مصاحبه با رفیق نزار طرابلسی، مسئول دفتر بین‌المللی حزب کمونیست سوریه (متحد)

”هیئت تحریر شام“ پس از یک جنگ داخلی که بیش از یک دهه ادامه داشت در مدتی بسیار کوتاه در سوریه به قدرت رسید. آیا این تغییر و تحول به این علت بود که دولت قبلی، دولت بشار اسد، حمایت مردمی را کاملاً از دست داده بود؟ یا علت‌های دیگری هم وجود داشت؟

اول اینکه باید بگویم سقوط رژیم اسد علت‌های داخلی و خارجی زیادی داشت. بررسی این شکست موضوعی است که نیاز به زمان زیادی دارد، اما مهم‌ترین نکات و دلایل داخلی عبارت‌اند از: وضع بد اقتصادی سوریه به‌علت محاصرهٔ طولانی و بی‌وقفه از همان آغاز بحران [در سال ۲۰۱۱، آغاز بهار عرب]- محاصرهٔ اقتصادی آمریکا، اروپا، کشورهای عربی، و محاصرهٔ بین‌المللی.

علاوه بر اجرای «قانون سزار» تحریم آمریکا در مورد مردم سوریه [برگرفته از نام عکاسی سوری که عکس‌های کشتار در رژیم بشار اسد را منتشر کرد]، باید به اشغال بخش‌هایی از خاک سوریه از جانب نیروهای آمریکا و ترکیه و تصرف منابع طبیعی اولیهٔ ما مانند نفت، گاز، گندم، و پنبه اشاره کنم. در سوریه کمبود این منابع و علاوه بر آن منع واردات وجود دارد. علاوه بر این وضع نامناسب داخلی، عواملی مانند دزدی، فعالیت باندهای تجاری، سودجویی بازرگانان به‌اصطلاح «تجارت آزاد»، و رشوه نیز از علت‌های دیگر مؤثر در فروپاشی رژیم اسد بودند.

علاوه بر اینها باید به عوامل خارجی اشاره کنم، مانند تلاش‌های آمریکا، دولت‌های غربی، و حتی برخی از کشورهای عربی برای سرنگون کردن رژیم سابق، ورود تروریست‌ها و گروه های مسلح به خاک سوریه برای بر هم زدن امنیت و ایجاد ترس و وحشت، و کمبود کمک‌های خارجی و لوازم ضروری، حتی تا حد نبود هرگونه کمک. همهٔ‌ این عوامل باعث سقوط سریع رژیم شد.

— دولت‌های غربی مدعی‌اند که هیئت تحریر شام به رهبری احمد شرع که زمانی وابسته به القاعده بود حالا تغییر کرده و ایدئولوژی اسلامی افراطی را رها کرده و سمت‌گیری سیاسی میانه‌رو دارد. نظر شما در این مورد چیست و دولت جدید را چگونه توصیف می‌کنید؟

از روز ۸ دسامبر، روزی که هیئت تحریر شام وارد دمشق، پایتخت سوریه، شد، این گروه مواضع سیاسی‌ای اعلام کرده است که ظاهری آراسته و خوشایند دارد. اما در عمل و در واقعیت، وضع طور دیگری است و رفتار و کردار این گروه کاملاً متفاوت با گفتارش است. اقداماتی که می‌کند حتی در حد کمترین آرمان‌های مردم سوریه هم نیست. افکار و اهداف آنها، حتی اقدامات برخی از اعضای جناح‌های متفاوت گروه حاکم، نشان می‌دهد که آنها تغییر نکرده‌اند و فعالیتشان هنوز هم بر اساس ایدئولوژی افراطی القاعده استوار است. اقدامات برخی از جناح‌های این گروه نشان می‌دهد که آنها هیچ تغییری نکرده‌اند و همچنان متعهد به ایدئولوژی تندرو القاعده باقی مانده‌اند. در بسیاری از موارد، اعلام می‌کنند که رفتارهای مشاهده‌شده فردی است. این توجیه نمی‌تواند سوری‌ها را متقاعد کند. رئیس‌جمهور احمد شرع باید این عناصر را مهار کند.

جامعهٔ سوریه تنوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، و مذهبی دارد و چنین رفتارهایی را تحمل نمی‌کند. این تنوع از نشانه‌های متمایز جامعهٔ سوریه است. اما دولت کنونی سوریه کاملاً از یک نوع و مسلک اسلام‌گرایی و از همان گروهی تشکیل شده که تا کنون بر ادلب حاکم بوده است. ما چنین ترکیبی در این دولت می‌بینیم. حتی اگر گفته شود که این دولت انتقالی است، دولت انتقالی هم می‌بایست از همهٔ عناصر و بخش‌های سیاسی، سندیکایی، فرهنگی، هنری، و دیگر بخش‌های جامعهٔ سوریه تشکیل می‌شد.

