خامنه‌ای و ترامپ افکار مشترکی دارند و زبان یکدیگر را برای نوعی سازش می‌فهمند

در پی به قدرت رسیدن دونالد ترامپ و مسلط شدن دیدگاه‌های راست افراطی در دولت آمریکا، جهان و منطقهٔ ما دستخوش تحولات پُرشتابی شده است که بی‌تردید بر تحولات آیندۀ کشور ما نیز اثری تعیین‌کننده خواهد داشت.

تحلیل اوضاع مشخص کنونی ایران، به‌ویژه با وجود شکاف پُرنشدنی بین ملت-حکومت و به‌تبع آن ادامۀ روند نامتعادل‌تر شدن وضع حکومت ولایی هم‌زمان با غروب رهبری خامنه‌ای، مستلزم توجه به این واقعیت و عامل خارجی است.

اگرچه همهٔ جنبه‌ها و جزئیات سیاست‌های خارجی دولت ترامپ هنوز کاملاً روشن نیست، به یقین می‌توان گفت که در اساس در امتداد همان سیاست‌های امپریالیستی همیشگی آمریکا و بی‌شک تهاجمی‌تر خواهد بود. دولت دوم ترامپ، که هدفش حفظ و گسترش سلطه و سرکردگی آمریکاست، پیامدهایی بسیار منفی برای بخش بزرگی از ملت‌های جهان و به‌ویژه زحمتکشان خواهد داشت. در ایران نیز، با توجه به اوضاع کنونی، سیاست‌های دولت ترامپ پیامدهایی بسیار جدی و ویرانگر برای کشور ما خواهد داشت. علت هم آن است که امروزه سکان اصلی تحولات سیاسی-اقتصادی کشور، روابط اقتصادی، تحریم های گسترده و جز این ها که تأثیر مستقیم بر کار و زندگی مردم خواهد داشت در مجموع در دست قدرت‌های خارجی و پیش از همه دولت آمریکا است. برخلاف رجزخوانی‌های سران “نظام” و تبلیغات حکومتی و سخنان دوپهلوی جواد ظریف در همایش داووس، هیچ نیرو و ساختار سیاسی قدرتمندی در ایران وجود ندارد که بتواند و بخواهد در برابر زورگویی‌های ترامپ از منافع طبقۀ کارگر و دیگر زحمتکشان دفاع کند.

خامنه‌ای گرچه دچار توهّم قدرت نظامی جمهوری اسلامی است، از هر جهت دستش برای کنترل تحولات خالی است. او احساس می‌کند که تنها راه در برابر او و مشاورانش در اتاق مدیریت بحران رژیم فعلاً رسیدن به نوعی سازش با ترامپ در پشت درهای بسته برای بقای حکومت اسلامی و حفظ اعتبار جایگاه “رهبری” در میان “خودی‌ترین خودی‌ها” است. البته این نیز در صورتی عملی خواهد شد که ترامپ حاضر به مذاکره و سازش با جمهوری اسلامی و خامنه‌ای باشد.

با توجه به ترکیب اعضای دولت جدید آمریکا و دیدگاه‌های ارتجاعی و خصومت‌طلبانهٔ آنها مبتنی بر عقاید آخرزمانی مسیحیت و نیز حمایت از جنگ‌افروزی اسرائیل، این نگرانی وجود دارد که تحولات هفته‌ها و ماه‌های آینده ایران را در مسیری فاجعه‌بار قرار دهد. در این سو نیز در حکومت ولایی عناصر و باورهای آخرزمانی اسلامی در میان مراجع بالارتبه و نظامیان جنگ‌طلب وجود دارد. برای مثال، سرتیپ غلام‌حسین غیب‌پرور، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران در قرارگاه عملیاتی امام علی، روز ۲۰ دی‌‌ گفت: “دوران آخرالزمان را طی می‌کنیم و این روزها باید نتیجهٔ هزاران هزار سال دشمنی جبههٔ حق و باطل مشخص شود.”

با همهٔ اینها، روزنۀ امیدی برای خامنه‌ای از لحاظ امکان سازش بین او و ترامپ وجود دارد تا از این راه بتواند بحران‌های فراروی رژیم را مدیریت کند. این روزنه همان وجه اشتراک این دو در مورد ضرورت برقراری حکومتی اقتدارگرا بر محور قدرت مطلق، یعنی دیکتاتوری، سرکوب آزادی‌ها، و نفی حقوق بشر با اتکا به زور و فریب افکار عمومی به هر شکل، به‌ویژه با وام گرفتن از “خدا” و باورهای دینی بخشی از جامعه است.

