سقوط اسد موهبتی برای اردوغان است- دستکم فعلاً
نوشتهٔ گونول تول در نشریهٔ آمریکایی فارین اَفِرز، ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴ [۲۱ آذر ۱۴۰۳]
در بیشتر پایتختهای کشورهای خاورمیانه، خبر سقوط بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، نگرانیهای زیادی برانگیخت. اما نه در آنکارا. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، بهجای نگرانی در مورد چشمانداز آتی سوریه بعد از بیش از یک دهه کشاکش، در آیندهٔ پس از اسد فرصتی مغتنم برای ترکیه میبیند. خوشبینی او کاملاً موجّه است: از میان همهٔ بازیگران اصلی منطقه، ترکیه قویترین مجراهای ارتباطی و بیشترین سابقهٔ همکاری را با گروه اسلامگرایی دارد که اکنون در دمشق قدرت را در دست دارد و همین ترکیه را در موقعیتی قرار میدهد که از مزایای سرنگونی رژیم اسد بهخوبی بهرهمند شود.
نیروی اصلی در میان شورشیانی که روز یکشنبه [۱۸ آذر] به حکومت اسد پایان دادند «هیئت تحریر شام» (HTS) است. این گروه مسلمان سنی قبلاً از وابستگان به القاعده بود. ترکیه، ایالات متحد آمریکا، و سازمان ملل متحد هیئت تحریر شام را سازمانی تروریستی شناختهاند. با وجود این، ترکیه غیرمستقیم به این سازمان کمک کرده است. حضور نظامی ترکیه در شهر ادلب در شمال غربی سوریه تا حد زیادی از این گروه در برابر حملههای نیروهای دولتی سوریه محافظت کرد و به آن امکان داد تا سالها آن استان را بدون مزاحمت اداره کند. همچنین، ترکیه جریان کمکهای بینالمللی به مناطق زیر کنترل هیئت تحریر شام را مدیریت میکرد که در نتیجه مقبولیت این گروه را در میان مردم محلی افزایش داد. تجارت در دو طرف مرز ترکیه نیز کمک اقتصادی خوبی برای هیئت تحریر شام بوده است.
همهٔ اینها باعث شده است که ترکیه نفوذ خوبی بر هیئت تحریر شام داشته باشد. در ماه اکتبر، اردوغان نقشههای حملهٔ شورشیان در حلب را بر هم زد. اما آغاز یورش نیروهای شورشی در اواخر ماه گذشته [نوامبر] احتمالاً با تأیید اردوغان بوده است. اسد سالها تلاش اردوغان برای بهبود روابط با سوریه و بازگرداندن میلیونها پناهندهٔ سوری را بیجواب گذاشته و در این راه تعلل کرده بود. حضور پناهندگان سوری در ترکیه موجب تضعیف حمایت مردمی از حزب حاکم اردوغان شده بود. اما اکنون، در حالی که متحدان منطقهیی اسد بهدلیل حملههای اسرائیل در غزه و لبنان ضعیف شدهاند و حواس روسیه نیز به اوکراین است، اردوغان فرصت را مغتنم دید که رهبر سوریه را به چالش بکشد.
موفقیت برقآسای شورشیان غافلگیرکننده بود. اکنون اسد بهکل از صحنه خارج شده است و اردوغان آماده میشود که از سرمایهگذاری چند سالهاش در اپوزیسیون سوریه سود ببرد. اما ایران و روسیه- رقیبان اصلی ترکیه در سوریه- زیان میبینند؛ بهزودی ممکن است دولتی موافق با ترکیه در دمشق تشکیل شود که آمادهٔ استقبال از بازگشت پناهندگان باشد و خروج اسد حتی ممکن است راه را برای خروج نیروهای آمریکایی باقیمانده در سوریه باز کند و ترکیه به هدف دیرینهاش برسد. اگر ترکیه بتواند از خطرات احتمالی پیش رو جلوگیری کند، در نهایت میتواند پیروز قطعی در جنگ داخلی سوریه شود.
