اخراج اخیر دو نمایندهٔ آمریکایی آفریقاییتبار از مجلس قانونگذاری ایالت تِنِسی [در آمریکا] تازهترین نمونه از روندی است که به نظر میرسد رشتهای از حملههای مداوم و بیوقفه به دموکراسی در آمریکا باشد. تاکتیکهای بیپایان مانعتراشی برای رأیدهندگان در انتخابات، مانند پاکسازی نژادپرستانهٔ فهرست رأیدهندگان، ممنوعیت رأیگیری پُستی، موانع محدودکننده در پذیرش برگهٔ شناسایی رأیدهندگان، ... «دموکراسی مردمی همهجانبه» در چین چیست؟
حکومت ایران ضدّ امپریالیست نیست
مصاحبهٔ نشریهٔ Unsere Zeit (عصر ما)، نشریهٔ هفتگی حزب کمونیست آلمان، با رفیق محمد امیدوار، سخنگو و عضو هیئت سیاسی کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران
س: اعتراضهای اخیر در ایران بهسرعت از واکنش به قتل مهسا امینی، به نارضایتی از وضعیت عمومی زنان در کشور شما تغییر کرد. لطفاً توضیح مختصری دربارهٔ وضعیت جاری بدهید. علاوه بر موضوع حجاب اجباری، دیگر محدودیتهای حقوق زنان در ایران چیست؟
ج: نخست، اجازه دهید از این فرصت استفاده کنم و از حزب کمونیست آلمان و رفقای آلمانیمان برای ابراز همبستگی با مردم ایران و حزب ما، که سابقهٔ بیش از ۸۰ ساله دارد، تشکر کنم. بسیار سپاسگزار این ابراز همبستگی انترناسیونالیستی پرولتری شما هستیم.
برای درک ریشه و علتهای خیزش کنونی علیه رژیم ارتجاعی حاکم بر ایران، توجه به این موضوع ضروری است که طی دو سال گذشته، در ایران شاهد اعتراضها و ناآرامیهای اجتماعی فزایندهای بودهایم: از اعتصابهای فزایندهٔ کارگری در صنایع متعدد (که برجستهترین آنها اعتصاب طولانی کارگران در مجتمع صنعتی نیشکر هفت تپه در شوش، اعتصاب کارگران شرکت تولید تجهیزات سنگین “هپکو” در اراک، و اعتصابهای هزاران کارگر قراردادی در صنایع نفت و پتروشیمی)، تا اعتصابها و اعتراضهای معلمان و فرهنگیان تقریباً در همهٔ شهرهای ایران و اعتراضهای دهها هزار نفر از بازنشستگان ایران. علت اصلی این اعتراضهای رو به گسترش یکی وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی کشور در پی اجرای سیاستهای نولیبرالی در حکومت ایران با حمایت و ستایش بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، و دیگری تحریمهای جنایتکارانهٔ آمریکا بوده است. بر اساس آمارهای رسمی دولت ایران، بیش از ۴۰٪ جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی میکنند و میزان بیکاری، بهویژه در میان جوانان برخی از استانها، تا ۷۰٪ است. فساد گسترده و بیسابقه در کنار سرکوب گسترده و بیش از پیش حقوق و آزادیهای دموکراتیک مردم را نیز باید به همهٔ این عوامل اضافه کرد. بهویژه پس از انتخابات تقلبی سال ۲۰۲۱/۱۴۰۰ و برگماری ابراهیم رئیسی، یکی از “قضات هیئت مرگ” در کشتار هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۹۸۸/۱۳۶۷، به ریاستجمهوری، این فساد و سرکوب شدّت یافت. صدها تن از رهبران و کادرهای حزب ما، شماری از نویسندگان، فعالان سندیکایی، و فعالان دانشجویی برجستهٔ ایران در میان اعدامشدگان آن کشتار بودند.
طی چهار دههٔ گذشته، غیرانسانیترین رفتارها با زنان ایران شده است. مشابه همان رفتاری که حاکمان ارتجاعی عربستان سعودی و رژیم طالبان در افغانستان با زنان داشتهاند و دارند، زنان ایران نیز از بنیادیترین حقوق انسانی خود، از جمله حق کنترل بر بدن خود و حق انتخاب پوشش خود، محروم شدهاند. برخی از موارد نقض حقوق زنان در ایران عبارتاند از:
¨ ازدواج: جمهوری اسلامی ایران در ابتدا سن ازدواج را برای دختران به ۹ سالگی کاهش داد. در سال ۲۰۰۲، مجلس ایران آن را به ۱۳ سالگی افزایش داد.
