
راهکارهایی برای گسترش جنبش اعتصابی در مرحلهٔ کنونی
ژرفش بحرانهای چندوجهی بهویژه بحران اقتصادی بر اثر اجرای برنامه جراحی اقتصادی و همزمان بازگشت تحریمهای گسترده در چهارچوب خواسته و اقدامهای دولتهای اروپایی و آمریکا، کار و زندگی تودههای مردم بهویژه کارگران و زحمتکشان را با دشواریهایی بهمراتب بیش از گذشته مواجه کرده است. بهموازات بحرانهای ژرف اعتراض و اعتصابهای کارگری نیز گسترش داشته است. پس از بیش ۵۰ روز ادامه حرکتهای اعتراضی کارگران “آلومینیوم اراک” برای مطالبات خود از جمله بازنگری در طرح طبقهبندی مشاغل، پرداخت حقوق معوقه، بازسازی و نوسازی تجهیزات فرسوده تولید و تأمین برق برای جلوگیری از تعطیلی شرکت و تأمین ایمنی محیط کار، شاهد حرکتهای اعتراضآمیز کارگران و بازنشستگان در سایر بخشهای صنایع مادر و راهبردی بودیم: کارکنان پیمانکاری “شرکت نفت و گاز” در گچساران، اهواز، آغا جاری، مسجد سلیمان، و در پالایشگاههای دهم و یازدهم شرکت “مجتمع گاز پارس جنوبی” در عسلویه و شرکت “نفت فلات قاره” لاوان و “سیری” و کارگران “پولاد ایران” در اهواز و “پولاد بهاباد” یزد، کارگران “ذوب آهن” شاهرود و کارگران “ابنیه فنی راهآهن تراورس”، و بسیاری دیگر از زحمتکشان در روزهای اخیر همگی دست به تجمعهایی اعتراضی زدند. در کنار سایر خواستههای صنفی، مطالبات کارگران پرداخت کامل و حذف کف و سقف حقوق، رفع تبعیض در دستمزدها و اصلاح طرح طبقهبندی مشاغل، پرداخت کامل سنوات بازنشستگی، عدم جلوگیری از دستبرد زدن کارفرما به صندوق بازنشستگی را نیز دربر میگیرند.
رژیم ولایت فقیه با اجرای برنامههای اقتصادی ضدکارگری و همراهی تشکلهای زرد حکومتی، حقوق کارگران و زحمتکشان را پایمال میکند و آنان را در معرض شرایط دشوار و طاقت فرسای معیشتی قرار داده است. تشکلهای زرد مانند “شوراهای اسلامی کار” و “خانهٔ کارگر” عملکردی مانند یک سازمان صنفی مستقل ندارند و با همکاری با مسئولان جمهوری اسلامی در رویارویی با تلاش کارگران برای احیای حقوق سندیکایی از طریق اعتصاب و تجمعهای اعتراضی قرار دارند. این در حالی است که این نوع حرکتهای اعتراضی می توانند نقشی کلیدی در مبارزه زحمتکشان برای دست یافتن به حقوق صنفی و سیاسی داشته باشند و وظیفهٔ یک سندیکای کارگری هم دفاع و حمایت از این حق مسلم زحمتکشان است.
باوجود آنکه حرکتهای اعتراضی و اعتصابهای اخیر کارگران و زحمتکشان در وهلهٔ اول برای خواستههای ویژه، فوری، و عاجل صنفی است، تجربهٔ طبقهٔ کارگر میهن ما نشان داده است پاسخگویی به مطالبات صنفی طبقهٔ کارگر فقط با گذار از چارچوب سیاستهای ضد کارگری حکومت جمهوری اسلامی امکانپذیر است. گسترش و ژرفش جنبش اعتراضی و اعتصابهای کارگران و تلفیق آنها با مبارزه سیاسی همگانی علیه دیکتاتوری راهگشای تحولهای سیاسی برضد دیکتاتوری و مداخله امپریالیسم میتواند باشد.
ازاینروی، حرکتهای اعتراضی و اعتصابهای کارگری بدون استثنا سیاستها و برنامههای ویرانگر “تعدیل ساختاری” جمهوری اسلامی از جمله خصوصیسازی، مقرراتزدایی از قوانین کار و استخدام، آزادسازیِ دستمزدها و قیمتها، و آزادسازی و جراحیِ اقتصادی را نیز هدف قرار میدهند.
بهعلاوه، با احساس مسئولیت در اوضاع بحرانی کنونی که استقلال و امنیت کشور در خطر است، مبارزه برای صلح و علیه تحریمهای اقتصادی، تجاوز نظامی، و مداخلهٔ نیروهای ارتجاعی وابسته به امپریالیسم نیز اهمیتی کلیدی داشته و اولویت مبارزاتی جنبش کارگری است.
