برخاستن مردم سودان علیه نظام فاسد و سرکوبگر و سرنگون کردن حکومت عمر البشیر در دسامبر ۲۰۱۸، نظر جهانیان را در سراسر آن سال به وقایع آن کشور جلب کرد. موفقیت این خیزش مردمی که میتوانست راه گذار به دموکراسی و سکولاریسم را بگشاید جشن گرفته شد، ولی این جابهجایی هنوز پایانیافته نیست.
به گزارش خبرگزاریهای جهان، صبح روز سهشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۰، تلویزیون سودان ناگهان پخش زندهٔ برنامههای خود را متوقف و اعلام کرد که در آن کشور کودتایی نافرجام صورت گرفته است. شورای حکومتی سودان اعلام کرد که هدف کودتاچیان بازداشت اعضای شورای حکومتی و شورای نظامی بوده است. در پی شکست خوردن کوتاه، چندین افسر کودتاچی که گفته میشود مرتبط با عمر البشیر، رئیسجمهور برکنار شدهٔ آن کشور بودند، از جمله سرکردهٔ کودتاچیان سرلشکر عبدالباقی بکروای، بازداشت شدند. در حال حاضر ارتش سودان کنترل اوضاع را به دست گرفته است. با گذشت بیش از سه سال از برکناری عمر البشیر، دیکتاتور سودان، اوضاع آن کشور همچنان ناپایدار است.
اخیراً نشریهٔ چپگرای کانادایی «پیپلز وُیس» (صدای مردم) با الفاضل الهاشمی، فعال حزب کمونیست سودان، دربارهٔ رخدادهای جاری آن کشور گفتوگو کرده است. آنچه در اینجا میخوانید ترجمهٔ فارسی بخشهایی از قسمت نخست این مصاحبه است.
*****
س: مردم سودان هنگامی که در آوریل ۲۰۱۹ [فروردین ۱۳۹۸]، عمر البشیر را از ریاستجمهوری به زیر کشیدند، به پیروزی مهمی دست یافتند. آیا میتوانید تا اندازهای پیشزمینهٔ این مبارزه را برای ما توضیح دهید؟
ج: نخستین مرحلهٔ انقلاب دسامبر ۲۰۱۸ سودان بیش از پنج ماه طول کشید. در آوریل ۲۰۱۹ [فروردین ۱۳۹۸]، من بر این گمان بودم که آنچه در سودان روی میدهد، انقلابی در حال تکوین است. من هنوز هم بر این نظر هستم که کورهٔ انقلاب هنوز در حال سوختن است. آنچه در سودان در حال وقوع است، فرایندی ناتمام است که در آن حاکمیت سیاسی پیشین شکست خورده است، ولی نظام کهنه، قدرت نیروهای امنیتی و شبهنظامی دولت، و نظام ریشهدار اقتصادی آن هنوز منابع خود را حفظ کرده است. نظم کهنه نیمهجان است و نظم نوین هنوز از زهدان کهنه سر برنیاورده است.
پس از دستیابی سودان به استقلال در سال ۱۹۵۶/۱۳۳۵، روند رهایی ملی پسااستعماری و توسعهٔ عادلانه و عدالت اجتماعی هرگز به بار ننشست. حکومت نظامی خونریز مبتنی بر اسلام سیاسی، که نظامی دلالپیشه و وابسته به خارج و در اتحاد نزدیک با امپریالیستهای منطقهیی و بینالمللی بود، به نیروهای پیشرو و دموکراتیک مردمی در سودان ضربههای سنگینی زد. حکومت گذشته دستورهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای خصوصیسازی واحدهای موفق بخش دولتی، و طرحهای ریاضتی برای کاهش یارانه به تولیدکنندگان واقعی و کالاهای اساسی را به کار بست. بودجههای بهداشت و درمان، آموزش، و زیرساختهای اساسی نیز به طور جدّی کاهش یافت و خصوصیسازی بخش حملونقل و نیز طرح آبیاری الجزیره، یکی از هجده استان سودان، انجام شد. زمینخواری فراگیر بود، منابع طبیعی به چپاول رفت، و نظامیان بلندپایه در اختلاس ثروت عمومی و معافیت مالیاتی برخوردار بودند.
بیعدالتی مطلق زمینهساز چیرگی ایدئولوژی مطلق “اسلامیسازی” یا “اسلام سیاسی” شد. از این رو، فضای مبارزهٔ سیاسی و طبقاتی بیرحمانه و فاشیستی شد. طبقه، نژاد، و مذهب همپوشانی داشتهاند.
شیوهٔ تولید اجتماعی – سیاسی جهانی تناقضآمیز معاصر زیر سلطهٔ سرمایهٔ مالی رانتی انگلی است. این روند جهانیسازی [گلوبالیزاسیون] به مرحلهٔ فاشیستی جدیدی نزدیک میشود که در آن تروریسم، صهیونیسم، رژیمهای سلطنتی و دیکتاتورها را در کشورهای در حال توسعه پدید میآورد، یا بازسازی و بازتولید میکند. همچنین، این شیوه تولید [سرمایهداری] بهدروغ وانمود میکند که از گفتمان دموکراسی، حقوق بشر، ضدتروریسم، و ضدخرافهپرستی پشتیبانی میکند، و این در حالی است که در کشورهای «جنوب» [جهان سوّم]، بهرهکشی و بیعدالتی مطلق راهی جز توسّل به ایدئولوژیهای مطلقگرا به منظور تداوم دزدیدن و چپاول منابع کشور ندارد.
