سازمان جهانی بهداشت امسال شعار “ساخت جهانی عادلانهتر و سالمتر “را برای “هفتهٔ سلامت “(۱-۷ اردیبهشت) برگزیده است.
در مورد سوءمدیریّت فاجعهبار همهگیری کرونا در جمهوری اسلامی ایران در یک سال و اندی گذشته، زیاد گفته شده است: از انکار همهگیری در اواخر سال ۹۸ و اطلاعرسانی مخدوش و پخش خرافات و نبستن بهموقع مرزها گرفته و آمار مخدوش، تا خودداری از اِعمال خانهنشینی (قرنطینهٔ کامل) و عدم آمادگی در تأمین تجهیزات حفاظتی، و آشفتگی و سردرگمی در آزمایش کرونا و درمان پولی و سودوَرزی مافیای دارو و تجهیزات درمانی، و گذاشتن بار بیش از حدّ بر دوش کادر درمان.
زمانی هم که تولید واکسن برای بیماری کووید-۱۹ در چند کشور جهان آغاز، و موضوع خرید آن و مایهکوبی (واکسیناسیون) جمعی در دنیا مطرح شد. ولی فقیه حکومت اسلامی ایران بار دیگر دیدگاههای سیاسی ارتجاعی و ضدمردمی خود را مقدّم بر یافتههای علمی و حفظ سلامت و جان مردم قرار داد. علی خامنهای روز جمعه ۱۹ دی ۹۹، بیتوجّه به واقعیّت دردناک همهگیری و تأثیر ویرانگر تحریمهای اقتصادی بر زندگی و معیشت میلیونها زحمتکش، نخست گفت: “…تحریمها نیز بهتدریج در حال بیاثر شدن هستند “و سپس دربارهٔ تهیهٔ واکسن خارجی دستور داد: “ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است. این را من به مسئولین گفتهام و الآن هم به طور عمومی میگویم. “چنین بازی کردن با جان و سلامت مردم را فقط از امثال رهبر تاریکاندیش حکومت اسلامی ایران میتوان انتظار داشت.
نتیجهٔ این برخوردها چیزی نمیتوانست باشد جز بیاعتمادی گستردهٔ مردم به حکومت و بیاعتنایی آنها به فرمانهای نیمبند و متناقض “مسئولان “نهادهای متعدّد جمهوری اسلامی. بنا بر گزارش روزنامهٔ همشهری ۱۶ اسفند ۹۹، در زمانی که میزان مایهکوبی جمعیّت در کشورهای اطراف از ۲٫۲۴درصد در عربستان تا ۶۵درصد در امارات بود، در ایران فقط ۲۵۸هزار نفر، یعنی ۰٫۴درصد جمعیّت، آن هم فقط یک دوز واکسن دریافت کرده بودند. گرچه کارکنان خطّ مقدّم بهداشت و درمان باید اولویّت بالایی در دریافت واکسن داشته باشند، امّا هنوز همهٔ کادر درمان، و بهویژه پرستاران، مایهکوبی نشدهاند. به گفتهٔ مصطفیٰ قانعی، رئیس کمیتهٔ علمی ستاد ملّی کرونا، به روزنامهٔ همشهری، “کشور به ۱۰۰میلیون دوز واکسن کرونا نیاز دارد تا ۷۰درصد جمعیت کشور واکسینه شود و کرونا در ایران پایان گیرد، ولی تا خرداد سال دیگر [۱۴۰۰] حداکثر شش-هفتمیلیون واکسن وارد کشور میشود. “در همان روزها خبرهای ضدّونقیضی دربارهٔ میزان پیشخرید شده از سبد واکسن “کوواکس “سازمان جهانی بهداشت یا خرید واکسن از منابع دیگر منتشر میشد. وعدههای دروغین و غیرمسئولانهٔ سران جمهوری اسلامی، از جمله در مورد تهیهٔ واکسن خارجی و تولید داخلی، همچنان ادامه دارد و کار حتّیٰ به دعواهای لفظی کشیده است. دستِ آخر هم همهٔ تقصیرها را به گردن مردمی میاندازند که برای تهیهٔ معیشت خود با هزار مشکل روبرو هستند و بدون حمایت مالی دولت (مثل برخی کشورهای دیگر)نمیتوانند در خانه بمانند و سر کار نروند.
