گرامی‌باد سالگرد انقلاب مشروطیت: انقلاب مشروطیت، نیاز تاریخی جامعهٔ ایران در نبرد با استبداد و استعمار و تجربه‌های پرارزشِ آن برای مبارزهٔ امروز ما

در سال‌های نخست دههٔ ۱۲۸۰ خورشیدی (در اولین سال‌های دهه۱۹۰۰ در قرن بیستم میلادی) با شدت یافتن تضادهای درونی‌ جامعهٔ تشنه تغییرات و آبستن تحول‌ها در ایران، راه برون‌رفت از نظام سنتی و واپس ماندهٔ فئودالیسم به سمت پیشرفت اجتماعی و رهائی از یوغ استعمار با وقوع انقلاب مشروطیت ممکن گردید.

مشروطیت که درآن دوران در قطب مقابل سلطنت مطلقه قرار داشت، دوره‌ای نو در تاریخ میهن ما رقم زد. ایران در آن زمان کشوری با مناسبات فئودالی و در چنگال استعمارگران انگلیس و روسیه تزاری بود. انقلاب مشروطیت این نظام سنتی را درهم شکست و راه ورود ایران به مرحله‌ای نو و حرکت به‌سوی تکامل و صورت‌بندی (فرماسیون) سرمایه‌داری را هموار کرد. این انقلاب از یک سو بر پایهٔ تضاد نیروهای رشد‌یابندهٔ جامعه (کارگران، دهقانان، خرده‌بورژوازی، و سرمایه‌داری ملی) و از سوی دیگر بر پایه تضاد با دربار قاجار، فئودال‌ها، سرمایه‌داریِ وابسته به امپریالیسم (سرمایه‌داریِ کمپرادور)، و سلطهٔ سیاست کشورهای استعمارگر امپریالیستی و تحقق خواست مردم ایران برای حفظ استقلال، آزادی، برابری، عدالت، و قانونیت، شکل گرفت. بنابراین، ماهیت این انقلاب در آن دوران خصلت “ضد فئودالی و ضد امپریالیستی” داشت. همچنین دوران تاریخی‌ای که انقلاب مشروطه در بطن آن به‌وقوع پیوست دوران رشد و تکامل جنبش‌های انقلابی در سایر نقاط جهان به‌خصوص در آسیا و در اروپا از جمله انقلاب ملی- دموکراتیک ۱۹۰۵/ ۱۲۸۳ خورشیدی در روسیه نیز بود.

صدونوزده سال پیش انقلاب مشروطیت ابتدا با تظاهرات و بست‌نشینی در تهران شروع شد. برکنار شدنِ علاءالدوله، حاکم جبار تهران، اخراج شدنِ کارمندان بلژیکی از مسئولیت‌های دولتی و مالی، تأسیس شدنِ “عدالت خانه” و اجرای قانون به‌طور یکسان برای همه مردم، و جز این‌ها، از خواست‌های اولیه مشروطه‌خواهان بود. تظاهرات، اعتراض‌ها، و نارضایتی‌ها مناطق دیگر ایران از جمله گیلان، آذربایجان، کرمانشاه، و اصفهان را نیز فراگرفت. در پی تعمیق مبارزات، طبقات جامعه و توده‌های محروم مردم در پیوند با فعالیت‌های ثمربخش “سوسیال‌دمکرات”‌های انقلابی (پیشکسوتان حزب کمونیست و حزب تودهٔ ایران)، تدوین قانون اساسی و تشکیل شدنِ مجلس قانون‌گذاری در ردیف خواست‌های بنیادین مبارزات توده‌های مردم قرار گرفت. دربار قاجار از سر استیصال و زیر فشار جنبش انقلابی به سازش تن داد و مظفرالدین‌شاه تدوین قانون اساسی و تشکیل مجلس و برگزاری انتخابات در ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۶ ماه اوت ۱۹۰۶ میلادی) را فرمان داد.

این پیروزی که مرحلهٔ اول انقلاب را رقم زد، برای نخستین بار در تاریخ نشان داد که با تکیه برنیروی توده‌ها و برقراری جنبش آزادی‌خواهانه می‌توان استبداد را به‌زانو درآورد. دربار قاجار و حامیان خارجی‌اش یعنی قدرت‌های امپریالیستی انگلیس و روسیهٔ تزاری که تحمیل دستاوردهایی چون تشکیلِ مجلس و تدوینِ قانون اساسی را درتضاد آشکار با منافع خود می‌دیدند با کمک عوامل‌شان در ایران از جمله درباریان، روحانیان وابسته به فئودال‌ها و زمینداران بزرگ، به توطئه وفعالیت های مخرب‌شان بر ضد جنبش مردمی مشروطه‌خواهی ادامه دادند.

