چهار روزی هست زنها و کودکان هم در اعتراض کارگران هفت تپه مردان شان را یاری میکنند. در شوش هستم؛ کنار کارگران نیشکر هفت تپه، کارگرانی که میگویند بیش از سه ماه است حقوقشان را نگرفتهاند. شش هزار کارگری که رزق و روزی شان به این کار وابسته است.
مجتمع صنعتی نیشکر هفت تپه در جاده اهواز- شوش قرار دارد. از کنار زمینهای هفت تپه میگذرم دو سوی جاده با بوتههای بلندو سبزرنگ نیشکر احاطه شده. ساعتی از تجمع کارگران میگذرد این روز برایشان معنای خاصی دارد. روزی که چند نفر از اعضای سندیکای شان بازداشت شدهاند. تعدادی از کارگران مقابل ستاد فرماندهی نیروی انتظامی ایستادهاند به امید آزادی همکاران شان.می گویند اعتراض شان کاملاً مسالمتآمیز بوده و انتظار ندارند کسی از آنها در بازداشت بماند.
یکی از کارگران دستان زمختش را نشانم میدهد:«فکر کن از برج ۵ حقوق نگرفتهایم از وقتی شرکت در سال ۹۴ خصوصی شده همیشه همین وضعیت بوده و حقوق مان را اگر هم گرفتهایم همیشه با اعتراض بوده.همیشه با تأخیر حقوق گرفتهایم.»۲۲ سال سابقه کار در شرکت را دارد میگوید همه این سیزده روز خواسته مان این بوده که مسئولان ما را ببینند حرفهایمان را بشنوند.فرماندار قول داد، نماینده مجلس قول داد، اما کسی به قولش عمل نکرد. همسرش هم این روزها او را همراهی میکند چاره دیگری برایشان نمانده.
زن دیگری میگوید شاغل است و گرنه او هم حتماً مردش را همراهی میکرد. معلم است میگوید این وضعیت روی روحیه بچهها هم اثر گذاشته بیشترشان رنگ و روی درست و حسابی ندارند.حالا زندگی ما کمی فرق دارد من حقوقم را بموقع میگیرم.
شهر شوش کاملاً بیرونق است. بیشتر مغازهها تعطیل.کارگران برایم میگویند وقتی ما چهار ماه حقوق نمیگیریم برای شهرمان هم رمقی نمیماند: «باید پولی باشد که ما به گوشت فروشی، سوپرمارکت ولباس فروشی سری بزنیم این جوری با حال ما شهر زنده میماند. بیش از نصف مردم شوش و اطراف در هفت تپه کار میکنند.»
یکی دیگر از کارگران میگوید فقط ما نیستیم کاش بیایید و خانواده هایمان راهم ببینید.آنقدر به ما فشار آمده که دیگر اعضای خانواده هم همراهی مان میکنند دختران هشت ساله و چهارده سالهام امروز با من آمدند. والا من رویم نمیشود توی صورت شان نگاه کنم بالاخره باید یک کیکی، لواشکی بخورند.پول همینها را هم ندارم که به آنها بدهم. تا توی مدرسه از بقیه بچهها خجالت نکشند.»
مطالبه کارگرها فقط پرداخت حقوق بموقع شان نیست آنها میخواهند کارفرما لباس مناسب کار و شرایط ایمنی کار را هم برای شان فراهم کند. آهی میکشد:«میگویند اول ایمنی، بعد کار بعد هیچ کدام را رعایت نمیکنند.» میگویند آنقدر بدون خشونت اعتراض کردهاند که مردم کوچه و بازار هم به آنها پیوستهاند. تأکید میکنند روزانه صدها نفر دست از کار میشویند و اعتراض میکنند وقتی سه چهارم مردم شوش، اندیمشک و دزفول در هفت تپه کار میکنند مگر چارهای جز این هم میماند.
آقای «ز» مغازه دار است میگوید: «هفت تپه ایها که حقوق نمیگیرند ما هم عملاً بیکار میمانیم! خیلی اوقات میپرسیم کی حقوق میگیرید تا ما هم کارمان یک رونقی بگیرد.» یکی دیگر از کارگران میگوید سه فرزند دارد.مستأجر است و کلاً یک میلیون و هشتصد هزار تومان حقوق میگیرد؛ گلایهمند است:«چرا آنقدر دیر سراغ مان آمدید دو هفته است داریم اعتراض میکنیم اما صدایمان به جایی نمیرسد، ما از همه مسئولان خودمان میخواهیم ما را ببینند.»
مهندس کشاورزی است و به قول خودش نسل سوم از خانوادهای است که در هفت تپه کار میکند. خودش، پدرش و برادرش: «در هفت تپه این طور نیست که فقط کارگران اعتراض کنند از کارگر ساده تا مدیران و مهندسها همه اعتراض میکنیم.سرپرست من هم اعتراض میکند. ۸۰ نفر با من کار میکنند و من از همه میخواهم در اعتراضها شرکت کنند. ما همه احساس خطر کردهایم. این شرکت شبانه واگذار شد. زمینهای اینجا همه دولتی بودند. این شرکت ۴۰ سال قدمت دارد. به نام شرکت کشت و صنعت هفت تپه ثبت شده یعنی مجتمع است و واگذاریاش هم راه و روش مشخص داشت.ما حتی مراسم معارفه مدیران را هم نداشتیم. نمی شود که یکشبه یک شرکت را واگذار کرد. مطالبه اصلی ما بازگشت شرکت به وضعیت اصلی خودش است اگر قرار است واگذار شود، شرایط قانونیاش رعایت شود.»
کارگر است میگوید نمیتواند در روی زن و بچهاش نگاه کند:«دخترم دندان درد دارد. میشود دندان درد را درمان نکرد؟ مدام میگویم صبر کن ما برای هر بار حقوق باید اعتصاب کنیم. نیروی انتظامی چرا باید مقابل ما باشد آنها باید ما را درک کنند. نه اینکه همه چیز را امنیتی کنند. سال قبل ۸۰ نفر پرونده قضایی پیدا کردند امیدوارم این بار برای کسی مشکلی پیش نیاید.» دریافت پاداش سالانه کشت و رعایت حقوق قانونی هم از دیگر درخواست های آنان است.این روزها کارگران فولاد خوزستان هم به این اعتراضها پیوستهاند و هفت تپه ایها میگویند ما آنها را درک میکنیم درد ما دردی مشترک است. کارگران هفت تپه بارها تأکید میکنند، فقط حقوق شان را میخواهند، دستمزدشان را برای کاری که برایش زحمت کشیدهاند و نمیخواهند هر بار به خاطرش اعتراض کنند.آنها میخواهند فقط دیده و شنیده شوند.
ایران