شروع خشونتبار
مسیر اردوغان برای نفوذ در سوریه دشوار بوده است. پس از آغاز قیام در سوریه در سال ۲۰۱۱، دولت ترکیه به یکی از حامیان سرسخت اپوزیسیون ضدّ اسد تبدیل شد و به گروههای شورشی کمکهای مالی و نظامی کرد. حتی به آنها اجازه داد از خاک ترکیه برای سازماندهی و حمله به خاک سوریه استفاده کنند. در آن زمان، دولت ترکیه امیدوار بود که با استقرار دولتی زیر سلطهٔ اسلامگرایان در دمشق، نفوذ منطقهیی ترکیه گسترش یابد. اما طولانی شدن جنگ داخلی سوریه مشکلاتی برای ترکیه ایجاد کرد. تلاشهای دولت ترکیه برای تغییر رژیم سوریه روابط دوستانهٔ قبلیاش با اقتدارگرایان منطقهیی را تیره کرد. روابط ترکیه با مصر، عراق، اردن، عربستان سعودی، و امارات متحده عربی و همچنین با قدرتمندترین حامیان اسد- ایران و روسیه- تیره شد. چنین انزوایی باعث شد که ابراهیم کالین، مشاور ارشد سیاسی اردوغان در سال ۲۰۱۳، تعهد ترکیه به اپوزیسیون سوریه و آرمان اسلامگرایان را سیاست خارجی «تنهایی گرانقیمت» بخواند.
نکته مهم این است که درگیریهای سوریه روابط پُرتنش ترکیه با آمریکا را نیز به کابوسی استراتژیک تبدیل کرد. تصمیم آمریکا در سال ۲۰۱۴ برای ریختن سلاح از هواپیما برای یگانهای مدافع خلق کُرد سوریه (YPG)- گروهی که ترکیه آن را سازمانی تروریستی میداند- نقطهعطفی در روابط دوجانبهٔ آنها بود. از دیدگاه آمریکا، پس از ماهها تلاش ناموفق برای متقاعد کردن ترکیه به انجام اقدامات بیشتر برای مهار کردن «خلافت اسلامی» (داعش)، حمایت از یگانهای مدافع خلق کُرد به ضرورتی استراتژیک تبدیل شد. آمریکا که از بیاعتنایی ترکیه به فعالیتهای داعش در داخل مرزهایش بیش از پیش ناامید شده بود، گزینهٔ بهتری نمیدید. دولت ترکیه نیز احساس میکرد که بهدلیل تصمیم متحدش [آمریکا] برای مسلح کردن دشمنش [یگانهای کُرد] به او خیانت شده است.
اما روسیه بود که از وخیمتر شدن روابط ترکیه با آمریکا سود برد. دولت روسیه در سال ۲۰۱۵ برای نجات دادن رژیم اسد در سوریه مداخله کرد. در نتیجه، منافع روسیه در تضاد با منافع ترکیه قرار گرفت. روسیه در سوریه دستِ بالا را داشت و اردوغان چارهای جز همکاری با رئیسجمهور ولادیمیر پوتین نمیدید. فقط با چراغ سبز روسیه بود که ترکیه توانست در سال ۲۰۱۹ برای مهار کردن پیشروی کُردها در شمال سوریه دست به تهاجم نظامی بزند. این تلاشی بود که اردوغان برای تحکیم اتحاد داخلیاش با ملیگرایان ترکیه ضروری میدانست. گمانهزنیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه تصمیم اردوغان برای خریدن سامانههای دفاع موشکی اس-۴۰۰ روسیه- که باعث اختلاف آمریکا و ناتو شد- برای کسب همین مجوز [حمله به کُردها] از روسیه بوده است.
