فریدون فروغی
آدمک
دیوانه من
دوتاچشم سیاه
تنها ترین
نکته به نکته مو به مو- قره العین
غم تنهایی
قوزک پا
همیشه غایب
هوای تازه
کوچه شهر دلم
لاله سرخ
ماهی خسته
نیاز
تنگنا
طلوع خونین
یار دبستانی
زندون دل
سیمین غانم
بسوزان
قفس بارون
قلک چشمات
گل گلدون
همسفر
مرد من
ماتم
پرنده
مردم
بچه های البرز
اصفهان
عاشقانه – فروغ
طلوع من
دلم گرفته از آسمون
مسافر
تودیوانه رفتی
همدم
چه کنم عاشق ایرانم من
ارتش صلح
ایران
خالکوبی
معجزه
وقتی رفت
اسیر شب
آینه ها
برف – کدکنی
بوی عیدی
گنجشکک اشی مشی
هفته خاکستری
جمعه
خسته ام
مرد تنها
نجوا
سقف
سال قحطی
شبانه – شاملو
یک شب مهتاب
وحدت
فریاد – سایه
مژده آزادی – سایه
لب خاموش – سایه
ندای مردم ایران
گل بی بهار
مرغ صحر – بهار
در این دنیا
اشک مهتاب – کسرایی
زبان نگاه – سایه
دریای توفانی
فردا
هوای خانه
جنگل بدون ریشه
خداجون
ندا آقا سلطان
پنجره
پرنده های قفسی
پرنده های مهاجر
پیوستگی
طاقت بیار رفیق
تصورکن
توبارون که رفتی
یادگاری
با هم
به تو فکر می کنم
دلکوک
همسفر
جاده
کویر
کولی
کمکم کن
پل
مرداب
آهو
بگو ای یار بگو
بگو آره
درخت
خلیج فارس
خورجین
پرنده در مشت
پایان انتظار
شب مرد تنها
طلابانوی خاوری
طلوع کن
فریاد
روزهای روشن
باده فروش
آواز تنهایی
سراب
شیرین جان
نامه
شانه هایت
رفتم
نوروز آمد
نوروز
آهای مردم دنیا
آزادی
بهار خاموش
بهار – کسرایی
در این عشق بمیرید – سایه
دوباره می سازمت وطن – بهبهانی
عشق را در پستوی خانه نهان باید – شاملو
گذار بر شبانه
همداد
حرکت از این بیش شتابان کنید
جنگل جاری
کارون
نترسون
نفرین بر دشمن
شطرنج
بهار بهاره امسال
دیدار یاران
خانه ام را می خواهم
شب های کردستان
شاهان همه رفتن
درویشان
دریا کنار
عاشقانه
با دماوند خاموش – کسرایی
ایران ایران
ایران
جان مریم
نمیشه غصه ما رو یک لحظه تنها بگذاره
تولدت مبارک
آمد نوبهار
آتشی ز کاروان جدا مانده
روز بی فردایی
سحر که از کوی بلند
ساز شکسته
چواسیر رام توام
یاد من کن
آوازه خوان
بازگشت
دل دیوانه
غریق
کجاوه
خدا نگهدار
لالایی
مرغ توفان
ساقی میکده
شکوفه ها
زن ایرانی…