— می‌دانیم که حکومت جدید فعالیت حزب شما را ممنوع اعلام کرده است. توجیه دولت جدید برای این کار چه بود و دلیل واقعی آن به نظر شما چیست؟ آیا فعالیت گروه‌های سیاسی دیگری نیز ممنوع شده است؟

متأسفانه این یکی از تصمیم‌های رئیس‌جمهور برگمارده بلافاصله پس از پیروزی بود، یعنی اعلام انحلال جبههٔ ملی ترقی‌خواه و انحلال حزب‌های شرکت‌کننده در این جبهه، از جمله حزب ما، حزب کمونیست سوریه (متحد). این حزب‌ها مجوز فعالیت آزادانه داشتند و طبق «قانون احزاب سیاسی» که در رژیم قبلی اجرا می‌شد فعالیت می‌کردند. حزب ما بیش از صد سال قدمت و سابقهٔ فعالیت دارد. هدف گروه حاکم از بین بردن زندگی سیاسی روزمرهٔ مردم سوریه در بستر فعالیت حزب‌های سیاسی، چه در داخل و چه در خارج از جبههٔ ملی ترقی‌خواه است.

— کشتار اخیر غیرنظامیان علوی در نواحی ساحلی واقعاً‌ تکان‌دهنده بود. انگیزهٔ این خشونت افراطی چه بود؟ آیا رژیم جدید مرتکب این کشتار شد و مسئول آن است؟ آیا مقامات جدید در مناطق دیگر سوریه نیز رفتار ددمنشانهٔ مشابهی از خود نشان داده‌اند و آیا احتمال دارد که این نوع قساوت باز هم رخ دهد؟

یورش چند روز پیش به نواحی ساحلی سوریه در کنار دریای مدیترانه نشان‌دهندهٔ میزان نفرت فرقه‌یی و تلاش برای بسیج گرایش‌های اسلامی و راه انداختن جنگ فرقه‌یی ویرانگر با علوی‌هاست. آنچه رخ داد گواه آن است که رئیس‌جمهور احمد شرع هیچ کنترلی بر این گروه‌های مسلح و افراطی ندارد. در این گروه‌ها عناصر تروریستی اسلام‌گرای افراطی خارجی از ازبکستان، اویغور، و برخی از کشورهای عربی و اسلامی فعالیت دارند که حامل ایدئولوژی القاعده‌اند.

قتل‌عام‌ها و کشتارهای اخیر وحشتناک و جنایت علیه بشر بود؛ نشانهٔ نفرت و کینه‌توزی سیستماتیک به بهانهٔ مبارزه با بقایای رژیم گذشته و هوادارانش بود. بیشترین قربانیان این کشتار مردم عادی، غیرنظامیان غیرمسلح، زنان، کودکان، سالمندان، و حتی همهٔ اعضای خانواده‌ها بودند. حتی شماری از مسیحیان نیز قربانی این خشونت شدند. بخش بزرگی از آنها به کوهستان‌ها گریختند و برخی از آنان از مرز لبنان-سوریه به لبنان رفتند. تخمین زده می‌شود که ده‌هزار نفر نیز به پایگاه هوایی روسیه در حمیمیم، در لاذقیه، رفتند. شمار قربانیان این قتل‌عام‌ها همچنان در حال افزایش است.

ما بارها در مورد وخامت اوضاع هشدار داده‌ایم. این وضع هر لحظه ممکن است به حالت انفجاری برسد و بسیار خشن‌تر و بدتر شود. باید آرامش برقرار شود. باید به جنگ و خشونت و مصیبت پایان داد. باید تحقیق مؤثر و شفافی را آغاز کرد و مجرمان را عادلانه محاکمه و مجازات کرد. باید عناصر و گروه‌های مسلح افراطی و خارجی را از کشور بیرون راند، اعتماد مردم را جلب کرد، و اطمینان به زندگی عادی را به شهروندان بازگرداند.