از سده هجدهم به بعد سرشت انقلابهای مردمی در کشورهای در حال توسعه ضداستعماری و ضدفئودالی بوده است. شعارهای مردمی و خواستهای دموکراسی مردمی را مطرح کرده و سرمایهداری انگلی را محکوم کرده است.
در دسامبر ۲۰۱۸، هنگامی که مردم معترض در اکثر شهرهای بزرگ سودان به خیابانها آمدند، از میان مردم رهبریای برای هدایت و سازماندهی جنبش با شعار “آزادی، صلح، و عدالت” پدید آمد. این گروه رهبری، جبهه “نیروهای آزادی و تغییر” نام گرفت. این گروه رهبری به طور عمده متشکل از نمایندگان حزبهای سیاسی و سازمانهای مشاغل حرفهیی و اتحادیههای صنفی بود (مانند پزشکان، مهندسان، آموزگاران، وکیلان، قاضیها، داروسازان، کارگران، و جز اینها) که در ضمن نهادهای موازی خود را در بیرون از چارچوب قانونی حامی دولت نیز داشتند. انقلاب ۲۰۱۸/۱۳۹۷ جنبشی کاملاً مسالمتآمیز و دور از خشونت بود، و به همین دلیل غرب، با اینکه رژیم دیکتاتوری اسلام سیاسی را متحد خیلی خوب خود میدانست، با شرمندگی مجبور به پشتیبانی از انقلاب شد.
انقلابها در کشورهای پیرامونی اغلب از نظر سیاسی دموکراسیخواه بودهاند، اما هرگز درونمایهٔ طبقاتی آن را از نظر دور نداشتند، زیرا خواستار عدالت اجتماعی و توسعهٔ عادلانه بودند و سرمایهداران تجاری انگلی، نظامیان بلندپایه ثروتمند، و زمینداران بزرگ را دشمنان خود میشمردند.
هنگامی که بحران سیاسی-اجتماعی و اقتصادی به از کار افتادن نظام حاکم منتهی شد و آن را فلج و دوامش را ناممکن کرد، انقلاب در برابر صدها سال بهرهکشی و کسب اضافهارزش از راههای خشونتآمیز (بردهداری، استعمار، نواستعمار، و امپریالیسم جهانی کنونی) توسط لایههای قدرتمند و ممتاز طبقهٔ حاکم محلی، با پیشتازانی از درون بخشهای ستمدیده، محروم، و آسیبپذیر جامعه به حرکت درآمد.
س: پس از آوریل ۲۰۱۹/فروردین ۱۳۹۸، جبهه “نیروهای آزادی و تغییر” با ارتش وارد گفتوگو شد و با شورای نظامی انتقالی به توافق سیاسی دست یافت. حزب کمونیست سودان با این گفتوگوها مخالف بود و در نوامبر ۲۰۲۰ از آن جبهه خارج شد. آیا میتوانید در مورد آن توافق سیاسی و اینکه چرا حزب کمونیست سودان خروج از جبهه را انتخاب کرد اطلاعات بیشتری به ما بدهید؟
ج: برخی از حزبها و نهادهای مشاغل حرفهیی در جبهه، پیشنهاد “فرود نرم” را که پرینستون لیمان، سفیر آمریکا در سودان و فرستادهٔ ویژه آن کشور در سودان مطرح کرد، پذیرفتند. “فرود نرم” به معنای توافقی بود برای گذار به دولتی که با همکاری نمایندگان نظامی و غیرنظامی گردانده شود. در این توافق، نظم اقتصادی گذشته دستنخورده باقی میماند و هیچ اقدام قانونی علیه نظامیانی که در کشتارهای جمعی دست داشتند نمیشد. این بخش از نیروهای پیشگفته در جبهه “نیروهای آزادی و تغییر” روند گفتگوها را زیر کنترل خود درآورد و از تشکیل “شورای نظامی انتقالی” که در واقع ساختهٔ عمر البشیر بود، در الگوی تقسیم قدرت که هیچ ربطی با خواستهای انقلاب نداشت، با خرسندی استقبال کرد.
حزب کمونیست سودان کموبیش بهتنهایی در برابر این رویکرد ارتجاعی ایستاد و نادرستیهای این الگو را به مردم نشان داد. آن الگو اکنون به تسلط آشکار شورای نظامی منتهی شده است که در برابر بیعملی و سازشکاری بخش غیرنظامی شورا، فرمانها و قوانین کاملاً جانبدارانهای دربارهٔ موضوعهای سیاسی و اقتصادی صادر میکند. بخش نظامی حالا به طبقهای برای خودش تبدیل شده و مالک صدها شرکت شده است که پیش از این در مالکیت دولت بودند و کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را فراهم میکردند (چارپایان اهلی، صمغ عربی، دانههای روغنی). این گروه پیوندهای مرموزی با فعالیتهای قاچاق شبهنظامیان از جمله در قاچاق طلا و پولشویی دارد.
