رئیسجمهوری نیکاراگوئه توانایی سازمان ملل متحد در از بین بردن موانع برای پایان دادن به محاصره آمریکا علیه کوبا و جنگ اسرائیل علیه غزه را زیر سوال برد و گفت این نهاد «چیزی بیش از ابزار امپریالیستها نبوده است» و «هیچ فایدهای ندارد». به گزارش روز چهارشنبه ایرنا از تارنمای اسپوتنیک موندو، دنیل اورتگا رئیسجمهوری ... اورتگا: سازمان ملل در مواجهه با نسلکشی کوبا و غزه، بهچه کار میآید؟
بهمناسبت روز جهانی کارگر: رشد و گسترش مبارزهٔ طبقه کارگر و وظایف بیدرنگ در مرحلهٔ کنونی
کارگران و زحمتکشان برضد جنگ، سرکوب و برای صلح مبارزه میکنند! کارگران و زحمتکشان میهن ما درحالی بهپیشواز ۱۱ اردیبهشت ماه روز جهانی کارگر میروند که سالی پر از رزم و پیکار را پشتسر گذاشتند. زحمتکشان در مقایسه با دیگر انتخابات در اسفندماه سال گذشته در کارزار نه قاطع به انتخابات فرمایشی و شکست آن ... بهمناسبت روز جهانی کارگر: رشد و گسترش مبارزهٔ طبقه کارگر و وظایف بیدرنگ در مرحلهٔ کنونی
خطر جنگهای گسترده و رژیم ولایت فقیه
با توجه به بحرانهای فراگیر اقتصادی-اجتماعی و زیستمحیطی، رشد فاشیسم در جهان، و با در نظر گرفتن آنچه در اوکراین و غزه و سودان میگذرد، بهویژه با توجه به اقدام تروریستی دولت فاشیستی اسرائیل در حمله به ساختمانهای متعلق به سفارت جمهوری اسلامی ایران در خاک سوریه و سپس پرتاب صدها پهپاد و موشک توسط ... خطر جنگهای گسترده و رژیم ولایت فقیه
بایدن: درخواست استرالیا برای توقف پیگرد قانونی جولیان آسانژ را بررسی میکنیم
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت که در حال بررسی درخواست استرالیا از آمریکا برای توقف پیگرد قانونی جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی لیکس است. به گزارش چهارشنبه شب ایرنا از “اسپوتنیک”, بایدن در پاسخ به سوالی درباره درخواست استرالیا مبنی بر پایان دادن به پیگرد قانونی آسانژ توسط دولت آمریکا گفت: ما ... بایدن: درخواست استرالیا برای توقف پیگرد قانونی جولیان آسانژ را بررسی میکنیم
گزارشهایی از پیکار و زندگی مردم
رشد بیکاری، بطلان شعارهای ولی فقیه! آمار منتشر شده در پایان سال گذشته خط بطلان دیگری بود بر شعار ولی فقیه یعنی سال “مهار تورم و رشد تولید”، شعاری که میبایستی به رشد تولید و اشتغال منجر گردد. طبق آمار منتشر شده توسط مرکز آمار، نرخ متوسط بیکاری در زمستان سال گذشته ۸٫۶ درصد بوده ... گزارشهایی از پیکار و زندگی مردم
پیکار بر ضد استبداد و ارتجاع
سایت کلمه، چهارشنبه ۹ مردادماه ۱۳۹۸، در مقالهای بهقلم هاشم آقاجری نوشت: “باید پی برد که یک نیروی اصلاحطلب واقعی بهخصوص در سیستمهایی از نوع سیستم ایران بدون جنبش اجتماعی امکان برداشتن یک گام در مسیر اصلاحات ندارد. انقلابها، هرکدام بهنحوی حاصل تعارضهای لاینحلی بوده است که اصلاح و رفرم درون سیستمی از حل آنها ناتوان بوده است. در همهی ساختارها و نظامهای سیاسی پیش از انقلاب، سیستمها برای بقای خود بهوسیله نخبگان درون سیستمی، اصلاحاتی را از بالا، برای حل مسائل، بحرانها