طبق گفته نوربخش مدیر عامل این سازمان از سال ۵۴ تا ۸۴ یعنی مدت ۳۰ سال میزان بدهی از دولت چهار هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان بوده اما از سال ۸۴ تا سال ۹۲ این میزان بدهی به ۶۰هزار میلیارد تومان رسیده است.
سازمان تامین اجتماعی با پرداخت های ماهانه کارگران و زحمتکشان برای روزهای بیکاری، بازنشستگی و بیماری و بعد از مبارزات طولانی نسل های کارگری پایه گذاری شده است. این سازمان در تمام مدت موجودیت خود همیشه مورد تعرض کارفرمایان و دولت و دیگر شرکای این سازمان بوده است. سازمانی که طبق آخرین آمار از دفتر آمار و محاسبات اقتصادی و اجتماعی سازمان تامین اجتماعی، کل جمعیت تحت پوشش، ۳۵میلیون و۱۵۰هزار و۸۵۸ نفر بیمه شده و ۵ میلیون و۱۴۰هزار و۸۰۶ نفر مستمری بگیر سازمان تأمین اجتماعی هستند. (درواقع بیش از ۴۰ میلیون نفر از کل جمعیت ۷۸ میلیونی کشورمان!)
در طی هفته های اخیر که در آن یک هفتۀ معین به اسم سازمان تامین اجتماعی نام گذاری شده است، گوشه های کوچکی از این تعرضات در سطح رسانه ها مورد بررسی قرار گرفت.
طبق گفته نوربخش مدیر عامل این سازمان از سال ۵۴ تا ۸۴ یعنی مدت ۳۰ سال میزان بدهی از دولت چهار هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان بوده اما از سال ۸۴ تا سال ۹۲ این میزان بدهی به ۶۰هزار میلیارد تومان رسیده است.
این رقم بسیار بزرگی است که دولت های مختلف بعد از انقلاب سعی نموده اند از زیر پرداخت این بدهی ها شانه خالی کنند و به انواع ترفندها در صدد زیر کنترل درآوردن منابع مالی عظیم این سازمان برآمدهاند که نمونه های آن در دوران حکومت کودتا با تحمیل مرتضوی جنایتکار این یورش را به اوج خود رساندند و سرمایه های عظیمی از کشور و پس اندازهای کارگران را به باد دادند.
طبق گفته نوربخش پرداختی این سازمان در سه ماهه اول سال جاری ۲۶ درصد بودجه کل کشوری بوده است!
در سازمانی که سرنوشت بیش از ۴۰ میلیون زحمتکش و خانواده هایشان به آن وابسته است – صاحبان اصلی آن نقشی در کنترل و نظارت بر جریان امور آن ندارند – همه کارها از کانال دولت و انتصابات غیر کارشناسانه می گذرد و این مسئولین به هیچ عنوان در قبال صاحبان اصلی این سازمان پاسخ گو نبوده و موجب فساد گسترده در این سازمان گردیده است.
ماحصل این عملکرد، پایین بودن خدمات ارایه شده به زحمتکشان و خانواده هایشان گردیده است. دفترچه های خدمات درمانی بیمه اجتماعی توسط پزشکان و کلینک های خصوصی به هیچ انگاشته میشوند، چرا که بدهی های آن به موقع پرداخت نمی شود و فرانشیزهای تعریف شده نیز مورد قبول این مراکز نیستند. بیمارستان های سازمان توان پاسخگویی به کثرت ارباب رجوع را ندارند و بیماران در صف طولانی انتظار قرارمی گیرند. حقوق مستمری بگیران و بازنشستگان این سازمان دیر به دیر و بدون حساب و کتاب پرداخت میشود و این زحمتکشان که عمری را در تولید و آبادانی کشور سپری نموده اند و به موقع سهم خود را – از حقوق ناچیز خود – به این سازمان پرداخت نمودها ند، حال باید در شرایط زیر خط فقر زندگی نمایند و دولت «تدبیر و امید» به آنان صدقه سری «سبد کالا»بدهد!
با توجه به شرایط جدید و بعد از توافقات اخیر ایران و کشورهای ۵ بعلاوه ۱ در اروپا و باز شدن پای سرمایه داران خارجی به کشور، حال باید منتظر یورش انحصارات خارجی به این سفره بی سرپرست باشیم!
البته برای خالی نبودن عریضه یک دوجین تشکل های حکومتی هم با عنوان های دهن پر کن مانند مانند شوراهای اسلامی کارگران، شورای عالی تشکل های صنفی و… راه انداخته اند که مثلا کارگران هم در اداره آن سهمی دارند!
سازمان تامین اجتماعی، با گستردگی سرمایه و وسعت تعهد اجتماعی اش باید که به روش درست مدیریت شود و این امر ممکن نیست مگر اینکه نمایندگان واقعی کارگران و تشکل های مستقل آن در ادارهٔ آن دخالت نموده و در تصمیم گیری های آن نقش فعالی بازی نمایند و بیلان کار آن در مطبوعات مستقل کارگری و در سطح جامعه به شفافیت ارایه گردد تا مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
اتحاد کارگر