خبرگزاری هرانا، هفته گذشته، در گزارشی نوشت: “بهدنبال حمله مسلحانه به مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز دهها تن از شهروندان عرب طی روزهای اخیر در استان خوزستان بازداشت و به مکانهای نامعلومی منتقل شدند. وزارت اطلاعات پیشتر از بازداشت ۲۲ تن خبر داده و فیلمهایی را نیز در این خصوص منتشر کرده است. منابع محلی از بازداشت حدود ۳۰۰ تن پس از حوادث اهواز خبر میدهند. بازداشتهایی که عمدتاً در شهرهای اهواز، خرمشهر، سوسنگرد و آبادان صورت گرفته است. بهگفته منابع محلی در محلههای عربنشین جنوب خوزستان جوی امنیتی برقرار است و حتی به خانوادههای بازداشت شدگان نیز اعلام نشده است فرزندان آنها به کجا منتقل میشوند. بسیاری از بازداشتشدگان دارای سابقه بازداشت قبلی بودند، این نشان میدهد نیروهای امنیتی بدون داشتن اطلاعات قبلی کافی و تنها بر اساس شیوههای قدیمی قصد دارند پس از بازداشت و بازجویی به سرنخهایی از واقعه حمله مسلحانه اهواز برسند. نظر به سوابق دستگاه امنیتی بیم آن وجود دارد که تحت تأثیر شرایط پس از این حادثه افرادی مورد برخورد شتابزده قرار گیرند که نقشی در این حادثه نداشته باشند.”
اخبار نگرانکننده از دستگیری تعداد زیادی از فعالان مدنی درحالی انتشار یافته است که مقامهای بالای حکومتی با خطونشان کشیدن، وعده سرکوب شدید کسانی را دادهاند که بهگفته آنان در این حمله تروریستی همکاری داشتهاند. علی خامنهای در سخنانی که روز دوشنبه، ۲ مهرماه، ایراد کرد، گفت: “بر اساس گزارشها این کار بزدلانه کار همان افرادی است که هر جا در سوریه و عراق گرفتار میشوند، آمریکاییها نجاتشان میدهند و دستشان در جیب سعودی و امارات عربی است. مطمئناً گوشمالی سختی به عوامل این اقدام خواهیم داد.”
جوان آنلاین، در همان تاریخ، سخنان سرلشگر باقری را آورد که گفت: “نیروهای مسلح، مصممتر از گذشته تروریستها و دنبالههای آنها را تحت تعقیب قرار داده و تا ریشهکنی این پدیده نفرتانگیز از پای نخواهد نشست. ”
روزنامه ایران، ۴ مهرماه، در ارتباط با این حادثه، نوشت: “وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه در پایگاه اطلاعرسانی خود، اعلام کرد که بهدنبال اقدامات اطلاعاتی صورت گرفته در آغازین دقایق حادثه تروریستی ۳۱ شهریور اهواز، هویت تیم پنجنفره تروریستی وابسته به گروههای تجزیهطلب تکفیری تحت حمایت کشورهای مرتجع عربی، شناسایی و خانه تیمی این تروریستها کشف و ۲۲ نفر از عوامل پشتیبانیکننده و دخیل در این حادثه دستگیر شدند.”
جوان آنلاین، در مطلبی دیگر، نوشت: “سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در بیانیهای با تسلیت و ابراز همدردی با خانوادههای معزز شهدای حادثه تروریستی اهواز، به ملت ایران اطمینان داد که در آینده نزدیک تروریستها با انتقام مهلک و فراموش ناشدنی مواجه خواهند شد.”
با اینکه حادثه تروریستی در اهواز با محکومیت شدید تمامی نیروهای مترقی همراه شد، اما این تحلیل را نیز پیش میکشند که رژیم با این بهانه، با دیگر فعالان مدنی که دخالتی در اینگونه اعمال نداشتهاند و اصولاً با چنین روشهایی مخالفاند، درصدد بر خواهد آمد که تسویه حساب سیاسی کند. گردنکشی مقامهای بالای حکومتی که چند نمونه آن در بالا آمده است، مسبوق به سابقه است. چنین اعمال وحشیانه از طرف رژیم بر ضد نیروهای مترقی بهاین دلیل است که واقفاند اتفاقاً خطر اصلی از جانب نحلههای فکریای است که در مقابل حملههای مسلحانه و کور به نیروی اجتماعی و مبارزه مدنی اعتقاد دارند و همین رویکرد، رژیم را با چالشهای بیشتری مواجه میسازد.
غلامعلی رجایی، مشاور شهردار تهران، در گفتوگو با اعتماد آنلاین، ۱ مهرماه، در اشاره به معضلهای موجود در استان خوزستان، گفت: “توصیه من به دولت این است که خوزستان را یک استان ویژه بداند. ما حتماً در خطر نباید بهیاد خوزستان بیفتیم. خوزستان گرفتار گرد و خاک، مشکل کمآبی و… است و اکنون هم امنیت آن بهخطر افتاده. از اشتباههای همه دولتها این بوده که خوزستان را استانی در کنار سایر استانها دیدند درحالیکه سطح رسیدگی به آن باید از استانهای ویژه هم بالاتر باشد.”
احمد زیدآبادی، در تحلیلی که بهار نیوز نیز آن را انتشار داد،، با رد تلویحی این تحلیل که ایران ممکن است به طرف سوریهای شدن برود، معتقد است که ایران مستعد هر فاجعهای است و در نتیجهگیری، نوشت: “درواقع سوریه شدن یا نشدن کشور به رفتار و روحیات تکتک ما ایرانیان در قالبهای فردی یا جمعی ارتباط دارد. دامن زدن به کین و نفرت از یکدیگر، بیتحملی و بیاعصابی و پرخاش، سودجویی و زیادهخواهی فردی در تقابل با هرنوع منفعت جمعی، بیانصافی و پردهدری و دروغپردازی و رذایلی از این دست، میتواند بهراحتی ٬ما٬ را دچار فاجعه کند. منظور از ما همین شهروندان عادی است که فعلاً کنترلی بر تصمیمهای سیاسی داخلی و خارجی نداریم؛ اما نخستین قربانی آن تصمیمات هستیم.”
سال گذشته عدهای که خود را منتسب به داعش میدانستند حملهای را به مجلس و محل دفن خمینی انجام دادند. متعاقب آن حمله، به مدت چند هفته، مقامهای امنیتی از دستگیری وسیع کسانی خبر دادند که به گروه داعش وابسته بودند. منطقه جغرافیایی این دستگیریها، تمامی مناطق ایران را شامل میشد و همین امر این تحلیل را قوت بخشید که به بهانه آن حمله، رژیم درصدد است تا سرکوب دیگر نیروها و فعالان مدنی را تسریع ببخشد. اقدامهای فعلی در خوزستان مشابه با اقدامهایی است که در رژیم پیشینه دارد و بر ضد کسانی است که عمدتاً خواستههای برحق مردمشان را نمایندگی میکنند. وظیفه نیروهای مترقی است که ضمن طرد هرگونه اقدام تروریستی مشابه عمل جنایتکارانه در اهواز، عملیات سرکوبگرانه رژیم بر ضد نیروهای فعال در جنبش مدنی را افشا، محکوم و از هر طریق ممکن از آنها جلوگیری کنند.
نامۀ مردم