گفتگویی با دکتر سلاوا تتکین، کمونیست پرسابقهٔ روس دربارهٔ نگرش امروز مردم روسیه نسبت به اتحاد شوروی سابق و نسبت به ولادیمیر پوتین
دکتر سلاوا تتکین، عضو پرسابقهٔ حزب کمونیست فدراسیون روسیه، نمایندهٔ سابق ”دوما “از حزب کمونیست، و مشاور ارشد دبیرکل حزب کمونیست روسیه، در پاسخ به این پرسش که چه درصدی از مردم روسیه از کمونیسم حمایت میکنند میگوید در حدود ۳۰درصد. دکتر تتکین که اخیراً برای شرکت در مراسم بزرگداشت انقلاب سوسیالیستی اکتبر به لندن رفته بود، اوضاع کنونی در روسیه را این طور توضیح میدهد: ”نمایندگی پارلمانی ما در انتخابات اخیر دوما به طور چشمگیری کاهش یافت و به اندکی بیش از ۱۲درصد رسید، که به طور عمده ناشی از نظام انتخابات شیادانه و تقلبی روسیه است.
با وجود این، روزانه ۸۰هزار نسخه از روزنامهٔ کمونیستی ”پراودا “و ۱۲۰هزار نسخه از نشریهٔ ”سویتسکایا روسیه “به فروش میرسد. گرایش به سیاستهای حزب ما و دستاوردهای اتحاد شوروی بهویژه در میان جوانان و تحصیلکردهترها رو به افزایش است. این بدان علّت است که زندگی در روسیه برای همه- بهجز خیلی پولدارها- به طور فزایندهای مشکل شده است. الآن سه سال است که درآمدهای واقعی مرتب کاهش یافته است. بیست و دو میلیون نفر در روسیه در فقر مطلق زندگی میکنند و برای تأمین غذای کافی مشکل دارند، و نیمی از جمعیت کشور ”فقیر “محسوب میشوند. با وجود این، مردم هنوز به یاد دارند که اوضاع همیشه این طوری نبوده است. کمتر از ۳۰ سال پیش، خدمات بهداشتی و درمانی رایگان برای همه وجود داشت. آموزش تا عالیترین سطح دانشگاهی، و نیز مهدکودک و کودکستان رایگان بود. همه حقوق بازنشستگی کامل میگرفتند. بیکاری وجود نداشت. دولت برای هزینهٔ مسکن، آب و برق و گاز (انرژی)، وسایط رفتوآمد، و کالاهای اساسی خوراکی مردم یارانهٔ چشمگیری پرداخت میکرد.
”امروزه خرابی اوضاع اقتصادی روسیه بیش از پیش بر مردم روشن شده است. صنایع تولیدی روسیه عملاً از بین رفته است. اقتصاد کشور تقریباً به طور کامل متکی به صنایع استخراجی کالاهایی است که به غرب فروخته میشود، از قبیل نفت، و مواد معدنی، و گاز طبیعی. در اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۰ (در آستانهٔ فروریزی) هزار فروند هواپیما تولید شد، امّا تولید سال گذشته فقط ۹۰ فروند بود. خطوط هواپیمایی ما هواپیماهایشان را از غرب اجاره میکنند. صنایع تولید موتور ما به طور کامل متکی به فناوری و قطعات وارداتی است. در عرصهٔ فناوری اطلاعاتی (آیتی) و کامپیوتری نیز وضعیت همین طور است. شالودهٔ فناوری برای توسعهٔ اقتصادی مستقل بهکل از میان رفته است.
”برای همین است که اکنون توجه نسلهای جدید در روسیه بار دیگر به گذشتهٔ خودشان، و بهویژه به دوران پس از انقلاب اکتبر، جلب شده است. در سال ۱۹۱۷ (سال انقلاب سوسیالیستی اکتبر) روسیه اقتصادی عقبمانده و به طور عمده کشاورزی داشت. فقط طی ۲۵ سال، اتحاد شوروی توانست هم از لحاظ میزان تولید و هم از لحاظ کیفیت فناوری، بزرگترین اقتصاد آن زمان اروپا، یعنی آلمان را پشت سر بگذارد. یکی از علّتهای اصلی اینکه اتحاد شوروی توانست فاشیسم هیتلری را شکست دهد، همین بود.»
