این حقیقت که در بیش از ۱۲ سال گذشته هیچگاه سایهٔ جنگ و تهدید نظامی از سر کشورمان رخت بر نبسته است را باید جنبهٔ مهمی از بحران سیاسی-اجتماعی عامّی دانست که در بیش از سه دههٔ گذشته میهن ما را در هم پیچیده است. امّا این واقعیت را که در ماههای اخیر، برخی تغییر و تحوّلهای صورت گرفته در منطقهٔ خاورمیانه، و موضعگیریها و واکنشهای محافل مشکوک و قدرتمند در رأس هرم حاکمیت ولایی در ارتباط با آنها، چالشهایی جدّی و تهدیدآمیز را متوجه صلح و امنیت کشور ما کرده است،
هیچ نیروی ترقیخواه، ملی، و دموکراتیکی نمیتواند نادیده بگیرد و نگران نشود. در دو ماه اخیر، و بهویژه در پی بازدید رسمی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به عربستان سعودی و اسرائیل و اظهارات او در این دو سفر، و همچنین گفتههای رکس تیلرسون، وزیر امور خارجهٔ آمریکا، دربارهٔ کشورمان، رخدادهایی در منطقهٔ خاورمیانه صورت گرفته است که هدف آنها منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران و حتیٰ تهدید کردن منافع کشور ما توسط کشورهای عربی حاشیهٔ جنوبی خلیج فارس بوده است.
اینکه دولت آمریکا یک سال پس از امضای توافقنامهٔ ”برجام”و در پی تغییر رئیسجمهور آن کشور بار دیگر از راه تهدید صلح و منافع ملی ایران سعی در تضمین سرکردگی خود در خاورمیانه و ایجاد نظم جدیدی در این منطقهٔ حساس و به لحاظ جغرافیای سیاسی استراتژیک دارد، نگرانیهایی جدّی را در میان هواداران صلح و ترقی برانگیخته است. به گزارش رسانههای غربی در تیر ماه، ژنرال مَکمَستر، مشاور امنیت ملّی آمریکا، همراه با رکس تیلرسون و جیمز متیس، وزیران امور خارجه و دفاع آن کشور، سعی داشتند که دونالد ترامپ را متقاعد کنند که ایران به توافقنامهٔ برجام پایبند بوده است، و تلاش کردند که او را از دست زدن به هرگونه اقدام یکجانبه در ارتباط با برجام، به دلیل پیامدهای بینالمللی آن و بهویژه با توجه به نظر متفاوت کشورهای اروپایی، برحذر دارند. با این حال، چند روز پس از تأیید پایبندی ایران به برجام، گزارش شد که ترامپ دستور تشکیل گروهی به ریاست استیو بَنِن، مشاور ارشد رئیسجمهور، را داده است که هدف آن یافتن راهی برای خروج از برجام است.
تصویب لایحهٔ افزایش و تشدید تحریمهای آمریکا علیه سه کشور ایران، روسیه، و کرهٔ شمالی در مجلس نمایندگان آمریکا در روز ۳ مرداد با ۴۱۹ رأی مثبت و ۳ رأی منفی، سپس در مجلس سنا (که صد نماینده دارد) با رأی اکثریت ۹۷ رأی مثبت و ۲ رأی منفی، و در نهایت امضای آن در روز ۱۱ مرداد توسط دونالد ترامپ، در عمل تهدیدی جدّی را متوجه کشورمان خواهد کرد. قانون جدید که اکنون ضرورت اجرایی دارد، در عمل همهٔ تحریمهای غیرهستهیی پیشین و جدید علیه ایران را یککاسه کرده است. متن قانون تصویب شده با گنجاندن عبارتِ “سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران – و نهفقط نیروی قدس سپاه- مسئول اجرای برنامهٔ فعالیتهای بیثبات کننده، حمایت از تروریسم بینالمللی، و برنامهٔ موشکی ایران است”، به طور غیرمستقیم و با توجه به موقعیت سپاه در ساختارهای حکومت ایران، جمهوری اسلامی ایران را در فهرست کشورهای تروریستی قرار میدهد.
