در بیستودومین سالگرد جنبش دانشجویی ۱۸ تیر، میهنمان دوران بسیار حساسی را میگذراند و نشانههایی بسیار روشن از اعتلای جنبش های اجتماعی را شاهدیم. تأکید برنقش و اهمیت جنبش دانشجویی و جوانان همچون یکی از گردانهای جنبش مردمی ازجمله نکتههای کلیدیای است که هر نیروی مترقیای میبایست در تعیین سیاستهای راهبردی کوتاه مدت و درازمدت خود در مد نظر قرار دهد.
جنبش دانشجویی در شش دهه گذشته همواره سنگر مستحکم مبارزه بر ضد استبداد و برای آزادی در میهن ما بوده است و از همین روی همواره در معرض تهاجم نهادهای امنیتی رژیمهای استبدادی شاه و جمهوری اسلامی بوده است. نقش برجسته جنبش دانشجویی کشور در مبارزات انقلابی مردم میهن ما در سالهای دهه ۱۳۵۰ و سرانجام پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ از صفحات درخشان تاریخ جنبش دانشجویی و نماد روشنی از تأثیر گذاری مهم جنبش دانشجویی در روند جنبش مردمی کشور برای دستیابی به استقلال، آزادی، و عدالت اجتماعی است. جنبش دانشجویی ۱۸ تیر هم بیشک یکی از رویدادهای درخشان این تاریخ است.
در هفتههای اخیر میهن ما رویدادهایی مهم در راستای اهداف جنبش را شاهد بوده است. “نه” بزرگ مردم به نمایش انتخاباتی ولی فقیه و اعتصاب و اعتراضهای اخیر کارگران پروژه ای شرکت های پیمانکار صنایع نفت و پتروشیمی که زیر لوای کمپین “بیست ده ۱۴۰۰” که با طرح خواستهای صنفیای دقیق و مشخص با حضور بیش از ۳۰ هزار کارگر برپا شدهاند نشانههایی مشخص از بالا رفتن سطح آگاهی مردم در طرح خواستها و چگونگی مقابله با سیاستهای ضد مردمی رژیم ولایت فقیه است.
تجربههای خیزشها و جنبشهای اجتماعی سالهای اخیر بدون شک میتوانند و باید در خدمت ارتقای جنبش فراروی کشورمان بهکار گرفته شوند. مهمترین تجربهای که از جنبشهای اخیر از جمله جنبش دانشجویی ۱۸ تیر باید آموخت آن است که هدفهای مشخص جنبش در وهلهٔ نخست چه باید باشند، آیا آن هدفها با توجه به سطح سازماندهی آن جنبش دستیافتنیاند، متحدان بالقوه پایدار و ناپایدار جنبش چه نیروهایی و یا گروههایی میتوانند باشند و همینطور خط قرمزها کجا هستند؟ بر اساس پاسخ به این سئوالها قدم بعدی در سازماندهی این جنبش گردهم آوردن تمامی متحدان بالقوه پایدار در زیر چتری از اتحاد و مبارزه در جهت آن خواستها است. مسلماً تداوم مبارزه باعث جذب نیروهای ناپایدار و گستردگی چتر اتحاد خواهد شد.
امری که باید در نظر داشت آن است که برای انجام تغییرهای بنیادین در راه رسیدن به استقلال، آزادی، و عدالت اجتماعی و نیز تداوم و تضمین پایدار ماندن آنها نیازمند وجود شرایط ذهنیای لازم که همان سطح بالای سازماندهی برای مقابله با تمامی ترفندهای رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه است. مسلماً این سطح از سازماندهی در پروسه مبارزه و آن هم در چارچوب مبارزه در جنبشهایی با خواستهای محدودتر یا همان کارزارها بهدست میآید. در بههم پیوستن این کارزارها در روند عمل است که شرکت کنندگان در جنبشها به سطحی بالاتر از آگاهی اجتماعی-سیاسی در مورد نحوه عملکرد نیروها، رژیم، چگونگی سازماندهی و جز اینها دست پیدا میکنند. بسیاری از کارزارها فقط به دانشجویان مربوط نمیشوند و طیفی وسیعتر را در بر میگیرد. درواقع خواستهای مطرح شده در این کارزارها بین زنان، جوانان، دانشجویان، کارگران، و زحمتکشان همپوشانی میشوند. بهطور مثال، کمپین آزادی زندانیان سیاسی یا حق ایجاد تشکلهای صنفی یا حق کار، بیمه بیکاری، درمان و بهداشت همگانی، حق مسکن یا مسائل مربوط به محیط زیست از این جملهاند. مسائل اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، و آموزشی مربوط به همهگیری کووید نیز از همین گروهاند. مسلماً کارزارهای سیاسیای مانند تحریم انتخابات یا آزادی فعالیت حزبها نیز در این زمرهاند.
بر اساس موردهایی که مطرح شد، خصوصاً بر اساس شواهد بر آمده از نتیجه تحریم “نمایش انتخاباتی” و نیز همبستگی با کارگران اعتصابی، ما با صف بندیای تازه در بین نیروهای سیاسی روبرو میشویم.
