یک کارگر شاغل در معدن زغال سنگ هشونی شهرستان کوهبنان به دلیل رعایت نشدن اصول ایمنی حین کار جان خود را از دست داد. به گزارش رکنا، این حادثه صبح روز جمعه (۱۵ اردیبهشت ماه) زمانی رخ داد که یک کارگر شاغل در معدن زغال سنگ هشونی شهرستان کوهبنان بر اثر رعایت نشدن ایمنی کار ... کشته شدن کارگر معدن زغال سنگ در کرمان به دلیل نبود ایمنی کار
کارگر شهرداری تهران در سیلاب ناپدید شد
شهرداری منطقه ۱۵ تهران از وقوع حادثه برای یک کارگر حین جمعآوری آبهای سطحی در سیلاب شب گذشته خبر داد و اعلام کرد: عملیات جستوجو برای نجات این کارگر ادامه دارد. به گزارش خبرگزاری مهر، بارشهای شدید شب گذشته جمعه چهاردهم و صبح شنبه پانزدهم اردیبهشت ماه، باعث بروز تند آب، انسداد و گرفتگی در ... کارگر شهرداری تهران در سیلاب ناپدید شد
تجمع اعتراضی هفتگی کارکنان رسمی صنعت نفت شاغل در شرکت فلات قاره-لاوان
شنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ عملیاتیهای معترض جنوب/ اهم مطالبات:حذف نفوذیها و مدیران نالایق➖حذف سقفحقوق➖اصلاح کفحقوق➖حذف محدودیت حقسنوات بازنشستگی➖اجرای کامل ماده۱۰➖پرداخت بک-پی ماده۱۰➖عدم تفکیک مشاغل در مناطق عملیاتی➖استرداد مازاد مالیات کسر شدهاصلاح روش اخذ مالیات در مناطق عملیاتی
رییس گروه بررسی صحنه جرم پزشکی قانونی کشور از جان باختن ۲۱۱۵ نفر به دلیل حوادث محیطهای کاری در سال گذشته خبر داد
«علی ضیایی» رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی کشور درباره آمار متوفیان ناشی از حوادث محیطهای کاری در سال ۱۴۰۲ گفت: در مجموع در سال ۱۴۰۲ در حوادث ناشی از کار، ۲۱۱۵ نفر جان خود را از دست دادهاند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که آمار تلفات یک هزار و ... رییس گروه بررسی صحنه جرم پزشکی قانونی کشور از جان باختن ۲۱۱۵ نفر به دلیل حوادث محیطهای کاری در سال گذشته خبر داد
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: حمله به کاروان کمکهای اردن نفرتانگیر است
جوسپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با بیان اینکه اسرائیل باید شرایط ارسال ایمن کمکهای بشردوستانه به غزه را فراهم کند، افزود: این نفرتانگیز است که افرادی که چیزی کم ندارند، مانع رسیدن غذا به نیازمندان شوند. به گزارش بامداد شنبه ایرنا به نقل از آناتولی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حملات غیرقانونی شهرکنشینان ... مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: حمله به کاروان کمکهای اردن نفرتانگیر است
«اعظم»؛ بیصدا میگرید
دیگر کوی و کوچه معنایی ندارد. دیوارهای مرزی که تا چندی پیش دارایی و کاشانه هر خانواری را مشخص میکرد با خاک یکسان شده؛ بسیاری از خانوارها بین ویرانههایشان در جایی که قبلا نامش حیاط بوده چادر زدهاند؛ امید در دل آنها به قدری جاری است که آمدهاند مراقبت کنند از هر آنچه برایشان مانده است حتی اگر آن، تکههای در و پنجرهها و تیرهای چوبی سقف خانههای ویرانشده اشان باشد.
در روستای کوئیک چرخ میزنم، بین سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی؛ جایی که بیشترین خرابیها را در دل خود جای داده و دیگر حال و هوای روستا ندارد. رمقی در چهرههای ماتم زده مردمان نمیبینی. چشم از بینهایت بلوکها و سنگهای ریخته شده از خانهها دو دو میزند. حتی یک خانه را هم پابرجا نمیبینم. عدهای نایلون به دست در حال عایق چادر و عدهای دیگر چادرشان را با خاک و گل میپوشانند از گزند باد و باران؛ اینجا روستا “کوئیک صیفوری” است.
مردی میانسال در کوچه ایستاده و نگاهش به ویرانههای خانهای است. اشک، چشمان و رویش را سرخ کرده است. رنگ رخی که حکایت از سر درون میکند صحنهای است تکراری در این دیار پهلوانان و یلان. میایستم و به جهت نگاهش خیره میشوم؛ آن طرف بلوکهای ریخته شده روی زمین، جایی که مشخص است زمانی در مالکیت صاحبخانهاش بوده، مردی روی تک بلوکی نشسته، درست روبروی خانهای که سقفش به زمین آمده و بیصدا میگرید.
چه صحنهای دردناکتر از اینکه مردی بی آوا و تنها بگرید.
نزدیکتر میشوم؛ «اعظم» در این دنیا نیست. دست زیر چانه زده و خیره به روبرویش، اشک میریزد؛ جایی که زمانی صدای زندگی و زن و بچه از آن بلند بود. جایی که زن و فرزندش ۱۲ روز پیش از آنجا بیرون آمدند اما این بار بیجان و بدون زندگی.
دورتر از اعظم مینشینم روی زمین. هیچ کس با او کاری ندارد. گویا همه ترجیح دادهاند در حال و هوای خودش باشد.
زنان در تکاپو برای ادامه حیات هستند. هر کسی کاری میکند، عدهای اسباب خانه نیمه ویران را دست به دست خارج و عدهای با بیل خاک میریزند دور چادر؛ اما اعظم فارغ از دنیای اطراف انگار که به آخر آن رسیده باشد، حتی با سر و صدای ایجاد شده سرش را هم بر نمیگرداند.
