به مناسبت ۲۵ اردیبهشت ماه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، بخشی از سخنان سایه دربارهی فردوسی
ببینید که این آدم چه عشقی داشته به کارش.
بیشک همون نیروی عجیب و غریب که آدمیزاد رو در طول تاریخ روی پاش نگه داشته، این آدمو تو اون زمانه رو پا نگه داشته…
میدونید فردوسی در زمانهای بوده که به ایرانیها میگفتن «نفهم». عجم معنیاش گنگ نیست؛ نفهمه.
دورهی سیطرهی زبان عربی و یه فرهنگ دیگه بود.
این مرد با تحمل اینهمه سختی و بدبختی به مفاخر و شرف ملت خودش میبالید و اونو حفظ میکرد. فقط هم فردوسی نبود، دقیقی هم بود، دیگران هم بودند. حالا یکی قدرتش، هنرش بیشتره و یکی کمتر. همهشون یه انگیزه داشتند.

اونهایی که شاهنامه منثورو تدوین کردن، حفظ کردن، کم و اضافه کردن مثل فردوسی فکر میکردن.
اینهمه شاعری که به زبان فارسی تو اون زمان شعر میگفتند چرا به عربی نگفتن؟ این اتفاقی که تو مصر افتاد نمیتونست تو ایران بیفته؟
میشد که رودکی و شهید بلخی و کی و کی زبونشونو گم بکنند و عربی زبون رسمیشون بشه. ولی این اتفاق نیفتاد….
شوخی نیست که شما همهی عمرتونو سر یه پروژه بذارین. هزار چیزو فردوسی با شاهنامه حفظ کرده، افتخارات رو حفظ کرده، انسانیت ایرانی رو حفظ کرده.
برگرفته از کتاب پیر پرنیان اندیش: در صحبت سایه (ص۸۰۳ – ۸۰۴):