اجلاس عمومی اخیر “صندوق بینالمللی پول” در واشنگتن همراه با نگرانی از احتمال جدی و اجتنابناپذیر افزایش قیمت جهانی نفت در صورت وسعت گرفتن دامنهٔ جنگ در خاورمیانه بهدلیل سیاستهای جنگافروزانه و تهاجمی بنیامین نتانیاهو و تبعات تأثیر منفی آن بر نرخ تورم در کشورهای سرمایهداری با برگزار شدن شانزدهمین نشستِ سران کشورهای عضو “بریکس” همزمان بود. نشستِ اخیر بریکس که اعضای اصلیاش در اساس کشورهای “جنوب جهانی” هستند، دربارهٔ خطوط کلی بهچالش طلبیدن هژمونیِ غرب بحث و بررسی کردند.
مهم این است که در نظر داشته باشیم کلید موفقیت پروژهٔ بریکس کسب استقلال اقتصادی بیشتر و درنتیجه تقویت حاکمیت ملی کشورهای عضو در چالشهایی است که از سالهای اوایل دههٔ ۱۹۹۰/ ۱۳۷۰خورشیدی با آنها روبرو بودهاند. تصمیمهای اقتصادی و موافقتنامههای تجاری بین اعضای بریکس میتواند با “ارز”های ملی شکل بگیرد و نقش “دلار” و مکانیسمهای نظارتی خاص روابط بانکی آمریکا و کشورهای اروپایی را میتواند کم اثر یا کاهش دهد. این مشخص است که سیاستهای مالی و بانکی موردنظر و برنامهریزی شدهٔ “بریکس” درحالی که مکانیسمهای جدید بانکی و تراکنشیای که کشورهای مستقل عضو این پروژه را از حوزه نفوذ ایالات متحده جدا میسازد میتواند تقویت هم بکند و به اقدامهایی در جهت تعمیق حاکمیت ملی بیشتر این کشورها نیز کمک کند.
گروه بریکس شانزدهمین نشست خود را از ۱ تا ۳ آبان ۱۴۰۳ (۲۲ تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴) برگزار کرد. این رویداد مهم دیپلماتیک بینالمللی در رسانههای اصلی ایالات متحده پوششی اندک یافت، ولی در میان کشورهای جنوب جهانی توجهی بسیار به خود جلب کرد. سیوشش کشور از جمله سران چهار کشور بنیانگذار بریکس یعنی چین، هند، و آفریقای جنوبی، در این کنفرانس بهمیزبانی روسیه شرکت کردند. همچنین رهبران ارشد کشورهای مصر، اتیوپی، ایران، ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحدهٔ عربی، و ونزوئلا، بهعلاوهٔ دبیرکل سازمان ملل متحد، آنتونیو گوترش، نیز در این نشست حضور داشتند. رئیسجمهورهای کوبا و برزیل ضمن اظهار تأسف از حضور نیافتنشان در این نشست، وزرای خارجهٔ کشورشان را به نشست اعزام کردند. نیکاراگوئه هیئتی بلندپایه به این نشست فرستاد. کشورهای سوسیالیستیای مانند ویتنام و لائوس مقامهای ارشد خود را به این نشست فرستادند. رئیس دولت جدید مارکسیست سریلانکا نقطهنظرهایی مثبت در مورد بریکس عنوان کرده است. وزیر خارجه سریلانکا در این نشست شرکت داشت.
کنار گذاشتن تدریجی دلار
شانزدهمین نشستِ سران کشورهای عضو “بریکس” سندی ۱۳۴ مادهای زیر عنوان “بیانیهٔ قازان” صادر کرد، سندی که در آن برنامهای گسترده و جامع در همکاری مشترک کشورهای عضو ترسیم میکند. این برنامه، طیفی وسیع از فعالیتها در زمینههای تغییرات اقلیمی و محیط زیست، بهداشت جهانی و همهگیریها، مبارزه با مواد مخدر و تروریسم بینالمللی، حمایت از مشارکت زنان، تبادلات فرهنگی میان مردم، و ورزش را شامل میشود. البته لازم است اجرای واقعی این سند مورد نظارت قرار گیرد، ولی لحن و هدفهای آن ستودنی است.