سخنگوی وزارت امور خارجهٔ جمهوری اسلامی در واکنش به این مصوّبهٔ کنگرهٔ آمریکا مدعی شد که تصویب این قانون نقض خود توافق هستهیی نیست، ولی نقض روح برجام است. علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، هشدار داد که “مصوّبهٔ آمریکاییها مقداری جنبهٔ تبلیغاتی دارد و مواد مغذی آن کم است؛ بنابراین باید توجه داشته باشیم در دام آنهایی نیفتیم که قصد دارند مسیر را به سمت دیگری بکشانند.” البته سران سپاه پاسداران رژیم بهخوبی لبهٔ تیز و تهدیدآمیز مصوّبهٔ جدید کنگرهٔ آمریکا را متوجه خود میبینند، محمدعلی جعفری، فرماندهٔ کل سپاه پاسداران، تهدید کرد که اگر آمریکا بخواهد موضوع تحریمهای “دفاعی و سپاه را دنبال کند” باید پایگاههای خود را تا محدودهٔ هزار کیلومتری اطراف ایران برچیند.
یکی از جنبههای مهم تصویب قانون جدید تحریمها در کنگرهٔ آمریکا که بهویژه در ارتباط با شرایط کنونی کشورمان قابل تأمل است، میزان آرای موافق بسیار بالای ۴۱۹ به ۳ نمایندگان به این قانون است. نمایندگان حزب دموکرات آمریکا که در اصل بیشتر خواهان تصویب مجازاتهایی علیه روسیه بودند، و نمایندگان جمهوریخواه که فعالانه مدافع اقدامهای تنبیهی برضد ایران و کرهٔ شمالی بودند، در توافقی به دور از اصول و آداب مرسوم سیاسی، تصویب تحریمها و قانونی شدن آن را در همکاری با یکدیگر تسهیل کردند. طراحان این تحریمها در مجلس نمایندگان آمریکا (عمدتاً از حزب دموکرات) در واقع تلاش داشتند که طرفداران دولت ترامپ را به تصویب تحریمها علیه روسیه ترغیب کنند. آنها به منظور جلب حمایت یکپارچهٔ نمایندگان جمهوریخواه مجلس نمایندگان به حمایت از تحریمهای پیشنهادی علیه روسیه، به طور حساب شدهای اِعمال تحریم و مجازات در ارتباط با فعالیتهای ایران و کرهٔ شمالی در عرصهٔ آزمایش موشکهای بالیستیک دوربُرد را به طرح تحریمهای روسیه افزودند. به این ترتیب، آنها موفق شدند که چنان تعداد زیادی از آرای موافق را برای طرح پیشنهادی فراهم و بسیج کنند که دونالد ترامپ نتواند از امضا و تصویب کردن آن، بهرغم برخی انتقادهای جدّی به موضوع تبانی بین اطرافیان خود و نمایندگان دولت روسیه، سر باز زند.
حزب تودهٔ ایران تصویب طرح کنگرهٔ آمریکا برای تحکیم رژیم تحریمها علیه ایران را بخشی از تلاشهای پیگیر دولت آمریکا از اواخر دی ماه گذشته برای تغییر موازنهٔ نیروها در خاورمیانه از طریق به انزوا کشاندن و فشار آوردن به ایران آنگونه که مطلوب دولت عربستان سعودی و متحدان ارتجاعی آن است، ارزیابی میکند. پیامد مشخص تصویب قانون اخیر، تقویت موضع عربستان سعودی در تأثیرگذاری بر روند تحوّل و رخدادها در عراق، سوریه، و یمن است، یعنی کشورهایی که نیروهای تروریستی جهادی و تکفیری در آنها همچنان به کاربرد شیوههای غیرانسانی و خشونتبار علیه شهروندان عادی و غیرنظامی به ستوه آمده از جنگ و درگیری ادامه میدهند.