محمد‌علی‌شاه که بعد از مرگ مظفرالدین‌شاه در سال ۱۲۸۵ خورشیدی بر تخت پادشاهی نشست با حمایت انگلستان و تحریکات تزار روسیه توقف اجرای قانون مشروطه و انتخابات را خواستار شد و با دستیاری لیاخوف، قزاق روسیه تزاری، مجلس را در تهران به توپ بست و مشروطه‌خواهانی نامی از جمله ملک‌المتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل را در باغشاه تهران و جمال‌الدین واعظ را بعد از تعقیب در شهر بروجرد به‌قتل رساند.

در این شرایط تاریخی که انقلاب مشروطیت در مرحلهٔ اول خود در تهران به خاک و خون کشیده شد، تبریز به دژ انقلاب تبدیل شد. در اینجا بود که در مرحلهٔ دوم انقلاب جنبش سوسیال‌دمکراسی با درایت و شجاعت به دفاع جانانه از انقلاب کمر همت بست. در تبریز، تهی دستان شهر و روستا به‌رهبری سوسیال‌دمکرات‌های انقلابی (اجتماعیون‌عامیون) با عقب راندن استبداد، از آرمان‌های مشروطیت دفاع کردند. در دفاع از این آرمان‌ها دسته‌های مسلح مردمی تشکیل گردیدند و علی مسیو، حیدرعمواغلی، ستارخان، و باقرخان به چهره‌های اصلی مبارزان بدل شدند و ستارخان با شایستگی تمام لقب سردارملی را گرفت. دفاع تبریز از انقلاب باعث شد مشروطه‌خواهان در تهران، اصفهان، رشت، و دیگر نقاط ایران به مبارزه با ارتجاع و دربار برخیزند. سرانجام، تهران به‌دست مشروطه‌خواهان افتاد و توطئهٔ مشترک ارتجاع و امپریالیسم با نیروی انقلابی درهم کوبیده شد.

انقلاب مشروطیت در مرحله نخست خود در شرایطی روی داد که بورژوازی ملی و به‌خصوص بورژوازی صنعتی در ایران ضعیف بودند. این ضعف تا حد زیادی نتیجهٔ تحول‌هایی بود که در سال‌های ۱۱۸۰ خورشیدی (در سال‌های قرن نوزدهم میلادی) در ارتباط با نقش کشورهای استعماری روسیه تزاری و انگلیس قرار داشت، کشورهای استعماری‌ای که با نفوذشان در حاکمیت ایران تمامیت ارضی و استقلال سیاسی و اقتصادی ایران را نقض کرده بودند. در دو جنگ میان ایران و روسیه تزاری که به شکست ایران و امضای دو عهدنامهٔ گلستان (۱۱۹۲ خورشیدی/۱۸۱۳ میلادی) و عهد‌نامهٔ ترکمن‌چای (۱۲۰۷ خورشیدی/۱۸۲۸ میلادی) انجامید، این شکست‌های نظامی امتیازهای دیپلماتیک و در پی آن‌ها امتیازهای تجاری را به‌دنبال داشتند. امتیازهای تجاری راه نفوذ اقتصاد بیگانه و تضعیفِ اقتصادیِ صنایع بومی ایران را هموار ساخت. سرمایه‌های مالی انباشته شده از طریق تجارت برای به‌گردش انداختن تولیدات صنعتی شرایطی مناسب را مانع می‌شدند، زیرا ورودِ بدونِ محدودیتِ کالاهای صنعتی پیشرفته خارجی از پشتیبانی و حمایت و رشد تولید این محصولات در ایران جلوگیری می‌کردند. درنتیجه سرمایه‌های انباشت شده جلب بخش تولید محصولات کشاورزی و املاک کشاورزی شدند زیرا از اطمینانی بیشتر در بازدهی‌ سود برخوردار بودند. بر این پایه فرصت برای فراروییدن بورژوای‌ای تولیدگرای صنعتی و کشاورزی‌ای ملی فراهم نگردید و با درهم شکستن بافت طبقاتی جامعه ایران، طبقهٔ بورژوای‌ملاک وابسته (کمپرادورو بورژوا- ملاک) در مقام طبقهٔ اعمال‌گر اقتصاد در کشور شکل گرفت که منافعی مشترک با استعمارگران داشت.