اصل ولایت فقیه در قانون اساسی ایران با صراحت حاکمیت مطلق در چارچوب “نمایندۀ خدا بر زمین” را به خامنه‌ای داده است. خدعه‌گری‌های دینی او برای فریب دادن افکار عمومی و دستورهای “مقام معظم رهبری” برای آزادی‌کُشی و سرکوب بر اساس دیدگاه‌های ارتجاعی “اسلام سیاسی” و اعمال حاکمیت مطلق یک شخص است که در این اصل قانون اساسی توجیه و تثبیت شده است. به این ترتیب، مخالفت با دستورهای ولی فقیه در حکم مخالفت با خدا است و به‌شدت سرکوب می‌شود.

در آن سوی دنیا نیز هفتۀ گذشته ترامپ در مراسم ادای سوگند ریاست‌جمهوری آمریکا خود را “منجی ملی برگزیدهٔ خدا” اعلام کرد. او با مشتی دروغ و خدعه‌گری فاشیست‌مآبانه وعده داد که “فرمان‌های اجرایی” برای نجات آمریکا صادر و آنها را عملی خواهد کرد. بدین ترتیب، ترامپ نیز به‌صراحت می‌گوید که تصمیم‌ها و فرمان‌هایش قانون لازم‌الاجرا است و مخالفانش را بدون چون‌وچرا تنبیه خواهد کرد. هواداران سینه‌چاک ترامپ و خامنه‌ای، متأثر از افکار کیش شخصیتی و انواع دیدگاه‌های ارتجاعی تبعیض‌آمیز، ضدّاجتماعی، و واپس‌گرایی مذهبی، این دو را پیشوای خود می‌دانند.

خامنه‌ای و ترامپ نه‌فقط حکمرانی بر اساس جمهوری مردم‌محور و مشارکت دموکراتیک مردم را نفی می‌کنند، بلکه از دید آنها پیگیری خواست «عدالت اجتماعی»، که حق زحمتکشان است، امری خطرناک است و مدافعان این خواست را باید به “جرم چپ و مارکسیست و کمونیست” بودن از سر راه برداشت. در حکومت ولایت فقیه ایران، فعالیت سندیکاهای کارگری مستقل ممنوع است و نظام حاکم برای پایین نگه داشتن ارزش نیروی کار، جنبش کارگری را به‌شدت سرکوب می‌کند تا نتواند از حقش دفاع کند. از سوی دیگر، ترامپ و دستیاران میلیاردرش مانند ایلان ماسک، ثروتمندترین سرمایه‌دار جهان، نیز به‌صراحت مخالفت نظری و عملی با فعالیت اتحادیه‌های کارگری و صنفی را اعلام کرده‌اند و معتقدند که هر اعتصاب‌کننده‌ای باید فوری اخراج شود.

وظیفهٔ اصلی شخص ترامپ و دولتش، متشکل از الیگارش‌های میلیاردر باورمند به خشن‌ترین شیوه‌های نولیبرالیسم اقتصادی، پیشبرد منافع سرمایه‌داران غول‌پیکر آمریکایی است. ترامپ و دولتش مظهر حکومت زَرسالار (پلوتوکراسی) و دشمن طبقاتی زحمتکشان است. در این دولت، در همۀ عرصه‌های اقتصادی-اجتماعی و سیاسی، حرف اول و آخر را سرمایه‌های کلان و ثروت‌های نجومی و منافع الیگارش‌ها خواهد زد. به‌دلیل جایگاه طبقاتی سرمایه‌داران کلان در دولت آمریکا، در سیاست‌های غالب این دولت جایی برای عدالت اجتماعی وجود نخواهد داشت. البته این بدان معنا نیست که زحمتکشان هم ساکت خواهند نشست و از حق خود دفاع نخواهند کرد.

در حکومت ولایی ایران نیز، به‌رغم تفاوت‌های روشن اقتصادی و سیاسی‌اش با آمریکا، نظام سیاسی کاملاً متکی بر انباشت سرمایه‌های کلان و ثروت‌های خصوصی و شبه‌خصوصی غارتگر است. نمایندگان سیاسی و نظریه‌پردازهای این سنخ از الیگارش‌های وطنی نیز- در نقش “سلطان‌های” دلار و سکه و چای و جز اینها، که همگی به‌نوعی به ساختار قدرت سیاسی متصل و از پایه‌های اساسی آن‌اند- از حامیان سرسخت الگوی ناعادلانۀ نولیبرالیسم اقتصادی سرمایه‌داری بر اساس “اجماع واشنگتن” هستند. حفظ و گسترش منافع راهبردی این لایه‌های پُرنفوذ بورژوازی ایران در عرصۀ بین‌المللی، در ارتباط با برنامه‌های اقتصادی و “نظم نوین جهانی” مورد نظر ترامپ، می‌تواند عاملی باشد که در پشت درهای بسته به مذاکره و توافق بین دولت آمریکا و حکومت ولایی یاری رساند.

