سرگرمی و ذوقآزمایی در آثار فیلمسازان زن جای چندانی ندارد. جشنوارهای از فیلمهای سینماگران زن ایرانی نشان میدهد که زنان فیلمسازان قبل از هر چیز میکوشند هویتی تازه و متفاوت برای زن ایرانی دستوپا کنند.
در جشنواره که از کارهای سینماگران زن ایرانی در برلین عرضه شده، بیشتر فیلمها قدیمی هستند، با وجود این جشنواره این فرصت را فراهم ساخته که در مجموعهای از کارهای فیلمسازان زن، شناسههای اصلی این سینما شناخته شود تا ویژگیهای آن در تفاوت با کار فیلمسازان مرد به چشم بیاید.
اهمیت این تلاش وقتی بیشتر میشود که دریابیم بیشتر فیلمهای زنان در شرایطی بینهایت دشوار و تنها پس از چندین سال تلاش و تقلا، آن هم اغلب در مقیاسی محدود، در ایران به نمایش عموم در آمدهاند.
فداکار در خانواده
زن، در هیئت مادر یا در نقش دختر، جایگاهی استوار در پایداری خانواده ایرانی دارد. در برابر مردان، که بیشتر در پی هواها و سوداهای “خودخواهانه” خود هستند، زنان از جان و هستی خود مایه میگذارند تا کانون خانواده پایدار بماند و در برابر فشارهای بیرون کمتر آسیب ببیند.
در فیلمهای “روز مبادا” از فائزه عزیزخانی و “آبجی” به کارگردانی مرجان اشرفیزاده بر نقش کانونی مادر تأکید شده است.
در فیلم “روز مبادا” رد و نشان سینمای عباس کیارستمی را میتوان آشکارا دید. این فیلم در ایران در پایان سال ۱۳۹۳ در گروه “هنر و تجربه” به روی پرده رفت.
فیلم “عصر جمعه” به کارگردانی مونا زندی محصول ۱۳۸۴ بر پایه فیلمنامهای از فرید مصطفوی ساخته شده. سستی بنیادهای خانوادگی محور اصلی فیلم است و زنی که با تمام وجود میکوشد، آنچه از همبستگی خانوادگی باقی مانده را نجات دهد.
فیلم “ناهید” به کارگردانی آیدا پناهنده، محصول سال ۱۳۹۳ خمیرمایه مشابهی دارد؛ زنی که به خاطر زندگی و آینده فرزندش از علایق و سعادت شخصی میگذرد.
در میان آثار فیلمسازان زن، “ناهید” اقبال بلندی داشت: در بیش از ۳۰ جشنواره جهانی شرکت کرد، در چند جشنواره سینمایی، از جمله در کن، جایزه دریافت کرد؛ در ایران فیلم نمایش عمومی داشت و در بسیاری از کشورهای جهان نیز به روی اکران رفت.
فیلم “پشت در خبری نیست” به کارگردانی شبنم عرفینژاد مشکلات زنان را در بستری از مناسبات اجتماعی/خانوادگی ترسیم کرده است. این فیلم بعد از چند سال بلاتکلیفی سرانجام در گروه “هنر و تجربه” به نمایش در آمد.
در جشنواره زنان از نیکی کریمی دومین فیلم او به نام “چند روز بعد” (۱۳۸۵) به نمایش در میآید که خود او در آن بازی دارد و مثل سایر فیلمهای این بازیگر/فیلمساز وجه شخصی قوی دارد. این فیلم در ایران تنها در تلویزیون نمایش داده شد.
“زمانی دیگر” به کارگردانی ناهید حسنزاده، اختلافات خانوادگی را در بستر رویارویی وظیفه و احساس یا در عرصهای وسیعتر در کشاکش سنت و تجدد تصویر کرده است. این فیلم به خاطر درونمایه انسانی و نگاه تازهاش در چند جشنواره بینالمللی به نمایش در آمده و برنده جایزه شده است.
آینههای روبرو و راههای متقاطع
دو فیلم، یکی مستند و دیگری داستانی، به موضوع دوستیها و پیوندهای زنانه پرداختهاند.
فیلم مستند “جشن تکلیف” به کارگردانی فیروزه خسروانی سرگذشت یک دوستی را در جامعهای پرالتهاب و آکنده از تناقضهای فرهنگی روایت میکند.
فیلم روایتگر زندگی دو دختر محصل است که در سال ۱۳۸۴ در مراسم جشن تکلیف شرکت میکنند. آنها ۹ سال دارند. کارگردان ۸ سال بعد به سراغ آنها میرود و درمییابد که آن دو دوست دیرین اکنون در دو دنیای یکسره متفاوت زندگی میکنند که موانع فرهنگی چون سدی عبورناپذیر میان آنها فاصله انداخته است.
فیلم در ابعادی کوچک، از شکافهای فرهنگی عمیقی سخن میگوید که جامعه ایران را دوپاره کرده و آیندهی آن را با ابهام و سردرگمی همراه میکند.
فیلم “آینههای روبرو” به کارگردانی نگار آذربایجانی کشمکش فرهنگی – اعتقادی، یا جدال سنت و مدرنیته را در پهنه داستان پی میگیرد. دو زنی که در غوغای شهر با یکدیگر همراه و دوست میشوند، گویی از ستارگانی متفاوت به قلمرو فیلم آمدهاند.
جشنواره برلین با نمایش سه فیلم از تهمینه میلانی، از این خانم کارگردان ایرانی که فیلمهایی با ارزشهای متفاوت ساخته، قدردانی میکند. از میلانی فیلمهای “دو زن” (۱۳۷۷)، “نیمه پنهان” (۱۳۷۹) و “واکنش پنجم” (۱۳۸۱) به نمایش در میآید، که از کارهای گذشته این فیلمساز جدلانگیز هستند.
در جشنواره دو فیلم مستند به نمایش در میآید. فیلم “پنج پرده در باب غذای ایرانی” فیلمی است درباره آشپزخانه ایرانی به کارگردانی سپیده ابطحی، که حال وهوایی طنزآمیز دارد.
فیلم “حرفه: مستندساز” مشکلات ویژه زنان فیلمساز را در عرصه تهیه فیلم مستند بازگو میکند. در فیلم ۷ خانم کارگردان از مشکلات حرفهای خود میگویند، در جامعهای که “همان زن بودن هم کار خیلی سختی است”.
در جلسه بحث و گفتگو پیرامون این فیلم در روز دوشنبه (پنجم ژوئن) دو خانم فیلمساز، سپیده ابطحی و فیروزه خسروانی، با تماشاگران جشنواره به گفتگو مینشینند.
جشنوارهای ناکامل
جشنواره فیلمسازان زن ایرانی در برلین نمیتواند آینهای تمامعیار از فعالیت فیلمسازان زن ایرانی باشد، به دو دلیل آشکار:
نخست این که جای فیلمهای چند سینماگر نامدار زن در این جشنواره خالی است: رخشان بنیاعتماد، منیژه حکمت، پوران درخشنده و…
دیگر این که سینماگران ایرانی مقیم خارج بخشی مهم از سینمای ایران هستند که حتی برای بسیاری از هممیهنان خود ناشناخته ماندهاند. این سینماگران یا در خارج بار آمده و اینجا زندگی و کار میکنند، یا این که در ایران آغاز کرده و به دلایل سیاسی ایران را ترک کردهاند: مرجان ساتراپی، شیرین نشاط، لیلی امیرپور، سپیده فارسی و…