¨ طلاق: زن فقط با حکم قاضی دادگاه میتواند طلاق بگیرد، در حالی که مرد میتواند با اعلام شفاهی طلاق بگیرد.
¨ حق سرپرستی کودک: حق سرپرستی کودک [پس از طلاق] خودبهخود به شوهر یا خانوادهاش داده میشود. زنی که از شوهرش طلاق گرفته است در صورت ازدواج مجدد حق سرپرستی کودکش را از دست میدهد، حتی اگر شوهرش فوت کرده باشد.
¨ سفر: زن متأهل بدون رضایت کتبی شوهر نمیتواند گذرنامه بگیرد یا به خارج از کشور سفر کند.
¨ ارث: زن بیوه بعد از فوت همسر یک هشتم دارایی است، اما مرد بیوه کل دارایی همسرش را به ارث میبرد. دختر نصف پسر ارث میبرد.
¨ شغل: اشتغال زنان به مشاغل قضایی [مانند قاضی] یا نامزدی برای ریاستجمهوری ممنوع است.
¨ جداسازی: از مدرسه گرفته تا دانشگاه، و همچنین در امور بهداشت و درمان، زنان از مردان جدا میشوند. در امر حفظ سلامت (دسترسی به پزشکان زن)، این جداسازی باعث ایجاد مشکلات بهداشتی جدّی برای زنان، بهویژه در مناطق روستایی، شده است.
¨ بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از رهبران مذهبی ایران در سالهای اخیر زنان را “نصف مرد” توصیف کردهاند، زیرا به نظر آنها زنان “عقل” مردان را ندارند.
س: زنان ایران به غیر از لغو حجاب اجباری چه خواستهای دیگری دارند؟
ج: زنان ایران خواستار رهایی از قوانین قرون وسطایی و ارتجاعی حکومت اسلامگرای ایراناند، که در عرصههای متعدد علیه زنان تبعیض قائل میشود، همانطور که در پاسخهای قبلیام بیان کردم.
س: نظرتان دربارهٔ بیانیههای همبستگی، بهویژه بیانیههای سیاستمداران زن اتحادیهٔ اروپا، چیست؟ آیا این بیانیهها به مبارزه در راه حقوق زنان در ایران کمکی میکند؟
ج: از جانب حزب خودمان میتوانم بگویم که ما ابراز همبستگی بینالمللی حزبهای کمونیست و کارگری و همهٔ نیروهای مترقی با مبارزهٔ عمومی مردم ایران، و در هفتههای اخیر با مبارزهٔ قهرمانانهٔ زنان و جوانان و دانشجویان با حکومت استبدادی ایران، را بسیار مهم میدانیم. در ضمن، به نظر ما، امپریالیسم آمریکا و رهبران اتحادیهٔ اروپا بههیچوجه به فکر منافع مردم ایران نیستند. سیاستهای آنها متوجه تحقق هدفهای استراتژیک خودشان در منطقه است. تاریخ ایران، از جمله کودتای سال ۱۹۵۳/۱۳۳۲ “سیا”ی آمریکا و “امآی”۶ بریتانیا در ایران (با علامتدهی بیبیسی)، که دولت منتخبِ مردمِ دکتر مصدق را برانداخت و رژیم دستنشاندهٔ شاه را به قدرت بازگرداند، و سپس اعدام و زندانی شدن اعضای حزب تودهٔ ایران، نشان داده است که آنچه مطلوب امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکاست، وجود رژیمهای دستنشانده است تا از طریق آنها کشورها را غارت کنند و برای پیشبُرد هدفهای سلطهجویانهٔ خود، پایگاههای نظامی در منطقه برپا کنند.
