تحکیم روابط چین با فلسطین و تلاش بیشتر چین در میانجیگری بین فلسطین و اسرائیل

محمود عباس، رئیس‌جمهور فلسطین، روز سه‌شنبه ۱۳ ژوئن [۲۳ خرداد] وارد پکن شد و سفر چهار روزه خود به چین را آغاز کرد.

کارشناسان می‌گویند این سفر فرصتی عالی برای چین و فلسطین بود تا دوستی سنتی خود را به سطح جدیدی ارتقا دهند. به‌علاوه، این سفر فرصت مغتنم دیگری بود برای چین که در روند بهبود توسعه منطقه‌یی و ترویج صلح و ثبات در منطقه طبق رهنمود «ابتکار امنیت جهانی» (GSI)، که رئیس‌جمهور آن کشور شی جین‌پینگ پیشنهاد کرده است، بر تلاش‌هایش بیفزاید. در دهه‌های گذشته، تعداد هرچه بیشتری از کشورهای منطقه به این نتیجه رسیده‌اند که سیاست آمریکا در مورد مسائل خاورمیانه، از جمله درگیری فلسطین و اسرائیل، توافق هسته‌یی ایران، و بحران سوریه ناپایدار است و نمی‌توان به آن اعتماد کرد. به گفتهٔ تحلیلگران، آمریکا نه‌فقط نتوانسته است مشکلات منطقه‌یی را حل کند و صلح و توسعه به منطقه بیاورد، بلکه تنش و هرج‌ومرج بیشتری به منطقه اضافه کرده است که باعث می‌شود کشورهای منطقه اعتماد خود را به آمریکا از دست بدهند و چشم انتظار چین باشند که نقش بیشتر و جدی‌تری در ترویج صلح و ثبات و توسعه در منطقه ایفا کند.

 

دوست خوب قدیمی

وانگ ون‌بین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، محمود عباس را «دوست خوب قدیمی» مردم چین خواند و گفت که رئیس‌جمهور فلسطین نخستین رئیس‌جمهور عرب است که امسال میهمان چین می‌شود.وانگ روز جمعه در نشست مطبوعاتی‌اش گفت که روابط چین و فلسطین، در اثر اعتماد متقابل سیاسی محکم‌تر و دوستی عمیق‌تر بین دو ملت، آهنگ رشد خوبی داشته است. چین یکی از نخستین کشورهایی بود که سازمان آزادی‌بخش فلسطین (PLO) و دولت فلسطین را به رسمیت شناخت. همان‌طور که در تارنمای وزارت امور خارجه چین آمده است، در ماه مه ۱۹۶۵ [اردیبهشت ۱۹۴۴]، سازمان آزادی‌بخش فلسطین دفتری در پکن باز کرد که در واقع محل هیئت دیپلماتیک فلسطین در پکن بود. در نوامبر ۱۹۸۸ [آذر ۱۳۶۷]، چین رسماً روابط دیپلماتیک با فلسطین برقرار کرد.

وو سایک، فرستادهٔ ویژه پیشین دولت چین در امور خاورمیانه، روز سه‌شنبه به گلوبال تایمز گفت: «امسال سی‌وپنجمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین چین و فلسطین است. سفر محمود عباس اهمیت ویژه‌ای برای روابط دوجانبهٔ ما دارد.»

خاورمیانه در حال دگرگونی‌های مهم و چشمگیری است و دورهٔ خاصی را می‌گذراند. اکنون عربستان سعودی و ایران با کمک چین وارد روند آشتی شده‌اند. وو گفت که این امر به راه افتادن موجی از آشتی و عادی‌سازی روابط کشورها در این منطقه منجر شده است. وو افزود که با این پیش‌زمینهٔ مهم، جهانیان، به‌ویژه کشورهای خاورمیانه، اکنون توجهشان به این موضوع جلب شده است که آیا چنین آشتی‌هایی به حل‌وفصل مسئلهٔ دیرین و پیچیدهٔ فلسطین کمک خواهد کرد.تونچ آکوچ، سردبیر نشریه «خارجی مدیا» در ترکیه، دیدگاه تحلیلگران چینی را بازتاب داد و روز سه‌شنبه به گلوبال تایمز گفت: «واقعیت این است که تلاش‌های چین برای میانجیگری در خاورمیانه دارد نتیجه می‌دهد.»

لی هایدونگ، استاد مؤسسه روابط بین‌الملل در دانشگاه امور خارجه چین، روز سه‌شنبه به گلوبال تایمز گفت که در گذشته، زمانی که عربستان سعودی و ایران با یکدیگر رودررویی داشتند، این دو کشور از نیروهای متفاوتی در فلسطین حمایت می‌کردند، به‌طوری که تفرقه در فلسطین مشکلی جدی بود و در یافتن راه‌حل برای درگیری فلسطین و اسرائیل اثر [نامطلوب] می‌گذاشت. اما اکنون، در پی آشتی عربستان و ایران، این مشکل از میان خواهد رفت.

 

مسئلهٔ فلسطین-اسرائیل

در حالی که چین برای ترویج صلح در منطقه می‌کوشد، به نظر می‌رسد آمریکا با رشک نظاره می‌کند و ناراحت است، زیرا دولت آمریکا نگران است که در منطقه‌ای که ده‌ها سال واسطه اصلی قدرت بوده است، اکنون «پکن نفوذ خود را گسترش دهد».