ترامپ حامی ماجراجویی نظامی
اکنون آشکار است که برخی از مشاوران امنیت ملّی ترامپ، به علاوهٔ جنگطلبان در کنگرهٔ آمریکا، فعالانه از کنار گذاشتن و لغو یکجانبهٔ برجام توسط رئیسجمهور آمریکا حمایت میکنند. این در شرایطی است که ایالات متحده همین چند روز قبل بار دیگر تأکید کرده بود که ایران به برنامهٔ جامع اقدام مشترک (برجام) پایبند است. این خود نشاندهندهٔ موضع تهدیدآمیز ترامپ است، و به همین دلیل ضروری است که از پا گذاشتن به عرصهای که نظامیگران و جنگطلبان آمریکا به دنبال آن هستند، به هر صورت ممکن خودداری شود. باید به یاد داشت که رئیسجمهور آمریکا بارها توافق هستهیی را یک ”کاپیتولاسیون “خوانده است که باید پایان یابد. این در شرایطی است که دیگر طرفهای توافق، شامل بریتانیا، فرانسه، آلمان، چین، روسیه، اتحادیهٔ اروپا، و نیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی، همگی میدانند که ایران در مذاکرات ۱+۵ امتیازهای زیادی داده، و همچنین تصدیق میکنند که ایران به تعهدهای هستهییاش در این چارچوب به طور کامل عمل کرده است.
در چنین شرایطی بود که پرتاب موشک ماهوارهبَر به فضا توسط جمهوری اسلامی ایران بار دیگر فرصت تازهای را برای واکنشهای تند و جنجالی کشورهای بزرگ سرمایهداری و دولت جنگطلب و متجاوز بنیامین نتانیاهو در اسرائیل ایجاد کرد. اگر پرتاب یک موشک ماهوارهبَر که در اساس کارکرد غیرنظامی دارد، میتواند چنین جوّی را ایجاد کند، باید آن را نتیجهٔ سخنان غیرعقلائی و تحریکآمیز چهار هفته پیش علی خامنهای، ولی فقیه رژیم تلقی کرد که گفته بود: “هر چه میتوانید روی موشک کار کنید؛ ببینید دشمن چقدر روی موشک حسّاس است. پس بدانید که چقدر کارتان مهم است.” یا اینکه: “همگی میتوانید و تا میتوانید و امکان دارید کار کنید؛ دشمن باید سیلی بخورد.”
بر اساس بیانیههای رسمی دولت و گزارش رسانههای کشور در تاریخ پنجم مرداد، پایگاه ملّی فضایی “امام خمینی” با پرتاب آزمایشی موفقیتآمیز موشک ماهوارهبَر سیمرغ به فضا، به طور رسمی کار خود را آغاز کرد. بر اساس گزارشهای رسمی، این موشک قادر است ماهوارههایی به وزن ۲۵۰ کیلوگرم را به مدار ۵۰۰ کیلومتری از سطح زمین بفرستد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، همزمان با پرتاب این موشک ماهوارهبَر، پایگاه فضایی خمینی که ”نخستین پایگاه سکوی ثابت جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود“ افتتاح شد. کلیهٔ مراحل آمادهسازی، پرتاب، کنترل، و هدایت ماهوارهبَرها در این مجموعه انجام میشود.
طبق گزارش رسانهها، دولتهای آمریکا، آلمان، بریتانیا، و فرانسه در روز ۱۱ مرداد در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد، آزمایش موشک ماهوارهبَر سیمرغ در ایران را “تهدیدآمیز و تحریکآمیز” خواندند و آن را “ناسازگار” با قطعنامهٔ شورای امنیت در تأیید رعایت توافق هستهیی دانستند. در این نامه آمده است که اگر موشک سیمرغ در قالب موشکی بالیستیک طرحریزی شود، بُرد و ظرفیت لازم برای حمل کلاهک هستهیی را خواهد داشت. به گزارش یورو نیوز، ۱۱ مرداد، هفتهٔ گذشته وزارت دارایی آمریکا شش شرکت دیگر را به فهرست تحریمیهای ایران افزود، اقدامی که به گفتهٔ آمریکا در واکنش به «اقدامات تحریکآمیز مستمر» ایران از جمله پرتاب یک موشک ماهوارهبَر صورت گرفته است.
