«فارن افرز» در تحلیلی با اشاره به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هشدار داد که جامعه آمریکا بهشدت دوقطبی شده و انتظار میرود باتوجه به عمیقتر شدن «بحران مشروعیت» در این کشور، جامعه آمریکایی با تحولات سیاسی خشونتآمیزی مواجه شود و این مشکلی است که راهیابی «دونالد ترامپ» و یا «کامالا هریس» به کاخ سفید آنرا ... فارن افرز: «بحران مشروعیت» در آمریکا با انتخابات حل نمیشود
نظام آموزشی طبقاتی با بازگشایی مدارس تغییری نمیکند!
در آستانهٔ بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی جدید هستیم، مناسبتی که میبایست انگیزهای برای شوق و شادی همه کودکان و خانوادههای آنان باشد، اما امسال نیز همچون سالهای گذشته این شادی از عدهٔ پرشماری از کودکان میهن ما دریغ میشود. هرساله میلیونها خانواده زحمتکش و کمدرآمد که بهقیمت تحمیل محرومیت و کار بیشتر و ... نظام آموزشی طبقاتی با بازگشایی مدارس تغییری نمیکند!
مرگ آرام تختجمشید زیر سلطه آلایندههای پتروشیمی
رویش گلسنگها بر میراث تاریخی تختجمشید سالهاست کتیبهها و نقوش این بنا را تهدید میکند و اخیراً هم باستانشناسان و مسئولان شهرستان مرودشت در همایشی تحت عنوان «نقش جامعه محلی در توسعه پایدار تختجمشید» اعلام کردند که آلایندههای شیمیایی حاصل از مجتمع پتروشیمی همجوار تأثیر مستقیمی بر رشد این گلسنگها گذاشته که اگر ادامه یابد ... مرگ آرام تختجمشید زیر سلطه آلایندههای پتروشیمی
پاول دورف کیست و چرا بازداشت شد؟
نام پاول دورف به پیامرسان تلگرام گره خورده است. پیامرسانی با نزدیک به یک میلیارد کاربر که از قضا دلیل اصلی بازداشت او در فرانسه در همین پیام رسان نهفته است. به گزارش خبرآنلاین، پاول دورف در فرانسه بازداشت شد. مدیر و از بنیانگذاران پیامرسان تلگرام که به واسطه همین پیامرسان در ۳۹ سالگی از ... پاول دورف کیست و چرا بازداشت شد؟
کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، گُسلِ تاریخی عمیقی در مسیر تحولهای ملی و دموکراتیک در میهن ما ایران!
در کشور ما ایران مبارزهٔ مردم و بهویژه زحمتکشان برای تعیین سرنوشت خود، برای برخورداری از حقوق و آزادیهای دموکراتیک، و برای دستیابی به استقلال سیاسی- اقتصادی بیش از صد سال است که همچنان ادامه دارد. این مبارزه به بروز جنبشهای آزادیخواهانه و استقلالطلبانه، ازجمله جنبش ملی کردن صنعت نفت در ایران انجامید. ولی امپریالیستهای ... کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، گُسلِ تاریخی عمیقی در مسیر تحولهای ملی و دموکراتیک در میهن ما ایران!
بحرانی افسارگسیخته در زندگی مردم محروم سیستان و بلوچستان
در روزهای اخیر وضعیت همهگیری کرونا در سیستان و بلوچستان بهشدت بحرانی شده و امان مردم را بریده است. بر پایۀ آخرین گزارش های اعلام شده، گونه دلتای کرونا در روستاها و شهرستانهای کوچک این استان محروم گسترش رو بهفزونی یافته است. کمبود تجهیزات پزشکی همراه با تعلل و بیتفاوتی مسئولان، این بحران را به وضعیتی ورای فاجعه در این استان تبدیل کرده است.