روزنامهٔ «تایمز آو اسرائیل» روز سه‌شنبه در گزارشی نوشت: «پکن خواهان تقویت روابط خود با خاورمیانه است و این امر نفوذ درازمدت آمریکا در آنجا را به چالش می‌کشد و تلاشی است که باعث ناراحتی آمریکا شده است.» لی هایدونگ می‌گوید: «در واقع، آمریکاست که وقتی در امور خاورمیانه مداخله می‌کند، نفوذ و هژمونی‌اش برایش مهم است. آمریکا ممکن است که نخواهد درگیری‌های منطقه‌یی کاملاً از کنترل خارج شود، اما در عین حال می‌کوشد این درگیری‌ها را از دستیابی به راه‌حل صلح‌آمیز دور نگه دارد. بنابراین، همیشه شیوهٔ ‘تفرقه بینداز و حکومت کن’ را برای مقابله با گروه‌بندی‌های منطقه و کشاندن کشورهای منطقه به رودررویی با یکدیگر به کار می‌گیرد.»

به گفتهٔ لی، تلاش‌های چین برای تغییر دادن این وضعیت و تحقق صلح و امنیت پایدار به کشورهای منطقه امید می‌دهد.
چیو ون‌پینگ، کارشناس مطالعات خاورمیانه و استاد دانشگاه فودان در چین، گفت: «شالودهٔ استراتژی آمریکا در خاورمیانه استفاده از ائتلاف آمریکا-اسرائیل-عربستان سعودی برای مقابله با ایران است ولی اکنون، میانجیگری چین در روابط عربستان و ایران دارد این شالودهٔ استراتژی آمریکا را در هم می‌شکند.»

وو سایک نیز گفت که تیم او در تماس با اندیشکده‌های اسرائیلی و برخی گروه‌های دیگر در گذشته دریافت که در اسرائیل افراد و اندیشمندانی منطقی هستند که معتقدند اسرائیل نمی‌تواند فقط با استفاده از زور برای حل مشکلات به برقراری صلح پایدار تحقق بخشد. صلح بلندمدت و پایداری که تأمین‌کنندهٔ منافع بنیادی اسرائیل باشد باید از طریق یافتن راه‌حل سیاسی با فلسطینی‌ها تحقق یابد.

 

نقش سازندهٔ چین

در ماه آوریل امسال، چین گانگ، مشاور دولتی و وزیر امور خارجه چین، به همتای فلسطینی خود گفت که چین مایل است به مذاکرات صلح کمک کند. چین گانگ گفت که کشورش خواهان از سرگیری هرچه زودتر مذاکرات صلح بین فلسطین و اسرائیل بر پایهٔ «راه‌حل دو کشور» است و می‌خواهد نقش فعالی در این روند ایفا کند. وانگ ون‌بین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، روز جمعه [۲۱ خرداد] در کنفرانس مطبوعاتی‌اش گفت که مسئلهٔ فلسطین در مرکز مسئلهٔ خاورمیانه قرار دارد و برای صلح و ثبات منطقه و عدالت و برابری جهانی اهمیت دارد. چین در تمام این مدت از آرمان عادلانهٔ مردم فلسطین برای بازستاندن حقوق حقهٔ ملی خود قاطعانه حمایت کرده است. وانگ گفت که چین، در مقام عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، به همکاری با جامعه بین‌المللی برای دستیابی هرچه زودتر به راه‌حلی جامع، عادلانه، و پایدار برای مسئلهٔ فلسطین ادامه خواهد داد.

آکوچ، سردبیر نشریهٔ ترکیه‌یی، که از ناظران مسائل خاورمیانه است، گفت: «برنامه‌های چین برای تحقق صلح، که حاوی گزینه‌هایی غیرتحمیلی و عادلانه است، بسیار بجاست» و «طرح به‌اصطلاح ‘معاملهٔ قرن’ آمریکا در دولت ترامپ متنی است که فقط آمریکا و اسرائیل بر سر آن توافق کرده‌اند و بر اساس تسلیم بی‌قیدوشرط فلسطینی‌ها تنظیم شده است.»

به گفتهٔ آکوچ، روشن است که این طرح‌های تحمیلی نه مؤثر بود و نه فلسطینی‌ها آنها را پذیرفتند، و در نتیجه، به تشدید درگیری‌ها منجر شد. او به گلوبال تایمز گفت: «بنابراین، توجه به این موضوع بسیار مهم است که چین راه‌حل‌ها و برنامه‌هایی پیشنهاد می‌دهد که منافع طرف‌های مربوط را به‌طور عادلانه در نظر می‌گیرد، به حرف‌های آنها گوش می‌دهد، و به‌جای تحمیل بر آنها، به خواست‌های آنها توجه می‌کند.»

به عقیدهٔ تحلیلگران، علاوه بر این، اگر کشورهای خاورمیانه در مسیر یافتن راه‌حل برای مشکلات منطقه‌یی بیش از حد به واشنگتن متکی باشند، شکی نیست که سیاست داخلی آمریکا سرگشتگی و ناپایداری زیادی به بار خواهد آورد، زیرا اگر پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده، نیروهای سیاسی محافظه‌کار آمریکا به رهبری دونالد ترامپ به قدرت بازگردند، سیاست واشنگتن در مقایسه با دولت بایدن چرخش به عقب کامل خواهد بود و این قطعاً بر همه اثر خواهد گذاشت.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۸۴، ۳۰ خرداد ۱۴۰۲