ارتجاع عرب و کوشش برای انزوای ایران
بهموازات و همزمان با تغییر لحن دولت جمهوریخواه آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران، لحن خصمانهٔ کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس که در سالهای گذشته با شدّتهای متفاوتی ادامه داشته است، در ماههای گذشته به سیاستهای عملی خصمانه و مشاجرههای دیپلماتیک بین این کشورها و مقامهای تهران تغییر یافته است. مشوّق این تغییر از حرف به عمل، در حقیقت حمایت آشکار آمریکا و اسرائیل از سیاست خارجی عربستان سعودی و بیشتر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، و در مقابل، جنگ تبلیغاتی شدّت یابندهٔ دولت ترامپ علیه ایران است. شواهد آشکار در صحنهٔ دیپلماسی منطقه در چند ماه گذشته به طور مشخص نشان میدهد که سیاست دولت آمریکا در قبال عربستان سعودی و کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس از زمان آغاز ریاستجمهوری دونالد ترامپ تغییر استراتژیک کرده است. این حقیقت که اوّلین سفر رسمی ترامپ پس از انتخاب شدن به ریاستجمهوری، بازدید از عربستان سعودی و اسرائیل بود که طی آن رئیسجمهور آمریکا علناٌ ایران را به حمایت همه جانبه از تروریسم متهم و آشکارا از کارزار تبلیغاتی خصمانهٔ عربستان علیه ایران حمایت کرد، ایجاد یک پیمان نظامی یا ”ناتو”ی اسلامی توسط کشورهای سنّینشین منطقه و همکاری عملی دولتهای ارتجاعی عرب و اسرائیل را ترغیب کرد، و بیش از ۱۱۰ میلیارد دلار اسلحه و خدمات نظامی به عربستان سعودی فروخت، خود آشکارا افشاگر وضعیت موجود است.
یک جنبهٔ مهم مشاجرههای سیاسی دامنهدار میان عربستان سعودی، امارات متحد عربی، و بحرین از یک سو، و قطر- عضو دیگر شورای همکاری خلیج فارس- از سوی دیگر را که در هفتههای اخیر در جریان بوده است، در حقیقت باید تفاوت سیاست بین آنها در مورد چگونگی شکل دادن روابط منطقه با ایران، با هدف منزوی کردن ایران تشکیل میدهد. متحدان سابق امیر قطر او را متهم کردهاند که روابطش با جمهوری اسلامی به اندازهٔ کافی خصمانه نیست. آنها به سخنان امیر قطر در سازمان ملل متحد اشاره میکنند که گویا گفته است که ایران همسایهٔ مهمی است و همکاری میان آن کشور و کشور ما به سود منطقه است، و روابط دوجانبه میان قطر و ایران همچنان بر اساس منافع مشترک و حسن همجواری توسعه خواهد یافت.
در میانهٔ خرداد، سه کشور عربی پیشگفته، همراه با مصر، روابط دیپلماتیک خود را با دوحه قطع کردند، قطر را متهم به حمایت از تروریسم و دخالت در امور داخلی خود کردند، و تحریمهای اقتصادی وسیعی را بر این کشور عربی حاشیهٔ خلیج فارس اعمال کردند. سپس التیماتومی به قطر دادند که شامل ۱۳ درخواست بود، از جمله قطر تمام ارتباطهای خود را با تهران قطع کند، پایگاه نظامی ترکیه در قطر را ببندد، شبکهٔ خبری الجزیره را که در دوحه متمرکز است تعطیل کند، و به حمایت از اخوانالمسلمین در کشورهای عربی پایان دهد.
