نهادهای تحقیقی میگویند؛ ارتقای چین به دومین اقتصاد بزرگ دنیا و تلاش برای پیشیگرفتن از آمریکا در عرصههای مختلف نشان میدهد این کشور یک نقشه راه کاملا مدون برای مقابله با رهبری آمریکا در جهان تنظیم کرده است.
در همین راستا به نظر میرسد که نظرسنجیهای موجود موید این است که چین برای رسیدن به این هدف و تبدیل به یک قدرت مقابله جو با آمریکا موفقیتهایی داشته است جدیدترین گزارش موسسه گالوپ آمریکا نشان میدهد در سال ۲۰۱۸، چین با دستیافتن به سطح پذیرش ۳۴ درصدی از نظر توان رهبری در جهان نسبت به آمریکا در رده بالاتر قرار گرفته است.
به گفته این موسسه مشهور نظرسنجی، این میزان از سطح پذیرش، بهترین آمار برای چین در طول نزدیک به یک دهه گذشته بوده است.
این گزارش که به بررسی افکار عمومی مردم ۱۳۳ کشور درباره توان رهبری ایالات متحده، چین، آلمان و روسیه در جهان میپردازد، نشان میدهد سطح پذیرش توان رهبری چین بر جهان با ۳۴ درصد به بالاترین سطح نسبت به سال ۲۰۰۹ رسیده و در همین حال میانگین سطح پذیرش توان رهبری آمریکا در جهان نیز به ۳۱ درصد کاهش یافته است.
در حال حاضر سطح پذیرش توان رهبری ایالات متحده بر جهان نسبت به سه دولت گذشته این کشور در پایینترین میزان قرار دارد.
روسیه نیز با رسیدن به سطح ۳۰ درصدی، برای نخستین بار در ردهای تقریبا برابر با آمریکا قرار گرفته است.
برنامه ریزی چین
چین بسیار مبتکرانه برای هدایت دنیا حرکت میکند و بزرگترین طرح قرن بیست و یکم یعنی راه ابریشم جدید متعلق به این کشور است که تا اکنون توانسته است بیش از ۶۸ کشور را به آن جذب کند و این نشان میدهد که بخش وسیعی از دنیا بتدریج به تحت هدایت چین نزدیکتر میشود.
پایین آمدن رده آمریکا در نظرسنجی فوق با قدرت نرم این کشور بی ارتباط نیست و نشان میدهد که غیر قابل پیشیبینی بودن دولت ترامپ و عدم پایبندی او به تعهدات و وظایف بینالمللی خود باعث کاهش اعتماد مردم جهان نسبت به ایالات متحده شده است.
اما از طرف دیگر شی جین پینگ رییس جمهوری خلق چین موفقیتهای خود را روز به روز تکمیلتر میکند مبدع راه ابریشم نوین خود را برای ریاست دومین اجلاس بینالمللی ‘یک جاده – یک کمرند’ در ماه آوریل آماده میکند درهای بازار را به روی کشورهای دیگر بازتر کرده است و از لحاظ نظامی، کشور را بتدریج قدرتمندتر میکند و همزمان با راه ابریشم، چین را به دنیا و جهان را با چین مرتبط میسازد و دست آمریکا را از نقاط مختلف جهان کوتاه میکند.
کشورهایی که درگیر طرح راه ابریشم میشوند بیش از ۶۰ درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاند و حدود یک سوم اقتصاد جهان را تشکیل میدهند بر اساس مطالعهای که دانشگاه آکسفورد انجام داده است پیشبینی شده کشورهای مشارکت کننده در این طرح تا سال ۲۰۵۰ تامینکننده بیش از ۸۰ درصد رشد تولید ناخالص داخلی جهان باشند، رقمی که تا انتهای سال گذشته در سطح ۶۸ درصد قرار داشت.
‘جین یانگ کای’ مدیرعامل سابق بازوی سرمایهگذاری در بانک جهانی گفته است: «چینیها این موضوع را بهخوبی یاد گرفتهاند که بهترین راه ایجاد رشد اقتصادی، ایجاد شغلهای خوب است از طرفی با نگاه به جهان امروز، بخصوص اقتصادهای نوظهور، متوجه خواهید شد که مهمترین مانع رشد اقتصادی در آنها کمبود زیرساختها است.»