“بریکس” در خردادماه سال ۱۳۸۸ (ژوئن ۲۰۰۹) همچون گردهماییای برای گفتگو و همکاری در زمینههای تجارت و سرمایهگذاری مالی جهانی آغاز به کار کرد و سپس دستورکار آن بهطرزی چشمگیر گسترش یافت. این امر نشان دهندهٔ وجود روحیهای قوی از دموکراسی و همکاری در جنوب جهانی است. پیش از نشست قازان، به گسترش عضویت در بریکس و همچنین به موضوعات اقتصادی و مالی بهویژه فرایند کاهش وابستگی به دلار ایالات متحده موسوم به “دلاریزدایی”، توجهی بسیار معطوف شده بود.
روسیه، بهویژه، پیشنهادهایی بسیار برای بهوجود آوردن سازوکارهای تجاری و مالی جدید، مستقل، و چندجانبه ارائه داد. ایدههایی برای ایجاد یک “ارز” جدید توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، ولی اجرای آن بسیار دشوار و پیچیده است. بریکس کمیسیونی بهمنظور بررسی این پیشنهادها تشکیل داد و همچنین برای سیستم ارتباطات بینالمللی بانکی سوئیفت (سیستمی که در واقع در کنترل ایالات متحده آمریکا است) برای روشهای پرداختهای لحظهای و همچنین برای بیمهٔ تجارت بینالمللی به دنبال جایگزینهایی است. حتی بدون یافته شدن جایگزینهای غیردلاری و غیر سوئیفت در حال حاضر، تجارت دوجانبه با سایر ارزهای ملی [در جنوب جهانی] در حال افزایش است. گزارشهای سوئیفت نشان میدهد استفاده از دلار آمریکا در تجارت بینالمللی به ۴۹ درصد کاهش یافته است. روسیه و چین بیشتر تجارت خود را به “روبل” و “یوان” انجام میدهند.
در حوزهای دیگر، بانک توسعه جدید بریکس در حال تأمین میلیاردها دلار برای پروژههای توسعه سبز در جنوب جهانی است. مدیر این بانک، کریستینا کرشنر، رئیسجمهور پیشین آرژانتین، است که از اقتصاد پایدار و واقعی (نه مجازی) حمایت میکند. دستورکار بریکس شامل بهاشتراک گذاشتن پیشرفتهای علمی و فناوری بین کشورهای جهان را شامل میشود و منابعی که بهطورسنتی در انحصار کشورهای سرمایهداری پیشرفتهٔ غرب بودهاند. برای نمونه، چین یک مرکز بینالمللی برای آموزش در زمینه هوش مصنوعی راهاندازی کرده است تا کشورهای کمتر توسعهیافتهٔ جنوب جهانی از انقلاب هوش مصنوعی دور نمانند.
“بریکس” جایگزینی برای نظم امپریالیستی ایالات متحده
سیاستهای بریکس حمایت از همکاریهای چندجانبه و مخالفت با هژمونی (سلطه) است. این سیاستها، بر ضرورت شامل شدن کشورهایی بیشتر در فرایند تصمیمگیری در نهادهای حکمرانی بینالمللی و اقتصادی تأکید میکند و به کشورهای جنوب جهانی فرصت اظهار نظر و مشارکت بیشتری داده و میدهد.
بریکس مدافع سیاستهای مستقل است، ولی مخالف هیچ کشوری نیست. همکاری با اقتصادهای پیشرفته سرمایهداری زمانی مورد استقبال قرار میگیرد که بر اساس منافع دوجانبه، احترام متقابل، و مداخله نکردن در امور داخلی یکدیگر باشد. در این راستا، گروه بریکس مطرح کننده و مدافع ادامه دادن به اجرای اصول “کنفرانس باندونگ” مصوب کشورهای آسیایی و آفریقایی در سال ۱۹۵۵ / ۱۳۳۴خورشیدی و پنج اصل “همزیستیمسالمتآمیز”ی است که در آن زمان از سوی هند و چین پیشنهاد شد. در رابطه با صلح، بریکس حملههای اسرائیل در خاورمیانه را محکوم کرده و آتشبس و ارسال کمکهای بشردوستانه را خواستار است. در مورد اوکراین، بریکس خواستار مذاکره برای پایان دادن به جنگ را خواستار است و نسبت به خشونت و وضعیت انسانی در سودان نگران است. این گروه با استفاده از ابزار تحریمهای اقتصادی یکجانبه بهمنظور اعمال فشار سیاسی بهشدت مخالف است. رهبران بریکس تأکید میکنند این گروه بر اصول بنیانی منشور سازمان ملل برای صلح، برابری، و دموکراسی استوار است. در دهههای اخیر، پویایی اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی از غرب به سوی کشورهای جنوب جهانی مانند چین انتقال یافته است. نظام جهانی پیشین زیر رهبری ایالات متحده که در سال ۱۹۴۵ / ۱۳۲۴خورشیدی در “برتون وودز” طراحی شد، بهطور فزاینده ناکافی و زیر تأثیر امپریالیسم ایالات متحده قرار گرفته است.