بازده بزرگ
امروز، پس از رفتن اسد، توازن قدرت بهسرعت بهنفع اردوغان تغییر کرده است. شکست روسیه نهفقط به ترکیه آزادی عمل بیشتری در سوریه میدهد، بلکه به موقعیت روسیه در جاهای دیگری نیز آسیب میرساند که این دو کشور برای نفوذ رقابت میکنند. آفریقا یکی از این مناطق است. مداخله در سوریه به پوتین کمک کرده بود که تصویری از روسیه بهعنوان قدرتی بزرگ و پشتیبانی مطمئن ارائه دهد. او از این شهرت برای ایجاد روابط نزدیک با اقتدارگرایان آفریقایی، بهویژه در ساحل، استفاده کرد، در حالی که ترکیه همیشه میخواست جایگزینی برای روسیه باشد. فروپاشی اسد وجههٔ روسیه را خدشهدار خواهد کرد و به همیاریهای آن با کشورهای دیگر آسیب خواهد رساند. بدون حضور نظامی روسیه در سوریه، حمایت تدارکاتی روسیه از عملیاتهایش در آفریقا، بهویژه در لیبی، به خطر خواهد افتاد و بالقوه خلأی به وجود میآورد که ترکیه میتواند آن را پُر کند.
فروپاشی حکومت اسد موقعیت ترکیه را در تعامل با ایران نیز بهتر خواهد کرد. این دو کشور از دیرباز رقیبان منطقهیی بودهاند. نیروهای مورد حمایت ایران در سوریه در مبارزه با داعش با یگانهای مدافع خلق کُرد هماهنگی کردند و بدین ترتیب نیروهای مورد حمایت ترکیه را در برخی مناطق عقب راندند. شبهنظامیان مورد حمایت ایران در میان «نیروهای بسیج مردمی»- واحدهای شبهنظامی مورد حمایت دولت عراق- جنگ ترکیه با حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در شمال عراق را نیز پیچیدهتر کرده است. پ.ک.ک. یک گروه جداییطلب مسلح فعال در ترکیه است که دولتهای ترکیه و آمریکا آن را سازمانی تروریستی اعلام کردهاند. و در قفقاز جنوبی، ترکیه و ایران برنامههایی متناقض با یکدیگر داشتهاند: ترکیه همکاریهایش را با آذربایجان طوری افزایش داده است که ایران آن را تهدیدی برای خودش میداند؛ و ایران روابطی دوستانه با ارمنستان دارد که خود روابطی مناقشهبرانگیز با ترکیه دارد.
با این حال، موقعیت ایران اکنون ضعیف شده است. اول بهدلیل جنگ اسرائیل در غزه، که ضربهای به «محور مقاومت» به رهبری ایران وارد کرده است. و اکنون بهدلیل سرنگونی اسد که متحد پَروپاقُرص ایران بود. سوریه جایگاه مهمی در استراتژی ایران برای حمایت از گروههای شبهنظامی و نیروهای نیابتی در سراسر منطقه داشت. سوریه پلی زمینی بود که ایران میتوانست از آن طریق سلاح و تدارکات دیگر به حزبالله در لبنان برساند. از دست دادن سوریه باعث محدود شدن توانایی ایران در اعمال قدرت میشود و به ترکیه فضای بیشتری برای مانور دادن میدهد: از عراق و سوریه گرفته تا قفقاز جنوبی.
سقوط رژیم اسد احتمالاً مزیت دیگری نیز برای اردوغان خواهد داشت: فرصت آشتی با آمریکا. حضور نظامی آمریکا در سوریه و همکاری با یگانهای مدافع خلق کُرد روابط دوجانبهٔ ترکیه و آمریکا را تیره و عملیات ترکیه در منطقه را پیچیده کرده است. در سال ۲۰۱۹، چند روز پس از آنکه رئیسجمهور دونالد ترامپ خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را اعلام کرد، دولت ترکیه دستور حملهٔ نظامی به متحدان کُرد سوری آمریکا را صادر کرد. ترامپ که از این تصمیم ترکیه خشمگین شده بود تحریمهایی علیه ترکیه اعمال کرد و قول داد که «تعداد کمی» از سربازان آمریکایی را در بخشهایی از سوریه برای محافظت از تأسیسات نفتی نگه دارد. دولت ترکیه مدتهاست که خواهان خروج نیروهای آمریکایی از سوریه است. انتخاب ترامپ برای دور دوم ریاستجمهوری در آمریکا این امید ترکیه را زنده کرد که ترامپ سرانجام سربازان باقیمانده در سوریه را به آمریکا بازگرداند. کنار رفتن اسد میتواند تحقق این هدف را محتملتر کند. هنگامی که شورشیان سوری برای حمله به دژ اصلی رژیم اسد به حومهٔ دمشق رسیدند، اصرار ترامپ بر این بود که آمریکا با جنگ آنها «نباید هیچ کاری داشته باشد». ترامپ پس از آمدن به کاخ سفید ممکن است با توافقی موافقت کند که در آن ترکیه متعهد به مهار داعش شود و آمریکا نیروهایش را از سوریه خارج کند. بدین ترتیب ترکیه برای داشتن رابطهای سازنده با دولت جدید آمریکا آماده خواهد شد.