گزارشهای انتشار یافته حاکی از آناند که اگر واکسیناسیون و درمان مردم این استان جدی گرفته نشده و در اسرع وقت انجام نشود، بحران همهگیری به فاجعهای انسانی تبدیل خواهد شد. در سایت زمانه، ۲۰ تیرماه ۱۴۰۰، در این ارتباط در مطلبی آمده است: “آنچه در استان سیستان و بلوچستان در حال وقوع است بحران نیست، فاجعهای انسانی است که حاکمیت وظیفه داشت آن را مهار کند و غفلت کرد. بر اساس آمارهای موجود تا کنون بیش از هزار و ششصد نفر جانشان را بهسبب ابتلا به کرونا از دست دادهاند. ” شیوع کرونای دلتا در کنار هزاران درد و رنج دیگر مردم این دیار ازجمله بحرانهایی همچون کمآبی، قطعی مکرر برق، فقر، سرکوب، محرومیتها، و تبعیضهای اعمال شده از سوی رژیم جمهوری اسلامی، رنج مضاعف این روزهای مردم ستمدیده این استان را سبب شدهاند. آمارهای اعلام شده به شدت نگرانکنندهاند.
خبرگزاری “ایلنا”،۲۰ تیرماه ۱۴۰۰، با تأکید براین واقعیت مینویسد: “اوضاع از آنچه روایت میشود بهمراتب وخیمتر است. ”
بهباور تحلیلگران سیاسی و کارشناسان حوزه سلامت و درمان، ستاد مرکزی کرونا برای مهار گونه دلتای کرونا در سیستان و بلوچستان بسیار ضعیف عمل کرده است. علاوه بر مردم و فعالان مدنی، حتی برخی از مسئولان و نمایندگان رژیم در این استان هشدارهای لازم را میدادند، اما مطابق معمول گوش شنوایی در سطح سران رژیم وجود نداشت.
اسماعیل حسین زهی، نماینده خاش در مجلس شورای اسلامی، ۱۳ تیرماه سال جاری، در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: “اوضاع سیستان و بلوچستان از مرز فاجعه رد شده است. امکانات فعلی بیمارستانها و مرکز بهداشتی نیز کافی نیست. ” او در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۰، بر کمبود جا در بیمارستانها و وسایل بهداشتی و درمانی تأکید کرده و گفت : ” بیمارستانهای استان جا ندارند و تختهای آنها پر است. خیلی از این افراد که مراجعه میکنند، چون تخت نیست به خانه بازمیگردند و در آنجا جانشان را از دست میدهند. … [ بیشتر آنان کسانی هستند که] توان تهیه کپسول اکسیژن هم ندارند.” این در حالی است که سعید نمکی، وزیر بهداشت دولت حسن روحانی، با وقاحت تمام ادعا میکند: “همین الان عدهای در سیستان و بلوچستان بلوا میکنند، حداقل ۳۰۰ تا ۴۰۰ تخت خالی در سیستان و بلوچستان داریم و آنلاین میبینیم و رصد میکنیم. “سخنان نمکی، در زیر نقاب وزیر، نمکی بود بر زخم جانهای دردمندان، ازاینروی واکنش بسیاری را برانگیخت که حتی نمیاندگان برگمارده رژیم در مجلس نیز نتوانستند به آن بیتفاوت بمانند. معینالدین سعیدی، نماینده چابهار، کنارک، دشتیاری، نیکشهر، و قصرقند در مجلس، ۱۵ تیر ماه سال جاری به خبرگزاری ایلنا گفت: “آقای وزیر بهداشت گفتهاند که در خصوص سیستان و بلوچستان بلوا میکنند. سؤال من این است که کدام بلوا؟ ایشان بفرمایند اینکه ما در جنوب سیستان و بلوچستان از پهنه جاسک تا راسک کمتر از ۳۰۰ تخت داریم بلواست؟ آیا اینکه حتی یک بخش عفونی در این پهنه وجود ندارد بلواست؟ آیا اینکه فقط یک متخصص عفونی داریم بلواست؟ آیا صف افرادی که پشت در بیمارستان ها منتظر یک تخت خالی هستند، بلواست؟ نه، هیچکدام بلوا نیست. واقعیت است. ” برپایه آمارهای اعلام شده، در جنوب سیستان و بلوچستان از جاسک تا راسک با یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت تنها یک بیمارستان با حداقل امکانات وجود دارد که بهلحاظ تخت بیمارستان سه دهم درصد از این جمعیت را هم پوشش نمیدهد. محرومیتهای اجتماعی و بهداشتی و پزشکی این استان همیشه توجه رسانهها را بهخود جلب کرده است و در جریان همهگیری ویروس کرونا کمبودهای بهداشتی و درمانی آن را بیشتر نمایان کرده است. شرایط بهداشتی و درمانی سیستان و بلوچستان غمانگیز است.
