صدای ما را از پشت میلههای زندان و کف خیابانها بشنوید!
✍️علی نجاتی من یک کارگر بازنشسته هستم که عمری در رنج و کار و زحمت زیستهام.
زندگی و سرنوشت من به مانند میلیون ها کارگر دیگر با ستم و استثمار و فقر رقم خورده است. ان زمان که من بعنوان یک کارگر شاغل در مراکز کار و تولید برای داشتن لقمهای نان، نیروی کارخود را در اختیار صاحبان سرمایه قرار میدادم، ستم و استثمار و بردگی را با تمام وجودم درک کردم.
امروز در مقام یک کارگر بازنشسته صحبت میکنم، بازنشسته اجباری. کارگری که در جریان اعتراضات به حق در نیشکر هفت تپه با هزاران کارگر دیگر برای کسب مطالبات پایمال شده فریاد زدیم و به خیابانها آمدیم تا شاید صدای ما شنیده شود و بتوانیم به حداقل هایی دست پیدا کنیم. در ادامه اعتراضات پر شکوه کارگران هفت تپه در سال ۱۳۸۷ توانستیم با تلاش و همت کارگران مبارز و حق طلب، تشکل کارگری مستقل خود را با رای گیری ایجاد کنیم.
من و جمع دیگری از کارگران بعنوان هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت، انتخاب و عهده دار مسئولیت شدیم.
اما دولت و حکومت مدافع صاحبان سرمایه در ایران تاب نیاورند و هجوم خود را به ما شروع کردند. از توطئه تا تفرقهاندازی، از تهدید و ارعاب تا بازداشت و زندانی کردند، از سلولهای انفرادی و نهایتا اخراج از محل کار. این سرنوشت تمام کارگرانی است که در ایران تحت حاکمیت مدافعان ستم و استثمار بخواهند تشکل مستقل از دولت و کارفرما را به نیروی خود ایجاد کنند.
سهم من و تمامی اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه و دیگر کارگرانی که مطالبهگر هستند و برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری تلاش میکنند، اخراج و زندان بوده و هست. نهاد های پلیسی امنیتی با اتهامات واهی اغتشاش گر، اقدام علیه امنیت ملی و جاسوس بیگانگان! به ما حمله ور میشوند.
جالب است که طی چند روز گذشته چندین تن از افراد دو تابعیتی که به اتهام جاسوسی! محاکمه و احکامی برای آنها صادر شده بود، با هواپیما به کشور های بیگانه! با دست گل برگردانده شدند، اما کارگران خوش نامی چون رضا شهابی، داود رضوی و حسن سعیدی که به اتهام کاملا واهی و بی پایه و اساس جاسوسی تحت پوشش ملاقات با دو نفر فرانسوی بازداشت شده اند، همچنان در وضعیت بسیار بد و نا مساعدی در زندان های حاکمیت هستند.
این دروغ بزرگی است که رفقای ما را به آن بهانه بازداشت و زندانی کرده اند. جرم این عزیزان تنها ایجاد و تبلیغ و ترویج ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و کسب مطالبات پایمال شده کارگران بوده و هست.
در ایران، کارگرانی که چندین ماه دستمزد خود را دریافت نکردهاند و ناچار میشوند به این بی حقوقی آشکار اعتراض کنند، بازداشت میشوند، و در بسیاری از موارد جریمه نقدی شده و یا با احکام شلاق رو برو میشوند، یکی از نمونههای اینچنینی کارگران معدن طلای آق دره بود که ۱۶ نفر از این کارگران را با حکم دادگاه!! شلاق زده شدند.
اینها تنها گوشههای بسیار کوچکی از یک واقعیت بزرگتری است که کارگران در ایران با آن دست و پنجه نرم میکنند.
فقر و نداری، استثمار، تبعیض و نابرابریها، بیکاری و غارت و دزدی از سفره کارگران در ایران بر کسی پوشیده نیست.
ایجاد تشکلهای مستقل کارگری در ایران حرام و جرم محسوب میشود، جرمی غیر قابل بخشش!
حاکمیت تحمل شنیدن صدای حق طلبی کارگران را ندارد و هر گونه تشکل مستقل کارکری که به نیروی کارگران ایجاد شود را در نطفه خفه میکنند.
طبق روال معمول در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار، امسال هم افرادی تحت عنوان نماینده کارگران ایران در این اجلاس حضور خواهند داشت. این دروغ آشکاری است که این افراد نمایندگان کارگران هستند، همانطور که شما شرکت کنندگان اطلاع دارید، این افرادنماینده صاحبان سرمایه و حاکمیت ایران هستند و هیچ ربطی به منافع کارگران در ایران ندارند.