هشدارهای مسیر پیش رو
اگرچه سوریهٔ پس از اسد فرصتهای خوبی برای آنکارا فراهم میآورد، اما این خطر را نباید نادیده گرفت که نیروهای زیر رهبری اسلامگرایان- که دیکتاتور سوریه را سرنگون کردند- ممکن است به بیثباتی و افراطگرایی دامن بزنند. این نوع انتقال قدرت بهندرت بیدردسر بوده است. سیزده سال پس از قیام در لیبی با حمایت ناتو، که به سرنگونی و کشته شدن معمر قذافی منجر شد، آن کشور همچنان در هرجومرج و درگیری دست و پا میزند و مردم آن، با وجود ثروت نفتی فراوان آن کشور، در رنج و درد زندگی میکنند. پس از برکناری صدام حسین در سال ۲۰۰۳، رهبران جدید عراق برای تحکیم دموکراسی با مشکلاتی زیادی روبهرو بودند و آن کشور متحمل خشونتهای وحشیانهای شد. سوریه نیز امروز با مشکلاتی مشابه و در همان مقیاس، و شاید حتی بزرگتر، روبهروست. سوریه بیش از یک دهه گرفتار جنگ داخلی بوده است که باعث ویرانی گسترده و شکافهای اجتماعی و سیاسی عمیقتر در جامعه شده است.
اینکه آیا گروههایی که جانشین اسد شدهاند میتوانند این مشکلات را حل کنند یا نه هنوز مشخص نیست. شورشیان نخستوزیر موقت را معرفی کردهاند، اما دولت جدید هنوز اختیار و سلطهٔ کامل در کشور ندارد. اگر ترکیه بتواند به سمت اقدامات گستردهٔ بازسازی حرکت کند که سوریه اکنون به آن نیاز دارد، بیشک نقشی در آیندهٔ سوریه خواهد داشت. حمایت ترکیه از گروههایی که اکنون در قدرتاند، مرز طولانی مشترک ترکیه با سوریه، و حضور نظامی ترکیه در آن کشور موجب نفوذ چشمگیر ترکیه در سوریه میشود. با این حال، ترکیه نمیتواند نحوهٔ حکومت رهبران جدید در سوریه را دیکته کند.
ائتلاف شورشیان به رهبری هیئت تحریر شام جزئیات زیادی در مورد برنامههایش برای ادارهٔ سوریه اعلام نکرده است، اما کشورهای غربی و عربی نگراناند که این ائتلاف ممکن است تلاش کند رژیم اسلامی تندرویی در سوریه برپا کند. با این حال، از برخی جنبهها، هیئت تحریر شام کوشیده است چهرهای میانهرو از خود نشان دهد. رهبر آن آشکارا تروریسم بینالمللی را مردود دانسته است. این گروه پس از سرنگون کردن اسد متعهد شد که نهادهای دولتی را نابود نکند و قول داد که به تنوع قومی و مذهبی کشور احترام بگذارد.