انقلاب مشروطیت درروند خود چارچوب شعارهای سست و بی هدف را کنار گذاشته و خصلت‌های دموکراتیک و مردمی به‌خود گرفت. ورود زنان به حیات سیاسی و اجتماعی کشور، تقویت شدن مفهوم هویت ملی، بالا رفتن سطح آگاهی اجتماعی و سیاسی مردم، و گسترش اندیشه‌های نو از جمله اندیشه سوسیالیسم علمی را باید در شمار دستاوردهای انقلاب دانست. مشروطیت همچنین تاریخ ایران را برای همیشه به‌سود قانونیت و حق حاکمیت مردم رقم زد.

این انقلاب اما به ‌دلیل ناهمگون و متضاد بودن عناصر تشکیل دهنده آن و به‌رغم پیروزی سیاسی و نظامی توان سرنگون کردن فئودالیسم و ریشه‌کن ساختن امپریالیسم را نیافت.

رفیق قهرمان‌مان رحمان هاتفی در کتاب انقلاب ناتمام نوشت:”دلیلِ این امر (ناکامی انقلاب مشروطه) را نخست باید در ضعف نسبی بورژوازی ملی ایران و سستی نهادهای اساسی آن جست. بورژوازی ایران هویت کاملی نداشت. در کنار بورژوازی تجاری، جای بورژوازی صنعتگر خالی مانده بود. این کمبود که خود محصول یک رشته حوادث تاریخی بود، به نوبه خود باعث وارد آمدن زخم عمیقی بربدن انقلاب شد و ضعف ناشی از این خونریزی طبقه الهام‌بخش و رهبری کنندهٔ انقلاب را به تعدیل خویش و سازش با خصم دوگانه‌اش، امپریالیسم و فئودالیسم واداشت. …”

میهن ما امروز اسیر رژیم واپسگرا و ضد مردمی ولائی است. رژیم ولایت فقیه در قطب مقابل حق حاکمیت مردم قرار دارد. در پی تحولات اخیر در منطقه و با آغاز جنگی تحمیلی با تهاجم‌های رژیم جنایتکار نتانیاهو و امپریالیسم آمریکا به میهن ما و با وجود رهبریِ حکومتی نالایق و فاقد درک راهبردی، کشور ما در یکی از بحرانی‌ترین مقطع‌های تاریخ معاصرش قرار دارد. این جنگ تحمیلی در تضاد آشکار با منافع جنبش مردمی و مبارزهٔ ملت ما باحکومت جمهوری اسلامی است. درس‌ها و تجربه‌های انقلاب نا تمامِ مشروطیت پیشِ رویِ ماست. همان‌طور که استبداد سلطنتی به زباله‌دان تاریخ سپرده شد- اگرچه وطن‌فروشان وابسته‌ای چون رضا پهلوی و سلطنت‌طلبانی که عملکردشان درخدمتِ منافع و هدف‌های امپریالیسم جنایتکاری چون نتانیاهو است به‌امید بیهودهٔ به عقب برگرداندن تاریخ به تبلیغات فریب‌کارانه‌شان ادامه می‌دهند- دیکتاتوری ولائی اساساً توان تسلط همیشگی‌اش برمیهن‌مان را نخواهد داشت.

حزب تودهٔ ایران با تکیه بر تجربه‌های غنی انقلاب مشروطیت و مبارزات تاریخی مردم ایران در دوران معاصر تا امروز، راه نجات میهن از بحران فزایندهٔ اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی کنونی را در تلاش و مبارزهٔ مشترک همه نیروهای چپ، مترقی، و آزادی‌خواه و شرکت سازمان‌یافته این نیروهای اجتماعی در به‌چالش کشیدن حاکمیت مرتجع ولائی و در مقابله کردن با تهدیدهای امپریالیسم آمریکا می‌داند، شرکتی سازمان‌یافته برای گذار از دیکتاتوری و تأمین صلح، عدالت اجتماعی، تضمین حق حاکمیت مردم، و استقلال ملی بر پایهٔ اسقرار دولتی سکولار، ملی، و دموکراتیک.

به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ ۱۲۴۰، ۲۰ مرداد ۱۴۰۴

به انگیزه سالگرد تیرباران رفیق خسرو روزبه، قهرمان ملی ایران!

