روزنامهٔ “جهان صنعت”، بهدنبال انتشار مطلبی در خصوص پنهان کردن عمدی آمار کرونا در کشور، با حکم هیئت نظارت بر مطبوعات توقیف شد. این روزنامه در گزارشی زیر عنوان: “به آمار دولتی اعتمادی نیست”، ۱۹ مردادماه ۱۳۹۹، گفتوگویش با یکی از اعضای ستاد ملی کرونا را انتشار داده بود.
بهگزارش خبرگزاری ایرنا، ۲۰ مردادماه ۱۳۹۹، محمدرضا سعدی، مدیرمسئول روزنامۀ “جهان صنعت”، با اعلام این خبر اظهار داشت: “امروز دوشنبه ۲۰ مردادماه، در جلسه هیات نظارت بر مطبوعات، که دو نفر از اعضای آن- از جمله نماینده مجلس که هنوز تعیین تکلیف نشدهاند- حضور نداشتند، بهسبب انتشار یک مصاحبه در شماره روز گذشته (یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹)، حکم بهتوقیف موقت روزنامه جهان صنعت داده شد. ”
در گفتوگوی خبرنگار جهان صنعت با محمدرضا محبوبفر، عضو ستاد مقابله با کرونا، دربارهٔ مهندسیشدن آمار کرونا در ایران، از قول محمدرضا محبوبفر ازجمله آمده است: “کرونا در اوایل دیماه ۱۳۹۸، وارد کشور شد عدد مبتلایان و فوتیها یکبیستم آمار حقیقی و واقعی است. ”
اکنون بیش از شش ماه از شیوع کرونا در کشورما میگذرد. در طول این مدت دستگاه تبلیغاتی رژیم ولایی با بهرهبرداری از هر فرصتی در رسانههایش با لافوگزاف از پیروزی “نظام” بر ویروس کووید-۱۹ سخن میگفت و مدعی بودـ و همچنان مدعی هست- که یکی از موفقترین شیوههای مدیریت این بیماری واگیر در ایران و با هدایت خامنهای و روحانی بهکار برده شده است.
رسانههای رسمی رژیم نیز هر از چند گاهی دربارهٔ کشف دارو و واکسن بهوسیله متخصصان متعهد به “نظام” و اسلام انواع خبرسازیهای غیرموثق و اغراقآمیز را در این زمینه انتشار می دهند. برخلاف دروغگویی و خوشخیالی سران “نظام” و بهرغم انواع پنهانکاریها و اعلام آمارهایی دستکاریشده، آمارها مدام دچار نوساناند. فاجعهٔ انسانی برآمده از دستورهای علی خامنهای و عملکرد دولت حسن روحانی در برابر واگیری کرونا در حکم جنایت تاریخیای دیگر در حق مردم کشورمان است. شماری بزرگ از مردم جانشان را از دست دادهاند و در آینده نیز از دست خواهند داد. محمدرضا محبوبفر، عضو ستاد مقابله با کرونا و اپیدمیولوژیست، در همین راستا می گوید: “دقیقا یک ماه قبل از اعلام رسمی ظهور کرونا در کشور اولین بیمار مبتلا به کرونا مشاهده شده است. ولی آن زمان دولت بهدلایل سیاسی و امنیتی پنهانکاری کرد و بعد از مراسم ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس بالاخره دولت تصمیم گرفت وجود شیوع کرونا در کشور را اعلام کند. متأسفانه از همان ابتدا یک اطلاعرسانی شفاف برای جامعه صورت نگرفت. قطعاً از ابتدای شیوع کرونا در کشور تاکنون این آمار مهندسی شده است. این روزها دولت سیاست یک بام و دو هوا را اجرا میکند، زیرا از طرفی نگران چرخهٔ معیوب اقتصاد و از طرف دیگر تحت فشار از دست دادن نیروی انسانی کشور است. با این حال، از ابتدا برخی معتقد بودند که آمار و ارقامهای اعلامی از سوی وزارت بهداشت بههیچ عنوان واقعیت نداشته است. بر اساس شواهد و گزارشها، وضعیت شیوع کرونا در ایران اصلاً خوب نیست. اگر تجمعات لغو نشود در آیندهٔ نهچندان دور با فاجعهٔ عظیمی روبهرو خواهیم شد.”
