
در هفتههای اخیر بهویژه پس از جنگ تجاوزکارانه اسرائیل علیه ایران، اعتراض و اعتصابهای کارگران رسمی صنعت ملی نفت ایران در نقاط مختلف رشد و گسترش داشته است.
کارگران رسمی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در میان طبقه کارگر ایران از وزن و اعتباری بالا برخوردار هستند. این گروه از کارگران صنعتی میهن ما بخشی مهم از درآمد ملی را از کار و تکاپوی خود پدید میآوردند. ازاینروی، اعتصاب و رشته اعتراضهای کارگران رسمی در مجموعه جنبش کارگری و سندیکایی ایران فوقالعاده با اهمیت و اثرگذار است. پیش از رشد اعتصابها در میان کارگران و کارکنان صنعت ملی نفت ایران مبارزات کارگران پروژهای و ارکان ثالث در ماههای اخیر را شاهد بودهایم. این مبارزات تا به امروز تداوم داشتهاند.
خواستهای کارگران پروژهای صنایع نفت، گاز و پتروشیمی که بهخاطر آنها اعتصابهای سراسری در اوایل سال گذشته در بسیاری از نقاط کشور شکل گرفتند و در طول سال دهها هزار کارگر پروژهای در این صنایع و دیگر بخشهای صنایع سنگین از جمله ذوب آهن و فولاد، در صدها واحد تولیدی برای اعتراض به وضعیت معیشتی خود به آن پیوستند هنوز پا بر جا هستند و پاسخی ملموس به آنها داده نشده است.
مطالبههای کارگران پروژهای شامل افزایش عادلانه دستمزد، حذف دلالهای نیروی کار، اجرای ۱۴ روز کار ۱۴ روز مرخصی، تأمین امنیت شغلی و ایمنی محیط کار میشوند. برای دست یافتن به این خواستها کارگران پروژهای با اتحاد گسترده و تحسینبرانگیزی به اعتصاب دست زدند و علاوه بر خواستهای صرفاً صنفی، سیاستهای تعدیل ساختاری رژیم ولی فقیه از جمله آزاد سازی دستمزدها، و مقررات زدایی را هدف قرار دادند.
گرچه مسئولان رژیم ولی فقیه سعی دارند با ایجاد جدایی و تفرقه در جنبش مطالباتی کارگران صنایع راهبردیِ نفت، گاز و پتروشیمی تلاش آنان را برای دست یافتن به حقوق و مزایای خود و انجام گرفتن تغییرهایی اساسی در سیاستهای اقتصادی تعدیل ساختاری ضد کارگری و برای ایجاد تشکلهای سندیکایی مستقل منحرف کنند، ادامه و گسترش حرکتهای اعتراضی اخیر نشان میدهد که نمیتوانند در پیشبرد این سیاست تفرقهافکنانه موفق شوند.
در هفتههای اخیر حرکتهای اعتراضی در جمعهایی از همه ارکان کارگران صنعت نفت را شاهد بودهایم. در تیرماه ۱۴۰۴، جمعی از کارکنان رسمی در چهار منطقه عملیاتی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، اعتراض خود را در مورد عدم پرداخت حقالزحمه بهرهوری مربوط به نیمه دوم سال ۱۴۰۳ با وجود گذشت بیش از سه ماه از آغاز سال ۱۴۰۴ بهاطلاع رسانهها رساندند و ضمن اعتراض به تأخیر چندماههٔ طلبهای مزدی خود خواستار پرداخت فوری مطالبههای برحقشان شدند.
اختلاف و تنوع در شرایط استخدامی کارکنان رسمی و پروژهای صنایع نفت و گاز جنوب کشور موجب شده است کارگرانی که از طریق پیمانکار استخدام شدهاند از بسیاری از حقوق ابتدایی خود بهرهمند نشوند. برای نمونه، در عسلویه و منطقههای گاز پارس جنوبی درآمد کارگران پیمانی از نیمی و یا حتی در مواردی از یکسوم کارگران قرارداد رسمی کمتر است و کارگران پیمانی عملاً از هیچکدام از مزایای کارکنان رسمی برخوردار نیستند. و همانطور که در سال گذشته مورد اعتراض کارگران پروژهای قرار گرفت، کیفیت خوابگاه و محل اقامت و سرویسهای رفتوآمد به محل کار جوابگوی حداقل نیازهای اولیه کارکنان نیست.