در این طرح قرار است هزاران کیلومتر بزرگراه در پاکستان، فرودگاه بینالمللی در نپال و ارتباط ریلی میان چین و لائوس احداث شود شرکتهای بزرگ جهانی همچون «جنرال الکتریک» و «زیمنس» نیز در کنار شرکتهای ساختوساز چینی قصد دارند پولهای خود را در این پروژه سرمایهگذاری کنند به گزارش رسانههای چینی، تاکنون حدود یک تریلیون دلار در طرح «یک کمربند، یک جاده» سرمایهگذاری شده است و پیشبینی میشود طی یک دهه آینده چند تریلیون دلار دیگر نیز سرمایهگذاری شود.
طرح راه ابریشم شاید به تنهایی برای به چالشکشیدن نظم قدیمی که آمریکا خود را رهبر آن میداند، کفایت کند و قارههای اروپا، آسیا و آفریقا با این مسیر به یکدیگر مرتبط و متصل میشوند.
مشکلات چین
البته چین برای رسیدن به این هدف مشکلات زیادی هم خواهد داشت این کشور هنوز از لحاظ علمی و فنی توان رویارویی با آمریکا را ندارد و برای اجرای راه ابریشم هم با موانع زیادی روبرو شده است.
بسیاری ازکشورها بر این باورند که این طرح، قدرت تسلط چین را بر کشورهای دیگر افزایش میدهد و همزمان گفته شده است که کشورهای آفریقایی به دلیل بیثباتیهای سیاسی و اجتماعی کار دشواری برای ملحق شدن به این طرح دارند.
دیوید دلار، محقق ارشد موسسه «بروکینگز» میگوید: در حالیکه چین از تزریق پولهای خود در سایر کشورها بسیار خوشحال است، اما تمایل چندانی برای پذیرش سرمایههای خارجی در بسیاری از بخشهای اقتصاد داخلی خود ندارد اینها از موانع چین برای تبدیل شدن به یک قدرت رهبری در دنیا به حساب میآید.
کمرنگ شدن نقش آمریکا
بیرنگ و یا دستکم کمرنگ شدن نقش آمریکا در مناطق مختلف جهان بخصوص پس از روی کار آمدن ترامپ باعث شده است تا بسیاری بر این باور باشند که آمریکا بتدریج رهبری جهان را به چین تسلیم و تقدیم میکند.
این کشور در خاورمیانه دارای نفوذ قبلی نیست در آفریقا دوستان زیادی ندارد در میان متحدانش با مشکلات زیادی روبرو است در حل مسال هستهای کره شمالی موفق نبوده است با اروپا درگیر منازعات تجاری است و با روسیه هم درگیریهای فراوانی دارد و جنگ تجاری اش با چین ضربات بزرگی بر پیکره اقتصادی اش وارد کرده است.
‘شی جین پینگ’ رییس جمهوری چین که اخیرا لقب ‘رهبر کلیدی’ را به القاب خود اضافه کرده، اعلام داشته است که به سبب فرایند ‘انزواگرایی و ملی گرایی واشنگتن’ و سیاست ‘برگزیت’ لندن، چین ناخواسته هدایت و رهبری جهان در تعمیق جهانی شدن را در بر خواهد گرفت.
ضمن آنکه خروج آمریکا از پیمان های بزرگ بینالمللی، پشت کردن به اسنادی که دولت امضا کرده است و ممانعتها در برابر سیاستهای مهاجرتی و برتری جویی در داشتن زرادخانههای هسته ای از دیگر موضوعاتی است که این کشور را در نزد محافل بینالمللی روز به روز منزوی تر کرده است.
در مجموع این اعتقاد امروز وجود دارد که رهبری چین در مسیر ‘جهانی شدن’ که امنیت و رفاه جهانی حاصل خود دارد نه تنها زندگی مردم آن کشور را بهبود خواهد بخشید بلکه به توسعه جهانی که در گروی تعامل بینالمللی است، خواهد انجامید.
امروزه انبوهی از کشورهای جهان از قدرت بالقوه برخوردار هستند ولی از سرمایه و تخصص لازم در رهایی از توسعه نیافتگی بر خوردار نمی باشند اما چین در این میان با سرمایه گذاری های هنگفت و طرح های بزرگ و حضور فعالش در اقصی نقاط دنیا میکوشد تا این خلاء ها را پر کند و قدرت رهبری خود را به رخ جهان و آمریکا بکشد.
ایرنا