نهادهایی جدید در حال ظهور هستند که واقعیت اقتصادی معاصر جهانی چندقطبی و چندجانبه را منعکس میکنند. بریکس نمونهای مهم از این نهادهاست. فراخوانهای آن برای شامل شدن کشورهایی بیشتر در فرایند تصمیمگیریها، تلاشی بهسوی دموکراسیای بیشتر و اصلاحاتی دموکراتیک است. این رویکرد، بریکس را در جنوب جهانی بسیار محبوب کرده است. حدود ۳۰ کشور، علاقهمندیشان به همکاری بیشتر یا حتی عضویت در این گروه را ابراز کردهاند.
با وجود برخی موانع، عضویت افزایش مییابد
بریکس یک زیرگروه جدید از “شرکا” ایجاد کرده است تا به مدیریت گسترش آن کمک شود. کوبا، ویتنام، بولیوی، ترکیه، اندونزی، الجزایر، بلاروس، مالزی، ازبکستان، قزاقستان، تایلند، نیجریه، و اوگاندا برای پیوستن به بریکس در مقام شرکای جدید دعوت شدهاند. آنها به اعضای فعلی، یعنی به برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، ایران، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی میپیوندند.
درخواست عضویت ونزوئلا از جانب برزیل که نتیجه انتخابات اخیر ریاستجمهوری ونزوئلا را بهرسمیت نمیشناسد، وتو شد. گزارش شده است که “لولا” اظهار داشته “مادورو” به وعدهاش مبنی بر ارائهٔ نتایج رسمی رأیگیری اخیر عمل نکرده است. رهبر ونزوئلا به تصمیم برزیل واکنش نشان داد و آن را “یک پرخاشگری”و “یک حرکت خصمانه” نامید. سلسو آموریم، مشاور لولا، و ناظر انتخابات ونزوئلا، گفت این وتو “هیچ ربطی به دموکراسی ندارد، بلکه به نقض اعتماد مربوط میشود”. او گفت دولت مادورو “به ما قولی داده و آن را انجام نداده است”. در حالی که رسانههای بزرگ غرب بر وضعیت ونزوئلا بهشدت تمرکز کرده بودند، این موضوع [وتو از سوی برزیل] مسئلهٔ کلیدی نشست نبود. این نشست تصویری از وحدت کلی به نمایش گذاشته است.
در مورد کشورهای سوسیالیستی یا کشورهای با گرایش سوسیالیستی، اغلب این سؤال مطرح میشود چرا این کشورها به بریکس که بیشتر کشورهای عضو در آن سیستم اجتماعی-اقتصادیای سرمایهداری دارند، جذب میشوند؟ هرچه امپریالیسم و هژمونی آن ضعیفتر و زمینه جهانی دموکراتیکتر باشد، شرایطی بهتر برای رشد کشورهای سوسیالیستی و مردم فراهم میشود. روند استقلال و دموکراسی توسعهٔ ضروریای دوگانه برای رشد طبقه کارگر بینالمللی و جنبش کمونیستی است. نشستِ بعدی بریکس در سال ۲۰۲۵ / ۱۴۰۴خورشیدی بهمیزبانی برزیل برگزار خواهد شد که قطعاً ظاهری لاتینی و نشانههای مترقی بههمراه خواهد داشت.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۲۰، ۱۴ آبان ۱۴۰۳