بهگزارش ایسنا ، ۱۰ تیرماه ۱۴۰۰، احمدعلی موهبتی امرو، استاندار سیستان و بلوچستان، میگوید: ” ۱۰ شهر در این استان اصلاً بیمارستان ندارند [!]. “او بر تعداد متخصصان و پزشکان نیز در بسیاری از شهرها و روستاهای سیستان و بلوچستان اشاره کرده و میافزاید: “در یک شهرستان ۵۵ هزار نفری دو پزشک عمومی وجود دارد؛ مراکز بهداشت و درمانیای داریم که خودرو ندارند و بین دو خانه بهداشت ما در استان ۱۲۵۰ کیلومتر فاصله بوده درعینحال بسیاری از پستهای حوزه بهداشت و درمان استان خالی است. ” شیوع مرگبار کرونا در این استان، تصمیمگیری نکردن بهموقع مسئولان، ناچیز بودن مراکز بهداشتی و درمانی و طبیعتاً ناتوان بودنشان در مهار این همهگیری حاصل دهها سال بیتفاوت بودن نسبت به مردم این استان و در حاشیه نگه داشتن و سرکوب آنان بهمحض اعتراض به وضع موجودشان است. با این وجود، اوضاع برای گروههایی خاص و روستانشینان این استان به مراتب بحرانیتر است، یعنی برای آنایی که شناسنامه ندارند، دفترچه درمانی ندارند چون به آنان داده نمیشود، آنانی که در مناطق و روستاهای مرزی و بسیار دور از امکانات اولیۀ درمانی زندگی میکنند یا سطح دسترسیشان به امکانات اولیه زندگی ازجمله آب شرب سالم بهشدت محدود است. آمارها در ارتباط با تعداد بیشناسنامهها در استان سیستان و بلوچستان چندان واضح و سر راست نیست. روزنامه اعتماد، ۳۰ آبان ماه ۱۳۹۹، گزارشی از وضعیت افراد بیشناسنامه در استان سیستان و بلوچستان منتشر کرده و در آن بهنقل از علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی، نوشته است: “از جمعیت ۱۰۰ هزار نفری شهر زاهدان، ۳۰ درصد مردم بدون شناسنامه هستند.”
آمار های ارائه شده در برخی گزارشها، شمار شهروندان بیشناسنامه در استان سیستان و بلوچستان را تا ۱۰۰ هزار نفر نیز تعمیم میدهد و از این رقم نیز فراتر میرود.
اگر این آمار ۳۰ درصدی را مبنا قرار دهیم، باید بگوییم یکسوم مردم این استان بهدلیل نداشتن شناسنامه از سایر خدمات حمایتی مانند دفترچه بیمه هم محروماند و بنابراین در صورت بستری شدن در بیمارستانها و مراکز درمانی استان، بهدلیل نداشتن دفترچه خدمات درمانی، باید تمام هزینههای درمان را آزاد- از جیب خود- بپردازند، و این درحالی است که بیشناسنامگان استان محروم سیستان و بلوچستان جزو محرومترین شهروندان این استان هستند و توان خرید داروهای ساده را هم ندارند. افراد بیهویت و بیشناسنامه، مجبور هستند از سر ناچاری، عطای درمان رسمی را به لقای هزینههای سرسامآور آن ببخشند. در چنین شرایطی است که مرگهای کرونایی به یک فاجعه تبدیل میشوند، فاجعهای برای مردمانی محروم که هیچ زمان هیچ سهمی از مواهب و ثروتهای ملی نداشتهاند و امروز بهگفتۀ زهره صیادی، فعال مدنی و مدافع حقوق بیشناسنامههای سیستان و بلوچستان، سهمشان از این کشور بهاندازۀ خرید یک بسته قرص ” سایتووکس ۲۰۰ “- دارویی که برای درمان بیماران کرونایی بستری نشده تجویز میشود- هم نیست که هر بستۀ آن حدود ۶۰۰ هزار تومان قیمت دارد!
