[تولد: تهران، ۱۳۱۶ درگذشت: کُلن (آلمان)، ۷ مهرماه ۱۴۰۳] رفیق فریدون روز شنبه ۷ مهرماه بهدنبال بیماری در سن ۸۷ سالگی درگذشت. محبوبیت تنکابنی چنین بود که داستانها و طنزهایش پس از انتشار با استقبال خوانندگان در ایران روبرو میشد و گاهی برخی از طنزهایش نقل مجلسهای روشنفکران مخالف رژیم میشد. نیش طنزهای کوتاه و ... نویسندهٔ برجسته و مردمی ایران، طنزنویس افشاگر ابتذال، رفیق فریدون تنکابنی درگذشت
نخستوزیر اسلواکی: هیچکس نباید که فراموش کند «آزادی از شرق میآید»
نخست وزیر اسلواکی که چندی پیش هدف ترور نافرجام قرار گرفت، گفت که احتمالا برای حضور در هشتادمین سالروز شکست آلمان نازی، به مسکو سفر خواهد کرد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از راشاتودی، رابرت فیکو، نخست وزیر اسلواکی با اشاره به تمایلش برای سفر به مسکو در هشتادمین سالروز شکست آلمان نازی، گفت ... نخستوزیر اسلواکی: هیچکس نباید که فراموش کند «آزادی از شرق میآید»
از تاریخ بیاموزیم پیش از آنکه دیر شود
انتظارها پس از یک ماه و نیم سرانجام به پایان رسید و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جدید که بارها گفته است جایگاه کنونیاش را مدیون علی خامنهای میداند، در روز ۲۶ شهریور در نشست خبری مهندسیشدهای شرکت کرد و به پرسشهای طرحشده پاسخ داد. در یک کلام باید گفت که فیل موش زایید. در این نشست خبری دو ساعت و نیمی چیزی جز پند و اندرز و “گفتاردرمانی” از او شنیده نشد.
پزشکیان، که مایل است نه در قامت مقام حکومتی بلکه بیشتر بهعنوان شخصی عملگرا و خادم مردم ظاهر شود، در این نشست خبری دستش بهکلی خالی بود و نتوانست دستاوردی هرچند اندک از زمان رئیسجمهور شدنش تا کنون ارائه دهد. او حتی نمیدانست که گشت ارشاد همچنان به کارش ادامه میدهد. او به خبرنگاری که از مزاحمت گشت ارشاد شکوه کرد با خنده و لحنی تمسخرآمیز گفت: “قرار نبود برخورد کنند، پیگیری میکنیم که دیگر اذیت نکنند.” البته او در ادامه، برای آنکه مبادا دربارهٔ ناخشنودیاش از گشت ارشاد زیادهروی کرده باشد، از مخالفت با چیزی سخن گفت که او آن را ساختارشکنی و توهین به فرهنگ جامعه نامید و گفت که هنجارشکنیها باعث تحریک و جریحهدار شدن احساسات مؤمنان میشود. پزشکیان با فلسفۀ وجودی گشت ارشاد مخالفتی نکرد و فقط از “برخورد” و “اذیت کردن” گشت ارشاد خشنود نبود. معلوم نیست که از دید او “برخورد” و “اذیت کردن” فقط شامل ضرب و جرح دختران و زنان جامعه است یا آزار کلامی و توهین و گرفتن عکس و صدور جریمههای نقدی و حتی توقیف خودرو نیز مصداق “برخورد” و “اذیت کردن” میشود یا نه.
پزشکیان دربارهٔ پذیرش معیارهای “گروه ویژه اقدام مالی” یا اِفاِیتیاِف(FATF) ، که یکی از پیششرطهای مهم برای مشارکت در تجارت جهانی است، گفت که میخواهد به مجمع تشخیص مصلحت نامه بنویسد تا این موضوع دوباره به جریان بیفتد. او دربارۀ اجرا نشدن توافق ۲۵ ساله با چین و نرسیدن تجارت ایران با چین به سطح دلخواه گفت که در گام نخست میخواهد علتهای اجرا نشدن این توافق را بررسی کند. بهنظر میرسد که رئیس جمهوری اسلامی ایران هنوز متوجه نیست که چین به مراودهٔ تجاری با کشوری که عضو گروه اِفاِیتیاِف نیست تمایلی ندارد، چون ممکن است رابطۀ خودش را با این گروه به خطر اندازد.