س: افراد بسیاری هستند که ایران را- صرفنظر از رژیم حاکم در آنجا- پایگاهی برای مبارزهٔ ضدّامپریالیستی بینالمللی با ناتو و اتحادیهٔ اروپا و ایالات متحد آمریکا میدانند. در عین حال، میدانیم که نیروهای مترقی، از جمله اعضای حزب شما، در ایران سرکوب میشوند و مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. این وضعیت پیچیده را چگونه توضیح میدهید؟
ج: به نظر ما، حکومت کنونی ایران از دیدگاه طبقاتی نمایندهٔ منافع بورژوازی بزرگ تجاری و بوروکراتیک در چارچوب نظام سرمایهداری حاکم است. ساختار سیاسی این نظام سرمایهداری در ایران مبتنی بر “اسلام سیاسی” است که در آن ولی فقیه رژیم “نمایندهٔ خدا روی زمین” و بنابراین، به همین دلیل، [قدرت او] برتر و فراتر از همهٔ قوانین و ساختارهای قانونی یا دولتی کشور است. در چهل سال گذشته، این حکومت برای پیشبرد هدفهای منطقهیی و بینالمللی خود از لفاظیهای پوچ “ضدّامپریالیستی” استفاده کرده است. شایان ذکر است که پیش از اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران، بیشتر تجارت ایران با “غرب” بوده است. در جریان جنگ امپریالیستی سال ۲۰۰۳ در عراق، ایران از آن تجاوز حمایت کرد و به جنگندههای آمریکا و ناتو اجازه داد که از فضای هوایی ایران استفاده کنند. حتی در اوج قدرت حکومت پس از انقلاب، حاکمان ایران مخفیانه با سرهنگ الیور نورت در تهران ملاقات و توافق کردند که به آمریکا در مبارزه با دولت ساندینیستی در نیکاراگوئه کمک کنند (رسوایی ایران کنترا [۱۳۶۴-۱۳۶۵]). همچنین، شایان ذکر است که رهبران حکومت ایران تمایل خود را برای برقراری مجدد “امپراتوری اسلامی” در منطقه و فراتر از آن انکار نمیکنند. سیاستهای این حکومت شامل حمایت از ارتجاعیترین نیروهای منطقه است: از دخالت در عراق و حمایت از طالبان در افغانستان گرفته تا مداخله در برخی از جمهوریهای شوروی سابق.
خلاصه اینکه حکومت ایران یک حکومت سرمایهداری ارتجاعی است که تنها علاقهاش ماندن در قدرت است. رهبران ایران نه به مفهوم امپریالیسم اعتقادی دارند و نه آن را میپذیرند و نشان دادهاند که هر وقت لازم باشد، همدست ضدّکمونیست راسخی برای “غرب” هستند. یورش به حزب ما در سال ۱۹۸۳/۱۳۶۱ با کمک سازمانهای اطلاعاتی سیا [آمریکا] و امآی۶ [بریتانیا] و امآیتی ترکیه صورت گرفت. در اواسط سال ۱۹۸۲/۱۳۶۱ دو مقام بالارتبهٔ حکومت ایران به اسلامآباد در پاکستان دعوت شدند و در آنجا با نمایندگان امآی۶ بریتانیا ملاقات کردند. نمایندگان امآی۶ کیفهایی حاوی اطلاعات ساختگی علیه تشکیلات و فعالیتهای حزب تودهٔ ایران در ایران به آن نمایندگان رژیم ایران دادند. از آن اطلاعات برای پروندهسازی علیه حزب ما و یورش به آن در ۶ فوریه ۱۹۸۳ [۱۷ بهمن ۱۳۶۱] استفاده شد. روز بعد، روزنامهٔ تایمز لندن در سرمقالهاش از سرکوب حزب تودهٔ ایران به دست حکومت ایران ابراز خشنودی کرد.
«نامۀ مردم»
گفتوگو با شهردار کمونیست شهر «درسیم» ترکیه
فاتح مهمت ماچ اوغلو از سوی حزب کمونیست ترکیه در سال ۲۰۱۹ / ۱۳۹۸ بهمقام شهردار شهر “درسیم” انتخاب شد. شهر “درسیم”- مرکز تاریخی مقاومت در برابر دولت مرکزی در آنکارا- با ۷۰ هزار نفر جمعیت در منطقهای کوهستانی در شرق ترکیه واقع است. او پیش از این شهردار ناحیهٔ کوچکتر “اواچیک” بود، منطقهای که ... گفتوگو با شهردار کمونیست شهر «درسیم» ترکیه