در اواخر اسفند ۹۹ وضع چنان بود که روزنامهٔ اطلاعات نوشت: “به جای قسم دادن مردم به حضرت عباس برای رعایت پروتکلهای بهداشتی و نرفتن به سفر نوروزی، واکسن وارد کنید- اینها که وارد میکنید برای دلخوش کردن است نه یک اقدام جدّی… “و پاسخ وزارت بهداشت این است که: “مردم سه ماه صبر کنند تا اواخر بهار که واکسنهای ایرانی به تولید انبوه میرسد. “از فروردین امسال تا کنون، چندصد هزار دوز واکسنهای گوناگون (سینوفارم چین، اسپوتنیک v روسیه، آسترازنکای ساخت کرهٔ جنوبی) رسماً وارد شده است. دولت جمهوری اسلامی اعلام کرده که برای ۶۴میلیون ایرانی مشمول مایهکوبی، بالغ بر ۱۶میلیون و ۸۰۰هزار دوز واکسن کرونا از سبد کواکس خریده است. در این میان پاسخ سخنگوی ستاد ملّی کرونا به نگرانیها دربارهٔ عوارض خونی واکسن آسترازنکا هم خواندنی (و البته تأسفآور) است: “حتّیٰ بادام زمینی هم عوارض دارد. “این هم نمونهای از توضیحها و آگاهیرسانیهای “مسئولان “جمهوری اسلامی!
تا امروز (۳ اردیبهشت) فقط در حدود ۷۲۰هزار دوز واکسن (شامل یک نوبت یا هر دو نوبت) تزریق شده است، که همین هم بدون تقلّب نبوده است. روز ۲۷ فروردین، رئیس دانشکدهٔ علومپزشکی آبادان خبر داد که در آن شهر، برخی از اعضای شورایشهر و مدیران شهرداری خودشان را کارگر پاکبان جا زدند تا واکسن بزنند. شهردار آبادان هم با وقاحت مدّعی شد: “کارگران پاکبان آبادانی خودشان خواستهاند که او و امامجمعهٔ آبادان واکسن بزنند»! همچنین، معلوم شد که شبکهٔ بهداشت علیآباد کتول در استان گلستان، واکسن کرونای پاکبانان این شهر را به “برخی از مدیران شهرداری و یک خانم پیمانکار “ترزیق کرده است. و روز اوّل اردیبهشت هم دانشگاه علوم پزشکی یزد خبر داد که در شهر اردکان این استان دو نفر از پرسنل شهرداری بهجای پاکبانان واکسن زدند. و احتمالاً اینها مُشتی نمونهٔ خروار باشد. به تأیید محمد شریفیمقدّم، دبیرکل خانهٔ پرستار، “با گذشت سه ماه از ورود واکسن، همین چند روز پیش یک پرستار جوان مشهدی که فرزندی ۲ماهه دارد بهخاطر دریافت نکردن واکسن از بین رفت. “(نقل از پایگاه اطلاعرسانی خانهٔ پرستار، ۳۱ فروردین) “نرگس اسداللهی، پرستار مشهدی، ۱۴۴مین پرستاری است که قربانی این ویروس مُهلک شده است. “(همانجا)
در این آشفتهبازار، “مسئولان “ردههای گوناگون نهادهای دولتی طبق معمول هر کدام تقصیر را به گردن دیگری میاندازد، انگار نه انگار که مدیریّت کشور دست خودشان است. رئیسجمهور بیلیاقت به وزیر بهداشت ولایتمدار و فاسدش تکّهپرانی میکند و مسئولان ستاد ملّی کرونا با مسئولان سازمان غذا و دارو و فلان کمیسیون مجلس دهانبهدهان میشوند. سوای بیلیاقتی و ناکارآمدی “مسئولان»، منافع خصوصی نیز در پشتپردهٔ این جنجالها مطرح است. در این میان، نهفقط زحمتهای پژوهشگران و کارشناسان علمی-تولیدی ایران کمارج میشود، بلکه حفاظت از جان و سلامت کادر درمان و عموم مردم همچنان معلّق میماند و آمار مبتلایان و فوتیها روز به روز بالا میرود.
در ایران، مؤسسهٔ رازی و مؤسسهٔ برکت (هُلدینگ دارویی “ستاد اجرایی فرمان امام») و وزارت دفاع و چند مؤسسهٔ دیگر روی تهیهٔ واکسنهای گوناگون با نامهایی مثل سپند و برکت و فخرا کار میکنند که هنوز همهٔ مراحل آزمایشهای بالینی هیچکدام انجام نشده و به تولید نرسیده است. بیتردید تولید ملّی ارزنده است، به شرط اینکه کاملاً علمی و برنامهریزیشده و فارغ از سودوَرزی و سوءمدیریّت باشد. تازه روز ۱۶ فروردین امسال بود که کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو، با انتشار ویدیویی تبلیغاتی، مراحل اسکلتسازی ساختمانی را نشان داد که قرار است کارخانهٔ تولید یکیاز واکسنهای ایرانی باشد.