گفتنی است که جمهوری اسلامی ایران بهدلیل نپیوستن به سازمان افایتیاف اکنون در فهرست سیاه این سازمان قرار دارد و از برقراری خدمات مالی و بانکی و پولی میان بانکهای جهان با بانکهای ایران محروم است. در نتیجه، ایران عملاً مورد تحریم تمامعیار بانکی جهانی است که فراتر از تحریمهای آمریکاست.
لحن ملایم پزشکیان در صحبت از آمریکا و کشورهای اروپایی نشان داد که رژیم اسلامی ایران در رأس هرم قدرت، یعنی در بیت رهبری، خواهان پیشبرد “نرمش قهرمانانه” و مصالحه با غرب است و مجری این پروژه نیز پزشکیان است. آیا رئیسجمهوری که حتی دربارۀ فعالیت گشت ارشاد نمیتواند مستقلانه و قاطعانه تصمیم بگیرد میتواند در چهارچوب رژیم ولایت فقیه با تصمیم شخصی و مستقل با غرب معامله کند؟ به گمان ما پاسخ روشن است. محمدجواد ظریف چندی پیش در پاسخ به این پرسش که چند درصد از صفر تا صدِ سیاست خارجی کشور در هشت سال وزارتش در اختیار او بوده است، گفت: “صفر”. پس منطقی است که سیاست نزدیکی با غرب را تصمیم “بیت رهبری” بدانیم.
پزشکیان در برابر پرسشی دربارهٔ آزادی “محصوران” گفت: “مشکل آقای کروبی حَلّه و برای اون یکی هم داریم کار میکنیم.” منظور پزشکیان از لفظ زشت و بیادبانۀ “اون یکی” کسی نیست جز میرحسین موسوی، آخرین نخستوزیر کشور، که حدود چهارده سال است بدون محاکمه شدن در حبس خانگی است. جالب است که در این میان نامی از زهرا رهنورد برده نشد، گویی ایشان اصلاً وجود ندارد! در فرهنگ واپسماندۀ رژیم جمهوری اسلامی و شعور اندک مقامهای رسمیاش مثل پزشکیان زنان شخصیتی مستقل ندارند و جزو پروندهٔ شوهر محسوب میشوند.
بهنظر میرسد که تاریخ برگزاری این نشست خبری، چند روز پیش از سفر پزشکیان به آمریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، آگاهانه انتخاب شده بود، زیرا سخنان پزشکیان بیش از آنکه پیامی برای مردم ایران داشته باشد، در بر دارندۀ پیام مصالحه، معامله، و “نرمش قهرمانانه” با آمریکا و دیگر دولتهای غربی بود.
بر اثر تنگنا و بنبست اقتصادی و ناترازی عمیق در بودجه کشور که حتی پرداخت حقوق کارمندان، بازنشستگان، و کارگران را با مشکل روبهرو کرده است، رژیم اسلامی به این نتیجه رسیده است که باید به روابط با آمریکا و دیگر کشورهای سرمایهداری غرب سروسامانی تازه دهد.
پزشکیان در آن نشست خبری هیچ نظر و برنامهٔ مشخصی برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور و زندگی و معیشت زحمتکشان ارائه نکرد. برعکس، از “جراحی دردناک اقتصادی” و تجویز “داروی تلخ” (بخوان سیاستهای ریاضت اقتصادی و گران شدن کالاهای اساسی و…) سخن گفت. بیگمان بار این “جراحی”های اقتصادی فقط بر دوش زحمتکشان و تهیدستان و قشرهای پایینی و میانی جامعه خواهد بود. طبقهٔ کارگر و دیگر زحمتکشاناند که باید این “داروهای تلخ” را سر بکشند، نه سران حکومت و “آقا”ها و “آقازاده”ها.