روز یکشنبه ۸ مرداد، وزیران امور خارجهٔ عربستان سعودی، امارات متحد عربی، بحرین، و مصر به منظور گفتگو و تبادل نظر در مورد بحران سیاسی دیپلماتیک در خلیج فارس در منامه، پایتخت بحرین، گرد آمدند و دیدار کردند. دیپلماتهای برجستهٔ این چهار کشور عربی ضمن اعلام اینکه اولتیماتوم قبلی به قطر همچنان به قوت خود باقی است، آمادگی خود را برای گفتگو با قطر به شرط اینکه این کشور “لغو حمایت خود از تروریسم را تأیید کند” ابراز کردند.
در همین ارتباط، لازم است که به برخی از تغییر و تحوّلها در موضعگیریهای نیروهای اسلام سیاسی در عراق توجه شود، از جمله به سفر غیرمنتظره و بیسابقهٔ مقتدا صدر (روحانی شیعهٔ رادیکال که در گذشته روابط نزدیکی با مقامهای تهران داشته است) به ریاض و ملاقات او با محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی.
صرفنظر از اینکه در این دیدار چه توافقهایی صورت گرفته است، میتوان آن را به نوعی نشانه آغاز روند دور شدن جریان اسلام سیاسی شیعه در عراق از حامیان خود در تهران ارزیابی کرد. انشعاب عَمّار حکیم، فرزند آیت الله حکیم پایهگذار مجلس اعلای اسلامی عراق، حزب اصلی قدرت در عراق، و تشکیل حزب سیاسی جدیدی به نام ”حکمت ملّی“ را نیز میتوان در همین زمینه مورد توجه قرار داد. عمّار حکیم قبل از خارج شدن از مجلس اعلای اسلامی عراق سفری به تهران داشت که در جریان آن با شخصیتهای ارشد رژیم ایران ملاقاتها و مذاکرههایی داشت. گفته میشود که تغییر و تحوّلهای مشابهی نیز در حزب اسلامی الدعوه عراق در جریان است. در ماههای اخیر، و بهویژه از زمان شکست خوردن داعش در موصل و باز پس گرفتن کنترل این شهر توسط ارتش عراق، مقامهای آمریکایی در ملاقاتهای خود با مقامهای عراقی به آنها در مورد پیامدهای نفوذ جمهوری اسلامی ایران در عراق هشدار دادهاند. برخی از تحلیلگران عراقی مطرح کردهاند که یک راه خاتمه دادن به جنگهای تروریستها در آن کشور به نیابت از عربستان و ایران، فاصله گرفتن از تهران است. این تحولات به هر دلیلی که باشد، بیتردید بر موازنهٔ نیروها در مرزهای غربی و جنوبی کشورمان تأثیرهای مهمی خواهد داشت و میتواند موضع رژیم ولایی ایران را در شرایط پیچیدهٔ کنونی با دشواریهایی مواجه کند. آیا میتوان اینها را عاملی در کوشش همهجانبهٔ رژیم برای برگزاری باشکوه مراسم تحلیف رئیسجمهور در روز شنبه با حضور شمار زیادی از نمایندگان کشورهای خارجی- برای تغییر افکار عمومی جهان به نفع خود- دانست؟
آیا این تحولات پیامدهای منفی جدّی برای صلح در منطقه خواهد داشت؟ سیاستهای ماجراجویانهٔ طرفهای درگیر در این میان، فقط و فقط به زندگی مردم عادی و زحمتکشان این کشورها آسیب خواهد رساند که بدون این مصیبت هم اکنون زندگی دشواری دارند. به هر وسیلهٔ ممکن باید برای تنشزدایی و حفظ صلح و آرامش، و در عین حال بهبود وضعیت معیشت و زندگی مردم عادی، کوشید.
نامۀ مردم