و رفع تضادها و تعارضها انجام دادند؛ زیرا نسبت انقلاب و اصلاح یک نسبت پایان- آغاز است بهاین معنا که تا زمانی که امکان رفرم و اصلاح درون سیستمی وجود دارد، انقلاب به یک ضرورت و دستورکار مشخص پیشِ روی بازیگران و کنشگران اجتماعی تبدیل نمیشود. درنتیجه انقلاب زمانی رخ میدهد که اصلاحات از بالا به بنبست رسیده و امکان پاسخگویی به بحرانهای پیش روی سیستم را ندارد. بهعبارتی جنبش انقلابی ضد سیستمی نتیجه ناگزیر کوششهای اصلاحطلبانه درون سیستمیِ شکستخورده است؛ بنا بر این، بهمیزانی که سیستم متصلب است و امکان تغییر دموکراتیک، مسالمتآمیز، قانونی و مبتنی بر مذاکره و مصالحه میان نخبگان قدرت و نیروهای اجتماعی تحولخواه را ندهد، انقلاب رخ میدهد. اصلاح زمانی معنا دارد که زیست جهان جامعه و سیستم حاکم در برابر هم گشوده باشند یعنی سیستم بتواند خود را در پاسخگویی به رشد و تحولی که در جامعه در جریان است باز نگه دارد و خود را نوسازی کند. وقتی سیستم متصلب و جامعه، جامعهٔ متحولی است در یک نقطه این دو بهطور آنتاگونیستی و ستیزهگرایانه در مقابل هم قرار میگیرند. ”
در فرهنگ و ادبیات سیاسی میهن ما اگر کسی سخن حقی بگوید، میگویند: “جانا سخن از زبان ما میگویی! ” وقتی حکومت اسلامی، که حق طبیعی و اساسی مردم را برای حاکم شدن بر سرنوشتشان و شرکت در انتخاباتی آزاد و دموکراتیک را از آنان دریغ کرده است، شرکت در انتخاباتِ تدارک دیده شده از سوی رژیم و رأی دادن بههر کدام از نامزدهای تأیید صلاحیت شده تنها بهنفع تقویت مواضع تاریک اندیشان حاکم و دوام حکومت مردمستیز ولایت فقیه بوده و خواهد بود. وظیفهٔ نیروهای مردمی و آزادیخواه، تشویق مردم به قبولِ سرنوشت محتوم زیستن در حکومت استبدادی ولایت فقیه و یاری رساندن به دوام آن نیست! درست از این منظر است که سخنان آقای هاشم آقاجری مورد ارزیابی قرار میگیرد. او بهدرستی بر این نکته تأکید دارد که، بدون نیروی اجتماعی، بدون جنبش یا جنبشهای فعال اجتماعی، نمیتوان طرحهای رفرمیستی را پیش برد.
او میگوید: “اینکه کسانی بخواهند ایده اصلاحات را تنها از طریق صندوق رأی پیگیری نمایند، این ناممکن است. مگر اینکه اصلاحات از طریق صندوق رأی متکی به یک نیروی اجتماعی و یک جنبش اجتماعی قدرتمند باشد تا با اتکا به آن بتواند طرحهای موردنظر را پیش ببرد. ”
همانطور که تجربه حداقل دو دهه اخیر نشان داده است، رژیم ولایت فقیه اصلاحناپذیر است و تا حذف کامل حاکمیت ولایت فقیه از نظام سیاسی کشور، نمیتوان به تحقق خواستهای مردم و نجات کشور از ورطۀ نابودی امیدوار بود. اصلاحطلبان حکومتی در موارد گوناگون آنچنان از صندوق رأی حرف میزنند و صندوق رأی و جنبش اجتماعی را رودرروی هم قرار میدهند. انتخابات مجلس در سالهای پیش، نمونهای بارز از پیامدهای مماشات با حاکمیت ولایت مطلقه بود و نشان داد که چگونه عدهای، بر اساس مصلحتطلبی، با توافق بر سر “لیست امید”- مرکب از “اصلاحطلبان” و هواداران دولت روحانی- کوشیدند با کسب نمایندگیِ مجلس به رانت و جایگاهی در “نظام” دست پیدا کنند.