آرام آرام نزدیک و نزدیکتر شده و سر صحبت را با او آغاز میکنم. با تکه پارچه سیاهی که در دست دارد اشکهایش را پاک میکند اما گویی این اشکها نمیخواهند مجالی بدهند؛ اعظم بیصدا میگرید.
خوش آمدی میگوید و تکهای از بلوک خانهاش که زمانی محافظ جان او، عیال و عائلهاش بوده صندلی نشیمنمان میشود.
هر دو روبروی خانه ویران شدهاش نشستهایم. اعظم با سرش اشارهای به ویرانه روبرویش میکند، به سنگهایی که جان زن، دو فرزند، پدر و خواهرش را گرفته است: «توی اتاق خانه نشسته بودیم، پدرم مریض و خواهرم هم آمده بود تا به او سری بزند، زلزله که شد همه فرار کردیم تا از در راهرو بیرو برویم که سقف رویمان ریخت. همه ماندیم زیر آوار اما نمیدانم چرا خدا خواست من زنده بمانم». اعظم بیصدا میگرید.
نمیخواهم ادامه ماجرا را بشنوم اما اعظم سختترین لحظاتی که دیده را بیان میکند: «پاهای من ماند زیر آوار اما بقیه کلا ماندند زیرش؛ زنم صدا میزد : اعظم بچه زیر آوار مانده؛ پای زنم کنار پایم بود» .
اعظم حالا بعد از چند روز کمی با صدا میگرید اما باز هم غرور مردانه اجازه نمیدهد صدایش را کسی بشنود. دستمال بار دیگر به سمت چشمهایش میرود؛ میایستد، دستمال را در جیب میگذارد و همراه با آن این بار دستانش را نیز به جیب میبرد. این بار ایستاده ویرانهای که زندگیشرا عوض کرده را با نفرت مینگرد: «صدای زنم را تا یک ساعت میشنیدم که میگفت بچه را نجات بده اما سنگها بزرگ و خودم هم زیرشان گیر افتاده بودم».
همچون دستگاهی که صدایی را ضبط کرده باشند، فریادهای کمک خواهی زنش در سرش میپیچید. بیشتر از چند بار تکرار میکند: «همش میگفت، بچه زیر آوار مانده، اعظم، درش بیار». اشکهایش بی محابا از چانهاش میریزند روی کاپشنش.
حال اعظم آنقدر خراب است که حتی دیگر اشکهایش را هم پاک نمیکند: «دیگه صداشو نشنیدم».
باز مکث و سعی میکند صدای زنش را مرور کند در ذهن تا مبادا فراموش کند کسی را که روزگارش را با او زیر یک سقف گذراند، حالا او را تنها گذاشته است.
اعظم بیصدا میگرید…
سولماز خوان
ایسنا
برگزاری مراسم یادبود فروهرها در خانهشان/ بهدلیل حضور پرشمار، مردم در حیاط هم ایستادهاند
ملی مذهبی: پرستو فروهر میگوید بعد از ۱۲ سال برای اولین بار مقامهای امنیتی ایران اجازه دادهاند مراسم سالگرد درگذشت مادر و پدرش که در قتلهای زنجیرهای کشته شدند، در تهران برگزار شود. ۱۹ سال پیش داریوش فروهر، رهبر حزب ملت ایران و همسرش پروانه مجد اسکندری، دو فعال شناخته شده سیاسی و اجتماعی ... برگزاری مراسم یادبود فروهرها در خانهشان/ بهدلیل حضور پرشمار، مردم در حیاط هم ایستادهاند
مرگ یک کارگر نقاش بر اثر سقوط از طبقه سوم بهداخل چاه آسانسور
کارگر نقاشی که در یکی از ساختمانهای در حال ساخت مدارس حوزه علمیه قم مشغول کار بود، از طبقه سوم به داخل چاهک آسانسور در طبقه همکف سقوط کرد و جان باخت. روز گذشته(۳۰ آبان ماه) یک کارگر ۴۹ساله به نام «حسین قدمی » ، هنگام کار نقاشی در یکی از ساختمانهای در حال ... مرگ یک کارگر نقاش بر اثر سقوط از طبقه سوم بهداخل چاه آسانسور
یک فعال کارگری: با خصوصیسازی آموزش و پرورش دارند به فاجعه بیسوادی در کشور دامن میزنند
ناصر آقاجری (فعال کارگری) در گفتگو با ایلنا اظهار داشت: چند روز پیش از این، خبر کانال ۵ تلویزیون یا کانال تهران، از قول وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد: ۷۴ هزاردانش آموز امسال از تحصیل باز مانده اند؛ آن سوی چهره این خبر، ابعاد بیشمار بیکاری در میان کارگران ایران است، که قادر نیستند ... یک فعال کارگری: با خصوصیسازی آموزش و پرورش دارند به فاجعه بیسوادی در کشور دامن میزنند
۳۶ روز از اعتراض کارگران «کمباین سازی تبریز» نسبت به ۲۰ ماه مزد معوقه، گذشت
اعتراض کارگران کارخانه کمباین سازی تبریز نسبت به ۲۰ ماه مزد معوقه، از روز (سه شنبه، ۳۰ آبانماه) وارد سی وششمین روز خود شد. یکی از کارگران حاضر در این تجمع صنفی گفت: ۲۰ ماه معوقات مزدی تاثیر نامطلوبی بر شرایط معیشتی کارگران این واحد صنعتی و اعضای خانوادههای آنها گذاشته است. وی ... ۳۶ روز از اعتراض کارگران «کمباین سازی تبریز» نسبت به ۲۰ ماه مزد معوقه، گذشت