“تیم یانگ”، فعال چپِ ترقیخواهی در آمریکای لاتین، نگاهی به پیروزی چشمگیر حزب “مورنا” در مکزیک میاندازد، جایی که پس زدن خصوصیسازیها، بهبود رفاه اجتماعی، و بازپسگیری منابع ملی، کشور را متحول کرده و حمایتهایی بسیار را به خود جلب کرده است.
در ۱۰ مهر ۱۴۰۳ ( ۱ اکتبر ۲۰۲۴) “کلودیا شینباوم” جایگزینِ “آندرس مانوئل لوپز اوبرادور” برای مقام ریاستجمهوری از سوی حزب “مورِنا” دورهٔ ریاستجمهوریاش را آغاز خواهد کرد. او در ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ (۲ ژوئن ۲۰۲۴)، روزی که راستگرایان مکزیک متحمل شکستی تاریخی شدند، با اختلاف بیش از ۳۲ امتیاز در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شد. او نخستین زن و نخستین فرد یهودیتبار است که به مقام رئیسجمهور انتخاب شده است.
در این انتخابات کلودیا شینباوم بیشترین تعداد آرای ثبتشده برای یک نامزد را بهدست آورد و رکورد ۱/۳۰ میلیون رأی آندرس مانوئل لوپز اوبرادور (آملو) را شکست. او درمجموع نزدیک به ۳۶ میلیون رأی کسب کرد. زمینه این پیروزی این است که در چهار سال گذشته، و ریاستجمهوری آملو، مکزیک بر پایه عقبنشینی از نولیبرالیسم و تأکید مجدد بر حاکمیت ملی، در جهت دموکراسی و پیشرفت اجتماعی گام برداشته است.
در این مدت، مکزیک در زمینههای مختلف سیاستگذاری پیشرفتهایی چشمگیر داشته است، از جمله و اما نه فقط منحصر به حوزههای رفاه اجتماعی، آموزش، بهداشت، حقوق زنان، برابری مردم بومی و آفریقایی-مکزیکی، و بازپسگیری حاکمیت ملی بر منابعی مانند نفت، گاز، نیروی برق، منابع آبی و اکنون معادن لیتیوم، بلکه در عرصه منطقهای و جهانی مکزیک نقش رهبری بخشی از موج جدید ترقی خواهی در سراسر آمریکای لاتین را داشته و در مقابله با تحولات ارتجاعیای مانند تلاشهای مستمر غیرقانونی ایالات متحده برای تغییر رژیم در ونزوئلا و مخالفت با جنگ اسرائیل علیه مردم غزه نیز پیشگام بوده است.
موفقیت این برنامه علاوه بر اینکه بهخودیخود جالب است، درسهای بسیاری نیز برای نیروهای چپ در سطح جهانی دربر دارد. هدف این برنامه، که حامیان جنبش آن را “تی-۴” (تغییر چهارم) مینامند، چهارمین تحول کشور از طریق نوسازی دموکراتیک برای پایان دادن به فساد و مصون ماندن از مجازات و بهرهمندی عموم و نه تنها عدهای معدود، بوده است.
هدف اصلی برنامه تی-۴ ترویج یک دستورکار اقتصادی عادلانهتر و مردم-محورتر است. کلید این موضوع، اولویت دادن به برنامههای اجتماعی است. در این راستا گامهایی به سمت رویکردی جهانیتر به رفاه و امنیت اجتماعی برداشته شده است. این تأثیرات کاملاً واقعی هستند. پرداختهای دولتی اکنون ۶۵ درصد بیشتر از زمان دولتهای قبلی هستند. در کنار اینها، در یک حرکت قدرتمند (که ما در کشورهای سرمایهداری غرب اروپا تنها میتوانیم رؤیای آن را ببینیم) برنامههای رفاهی اکنون در حکم حقوق انسانی و نه مستمری، در قانون اساسی گنجانده شدهاند.