تلاش سران رژیم همواره بر این قرار بوده است که نگذارند واقعیتهای جامعه در مطبوعات و حتا در روزنامههای مجاز هم بازتابیده شوند. اطلاعرسانی درست و بیان حقیقت بدور از خودسانسوری مرسوم از سوی نشریات و مطبوعات در کشور، پایهٔ اتهام آنها و کیفرخواست بهمنظور صدور حکم قلدرمآبانهٔ حکومتی بهتوقیف آنهاست. حکم توقیف تنها به روزنامۀ جهان صنعت محدود نمیشود. نشریۀ دانشجویی “فروغ” دانشگاه شریف، بهدلیل طرح روی جلدش- یک کیسهٔ پلاستیکی مشکی با نوشته “این یک نوار بهداشتی است”- و همچنین مقالهای با عنوان “باکرگی، ارزش یا باور درونی؟ “، در شورای فرهنگی آن دانشگاه “خلاف عفت” تشخیص داده شده و بهمدت ۹ ماه توقیف شد.
بهگزارش خبرگزاری هرانا، ۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۹، چهاردهمین شمارهٔ نشریهٔ فروغ با محوریت موضوع بهداشت زنان منتشر شد که واکنشهای مختلفی بهدنبال داشت. چند روز بعد، ۱۳ اردیبهشتماه سال جاری، جلسهٔ کمیتهٔ ناظر بر نشریات دانشگاه با موضوع بررسی این نشریه برگزار شد که نهایتاً به حکم ۳ ماه توقیف این نشریه انجامید. این رأی توسط معاون فرهنگی دانشگاه، دکتر ٬سید حسن حسینی٬، تجدیدنظرخواهی شد و به شورای فرهنگی ارجاع داده شد. در نهایت نیز شورای فرهنگی، محکومیت توقیف این نشریه را از ۳ ماه به ۹ ماه افزایش داد. “عباس صالح شریعتی (سید عباس صالحی)، وزیر ارشاد دولت حسن روحانی، ۵ مردادماه ۱۳۹۹، با ارسال نامهای به روزنامۀ اعتماد، در رابطه با مصاحبه این رسانه با عمادالدین باقی، مدافع حقوق بشر، و انتشار دیدگاه او دربارهٔ “حق براندازی “، تذکر داده است. این توقیفها و تذکرهای مستبدانه تنها به عرصهٔ نشریههای چاپی که به احضار و بازجویی بسیاری از نویسندگان و گزارشگران عرصه مطبوعات و نیز بیکاری عدهٔ زیادی از روزنامهنگاران و خبرنگاران زحمتکش منجر میشود، محدود نمیگردند. فشار به نویسندگان تارنگاشتها و وبلاگنویسها و زندانی کردن آنان هم- و حتا بهقتل رساندنشان- سالهاست که همچنان ادامه دارد.
فعالان عرصه رسانه در سراسر میهن با اعتراض به تنگناهای فعالیت و امنیت شغلیشان و خفقان فضای موجود در مطبوعات، موج اخیر فشار بر مطبوعات و روزنامهنگاران را محکوم میکنند. بیش از ۳۰۰ فعال اجتماعی، فرهنگی، و هنری کشورمان، ۲ تیرماه ۱۳۹۹، با صدور بیانیهای به نبود آزادی در ایران اعتراض کرده و نسبت به فروپاشی اجتماعی هشدار دادند. در این بیانیه به مبارزهٔ صد سالهٔ مردم ایران برای کسب آزادی بیان اشاره شده و بر ضرورت مبارزهٔ خستگیناپذیر بهمنظور تأمین حقوق دمکراتیک از جمله آزادی بیان و اندیشه و قلم تأکید ورزیدند.
نامهٔ مردم