— دولت سوریه می‌گوید که دورهٔ انتقالی بدون انتخابات پنج سال طول خواهد کشید و فعلاً یک همایش فراگیر ملی برای تصمیم‌گیری دربارهٔ آیندهٔ سیاسی سوریه برگزار می‌کند. این همایش چقدر فراگیر و همه‌شمول است و اعضای آن چگونه انتخاب می‌شود؟ نظر شما در مورد به تعویق افتادن انتخابات چیست؟

اول اینکه دورهٔ انتقالی پنج سالهٔ اعلام‌شده مدتی بسیار طولانی است. همایش گفت‌وگو و تبادل‌نظر هم که برگزار شد صرفاً تشریفاتی بود و هیچ ربطی به گفت‌وگوی جدّی نداشت. شرکت‌کنندگان هم بیشتر از یک مسلک و یک سمت‌گیری عقیدتی انتخاب شده بودند. در جلسه‌ای که بیشتر از هفتصد نفر در آن شرکت داشته باشند، در چهار ساعت در مورد چه چیزی می‌توان گفت‌وگو و تبادل‌نظر کرد؟

ما خواستار برگزاری یک گفت‌وگوی ملی فراگیر شامل همهٔ گروه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، و سندیکایی هستیم، بدون اینکه کسی یا گروهی حذف یا به حاشیه رانده شود. چنین همایشی می‌تواند برنامهٔ کاملی داشته باشد که دربارهٔ راه پیش رو برای سوریهٔ نوین بحث و گفت‌وگو کند. در این صورت است که تصمیم‌ها الزام‌آور خواهد شد و وضع مرحلهٔ انتقالی مشخص می‌شود، که به نظر ما حداکثر می‌تواند دو سال باشد. در این دوره است که کمیته‌های تدوین قانون اساسی تعیین و تشکیل می‌شود و انتخابات پارلمانی و ریاست‌جمهوری تدارک دیده می‌شود. کار دولت وحدت ملی انتقالی آماده‌سازی شرایط برای تشکیل دولت غیرنظامی نوین مطابق با قطعنامه‌های بین‌المللی و قطعنامهٔ ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل است که در آن مدت کار دولت موقت هجده ماه در نظر گرفته شده است. در این دورهٔ انتقالی است که برای همهٔ مسائل و مشکلات شناسایی‌شدهٔ کشور راه‌حل‌هایی مشخص می‌شود. حکومت جدید می‌گوید که به حقوق زنان احترام می‌گذارد، اما برخی از وزیران قبلاً گفته‌اند که تصدی برخی از مشاغل برای زنان مناسب نیست.

— در افغانستان نیز دیدیم که طالبان در آغاز وعده‌هایی در مورد رعایت حقوق زنان داد که خیلی زود هم کنار گذاشت. تهدید حقوق زنان در سوریه چقدر جدّی است؟

در مورد حقوق زنان باید بگویم که مواضع اعلام‌شدهٔ حکومت جدید بزدلانه و بسیار دور از درک رنج زنان و رعایت حقوق زنان در عرصه‌های گوناگون است. مقامات محلی کنونی از نام بردن از دموکراسی و پذیرش آن به‌مثابهٔ نظامی مدنی و دموکراتیک طفره می‌روند، زیرا می‌دانند که از این طریق است که زنان و بقیهٔ مردم سوریه حقوق و امتیازهای لازم را به دست می‌آورند و در فعالیت‌های سیاسی روزانه حزب‌ها و جریان‌های سیاسی گوناگون شرکت می‌کنند. در نظام مدنی دموکراتیک است که بحث و گفت‌وگو برای ایجاد دولت مدنی- دولت قانون و نهادهای مدنی- می‌تواند صورت گیرد.

این آن چیزی نیست که تا کنون در اعلامیهٔ قانون اساسی دیده‌ایم. به نظر حزب ما و دیگر گروه‌های سیاسی ملی و سازمان‌های جامعهٔ مدنی، این اعلامیه حداقل مواد و محتوای قانون اساسی لازم برای شکل‌گیری جامعهٔ مدنی دموکراتیک را در بر ندارد. بسیاری از مواد و ویژگی‌های اساسی لازم برای پایه‌گذاری دولتی که می‌خواهد نهادهای دموکراتیک داشته باشد و جامعه‌ای مدنی که در آن بنیادی‌ترین حقوق زنان، کارگران، کارمندان، و دیگر اقشار جامعه تضمین شود در این اعلامیه دیده نمی‌شود.