روشن است که در اینجا قصد یکسان دانستن وضع حکومت در آمریکا و ایران نیست که بی‌شک تفاوت‌هایی اساسی دارند. این دو، به‌مثابهٔ دو موجودیت سرمایه‌دارانهٔ جداگانه، تضاد منافع نیز دارند. اما غرض اشاره به این واقعیت است که بین ترامپ و خامنه‌ای در برخی دیدگاه‌های ایدئولوژیک و سیاسی نکات اشتراکی وجود دارد. در سمت‌گیری طبقاتی این دو حکومت در برنامه‌های کلان اقتصادی نیز شباهت‌های اساسی دیده می‌شود. به این ترتیب، آنان می‌توانند زبان یکدیگر را برای اعمال قدرت مطلق حکومتی بفهمند، به شرط آنکه سلطۀ آمریکا حفظ شود. سازش و همکاری خمینی با ریگان و حزب جمهوری‌خواه در سال ۱۳۶۰ در مورد زمان‌بندی دقیق پایان دادن به گروگان‌گیری در سفارت آمریکا در تهران برای اثرگذاری بر نتیجۀ انتخابات آمریکا به زیان حزب دموکرات، ماجرای ایران گیت، و بعدها همکاری حکومت ایران با دولت آمریکا در سال‌های جنگ اعلام‌نشدهٔ اسلام‌گرایان و آمریکا با افغانستان، از نمونه‌ها و تجربه‌هایی‌اند که مورد توجه دو طرف خواهد بود.

با قدرت‌گیری ترامپ در آمریکا، ارتجاع سلطنت‌طلب ایران نیز جان تازه‌ای گرفت. رضا پهلوی هفتۀ گذشته نامه‌ای به ترامپ نوشت و خواستار دخالت آمریکا و اسرائیل در تحولات ایران شد و طبق معمول آمادگی خودش را برای همکاری با آنها اعلام کرد تا او را نیز مانند پدر و پدربزرگش به قدرت برسانند. “وطن‌پرستی” دروغین او را در این تلاش‌های خوار و حقیرانه و نزدیک شدنش به دولت‌های راست افراطی آمریکا و اسرائیل می‌توان دید. رضا پهلوی و جریان‌های سلطنت‌طلب حامی‌اش بارها نشان داده‌اند که نقاط اشتراک چشمگیری با بسیاری از دیدگاه‌ها و رفتارهای فاشیستی امثال ترامپ دارند. رضا پهلوی و دارودسته‌اش نیز بنا به ماهیت طبقاتی‌شان، در توهّم احیای دیکتاتوری فردی از نوع سلطنتی،‌ مانند خامنه‌ای و ترامپ معتقد به ضرورت برقراری حکومت قدرت مطلق یک فرد (پادشاه)‌ و سرکوب مدافعان زحمتکشان و عدالت اجتماعی‌اند. باید دید که ترامپ چگونه و چه موقع از رضا پهلوی و اوباش فاشیست اطراف او به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست‌هایش بهره‌برداری خواهد کرد.

سران جمهوری اسلامی ایران و در رأس آنها خامنه‌ای و رئیس‌جمهور برگمارده‌اش فعلاً از موضع ضعف نظاره‌گر تحولات و تصمیم‌های ترامپ هستند. در چنین موقعیتی، حزب تودۀ ایران پیش از هر چیز بار دیگر بر اهمیت حیاتی حفظ صلح تأکید می‌کند. برخورد نظامی و جنگ نه‌فقط با تلفات و صدمات سنگین جانی و مالی همراه خواهد بود، بلکه باعث ایجاد محدودیت‌های بیشتری در برابر جنبش مردمی ایران خواهد شد. سکوت خامنه‌ای در برابر ترامپ و خودداری از تکرار تهدیدهای توخالی همیشگی و رجزخوانی‌های خطرناک، این گفتۀ مسعود پزشکیان که “با دنیا هم جنگ و دعوا نداریم، به دنبال صلح هستیم”، و این پیام ترامپ را که “خوب خواهد بود که بحران هسته‌یی ایران بدون حمله‌های اسرائیل حل شود” شاید فعلاً بتوان نشانۀ خودداری دو طرف از بروز تنش و درگیری دانست.