در ادامه نوشته آقای هاشم آقاجری آمده است: “آنان گاهی هم خشونت را جزءِلاینفک انقلاب قرار میدهند؛ یعنی بهمحض اینکه این اصلاحطلبی مورد نقادی قرار میگیرد، آنها انقلاب را با خشونت تعریف میکنند و مردم را از یک انقلاب خشونتآمیز، هیولایی و خونخوار میترسانند که این خود یک مغالطه است و اساساً خشونت جزو تعریف انقلاب نیست. باید پیبرد که یک نیروی اصلاحطلب واقعی بهخصوص در سیستمهایی از نوع سیستم ایران بدون جنبش اجتماعی امکان برداشتن یک گام در مسیر اصلاحات ندارد.”
انتخابات سالهای قبل و بهویژه انتخابات مجلس در اسفندماه ۱۳۹۴ نمونهای بارز از پیامدهای مماشات با حاکمیت ولایت مطلقه بود و نشان داد که چگونه عدهای، بر اساس مصلحتطلبی، با توافق بر سر “لیست امید”- مرکب از “اصلاحطلبان” و هواداران دولت روحانی- کوشیدند با کسب نمایندگی مجلس به رانت و جایگاهی در “نظام” دست پیدا کنند. کارنامه غالب اصلاحطلبان مصلحتاندیش حکومتی “سیاه نامه” است. افرادی که با بحثهای فرسایشی، بیمعنا، فتنهانگیزانه، رندانه و خدعهگرانهٔ حرفهای وارد کارزار انتخاباتی رژیم میشوند اعتبار خود را پیش مردم از دست دادهاند. مدتها است که ”آرامش فعال“ که در واقع معنایش مماشات با رژیم استبدادی است، و از جانب کسانی همچون حجاریان و دیگر اصلاح طلبان حکومتی مطرح می گردد به عنوان حربه موثر مبارزهٔ سیاسی و تلاش اجتماعیِ مؤثر با هدف بهوجود آوردن تغییرهایی ترقیخواهانه، در کشور ما از اعتبار خود را کاملاً از دست داده است. یکی از دلایل اصلی روند این بیمعنا شدن، اصرار بخشهایی چشمگیر از “اصلاحطلبان” به پناه بردن به خیمهوخرگاه “اعتدالگرایان” بود. آنان با ترویج این باور که “اصلاحطلبان” باید بههر قیمتی و بههر شکلی در درون ساختار قدرت “نظام” حضور داشته باشند تنها هدفشان اصرار بر حفظ “نظام” غیردمکراتیک و ضد مردمی کنونی است. بههمین دلیل است که بهمیزانی که امید به تحقق مطالبات از طریق رفرمِ سیستمی کاهش یافته و به جانب صفر میل پیدا میکند، اصلاحطلبان حکومتی به سوی استراتژی هراسافکنی بین مردم و ایجاد انگیزه از طریق القای ترس در مردم روی میآورند. واقعیت این است که، مردم بر اساس امید به آینده به آقای خاتمی رأی دادند، اما تجربه دهه اخیر به مردم آموخته است که از این مسیر نمیتوان به اصلاحات واقعی دست یافت. اصلاحطلبان حکومتی و بخش هایی از نیروهای ”اپوزیسیون“، که منطق سیاست ورزیشان را بر ایجاد تعادل قوا در وضعیت موجود و گزینش “بد” بهجای “بدتر”، بدون رسم خط قرمزی حداقلی، جای دادهاند، در آن صورت بهقول هاشم آقاجری، دیگر “معلوم نیست که چه چیزی اصلاحطلبی را از ضد اصلاحطلبی جدا میکند. چون همواره بدتر از یک بدی وجود دارد و همواره با این منطق در مقابل یک بدتری یک بدی لباس خوب به تن میکند؛ یعنی دائم سطح توقعات و مطالبات اصلاحطلبان پایین و پایینتر میرود. این منطق حرکت در دایرهٔ بسته یک سیستمی است که مسئلهٔ اصلاحطلبانش فقط صندوق رأی شده است و رابطهاش را با جامعه مدنی قطع کرده است. از جنبش اجتماعی میترسد و در لحظههایی که جنبش اجتماعی در مقابل سیستم قرار میگیرد، میتوان پیشبینی کرد – کما اینکه نمونههایش را در سالهای اخیر دیدهایم- که نیروی اصلاحطلب در کنار سیستم و در مقابل مردم قرار گیرد. از چنین صندوق رأی و چنین منطق اصلاحطلبی هیچگونه تغییر و اصلاحی بهمعنای واقعی کلمه انتظار نمیرود.”
