در ماههای اخیر، در بحران گسترش بیماری کرونا و نیاز شدید به نیروی کار پرستاری و بهرغم آن تشدید تجاوز به حقوق پرستاران، پرستاران برای دستیابی به دستمزدهای معوقه، امنیت شغلی، و علیه اخراجها مبارزهای تحسینبرانگیز کردهاند. روحانی، ۳ خردادماه، دربارهٔ مورد پرستارانی که هنگام مراقبت از بیماران کرونایی به بیماری مبتلا شده و جانباختهاند، گفت: “عزیزانی که… به میدان آمدند… و برای نجات جان مردم جان خود را فدا کردند بهعنوان شهید خدمت نامگذاری میشوند.”
اما، سه روز بعد، ۳۵ نفر از همکاران همان عزیزان “شهید خدمت” در اورژانس دزفول که “با جدیت پیگیر پرداخت سه ماه معوقات مزدی خود بودند، بهطور دستهجمعی اخراج شدند.” در موردی دیگر، “پرستاران قرارداد ۸۷ روزه” یاسوج که از آغاز شیوع کرونا اشتغال داشتند، بعد از بیکاری یا پایان قرارداد و جذب نشدن از سوی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، روز ۱۳ خردادماه مقابل استانداری یاسوج تجمع اعتراضی برگزار کردند. روی یکی از شعارنوشتههای معترضان نوشته شده بود: “سزای فداکاری بیکاری نیست.” خبرگزاری ایلنا، ۲۵ خردادماه، در شرایط فاجعهبار و کمبود هزاران نیروی کار پرستاری در وضعیت گسترش بیماری کرونا از اخراج “۷۰۰ نفر” از پرستاران چند بیمارستان بزرگ کشور به “بهانه کرونا” گزارش داد.
در ماههای اخیر وزارت بهداشت رژیم برای تحمیل قراردادهای کاری با مدت زیر سه ماه به پرستاران تلاش فراوانی کرده است.
با شیوع بیماری کرونا، در اسفندماه دانشگاه علوم پزشکی گیلان برای “جذب پرستار ۸۹ روزه” فراخوان داد، اما بهعلت استقبال نکردن پرستاران از این فراخوان، پرستارانی با فراخوان جدید و بدون اشاره به مدت قرارداد کار جذب بیمارستان شدند. در دیدار نمایندگان پرستاران داوطلب گیلان با رئیس دانشگاه علوم پزشکی، ۱۲ خردادماه، نمایندگان پرستاران بر امضا نکردن “قراردادهای ۸۹ روزه” از سوی پرستاران تأکید کردند، اما رئیس دانشگاه از پرستاران خواست تا “اعتراضات خود را عقب بیاندازند.” ایلنا، ۱۸ خردادماه، از احتمال اخراج “پرستاران داوطلب گیلان” با اتمام قرارداد خبر داد.
دبیرکل خانه پرستار در گفتگویی با ایلنا، ۱۹ خردادماه، از آغاز مشکلات کنونی نظام درمان و شکاف عظیم در پرداختی بین بهخصوص جراحان و پرستاران با تکیه بر “کتاب کالیفرنیا” (دستورالعملهای خصوصیسازی و تعدیل نیرو در بخش بهداشت و درمان) در سال ۱۳۷۴ خبر داد. او گفت که، گرچه جراحی “یک کار بهنسبت تجربی است و بهمراتب از کار پزشک اطفال و روانپزشک راحتتر است”، و حتی “برخی از جراحان در اتاق عمل حضور فیزیکی هم ندارند”، اما جراحان بالاترین دریافتی را دارند. بهرغم حتا حضور نداشتن جراحان در اتاق عمل، با اجرای “طرح خودگردانی بیمارستان” بعد از سال ۱۳۸۰ بر مبنای “کتاب کالیفرنیا” و درنظر گرفتن “حقالعمل”، ۶۵ درصد از کل مبلغ حقالعمل به جراحان تعلق میگیرد.
با اجرای این سیاستهای نولیبرالی امنیت شغلی و معیشت پرستاران زحمتکش پایمال شده و همچنان پایمال میشود. تبعیض از مهمترین ابزار رژیم برای لایهبندی نیروی کار پرستاری بر اساس نوع قراردادها و دستمزدهای متفاوت در برابر کار یکسان و نیز برای بهرهکشی حداکثری و بهوجود آوردن تفرقه بین پرستاران هم بوده است. میتوان گفت کارگزاران رژیم تبحر ویژهای در بهکارگیری این سیاست ضدانسانی دارند.
در نمونهای جدید، بنا بهگزارش ایلنا، ۲۴ خردادماه، علاوه بر پرداخت اضافهکاری، “فوقالعاده ویژه” نیز به پرستاران ستادی تعلق میگیرد، در صورتی که ضمن “ممنوع” بودن پرداخت اضافهکاری به پرستاران رسمی و پیمانی، “فوقالعاده ویژه” هم به این پرستاران تعلق نمیگیرد. در نمونهای دیگر، در حالی که همه بار مراقبت از بیماران کرونا روی دوش پرستاران بود و “پزشک متخصص در بیمارستان اساساً کار خاصی نمیتواند برای بیمار انجام دهد”، “حقالزحمه” ۱۲ ساعت کار در ایام کرونا برای پزشک متخصص حدود یک میلیون تومان بود، در صورتی که برای ۱۲ ساعت کار به پرستاران صرفاً ۳۰۰ هزار تومان تعلق میگرفت.
با تشدید مبارزهای متحد و سازماندهی تشکلهایی مستقل، میتوان به سیاستهای ضدانسانی رژیم در زمینه دستمزد زحمتکشان پرستار پایان داد.
ضمیمه کارگری «نامهٔ مردم»