گسترش و افزایش کِمی اعتراضها، تجمعها، و اعتصابهای کارگران و زحمتکشان و وجوه مشترک خواستهها و مطالبات در بخشهای گوناگونِ تولید و خدمات نشانگر تشدید بحرانهای اقتصادی و معیشتی است. طبقهٔ کارگر و زحمتکشان میهن ما در تجربهٔ روزمرهشان عواقب ویرانگر اجرای سیاستهای “تعدیل ساختاری” را با پوست و گوشت و استخوانشان تجربه کردهاند. آنان در بستر مبارزه برای احقاق حقوق خود به ماهیت سیاستهای ضدکارگری دولت و حکومت پی بردهاند و برایشان مثل روز روشن است که در هیچ عرصه ای، حکومت جمهوری اسلامی توان جلوگیری از بحرانهای روزافزون اقتصادی و رسیدگی به مطالبات کارگران و زحمتکشان را ندارد.
دست یافتن به مطالبات صنفی و سیاسی طبقهٔ کارگر و زحمتکشان در گروِ سازماندهی و ارتقای کِمی و کِیفی جنبش اعتصابی موجود و اتحاد کارگران و زحمتکشان درپله نخست در تشکلهای سندیکایی مستقل پیرامون مطالبات صنفی و نهایتاً سیاسی است. بنابراین تلاش برای احیای حقوق سندیکایی و سازماندهی کارگران و زحمتکشان در سازمانهای سندیکایی از مهمترین راهکارها برای گسترش جنبش اعتصابی کنونی کارگران و زحمتکشان است. رشد یافتن آگاهی طبقاتی در این فرایند اقدامی مؤثر در جهت منافع سیاسی طبقه کارگر است، امری که باید به آن توجه دقیق و تام و تمام داشت.
تجربهٔ اعتصابهای سراسری کارگران “ارکان ثالث” و “پروژهای” و اعتصاب تحسینبرانگیز زحمتکشان بخش بهداشت بهویژه “پرستاران” و همچنین مبارزات “فرهنگیان” در نقاط مختلف کشور نشان داده است کارگران و زحمتکشان این قدرت را دارند که با حفظ هویت طبقاتی پیرامون مطالبات مشخص از تفرقهافکنی تشکلهای زرد حکومتی، حرکتهای اعتراضی سراسری را بهصورتی مؤثر سازمان دهند. موفقیت و ارتقای کِمی و کِیفی جنبش کارگری- سندیکایی، علاوه بر پیگیریِ مشخص خواستههای صنفی، منوط به پیوندِ آن با جنبش همگانی علیه دیکتاتوری حاکم و در مقابله با سیاستهای ویرانگر اقتصادی ضد کارگری رژیم وابسته است و حضور قدرتمند و مؤثر جنبش کارگری در مرحله گذار از دیکتاتوری به جمهوری ملی- دمکراتیک را نیز تضمین میکند.
بنابراین و با توجه بهآنچه اشاره کردیم، راهکارها و وظایف مبرم برای گسترش جنبش اعتصابی زحمتکشان را بهصورتی فشرده میتوان چنین برشمرد:
– ارتقای سطح سازماندهی و همبستگی در جنبش کارگری-سندیکایی برمحور شعارهای واقعبینانه، متناسب با ظرفیت جنبش کارگری و جنبش سراسری ضددیکتاتوری با استفاده از همهٔ روزنهها و امکانات موجود و در دسترس؛
– اتحادعملِ فراگیر و حرکت بهسمت وحدتِ سندیکایی با هماهنگ کردن حرکتهای اعتراضی کارگران همراه با تأکید بر احیای حقوق سندیکایی و تلفیق مبارزهٔ صنفی با مبارزهٔ سیاسی؛
– پیوند جنبش اعتصابی زحمتکشان با جنبش همگانی ضد دیکتاتوری و مبارزه با مداخله و تجاوز امپریالیسم؛
– استقلال عملِ طبقاتی در مقام یک اولویت مبارزاتی در جنبش کارگری؛
– مبارزه برای صلح و علیه سیاستهای امپریالیسم (تحریم اقتصادی، تجاوز نظامی، و مداخلهٔ نیروهای ارتجاعی وابسته)؛
با چنین راهکارهایی و دریک اتحادعملِ فراگیر میتوان و باید جنبش اعتصابی زحمتکشان را ارتقا داده از منافع آنی و آتی طبقهٔ کارگر و زحمتکشان دفاع کرد.
ضمیمه کارگری «نامهٔ مردم» شمارۀ ۱۰۲، ۱۴ مهر ۱۴۰۴