نتیجه “نمایش انتخاباتی” نشان داد آنانی که بهدروغ خود را ”اصلاح طلب“ معرفی میکنند و سیاست و تلاششان ”اعتماد سازی“ با حاکمیت ارتجاع است، روز بهروز منزویتر میشوند و بخشهای بیشتری از بدنۀ این نیروهای به جنبش مردمی روی میآورند. آینده جنبش دانشجویی کشور و تحقق حقوق و آزادیهای صنفی و دموکراتیک جوانان، دانشجویان، و مردم زحمتکش میهن ما نه در حمایت از کارگزاران رنگارنگ رژیم ولایت فقیه، بلکه در تلاش برای برپایی جنبش مستقل اجتماعی، اعتراض بر ضد بیعدالتیها و فساد رژیم ولایت فقیه نهفته است.
جنبش دانشجویی باید بتواند زخمهای بهجا مانده از سرکوب و دستگیریهای فعالان آن پس از خیزش سالهای ٩۶ و ٩٨ و نیز ماجرای سرنگون ساختن هواپیمای اوکراینی بهوسیلهٔ سپاه را با تشدید فعالیت در عرصههایی مختلف که به مسائل جوانان و دانشجویان مربوط میشوند، ترمیم کند. کارزارهایی که فعالیت در آنها در لحظه کنونی بسیار ضروری است عبارتند از:
کارزاری برای واکسیناسیون و یافتن راهکارهایی برای حمایت از زحمتکشانی که کارشان را از دست داده اند، آنگونه که بتواند حمایت دیگر گردانهای جنبش مردمی را جلب و با یکدیگر متحد کند، با توجه به اینکه موج پنجم کووید دوباره مرگ بسیاری از هممیهنانمان را بهخصوص در استانهای جنوبی را موجب شده است،
کارزاری در مورد مسائل محیط زیست. در حال حاضر مسائل زیستمحیطی در اکثر نقاط کشور به مرحلهای از حاد شدن رسیده است که میتواند در آیندهای نزدیک مهاجرتهایی وسیع در برخی نقاط کشور را موجب شود. کمآبی، فرسایش شدید خاک، آلودگی شدید هوا نیز معضلهاییاند که به برنامههای اجراییای سریع نیاز دارند. سرلوحه برنامههای درازمدت این کمپین میتواند جایگزین کردن سوختهای دمساز با طبیعت بهجای سوختهای فسیلی و بهوجود آوردن گروههایی برای کار تحقیقاتی مشترک دانشگاهها بهمنظور اجرای طرحهایی سریع برای شیرین سازی آب و نیز نحوه مقابله با سرعت فرسایش خاک باشد،
کارزاری برای حذف پرداخت شهریه به دانشگاهها، آزادی زندانیان سیاسی اعم از دانشجو و غیردانشجو، لغو محدودیتهای سیاسی و آموزشی برای تمامی دانشجویان ستارهدار.
در هفته گذشته دانشجویان متحد در اعتراض به دور تازه محکومیتهای قضایی بیانیهای منتشر ساختند. در این بیانیه از جمله آمده است: ” شاید بتوان آنچه بر فعالیت دانشجویی در بیش از یک دهۀ اخیر گذشته را در تعلیق، امید، احیا، مقاومت خلاصه کرد. تاریخی که البته لحظه لحظۀ آن توأم با سرکوب بوده است. از روزهای پلمپ و بیتشکلی، تا گره خوردن رشته امید با جامعه در جنبش سبز و حجم وسیع برخوردهای پس از آن، تا احیای امید به تشکلیابی مجدد و احیای امر سیاسی که در بستر مرگ مقاومت میکرد. از کنشورزی با بنمایۀ آزادی و نفی سلطه و استبداد، تا تلاش برای آشکارسازی ریشههای تبعیض و بیعدالتی. این مسیر پر فراز و نشیب و همواره پویا، در روند تکاملی خود تا بهامروز چه بسیار هزینههایی که متحمل شده است؛ از برخوردهای درون دانشگاهی، همچون کمیتههای انضباطی، تعلیق، اخراج و ستارهدار شدن دانشجویان، تا سالها حبس و گاه بهناچار تبعید از وطن. روندی که البته در سالهای اخیر با بروز التهابات سیاسی و اجتماعی در کشور، با احضار و بازداشت و محکومیت قضایی چندین فعال دانشجویی در پی حوادث آبان ۹۸ و اعتراض به شلیک به هواپیمای مسافربری شدت گرفته است. مسئله این است که ما مقاومتمان را به آگاهیمان و آگاهیمان را به زیستمان پیوند زدهایم و این دلیل ماندگاری چنین جریانی با تاریخ انبوه سرکوبهای رفته بر آن است.”
همانطور که در این بیانیه خاطرنشان شده است سازمان یافتگی و تلاش مشترک این جنبش در کنار دیگر گردانهای اجتماعی و در مقابله با سیاستهای خانمانبرانداز اقتصادی –اجتماعی- فرهنگی که نتیجهشان برای میهنمان فقر و محرومیت بیسابقه ظلم و تعدی دستگاههای دولتی بوده است، گام نخست در بهچالش کشیدن رژیم ولایت فقیه و گشایش راه به سمت تغییرات اساسی و پایدار در میهن ماست. حفظ و تحکیم و توسعه پیوند جنبش دانشجویى با جنبش مردمی میتواند هم براى حفظ و تعمیق خصلت پیکارجویانه و انقلابى جنبش دانشجویى و هم براى پیروزى مبارزه صنفى و سیاسى آن، تضمینی جدى و واقعى باشد. با شعار “اتحاد، مبارزه، پیروزی”- شعار تاریخی جنبش دانشجویی- در راه تحکیم و توسعه پیوند جنبش دانشجویی با دیگر گردانهای جنبش مردمی حرکت کنیم.
نامۀ مردم