام کرد. این قرارداد ایران را به دو منطقه یکی زیر نفوذِ انگلستان و دیگری زیر نفوذِ روسیهٔ تزاری تقسیم میکرد. لنین شخصاً در اعلامیهٔ ۱۴ دسامبر ۱۹۱۷ (۲۳ آذر ۱۲۹۶خورشیدی) که بهامضای او منتشر شد، عهدنامهٔ ۱۹۰۷/۱۲۸۶ انگلستان و روسیه دایر بر تقسیم ایران به دو منطقهٔ زیرنفوذشان و یک منطقهٔ بیطرف و ضمیمههای محرمانهاش را باطل دانست. لنین تأکید کرد: “هرگونه قراردادی که با استقلال ملی، تمامیت ارضی، و آزادی عمل ملت ایران مغایرت داشته باشد از این لحظه بیاعتبار است، همه را باید پاره کرد تا دیگر وجود خارجی نداشته باشند.”
عمیق شدن بحران سرمایهداری و بهدنبال آن گسترده شدن مبارزات مردمی در سراسر جهان، اندیشههای برتریطلبِ نژادپرستانه، سیاست اِعمال سلطه بر دیگر خلقهای جهان، امر و نهی امپریالیسم آمریکا، تقویت دولتهایی در کشورهای مختلف اتحادیۀ اروپا (در مقام قطبهای نیرومند سرمایهداری جهان) که بهوسیلهٔ حزبهای ماورایراست زمام امور را بهدست گرفتهاند، ادامه یافتن جنگ اوکراین، تحولات بحرانی در خاورمیانه و جنایتهای دولت راستگرا و نژاد پرست اسرائیل در جنگ علیه مردم فلسطین در غزه و علیه مردم لبنان، نابودی محیط زیست، و جز اینها، فکر و اندیشه انسان مترقی را در جستجوی یافتن راهی برای برونرفت از مشکلات بیشمار کنونی، مشکلاتی که سیستم سرمایهداری عامل اصلی آنهاست، بهخود مشغول داشته است.
پاسخ به این پرسش کلیدی ما را ناگزیز به بررسی دوبارهٔ تجربههای سده گذشته و از همه مهمتر تجربهٔ انقلاب اکتبر میکشاند. دستاوردهای انقلاب اکتبر بهلحاظ اهمیت از جمله عبارت بودند از: برپایی جامعهای نو و اقتصادی صنعتی و نیرومند، تأمین حقوق اجتماعی شهروندان که در جهان آن روز بیسابقه بود، بهداشت و آموزش رایگان، حرکت سریع به سمت برابری جنسیَتی، یاری رساندن به جنبشهای آزادیبخش در سراسر جهان بهمنظور رهایی از یوغ استثمار و استعمارِ نو، همزمان با آنها، حفظ صلح جهانی در رویارویی مدام با تهاجم امپریالیسم در تحمیل برتریطلبی سرمایهداری انحصاریاش.
بزرگداشت پیروزی انقلاب اکتبر و دستاوردهایش بهمعنای دفاع بدون چونوچرا و عاری از انتقاد بر روند برپایی نخستین نظام سوسیالیستی در اتحاد جماهیر شوروی و در کشورهای اروپای شرقی نیست. هماکنون روشن شده است که روند ساختمان سوسیالیسم با کاستیهایی روبهرو بوده است که سرانجام با فشار خُردکنندهٔ کشورهای امپریالیستی در اواخر قرن بیستم به فروپاشی نظام سوسیالیستی در این کشورها منجر شد. برخورد منتقدانه، علمی، و دور از جزمگرایی ما به این تجربهٔ تاریخی مهم، برای جنبش کارگری و کمونیستی و نیروهای مترقی در جهان با هدف طرح و بازسازی آیندهٔ بشری راهگشاییای جدی دربر خواهد داشت.
حزب تودۀ ایران در کنار دیگر حزبهای کمونیست و کارگری در مبارزه برای تحقق سوسیالیسم و تقویت موقعیتشان در میان تودهٔ مردم، با توجه به ویژگیهای هر کشور، میکوشند. ما خواهان دنیائی بهتر هستیم. سوسیالیسم هدف بلندمدت کمونیستهاست. ما در حال حاضر مبارزهای دشوار و پُر از مانعها را به پیش میبریم. سرمایه داری توان حل تضادهای سرشتی خود را ندارد. تجاوزگری امپریالیسم در زمان عمق یافتن بحرانها بیشازپیش میشود. پیشرفت علم، انقلاب انفورماتیک، و هوش مصنوعی جهان دیگری برپا داشته است. اما آنچه بهروشنی پا برجاست، نظام نابرابر طبقاتیای است که سرمایهداری به جهان تحمیل کرده است.
جامعهٔ طبقاتی و وجود طبقات زائیدهٔ تخیلات کمونیستها نیست، بلکه واقعیتی است سهمناک در دنیای امروز ما. بحران کنونی نظام طبقاتی سرمایهداری در جهان نتیجهٔ سیاستهای نولیبرالیستیای هستند که در دهههای اخیر دنبال شدهاند و بی عدالتی گسترده ای را در جوامع سرمایه داری نهادینه کرده است.
حزب تودۀ ایران با وفاداری به آرمانهای اکتبر کبیر، ما در کنار اکثریت قاطع جامعهٔ بشری، با مبارزه و تلاشهای سترگ برای برپایی نظام و جامعۀ نو سوسیالیستی، و با درس گرفتن از تجربههای تاریخی گذشته و درک ضرورتهای عینی و ذهنی این دوران، با عزمی استوار، به مبارزۀ خود ادامه خواهد داد.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۲۰، ۱۴ آبان ۱۴۰۳