فریاد خروشان رفیق خسرو روزبه، عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران، در اعماق بیدادگاه های رژیم کودتایی محمدرضا پهلوی، به صدای رسای نیروهای مردمی برای سرنگونی استبداد سلطنتی بدل شد؛ استبدادی که سرانجام در بهمن ۵۷ فروپاشید. جلادانی که می پنداشتند با به خاک و خون کشیدن مبارزان توده ای می توانند «آخرین شعله های ... به انگیزه سالگرد تیرباران رفیق خسرو روزبه، قهرمان ملی ایران!

ادامه

اجتماعی, استبداد, استعمار, ایران, تاریخ, سرمایه داران, سوسیالیسم, فساد, فقر, کودتا, یادنامه

بزرگداشت هشتادمین سالگرد پیروزی بر فاشیسم

در بحبوحهٔ آشفتگی و بی‌ثباتی فزاینده در سراسر جهان، حزب تودهٔ ایران بار دیگر بر تعهدش به پیکار بین‌المللی برای تحقق صلح، برابری، حقوق بشر و حقوق دموکراتیک، و عدالت اجتماعی تأکید می‌کند. جمعه ۹ مه ۲۰۲۵ هشتادمین سالگرد روزی است که پس از تسلیم شدن بی‌قیدوشرط فرماندهی عالی ارتش نازی، که به جنگ جهانی ... بزرگداشت هشتادمین سالگرد پیروزی بر فاشیسم

ادامه

آزادی, آسیای جنوب شرقی, آلمان, آمریکا, اروپای مرکزی, استعمار, اقتصادی, امپریالیسم, انگلیس, اوکراین, ایتالیا, بلژیک, پرتغال, جهان, چین, شرق آسیا, صلح, غرب, فرانسه, کارائیب, ناسیونالیسم, هلند

پنجاهمین سالگرد پیروزی ویتنام در جنگ با آمریکا و وحدت مجدد ویتنام

روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت مصادف با پنجاهمین سالگرد سقوط سایگون (۳۰ آوریل ۱۹۷۵) بود، روزی که مردم قهرمان ویتنام موفق شدند امپریالیسم آمریکا را شکست دهند و به اتحاد ملی دست یابند. پس از دهه‌ها مبارزه با اشغال فرانسه و مداخلهٔ آمریکا، دهقانان، کارگران، زنان، جوانان، و سربازان ویتنام، به‌رهبری حزب کمونیست ویتنام و رهنمودهای ... پنجاهمین سالگرد پیروزی ویتنام در جنگ با آمریکا و وحدت مجدد ویتنام

ادامه

آزادی, آسیای جنوب شرقی, آمریکا, استعمار, استقلال, امپریالیسم, انترناسیونالیسم, تاریخ, جوانان, حزب کمونیست, دهقانی, زنان, سوسیالیسم, صلح, فرانسه, فقر, کارگری, کامبوج, کمونیسم, لائوس, مارکسیسم, مارکسیسم-لنینیسم, همبستگی, ویتنام, یادنامه

درودِ آتشین به پیکارِ بیش از یک سدهٔ طبقهٔ کارگر و زحمتکشان ایران برای شکل‌گیریِ جامعه‌ای رها از فقر و محرومیت

اعلامیۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران به‌مناسبتِ اول ماه مه، روز جهانی کارگر! درودِ آتشین به پیکارِ بیش از یک سدهٔ طبقهٔ کارگر و زحمتکشان ایران برای شکل‌گیریِ جامعه‌ای رها از فقر و محرومیت، برای داشتن حکومتی ملی و مردمی، و برای بهره‌مندی از آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی! کارگران و زحمتکشان ایران! کمیتۀ مرکزی ... درودِ آتشین به پیکارِ بیش از یک سدهٔ طبقهٔ کارگر و زحمتکشان ایران برای شکل‌گیریِ جامعه‌ای رها از فقر و محرومیت

ادامه

آزادی, آمریکا, استبداد, استثمار, استقلال, اسراییل, اقتصادی, السالوادور, امپریالیسم, ایران, بازنشستگان, پرستاران, تورم, جهان, سرمایه‌داری, طبقه کارگر, فاشیسم, فرهنگیان, فقر, فلسطین, گرسنگی, محیط زیست, معلمان, معیشت, نئولیبرالیسم