طرحهای اجتماعی جدید دیگر اعطای بورس تحصیلی به دانشآموزان در سطحهای مختلف از جمله آموزش ابتدایی، دبیرستانی، و دانشگاهی همراه با فرصتهایی برای آموزش فنی و حرفهای، حمایت اقتصادی از کشاورزان برای ترویج توسعهٔ پایدار روستایی، و حمایت از تلاش برای بازسازی منطقههای آسیبدیده از بلایای طبیعی را شامل میشوند. در زمینهٔ دستیابی به خودکفایی انرژی و پایان دادن به واگذاری ثروتهای منابع طبیعی مکزیک به شرکتهای چندملیتی و اولیگارشهای فوقثروتمند، هدف این است که مردم و نیازهای عمومی در اولویت قرار گیرند. نمونههای پیشرفت در این زمینه بسیار زیاد هستند، مانند: محدود کردن قدرت شرکتهای خارجی استخراج معادن از راه استفاده از قانونی جدید در حوزهٔ “هیدروکربن”ها، قانونی که بهموجب آن مجوز شرکتهای خصوصیای که تخلفهایی خاص مرتکب شوند لغو میگردد.
تقویت شرکت برق دولتی “CFE” به کاهش نیاز به خرید برق از بخش خصوصی منجر شده است که درعینحال بهمعنای کاسته شدن سود برای آلودهکنندگان محیط زیست و سوداگران بخش خصوصی است، بخش خصوصیای که ما در زمینهٔ تهیهٔ انرژی مطمئناً به آن نیازمندیم. این بازپسگیری ثروت ملی به تأمین مالی پروژههای سرمایهگذاری و زیرساختیهایی حیاتی که زیر نظر دولت اجرا میشوند، از جمله پروژهٔ احداث راهآهنی بینشهری بهطول ۱،۵۵۴ کیلومتر که از شبهجزیره یوکاتان عبور میکند کمک کرده است. همچنین بخشی از نقش برجستهتر دولت و بخش عمومی متوقف ساختن و معکوس کردن خصوصیسازیها بهطور موفقیتآمیز و مردمی بودهاند. در اقدامهایی که مورد توجه فعالان اروپایی را نیز جلب خواهد کرد، وظیفههای دولتیای که به شرکتهای خصوصی و نیمهخصوصی برونسپاری شده بودند به درون دولت بازگردانده شده و اکنون وضعیت بهگونهای است که قراردادهای فرعی خدمات عمومی [قراردادهایی که برای انجام خدمات عمومی به شرکتهای خصوصی و نیمهخصوصی برونسپاری شده بودند] لغو شدهاند.
حقوق صنفی کارگران نیز بهبود یافته است. قدرت آنان در محیط کار و وضعیت اقتصادیشان بهتدریج تغییر کرده است. حقوق رسمی کارگران و خدمتکاران خانگی ثروتمندان برای نخستین بار بهرسمیت شناخته شده است و شیوههای استخدام نامطمئن از جمله با ممنوعیت روشهای “اخراج و استخدام مجدد” حذف شدهاند. درهمینحال، روند تشکیل اتحادیههای جدید سادهتر شده است. اقدامهایی نیز در زمینهٔ دستمزدها و درآمدها صورت گرفته است و برای نمونه بیشترین افزایش در زمینهٔ حداقلدستمزد طی بیش از چهل سال گذشته شاهد رشدی ۲۴ درصدی درآمد فقیرترین افراد تا آغاز همهگیری کرونا بوده است. در نهایت، حتی تعطیلات رسمی نیز دو برابر شدهاند، امری که همه ترقیخواهان از آن استقبال میکنند. پس درسی که از مکزیک میتوان گرفت، واضح است: کنار نهادنِ نولیبرالیسم نه تنها کارساز است، بلکه برای نیروهای چپ نیز موفقیتهایی بههمراه دارد
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۱۷، ۲ مهر ۱۴۰۳