شکاف عظیم طبقاتی در جامعهٔ ایران و نابرابری توزیع ثروت میان طبقهٔ حاکم و زحمتکشان در سالهای حکومت جمهوری اسلامی به اوج رسیده است. بهگفتهٔ احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در روز ۱۶ شهریور امسال، اکنون ۳۰درصد مردم ایران یا بیش از ۲۵میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند و به دیگر سخن، دچار فقر مطلقاند. بهعلت حکمرانی شرمآور رژیم ولایت فقیه در کشور ثروتمند ایران، کشوری که منابع عظیم انرژی در خشکی و دریا دارد، از هر سه نفر یک نفر در فقر مطلق است. بهگفتهٔ میدری، ۶درصد جمعیت ایران دچار فقر شدیدند. به بیان دیگر، بیش از ۵میلیون ایرانی نمیتوانند حتی هزینهٔ خورد و خوراک خود را تأمین کنند. قشرهای متوسط و میانی جامعهٔ ایران نیز هرچه بیشتر به زیر خط فقر و حاشیهٔ جامعه رانده میشوند. بهنظر برخی کارشناسان، شمار جمعیت فقیر کشور بسیار بیشتر از آمار رسمی است و در سه سال گذشته حتی دوبرابر شده است.
بهعلاوه، در پی کاهش دائمی ارزش پول ملی و تداوم و افزایش تورم مُزمن، و در نتیجه کاهش قدرت خرید مزدبگیران، سفرهٔ کارگران و دیگر زحمتکشان و قشر متوسط جامعه هر روز فقیرانهتر میشود. میانگین نرخ تورم یا همان “سرقت رژیم از جیب مردم” در پنج سال گذشته بیش از ۴۰درصد بوده است. گفتنی است که فقط در روزهای گذشته، با موافقت وزارت کشور دولت پزشکیان، بهای انواع نان در تهران و برخی استانهای دیگر یکباره تا نزدیک به ۷۰درصد گران شد. شیر خام نیز از روز ۲۷ شهریور (یک روز پس از نشست خبری پزشکیان) ۲۰درصد گران شد. به این ترتیب سفرهٔ کوچک زحمتکشان و تهیدستان جامعه از لبنیات نیز تهی خواهد شد. افزایش بهای دو کالای اساسی نان و لبنیات فقط طی چند روز نشان میدهد که رژیم هیچ راهحل یا نقشۀ راهی برای مبارزه با مشکلات اقتصادی زحمتکشان جامعه ندارد و بدون احساس مسئولیت، با بیرحمی صحبت از “گران شدن” میکند.
حکومت اسلامی با اجرای پیگیر الگوی نولیبرالی خواهان “جراحی اقتصادی” و حذف بیش از پیش یارانهها از حاملهای انرژی مانند بنزین و گاز و برق است. گفتنی است که ناترازی انرژی و واردات بنزین همراه با قطع برق و خاموشیهای طولانی بهویژه در تابستان امسال و تأثیر بهغایت منفی آن بر تولید کشور سبب وخیمتر شدن اقتصاد نابسامان کشور شده است. برای نمونه میتوان به ناترازی تولید و مصرف برق در تابستان امسال اشاره کرد که به ۱۷هزارمگاوات یا بیش از ۲۰درصد رسید. بهنظر کارشناسان، در صورت ادامهٔ این روند، تا ده سال آینده بهاندازهٔ یکسوم برق مورد نیاز کشور کسری تولید خواهیم داشت.
بیعدالتیهای گسترده و استبداد دینسالار و فردمحورِ حاکم موجب شده است که جامعهٔ ایران بهویژه در سالهای گذشته هرچه بیشتر در اعتراض به این وضع به حرکت درآید. خیزش بزرگ “زن، زندگی، آزادی” نقطهٔ عطفی در روند پیکار جامعه با رژیم دینسالار و گستردهترین اعتراض سیاسی در ایران پس از انقلاب بزرگ ۱۳۵۷ بود. این خیزش با دستگیریهای گستردهٔ دههاهزار نفر و سرکوب خشن و کشتار بیرحمانهٔ معترضان، بهویژه دختران و پسران جوان، موقتاً سرکوب شد، اما از دل این خیزش بزرگ، که تمرینی برای پیشبرد انقلاب سیاسی پیروزمند در آینده بود، باور به نیروی عظیم و همبستهٔ جامعه در برابر حکومت استبدادی زاده شد.