در این ارتباط، آقای ابوالفضل قدیانی، نیز تحلیلی تأملبرانگیز را ارائه میدهد که توجه تحلیلگران را بهخود جلب میکند. او مینویسد: “همانقدر که نیروهای سیاسی دمکراتیک و ملی میبایست در نفی دخالت خارجی و تحریمهای غیرانسانی ایالاتمتحده بکوشند میباید در نفی استبداد ولایت فقیه حاکم بر ایران بدون پردهپوشی و لکنت کلام سخن بگویند.” او میافزاید: “نباید فراموش کرد که تنها چیزی که امروزه میتواند کشور ایران را از گزند آسیبهای کلان اقتصادی-اجتماعی- فرهنگی- سیاست خارجی برهاند، استقرار حکومتی دمکراتیک و ملی است که متکی بر آراء جمهور مردم، حافظ تمامیت ارضی، منافع ملی و حقوق تکتک شهروندان ایران باشد. دور نیست که چنین صراحتی تبدیل به خواستی همهجانبه و ملی شود که مستبد امروز ایران، علی خامنهای، چارهای جز کرنش در مقابل آن نبیند.”
تنها با مبارزهٔ مشترک و سازمانیافتهٔ همهٔ نیروهای مترقی و آزادیخواه و بهچالش کشیدن ساختار ضدمردمی حکومت در ایران، یعنی ولایت مطلقه فقیه، است که میتوان به آیندهای دیگر، آیندهای رها از زنجیرهای تاریکاندیشان کنونی امیدوار بود.
نامۀ مردم
نامهی همسر و دختر زنده یاد “منوچهر بهزادی” به مراجع بینالمللی
نامه دکتر لاله بهزادی دختر زنده یاد منوچهر بهزادی به مراجع بینالمللی
«خواست استعفای خامنهای علیرغم بازداشتها ادامه پیدا میکند»
عدهای از کسانی که از خامنهای خواستهاند از قدرت کناره گیری کند، بازداشت شدهاند. برخی بر این باورند که وضع آنقدر وخیم است که علیرغم سرکوب، گروههای تازهای به این خواست میپیوندند و این حرکت ادامه پیدا خواهد کرد.
بُنبست سیاستهای حاکمیت با تغییرهای شکلی و انتخابات نمایشی گشوده نخواهد شد!
با وجود برقرار بودن وضعیت بحرانی و خطرناک در کشور و پدید آمدن مشکلهایی روزافزون و دائم که بارشان اساساً بر دوش مردم میهنمان سنگینی میکند و نیز حتا سرکوبگری همهجانبه و بیوقفهٔ فعالان اجتماعی، سیاسی، فرهنگی در حاکمیت ولایت فقیه، جامعه نشان داده است که ایستا نیست و پویاست، بدین معنا که مدام با ... بُنبست سیاستهای حاکمیت با تغییرهای شکلی و انتخابات نمایشی گشوده نخواهد شد!
گروهی از فعالان زن در ایران خواستار استعفای ولیفقیه شدند
گروهی از کنشگران و فعالان زن در داخل ایران در بیانیهای خواستار کنارهگیری رهبر و گذار از جمهوریاسلامی شدهاند.