این روزها میزان ابتلا به کووید-۱۹ بار دیگر افزایش یافت و میزان مرگ بهخاطر این بیماری از مرز ۴۰۰ نفر در روز فراتر رفت! علاوه بر بیمارستانها، وضعیّت آرامستانها هم اسفبار است. بهعلاوه، در تصمیمگیری در مورد تعطیلی کسبوکارها و ادارههای دولتی و شرکتهای خصوصی و منع رفتوآمدها و برگزاری آزمونها و… همچنان آشفتگی کامل حاکم است. روز ۲۱ فروردین، حسن روحانی با وقاحت همیشگیاش گفت: “از بهمن حواسمان به موج چهارم بود و تمرکزمان روی فرودگاهها بود امّا بند از جای دیگری به آب رفته بود و کرونای انگلیسی از مرزهای خوزستان و ایلام وارد کشور شد.“ (انگار مردم میبایست حواسشان به مرزها باشد!)
از روز ۲۷ اسفند زمزمههای واردات خصوصی واکسن بلند شد و “مسئولان“ ولایتمدار کمکم مسئولیّت را از سر خود باز کردند. در همین روز بود که سعید نمکی وزیر بهداشت، در نشستی خبری خطاب به منتقدان وضع تهیهٔ واکسن گفت: “هر که بهتر از ما میتواند واکسن بیاورد، ما پول میدهیم برود بیاورد.“ روحانی هم در صحبتهایش در روز ۲۱ فروردین مسئلهٔ “راحتتر وارد کردن «واکسن توسط شرکتهای خصوصی را مطرح کرد و گفت “همهٔ شرکتها مُجاز هستند“ [واکسن وارد کنند] “و اگر مشکلی هست، شرکتها مستقیماً به دفتر رئیسجمهور بنویسند و من دنبال میکنم.»
در خبرهای ۲۸ فروردین هم آمده بود که هلالاحمر ۴ ماه است به دنبال تهیهٔ واکسن کرونا بوده ولی وزارت بهداشت تازه ۱۴ فروردین امسال به این نهاد مُجوّز واردات داده است. و این موشوگربهبازی سوداگرانه در تهیهٔ یکی از مبرمترین نیازمندیها برای حفظ سلامت مردم همچنان ادامه دارد. و شاهکار تازهٔ جمهوری اسلامی، پولی کردن واکسنهای خارج از نوبت بود که سخنگوی ستاد ملّی کرونا و یکی از مدیران سازمان غذا و دارو خبرش را دادند. گرچه در همهٔ کشورهای دنیا تهیه و تزریق واکسن برای عموم مردم رایگان است، در ایران این مورد هم پولی شد. در “نظام نمونهٔ جهان»، “اگر پول ندارید، بروید ته صف- و بمیرید!»
روز ۲۹ فروردین رئیسی، سخنگوی ستاد ملّی کرونا رسماً اعلام کرد که بخش خصوصی هم میتواند با مجوّز وزارت بهداشت واکسن وارد کند و بفروشد. روز بعد هم وزارت بهداشت همین امر را تأیید کرد. روز ۳۱ فروردین، عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی هم گفت که بنا بر دستور اخیر رئیسجمهور، “تأمین ارز نیمایی “برای واردات واکسن از سوی بخش خصوصی در اولویّت بانک مرکزی است. مسعود خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی تهران، خبر داد: “بخش خصوصی برای واردات ۶میلیون دوز واکسن کرونا برای واکسیناسیون کارگران خطوط تولید قرارداد بسته… ارز واردات این واکسن ارز آزاد است. “هزینهٔ این واکسنهای وارداتی بخش خصوصی، به گفتهٔ رئیس “اقتصاد سلامت»(!!) اتاق بازرگانی، بین ۲۰۰ تا ۲۵۰هزار تومان است. به نام کارگران، و به کام بازرگانان محترم! از همهٔ اینها گذشته، و با فرض وجود واکسن کافی در آیندهای نامعلوم، ناروشنیهای نگرانکنندهای هم در مورد چگونگی مایهکوبی عمومی در سراسر کشور وجود دارد.
چرخدندههای ماشین سودوَرزی حکومت اسلامی در کارند تا “بازرگانان محترم“ و مافیای واردات با همدستی مسئولان فاسد جمهوری اسلامی از این “فرصت طلایی” فاجعهٔ انسانی نیز به بیشرمانهترین و غیرانسانیترین شکل برای سودجویی استفاده کنند. این روزها در “هفتهٔ سلامت»- اوّل تا هفتم اردیبهشت- هستیم و سازمان جهانی بهداشت امسال شعار “ساخت جهانی عادلانهتر و سالمتر “را برای آن برگزیده است. ولی در جمهوری اسلامی ایران، بهخاطر نبود بهداشت و درمان ملّی و سوداگری در بخش دارو و درمان، خبری از عدالتگرایی برای تأمین سلامت مردم نیست. در جمهوری اسلامی ایران خبری از “طبّ ملّی “برای تأمین بهداشت و درمان همگانی و رایگان (یا دستکم ارزانقیمت) نیست.
نامۀ مردم