امروزه خط مقدم تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در رویارویی جنبش اعتراضی و مردمی با رژیم ولایت فقیه شکل گرفته است. چگونگی پیشرفت این رویارویی است که تحولات آیندهٔ کشور را تعیین خواهد کرد. بیگمان تعیین تکلیف نهایی این رویارویی و پیروزی جنبش اعتراضی بر رژیم استبدادی حاکم و وقوع انقلاب سیاسی-اجتماعی در ایران نیروی عظیم سرکوبشده در جامعه را آزاد خواهد کرد و راه را به سوی برقراری دولت دموکراتیک و تحقق آزادی و عدالت اجتماعی خواهد گشود.
شریفترین بخشهای جامعهٔ ایران، یعنی کارگران، زنان ستمدیده و آزاده، فرهنگیان، پرستاران، بازنشستگان، دانشجویان ترقیخواه و دیگر گروههای اجتماعی حقطلب مدتهاست به حرکت درآمدهاند و در رویارویی با رژیم ولایت فقیه سهیماند. روزی نیست که بخشهای گوناگون جامعه با اعتصاب و گردهمایی و راهپیمایی برای دفاع از حقوق پایمالشدهشان تظاهرات و اعتراض نکنند و ناخشنودی جدّیشان را به گوش مسئولان نرسانند. اما کو گوش شنوا و اراده و خواست برای حل مشکلات؟ در این نبرد طبقاتی، حکومت جمهوری اسلامی که بر پایه منافع سرمایهداری بزرگ تجاری-مالی و بوروکراتیک-نظامی رانتخوار استوار است اراده و خواست انجام دگرگونیهای بنیادی و رفع بیعدالتیهای اجتماعی بهسود زحمتکشان را ندارد. داشتن چنین توقعی از رژیم کژنهاد اسلامی عبث و نابجاست.
در آغاز ماه مهر و بازگشایی مدرسهها، رژیمی که از سراب “عمق استراتژیک” از کوههای هندوکُش تا دریای مدیترانه سخن میگوید، پس از گذشت دو سال از حملههای شیمیایی و “مسمومیتها”ی پیدرپی در مدرسههای دخترانه، هنوز نتوانسته است پاسخی قانعکننده در این باره به مردم ایران بدهد. رژیم حاکم آگاهانه نخواسته است آمران و عاملان حملههای جنایتکارانهٔ شیمیایی در مدرسههای دخترانهٔ ایران را به جامعه معرفی میکند. یادآوری میکنیم که در آن چند ماه چندهزار دانشآموز در بیش از ۲۳۰ مدرسه در ۲۵ استان کشور در معرض این حملهها قرار گرفتند و دهها دختر دانشآموز راهی بیمارستان شدند. باز ماندن پروندهٔ جنایتکارانهٔ این حملهها بهتنهایی نشاندهندهٔ سرشت پلید و واپسماندۀ رژیم اسلامی است.
این رژیم مرتجع مانع پیشرفت مادّی و معنوی جامعهٔ ایران است. کشور ما نیازمند دگرگونیهای دموکراتیک و بنیادین سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سطح ملی برای تأمین آزادی، عدالت اجتماعی، صلح و حفظ محیطزیست است. شرایط عینی انقلابب ملی ـ-دمکراتیک در ایران بیش از پیش آماده میشود. اما شرایط ذهنی وقوع و پیروزی انقلاب، بهمعنای داشتن برنامه و سازمانیابی جنبش اعتراضی و رهبری آن، هنوز شکل نگرفته است. قدرتهای امپریالیستی و حکومتهای ارتجاعی منطقه در تلاشاند که با پشتیبانی از جایگزینهای ارتجاعی از خارج بر سیر رویدادهای داخل کشور اثر بگذارند و در نهایت کارگزاران خود را در ایران به قدرت برسانند.