از دیگر موردهای اعتراضی کارگران پروژهای پرداخت نشدن حق بیمه توسط پیمانکارهای دلال نیروی کار است که بهخصوص در دوران ما بین پروژهها و استخدام توسط پیمانکارهای مختلف متداول است. زمانی هم که حق بیمه پرداخت میشود، بسیاری از پیمانکارها با اطلاع مسئولان دولتی به صورتی غیرمسئولانه و همراه با تزویر و ریاکاری خاص خود حق بیمهها را متناسب با دستمزد واقعی کارگر پرداخت نمیکنند. درنتیجه کارفرماهای دلال نیروی کار به سوداندوزی خود با استثمار کارگرانی که در گرمای ۵۰ درجه عسلویه و سایر مناطق نفتخیز جنوب عرق میریزند ادامه میدهند و کارگران دورنمایی در زندگی ندارند بهجز بازنشستگی با حقوقی کمتر از حتی آنچه قوانین ناعادلانه جمهوری اسلامی تعیین میکند. از دیگر خواستهای حرکتهای اعتراضی کارگران صنعت نفت رفع سقف حقوقی تعیین شده در چارچوب قوانین برای کارگران و همچنین حفظ استقلال صندوق بازنشستگی نفت است.
تأمین امنیت شغلی و ایمنی محیط کارنیز مطالبه فوری همه کارگران در بخشهای صنایع راهبردی از جمله کارگران صنایع نفت، گاز و پتروشیمی است که طبیعتاً همه ارکان مختلف شاغلان را دربر میگیرد و برای ادامه تولید و بهرهبرداری از پالایشگاهها و مرکز تولید انرژی و صنایع راهبردی ضروری است. با این وجود، خبرهای تأثربرانگیر مصدومیت تعدادی از کارکنان و جان باختن مهندس بهرهبرداری نفت، احسان آلیاسین، در اثر انفجار و آتشسوزی در واحد تقطیر شماره ۷۰ پالایشگاه آبادان در خلال انجام تعمیرات در ۲۸ تیرماه و جان باختن یک کارگر شرکت نفت و گاز گچساران در خلال انجام کار در ۴ مردادماه در منطقه عملیاتی سولابدر در جنوب استان کهگیلویه و بویراحمد بهنام صابر آسایش و ادامه یافتن آمار بالای حوادث کار در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی نشان میدهد که این خواست نیز کماکان با بیتوجهی مواجه شده است.
از آن جایی که حد توجه به ایمنی محیط کار فقط با درنظر گرفتن منافع کارفرما و افزایش تولید و بهقیمت جان کارگر تعیین میشود، گذشته از نوع قراردادها، همه نیروهای کارگری گذشته از شرایط استخدامی متفاوتشان در رعایت ایمنی محیط کار توسط کارفرما ذینفع هستند. بدیهی است که انگیزه اتحاد و همکاری در مبارزه برای تأمین ایمنی در محیط کار حاصل شرایط نامطلوب محیط کار است که همه ارکان مختلف کارگران صنایع نفت، گاز و پتروشیمی با آن روبرو هستند.
توان نهانی طبقه کارگر در این صنایع برای مبارزه برای دست یافتن به حقوق صنفی و سیاسی خود بهعلت سهم قابلتوجه تولید و صادرات نفت، گاز و محصولات پتروشیمی در درآمد ملی قابلملاحظه است. بر اساس آمار موجود در رسانه های داخلی، حداکثر سهم درآمد ارزی صادرات نفتی، گاز (طبیعی و مایع) و محصولات پتروشیمی در سال ۱۴۰۳ بهترتیب۱ ۶۷ میلیارد دلار، ۱۳ میلیارد دلار، و ۲۵ میلیارد دلار گزارش شده است.
مسئولان رژیم ولی فقیه با توجه به تاریخچه درخشان و سنتهای انقلابی کارگران صنعت نفت و سابقه مبارزه اعتصابی کارگران نفت در دوران استبداد سلطنتی و توان آن در حکم بخش اصلی جنبش سراسری برای صلح، آزادی، عدالت اجتماعی، و استقلال، از فعالیت مستقل و متشکل طبقهٔ کارگر در این صنایع هراس دارند. نقش مؤثر وکلیدی مبارزه صنفی کارگران در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی و در سایر بخشهای صنایع سنگین و راهبردی و تلفیق و پیوند این مبارزه با جنبش سیاسی همگانی بر علیه دیکتاتوری و برای دستیابی به خواستهای مشترک و عدالتخواهانه مردم میهن ما غیرقابلانکار است.
—————————————————-
۱. درآمد سالانه نفت ایران به دلار متغیر است و به عاملهایی مختلف از جمله قیمت جهانی نفت، میزان صادرات آن، و سیاستهای داخلی و خارجی بستگی دارد. با این حال، گزارشها و آمارهایی مختلف در این زمینه وجود دارند. برای مثال، در سال ۲۰۲۴ / ۱۴۰۳، طبق گزارش سازمان اطلاعات انرژی درآمد نفتی ایران حدود ۴۳ میلیارد دلار برآورد شده است. همچنین، برخی گزارشهای داخلی از صادرات ۶۷ میلیارد دلاری نفتی در سال ۱۴۰۳ خبر میدهند.
ضمیمه کارگری «نامهٔ مردم» شمارۀ ۱۰۰، ۲۰ مرداد ۱۴۰۴