با وجود این، دلایل زیادی برای شک و تردید وجود دارد. حکومت هیئت تحریر شام در ادلب چندان دموکراتیک هم نبوده است. ترکیه ممکن است دولت جدید سوریه را زیر فشار بگذارد که حقوق زنان و اقلیتهای ملی و مذهبی را تضمین کند، تا حدّی برای اینکه به جلب حمایت غرب از دولت جدید سوریه کمک کند، اما این بدان معنا نیست که شورشیان به این حرفها گوش خواهند داد. دولت ترکیه، که از اعطای حقوق اولیه به جمعیت کُرد خودِ آن کشور خودداری میکند، بعید است که خواهان تضمینهای بهتر برای کردهای سوریه باشد. حل نشدن مشکلات کُردها باعث تداوم بیثباتی در شمال سوریه میشود و ممکن است به ترکیه نیز سرایت کند. اگر شورشیان نتوانند حقوق برابر همهٔ سوریها را در قانون و در عمل رعایت کنند، سوریهٔ جدید ممکن است چندان متفاوت با سوریهٔ گذشته نباشد. این برآمد برای ترکیه خوب نخواهد بود. اردوغان میخواهد که پناهندگان سوری، که اکنون در ترکیه زندگی میکنند، داوطلبانه به کشورشان بازگردند. بدون تضمین آیندهای دموکراتیک در سوریه، بسیاری از این پناهندگان ممکن است نخواهند به کشورشان بازگردند.
خطر تجدید حیات داعش نیز وجود دارد. رهبران جدید سوریه با مسائل و مشکلات زیادی در سال آینده روبهرو خواهند بود. شبهنظامیان کُرد سوریه، که اکنون تأمین امنیت زندانها و بازداشتگاههایی را به عهده دارند که دهها هزار جنگجوی داعش در آنها زندانیاند، به آیندهٔ خودشان نیز فکر میکنند. گروه جهادی هیئت تحریر شام با استفاده از این دورهٔ هرجومرج بکوشد که موقعیتش را دوباره تثبیت کند. ترکیه بهویژه در برابر حملههای تروریستی آسیبپذیر است، زیرا شبکههای داعش هنوز در آنجا فعالاند. فقط در سال جاری [۲۰۲۴]، مقامات ترکیه بیش از ۳۰۰ نفر مظنون به عضویت در داعش را در عملیات یورش به این شبکهها دستگیر کردهاند.
تحولات سیاسی سوریه در کوتاهمدت نهفقط به برنامهها و هدفها و تواناییهای دولت جدید، بلکه به اقدامات قدرتهای خارجی برای کمک به ثبات و بازسازی آن کشور نیز بستگی دارد. سوریه به سرمایهگذاری خارجی در زیرساختها، کمکهای انساندوستانه، کاهش تحریمها، حمایت از بازگشت پناهندگان، و کمک به خلعسلاح شبهنظامیان و آموزش مجدد نهادهای امنیتی نیاز دارد. اما اگر ائتلاف به رهبری هیئت تحریر شام فشارهای بینالمللی برای عمل به وعدههایش و تشکیل دولت فراگیر و نهادهای مدنی را نادیده بگیرد، جهان از آن روی برمیگرداند. اگر چنین شود، سوریهٔ منزوی ممکن است در چشم به هم زدنی به آشفتگی و ناآرامیهای خشونتآمیز بازگردد. در آن صورت، ترکیه باید با همسایهای تعامل کند که از نظر اقتصادی ویران شده است و گروههای مسلح رقیب آن را تکهتکه کردهاند.
دولت ترکیه، در حکم کارگزار قدرتی که اقداماتش به سقوط رژیم اسد منجر شد، مسئولیت مشکلات سوریه را به گردن دارد. پس از فرار اسد از سوریه، خیلیها در دولت ترکیه بهسرعت اعلام پیروزی کردند. برخورداری از دولتی همراه و همیار در دمشق ممکن است درها را به روی اردوغان باز کند. او میخواهد پناهندگان به سوریه بازگردند و متحدان اقتصادیاش در بخش ساختوساز ترکیه نیز میخواهند که در بازسازی سوریه شرکت کنند. این پیروزی در سوریه به اردوغان جایگاهی داده است که او امیدوار است بتواند از آن بهنفع خودش در تقویت روابط با غرب و کشورهای منطقه استفاده کند. اما اگر سوریه دوباره به هرجومرج بلغزد و تروریسم و بیثباتی باعث شود که پناهندگان بیشتری به آن سوی مرزها بروند، مرد قدرتمند ترکیه ممکن است از موفقیت فاجعهبار شورشیان جهادی پشیمان شود.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۲۳، ۲۶ آذر ۱۴۰۳