در برابر جایگزینهای ارتجاعی و دموکراسیستیزی که مورد حمایت بیگانگاناند و نیز در برابر ”وفاق حاکمان“ و ”زدوبند در بالا“ در چهارچوب حکومت اسلامی کنونی، حزب تودۀ ایران برای همبستگی هرچه بیشتر زحمتکشان و پیشبرد ”گفتمان و تفاهم ملی“ برای غلبه بر تفاوتنظرها و موانع ذهنی در میان نیروهای ملی و مترقی و اتحاد عمل ترقیخواهان میکوشد. بهجای تکگوییهای کلی و موضعگیریهای عام دربارهٔ ضرورت اتحاد باید به گفتوگوهای مستقیم و بیواسطه روی آورد. گفتمانی که از آن “اتحاد بزرگ ملی” با حضور و شرکت مؤثر حزبها و نیروها و شخصیتهای مترقی کشور برای پیکار با رژیم استبدادی دینسالار ایران شکل بگیرد میتواند اعتماد و اطمینان جامعهٔ خواهان تغییر بنیادی را به خود جلب کند. این جبههٔ متحد یا اتحاد بزرگ ملی، با داشتن برنامهای مشخص و عملی بهاتکای قدرتی که در میان جامعه مییابد، میتواند با گامهایی استوار در مسیر تحقق دگرگونیهای دموکراتیک و بنیادین بهسود زحمتکشان و حقطلبان پیش برود و راه را بهسوی آیندهای روشن و آزاد بگشاید. از تاریخ و از موفقیت اتحادها و درد و رنج تفرقهها بیاموزیم پیش از آنکه دیر شود.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۱۷، ۲ مهر ۱۴۰۳
کلیگوییها و مانورهای فریبکارانه مسعود پزشکیان در برابر مشکلات عینی و مشخص جامعه
با گذشت حدود دو ماه از انتخابات فرمایشی و پایان نمایشهای معارفه و دیدار با ولی فقیه و ماه عسل پزشکیان، اکنون رئیسجمهور برگمارده و وزیران دستچینشدۀ خامنهای در دولت چهاردهم مجبورند با واقعیتهای عینی جامعه روبهرو شوند. شخص پزشکیان نیز متوجه شده است که دورۀ وعده و وعید دادن، انشانویسی، کلیگویی، و ارجاع به ... کلیگوییها و مانورهای فریبکارانه مسعود پزشکیان در برابر مشکلات عینی و مشخص جامعه
«وفاق حکومتی» در زیر شعار فریبکارانۀ «وفاق ملی»
پس از مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی و در روند تشکیل دولت جایگزین، برای خامنهای و اعوان و انصارش دو عرصۀ مهمی که دولت رئیسی در آنها شکست خورده بود تعیینکننده بود: ۱) مدیریت و مهار کردن بحران بنبست اقتصادی، ۲) تخفیف و رفع تأثیر تحریمهای آمریکا و بازسازی سیاست خارجی. بهدلیل شکست دولت جمهوری اسلامی ... «وفاق حکومتی» در زیر شعار فریبکارانۀ «وفاق ملی»
کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، گُسلِ تاریخی عمیقی در مسیر تحولهای ملی و دموکراتیک در میهن ما ایران!
در کشور ما ایران مبارزهٔ مردم و بهویژه زحمتکشان برای تعیین سرنوشت خود، برای برخورداری از حقوق و آزادیهای دموکراتیک، و برای دستیابی به استقلال سیاسی- اقتصادی بیش از صد سال است که همچنان ادامه دارد. این مبارزه به بروز جنبشهای آزادیخواهانه و استقلالطلبانه، ازجمله جنبش ملی کردن صنعت نفت در ایران انجامید. ولی امپریالیستهای ... کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، گُسلِ تاریخی عمیقی در مسیر تحولهای ملی و دموکراتیک در میهن ما ایران!
تاملی بر ضرورت تقویت جنبش اعتراضی زحمتکشان در اوضاع کنونی
ترور جنایتکارانه اسماعیل هنیه در تهران پس از مراسم تحلیف مسعود پزشکیان فضای سیاسی کشور را بهشدت تحت تأثیر قرار داد. این اقدام تروریستی دولت اسرائیل که از حمایت محافل امپریالیستی برخوردار بوده است، ناتوانی و شکست ارگانهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی را باردیگر بهرخ کشید. اما مهمتر از آن این ترور جنایتکارانه در قلب ... تاملی بر ضرورت تقویت جنبش اعتراضی زحمتکشان در اوضاع کنونی