همانطور که اطلاع دارید خانه کارگر، شوراهای اسلامی کار و دیگر تشکلهای ساخته حکومت، نهادهای پلیسی و امنیتی در محیط کار هستند که توسط پلیس و ارگانهای سرکوب هدایت و رهبری میشوند.
نمایندگان تشکل های دست ساز حکومتی، منتخب کار فرمایان و نهادهای پلیسی و امنیتی هستند و هیچ ربطی به کارگران ندارند، چرا که انتخاب این افراد توسط کارگران صورت نمیگیرد و در بهترین حالت در زمان رای گیری کارگران را پای صندوقهای رای، میکشانند تا به افرادی که توسط نهادهای سرکوبگر تایید و انتخاب شدهاند، رای دهند.
من و دیگر کارگران در ایران میدانیم که هیچ فریادرسی وجود ندارد و ما باید فریادرس خود باشیم، میدانیم که فعلا هیچ نهاد مستقل کارگری توانمندی در سطح بینالمللی وجود ندارد تا بتوانیم با هم در همکاری باشیم و بعنوان یک طبقه جهانی از منافع خود در مقابل سرمایهداران، از خود دفاع کنیم.
اما امروز بر خود لازم دیدم تا این نامه سرگشاده را به بهانه برگزاری اجلاس سالانه سازمان جهانی کار، انتشار دهم تا یک بار دیگر اعلام کنم که افرادی که تحت عنوان نماینده کارگران ایران در اجلاس سالانه شرکت میکنند، نماینده ما کارگران نیستند، بلکه اینافراد نماینده حکومت ضدکارگر و صاحبان سرمایه و کارفرماها در ایران هستند. نماینده واقعی کارگران یا از محیط کار اخراج شده و یا در زندان هستند و یا پروندههای آنها در دادگاهها !! مفتوح میباشد.
اجازه حضور نمایندگان کارفرمایان و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار، نشان میدهد که اکثریت اعضای تشکیل دهنده این اجلاس، نمیتوانند نمایندگان واقعی و مستقل کارگران باشند، اگر نمایندگان واقعی کارگران در این اجلاس سالانه حضور داشته باشند، قطعا با حضور نمایندگان رژیم ایران مخالفت خواهند کرد و بر علیه سرکوبهای این رژیم اعتراض خواهند داشت.
صدای ما کارگران را از پشت میلههای زندان و از کف خیابانها بشنوید. با وجود فضای سرکوب و اختناق، اعتراض پیگیرانه بازنشستگان، کارگران، پرستاران، معلمان در بخشهای مختلف کار و تولید و خدمات، هر روز در ایران جاری است.
صدای نمایندگان کارگران را از پشت میله های زندان بشنوید، صدای رضا شهابی، حسن سعیدی و داود رضوی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که به جرم ایجاد و دفاع از تشکل های مستقل کارگری به بند کشیده شدهاند، همچنین صدای سپیده قلیان که به خاطر دفاع از حقانیت کارگران هفت تپه در زندان میباشد و صدای دهها و صدها و هزاران صدای دیگری که پشت میلههای زندان هستند.
صدای دانشجویان خبرنگاران، مدافعین محیط زیست، اقلیتهای جنسی و جنسیتی، ملل تحت ستم، و …، در کف خیابان و پشت میلههای زندان بشنوید.
افراد ارسالی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران که تحت عنوان نماینده کارگران به اجلاس سالانه سازمان جهانی کار دعوت شدهاند، نماینده واقعی ما کارگران نیستند، اینها نمایندگان حاکمیت و صاحبان سرمایهای هستند که صدای اعتراض را با گلوله جواب میدهند.
بلاشک و یقینا صدای خیزش ژینا را با شعار ژن ژیان ئازادی را شنیدهاید، حتما از قتل ۵۰۰ نفر در کف خیابانها هم اطلاع دارید، از بازداشت دهها هزار نفر و اعدام روزانه زندانیان، از دستمزد های بسیار نازل، از فقر مطلق و نداری، از همه چیز اطلاع دارید، حتما میدانید فرستادگان حاکمیت اسلامی ایران در اجلاس سالانه شما، از جنس ما کارگران نیستند، بر عکس اینها ضد کارگر، ضد تشکلهای مستقل کارگری، ضد آزادی، و سرکوبگر هر نوع صدای حق طلبی کارگران و ستمدیدگانی هستند که برای رهایی مبارزه میکنند.
صدای ما را از پشت میله های زندان و کف خیابانها بشنوید!
زنده باد اتحاد و همبستگی سراسری طبقه کارگر بر علیه سرمایهداران
علی نجاتی، کارگر بازنشسته سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
۱۳ خرداد ۱۴۰۲