— به نظر می‌آید که دولت جدید به ادامهٔ حضور نظامی آمریکا و ترکیه در سوریه و حتی به اشغال گستردهٔ سرزمین‌های جنوب سوریه از جانب اسرائیل بی‌اعتنا است. چرا؟ آیا ممکن است که سوریه تجزیه و تکه‌تکه شود؟

در مورد حضور نظامی آمریکا و ترکیه و اسرائیل باید بگویم که همهٔ آنها ارتش‌های اشغالگرند و باید از سرزمین‌هایی که اشغال کرده‌اند بیرون روند. حمله‌های مکرر اسرائیل، به‌ویژه پس از سقوط رژیم اسد، پذیرفتنی نیست. اسرائیل از هرج‌ومرج و فروپاشی ارتش سوریه استفاده کرد و خطوط آتش‌بس سال ۱۹۷۴ را نقض کرد. این ارتش وارد خاک سوریه شد و به پایتخت- دمشق- نزدیک شد.

این تجاوز افزون بر تلاش آنها در طی سال‌ها برای غارت ثروت سوریه، از جمله نفت، گاز، گندم، جو، پنبه، و غیره است. دولت سابق سوریه مجبور شده بود ثروت ملی‌اش را هم از آمریکایی‌ها بخرد. بخشی از بحران اقتصادی داخلی ناشی از همین سرقت منابع مردم سوریه بود.

در مورد نقشه‌های تجزیهٔ کشور که اشغالگران اسرائیلی، ترک، و آمریکایی در سر دارند باید بگویم که این نقشه‌ها تازه نیست. این دولت‌ها سال‌هاست که صحبت از این کرده‌اند که سوریه به مناطق فرقه‌یی و قومی جداگانه تجزیه شود. هدف آنها تضعیف کشور واحد سوریه و وادار کردن سوریه به عادی‌سازی روابط با دشمن صهیونیستی برای تحقق برنامه‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل در منطقه است. متأسفانه، تهدید تقسیم و تجزیهٔ سرزمین سوریه هنوز وجود دارد و خیلی مواقع آشکارا تبلیغ هم می‌شود.

— از نظر کمونیست‌های سوریه چه راهی در برابر سوریه وجود دارد؟ مایلید شاهد چه روند سیاسی‌ای باشید؟ چگونه می‌توان به این روند دست یافت؟

نظر و دیدگاه ما در حزب کمونیست سوریه (متحد) این است که از نخستین لحظات سقوط رژیم سابق، ما اعلام کردیم که همراه با بقیهٔ نیروهای سیاسی، سازمان‌های جامعهٔ مدنی، و بخش‌های گوناگون مردم سوریه خواستار تغییر هستیم. ما برای ساختن سوریهٔ نوین و مدنی تلاش می‌کنیم که همهٔ بخش‌های مردم سوریه را با تمام ویژگی‌ها و سمت‌گیری‌های سیاسی، از سندیکاهای کارگری گرفته تا گروه‌های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، و حزب‌ها و جریان‌های سیاسی، در بر گیرد. تلاش ما بر این است که جامعهٔ پیشرفتهٔ سوری مطابق با معیارهای جهانی ساخته شود. باید نقشهٔ راه روشنی داشت و بر اساس قطعنامهٔ ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد عمل کرد.

دورهٔ انتقالی برای برگزاری همایش جامع ملی گفت‌وگو باید مشخص باشد. کمیته‌های متعدد برای تدوین قانون اساسی و ارائهٔ آن به مردم برای همه‌پرسی باید تشکیل شود. کمیته‌های دیگری برای تدارک برگزاری انتخابات- هم پارلمانی و هم ریاست‌جمهوری- باید تشکیل شود. برنامهٔ اقتصادی برای کشور باید تدوین شود که در آن هم بخش دولتی و هم فعال‌سازی بخش خصوصی و هم سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی مطابق با منافع کشور و شهروندان در نظر گرفته شود. طرحی برای بازسازی جامعه و روشنگری و آموزش و ترویج ملی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی باید تدوین شود. به این ترتیب است که می‌توان سوریهٔ نوین را ساخت، آنچه را که ویران شده است بازسازی کرد، و علاوه بر کمک‌ها و سرمایه‌گذاری‌های خارجی، از سرمایه‌های ملی بهره‌مند شد. اما هیچ‌کدام از اینها نباید استقلال و حاکمیت ملی و امنیت کشور را به خطر بیندازد.
۱۷ مارس ۲۰۲۵ (۲۷ اسفند ۱۴۰۳)

روزنامۀ ”مورنینگ استار“ شنبه ۲۲ مارس ۲۰۲۵

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارهٔ ۱۲۳۰، ۴ فروردین ۱۴۰۴