حزب تودۀ ایران بر این باور است که دولت جنایت‌کار و جنگ‌افروز نتانیاهو را به هر شکل ممکن باید از اقدام به حملهٔ نظامی و تعرض به ایران و کشاندن ماشین جنگی آمریکا به تقابل با ایران بازداشت. همچنین، حزب ما همراه با دیگر نیروهای ترقی‌خواه ملی هر نوع دعوت دارودستۀ رضا پهلوی و رهبری سازمان مجاهدین خلق از دولت ترامپ برای دخالت و دست‌اندازی نظامی در ایران یا تشدید تحریم‌ها را، که پیامدهای منفی آن بیش از همه گریبان‌گیر مردم عادی و زحمتکشان است، قاطعانه محکوم می‌کند. آیندۀ ایران فقط باید به دست و خواست مردم ایران و با همکاری نیروهای مترقی و ملی کشور تعیین شود.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۲۶، ۸ بهمن ۱۴۰۳

۹ کشور، «گروه لاهه» را برای حمایت از فلسطین تشکیل دادند

۹ کشور «گروه لاهه» را برای دفاع از حقوق فلسطین ایجاد کرده و نمایندگان آنها در پیامی نقض گسترده حقوق بشری و قوانین بین‌المللی توسط اسرائیل علیه مردم فلسطین در غزه و سایر اراضی اشغالی را محکوم کردند. به گزارش ایسنا، نمایندگان این ۹ کشور در گردهم‌آیی در لاهه به میزبانی سازمان سیاسی بین‌المللی «ترقی ... ۹ کشور، «گروه لاهه» را برای حمایت از فلسطین تشکیل دادند

ادامه

آفریقای جنوبی, اسپانیا, اسراییل, اقتصادی, الجزایر, بولیوی, ترکیه, جهان, حقوق بشر, خاورمیانه, خبر, سنگال, سیاسی, شیلی, فلسطین, کلمبیا, کوبا, لیبی, مالزی, مکزیک, نامیبیا, نسل‌کشی, نیکاراگوئه, هلند, هندوراس

اختلافات سیاسی تابع اولویت اقتصادی/ لندن به‌دنبال ترمیم روابط با پکن

«ریچل ریوز» وزیر دارایی انگلیس در شرایطی که برخی از جناح‌های تندرو در داخل تلاش می‌کنند تا چین را به‌عنوان یک تهدید امنیتی و کشور متخاصم معرفی کنند، با هدف تقویت تجارت، سرمایه‌گذاری متقابل و بازسازی روابط اقتصادی به پکن سفر کرده است. به گزارش روز شنبه ایرنا، ریوز در آستانه این سفر اعلام کرد ... اختلافات سیاسی تابع اولویت اقتصادی/ لندن به‌دنبال ترمیم روابط با پکن

ادامه

اقتصادی, انگلیس, جهان, چین, ٰژئوپلیتیک, سیاسی, غرب اروپا, گزارش

فردای ایران از امروزش بهتر خواهد بود!

تحولات ماه‌های اخیر در ایران و منطقه بی‌شک تا سال‌ها اثرهای مهمی به جا خواهد گذاشت که پیش‌بینی دقیق آنها از هم‌اکنون بسیار دشوار است. از آن جمله می‌توان به این رخدادهای اخیر اشاره کرد: دخالت‌های روزافزون امپریالیسم آمریکا و رژیم جنایت‌کار اسرائیل در بازچینی جغرافیای منطقه؛ برنامه‌ریزی اسرائیل برای گسترش شهرک‌سازی‌ها در سرزمین‌های اشغالی ... فردای ایران از امروزش بهتر خواهد بود!

ادامه

آزادی, آمریکا, استبداد, اسراییل, اشغالگری, اقتصادی, امپریالیسم, ایران, بازنشستگان, ترکیه, خاورمیانه, دانشجویی, زنان, سودان, سوریه, سیاسی, عربستان سعودی, فرهنگیان, فقر, فلسطین, لیبی, همبستگی

نشست سری «الجولانی» و «قسد» در حومه دمشق

اسپوتنیک از نشست محرمانه سرکرده گروه تروریستی «هیئت تحریر الشام» و شبه نظامیان تحت حمایت آمریکا موسوم به «قسد» در حومه دمشق خبر داد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسپوتنیک، «احمد الشرع» ملقب به «ابو محمد الجولانی» سرکرده گروه تروریستی «هیئت تحریر الشام» و شبه نظامیان تحت حمایت آمریکا موسوم به «قسد» برگزار ... نشست سری «الجولانی» و «قسد» در حومه دمشق

ادامه

آمریکا, اقتصادی, امنیتی, تروریسم, جهان, خاورمیانه, خبر, سوریه, سیاسی