خانم زهره صیادی مینویسد: “مردمی که مدتهاست بهخاطر کرونا و بسته شدن مرزها وضعیت معیشتی بغرنجی دارند، امروز در رنجی مضاعف اسیر شدهاند؛ جانشان در معرض خطر است؛ در این بین وضعیت کودکان کار و زبالهگرد این استان بهشدت بحرانی است، بچههایی که بنزین و سوخت جابجا میکردند و بهخاطر بسته شدن مرز عملاً بیمعیشت ماندند؛ کودکانی هم که توی زبالهها پی مواد قابل بازیافت جستجو میکنند، با انبوهی از زبالههای بیمارستانی مراکز کوچک درمانی و درمانهای خانگی در تماس هستند، چیزی که بهاصطلاح به آن میگویند ٬زبالههای زرد٬. بچهها در فضای خیلی خیلی آلودهتری قرار گرفتهاند. زبالههای زرد معمولاً قاطی زبالههای شهری نمیشود ولی حالا بهخاطر افزایش مراجعه و تقسیم درمان با مراکز درمانی کوچک و درمانهای خانگی کنترل و مدیریت زباله از بیمارستانها خارج و توی شهر پخش شده است. ” خانم صیادی تلخترین بخش گزارش خود را به تقلیل دادن پاسخ مطالبه مردم ستمدیده و جان بهلب رسیده به دادن “خیریه”، اختصاص داده است. او به نیازهای مردم در این برهه زمانی اشاره کرده و مینویسد: “دولت باید مسئولیتش را برای درمان رایگان برای انسان ایرانی بپذیرد؛ واقعاً نیاز است که دولت بستر پذیرش بیقید و شرط بیماران توسط مراکز درمانی استان را فراهم کند؛ بروند به روستاها و به همه دارو و درمان ارائه دهند؛ برای واکسیناسیون فکری بکنند؛ شهروند درجه اول و درجه دوم نداشته باشند؛ انسانهای مرزی در این شرایط بسیار تنها ماندهاند و حال ٬این مردم٬ اصلاً اصلاً خوب نیست! ” وضعیت سیستان و بلوچستان از آنچه روایت میکنند بهمراتب بغرنجتر و حادتر است. اگر به گزارشهای انتشار یافته و آمارهای اعلام شده دقت لازم شده باشد، نتیجه بهراستی فاجعهای انسانی است. علت نابرابری و تبعیض اجتماعی در میهن ما با تمام پیامدهای هلاکتبارش حکومت جمهوری اسلامی است، رژیمی که با چپاول اموال ملت زندگی سراسر رنج و محرومیت را به مردم بلوچستان تحمیل کرده است. اعمال سیاست های اقتصادی نولیبرالی، ظلم و فساد گستردۀ در دستگاه های دولتی و غارت منابع ملی همه بخشی از یرخوردها و سیاست های کلان رژیم در سال های اخیر بوده است که زمسنه ساز اصلی وضعیت فاجعه بار کنونی است.
نامۀ مردم
هزینه پایینترین دهک درآمدی ۴۶.۲ درصد در یکسال گذشته افزایش یافت
بررسیها نشان میدهد که پایینترین دهک درآمدی، بالاترین تورم را در تیر ماه تجربه کرده است.
نیاز بهدشمن نداریم کافی است انتظار بکشد تا ما خود، میخ آخر را به تابوت وطن بزنیم
با چنین تفکر و راهبردی نیاز به دشمن نداریم. یک دشمن عاقل هم نیاز به لشکرکشی به ایران ندارد، فقط کافی است انتظار بکشد تا ما خود، میخ آخر را به تابوت تابآوری وطن بزنیم.
بیانیهٔ جمعی از فعالان مدنی و سیاسی ایران درباره اعتراضات شهروندان خوزستانی
امروز کمتر شهروندی است که نداند پرآبترین استان ایران مشکل آب شرب و کشاورزی دارد و پرسدترین استان آن با کمبود مواجه است.
راغفر؛ واگذاری مسئولیتهای اجتماعی دولتها به بخش خصوصی سبب شده که زیرساختها این چنین در مقابل بحرانهای کنونی آسیبپذیر باشند
حسین راغفر گفت: سالهاست در خصوص مشکلات هشدارهای بسیاری داده شده اما منافع غارتگری گروههایی که در داخل قدرت به چپاول این ثروتهای ملی پرداختند، اجازه نداد این اخطارها و تذکرات شنیده شود.