حزب کمونیست سودان در نوامبر ۲۰۲۰/آبان ۱۳۹۹ از ائتلاف “نیروهای آزادی و تغییر” خارج شد و شرکت در نهادهای اجرایی انتقالی دولت را تحریم کرد. دلایل اصلی دست برداشتن حزب ما از حمایت دولت انتقالی را میتوان به این صورت خلاصه کرد:
زیر پا گذاشتن پیوستهٔ قانون اساسیای که ائتلاف “نیروهای آزادی و تغییر” امضا کرده بود، و اشتباههای فاجعهبار ناشی از آن که با خواستهای انقلاب ناهمخوانی دارد و آن را به عقب میبرد.
تصویب عمدی چشماندازها، راهبردها، و راهکارهایی که برخلاف خواستهای انقلاب در راه ساختارشکنی نظام اقتصادی و سیاسی کهنه است.
سُستی و کُندی در محاکمه کردن مُجرمان نظام پیشین و تعلل در، یا خودداری کردن از، تسیلم کردن عمر البشیر به دادگاه بینالمللی کیفری.
روند بسیار کُند و کینهتوزانه در تکمیل تحقیق دربارهٔ کشتار وحشیانهٔ معترضان بَستنشین مسالمتآمیز در مرکز ستاد فرماندهی نظامی در ژوئن ۲۰۱۹/خرداد ۱۳۹۸.
اجرای توافقنامهٔ ناکامل و غیرمسئولانهٔ “صلح جوبا” که نظامیان بلندپایه بهتنهایی و بهجای نخستوزیر تدوین و برنامهریزی کرده بودند.
انتصاب وزیران دولت بدون در نظر گرفتن شایستگیهای آنها، و غنیمت جنگی دانستن این موقعیتهای ممتاز.
مهمتر از همه اینکه الگوی مشارکت با ارتش، که در واقع قدرت را به آنها واگذار میکند، زخم دیگری بر زخم تسلیم شدن در برابر زورگویی و نسخههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول افزوده است. این نسخهها شامل خصوصیسازی بیشتر بخش دولتی، گشودن بیشتر اقتصاد کشور بر روی شرکتهای فراملی، آزاد کردن نرخ تبدیل پوند سودان، واجرا کردن سیاستهای ریاضتی است، که یارانهها را از تولید گاز، بنزین، دارو، برق، و آب حذف میکند.
س: در شرایط کنونی، جنبش مردم در چه وضعی است و کدام سازمانها و بخشهای جامعه در پیش راندن این جنبش نقش عمده را بر عهده دارند؟
ج: وضعیت اقتصادی اکنون بدتر از دورهٔ پیش از انقلاب دسامبر ۲۰۱۸ است. استراتژیها و سیاستهای نولیبرالی دولت انتقالی (مؤلفههای نظامی و غیرنظامی) زیر فشار بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و بهرغم خواستهای تودهها، به تورّم بسیار زیاد قیمت کالاهای اساسی و دارو، و کاهش ارزش پول ملی انجامیده است. سطح زندگی مردم در حدّ فلاکتباری است و بیش از ۹۵درصد مردم در زیر خط فقر زندگی میکنند.
حزب کمونیست سودان در کانون نیروهایی است که در برابر بسیاری از سیاستها و قوانینی که با قانون اساسی مصوّب همراستا نیستند مقاومت میکنند. کارگران و اتحادیههای کارگری برای تصویب قانون جدیدی مبارزه میکنند که استقلال و دموکراتیک بودن اتحادیههای کارگری را تضمین خواهد کرد. دولت انتقالی بهتازگی قانون امنیتی سرکوبگرانهای را مطرح کرده است. همچنین، همین دولت زیر پوشش همکاری بین بخش خصوصی و بخش دولتی، قانون خصوصیسازی جدیدی را پیشنهاد کرده است که تمام واحدهای بخش دولتی را از بین خواهد برد.
با توجه به موارد متعدد پایمال شدن قانون اساسی، حزب کمونیست سودان بهتازگی شعار “سرنگونی دولت انتقالی کنونی” را مطرح کرده و به سازماندهی جبههای اقدام کرده است که پویندگی انقلاب به جلو را ادامه خواهد داد. نیروهای سیاسی موافق سرنگونی دولت انتقالی و تحقق کامل خواستهای انقلاب عبارتند از: حزب کمونیست سودان و چند حزب دیگر، نیروهای “کمیتههای مقاومت” که در همهٔ شهرها تشکیل شدهاند، بخشی از “انجمن مشاغل حرفهیی” که از گروه اصلی جدا شده است، گروههایی از “خانوادههای جانباختگان” و شماری از اعضای به طور عمده جوان دو حزب اصلی سنّتی.
«نامهٔ مردم»