از دکتر تتکین دربارهٔ ماهیت دولت کنونی روسیه زیر رهبری ولادیمیر پوتین پرسیده شد، که او با تأکید این نظر را رد کرد که این دولت را میتوان مترقی دانست. او ماهیت این دولت را این طور توضیح میدهد: ”دولت کنونی در بستر لایهای از افراد بانفوذ و دلال و غارتگر منابع ملّی شکل گرفته است که برای فروش مواد خامی که در اختیار دارند، برای کارهای بانکی و جابهجایی پول، و برای دستیابی به فناوری لازم برای عملیاتشان در روسیه، به غرب متکیاند. در ردهٔ بلافاصله بعد از پوتین، در عمل همهٔ وزیران از همین افرادند. این دولت به چنین افراد بانفوذ و پُرقدرتی متکی است، و آن افراد هم به غرب متکیاند.
دکتر سلاوا تتکین که بدلیل مسئولیت های سال های فعالیت خود در پست های دیپلوماتیک اوضاع اقتصادی کشورهای متعددی را مطالعه کرده است و در این رابطه صاحب نظر است در گفتگوی خود نتوانست نگرانی خود در مورد پی آمده های عدم سرمایه گذاری در عرصه های تکنولژی و قطعه سازی و لوازم یدکی مورد نیاز صنعت روسیه را پنهان کند. او معتقد است که دولت روسیه برای اینکه بتواند به عنوان یک قدرت اقتصادی جهانی مطرح باشد می بایست سرمایه گذاری در توسعه بیشتر و هدفمند اقتصاد مولد کشور را گسترش دهد.
”پوتین الآن مدّت زیادی است که در قدرت است. هجده سالی که او در قدرت است، بیشتر از سالهایی است که برژنف در صدر قدرت دولتی بود. قابلتوجه است که پوتین در بخش بزرگی از این سالها، یعنی در سالهایی که ”ناتو “حیطهٔ نفوذ و عمل خود را به سوی شرق و به اروپای مرکزی، کشورهای بالکان، و دریای سیاه گسترش داد، چقدر در برابر ”ناتو “و آمریکا کوتاه آمد و مقاومت کمی نشان داد. روسیه حتّی در زمان تجاوز به لیبی هم مخالفتی نشان نداد. فقط در همین اواخر و در کریمه و سوریه است که روسیه خط و نشان در برابر پیشرَوی آمریکا کشیده است. این هم شاید به خاطر صراحت آمریکا در به چالش کشیدن منافع روسیه باشد. ولی احتمالاً عوامل دیگری هم در کار بوده است که باید در نظر بگیریم، از جمله افول قدرت جهانی آمریکا، چرخش به سوی چین، و رقابتهای اقتصادی میان آمریکا و اتحادیهٔ اروپا.
”فروش روسیه به آلمان سه برابر فروش آن به آمریکاست، و به همان نسبت هم از آلمان خریداری میکند. در مقابل، هزینههای انرژی (نفت و گاز و…) آلمان و توان رقابت بینالمللی آن در برابر آمریکا به طور چشمگیری به خرید نفت و گاز از روسیه بستگی دارد. اقدام دیپلماتیک آمریکا به منظور ممانعت از ساختن خط لولهٔ گاز از روسیه به آلمان، و اعمال تحریمهای بانکی بر شرکتهای بزرگ و بانفوذ هم حاکی از رودررویی فزاینده میان اتحادیهٔ اروپا و آمریکا بر سر سهمیهٔ فولاد و مالیاتبندی بر شرکتهاست.»
دکتر تتکین میگوید این رقابتها میتواند زمینهٔ تلاشی بشود برای به وجود آوردن بهاصطلاح ”اپوزیسیون دموکرات “در روسیه، شبیه به آن چیزی که پیش از کودتای ۲۰۱۴ با کمک مالی آمریکا در اوکراین به وجود آمد. او اضافه میکند: ”چنین اپوزیسیونی پایگاه بالقوهٔ کوچکی دارد.
ایدئولوژی نولیبرالی خودش مانعی در راه این اپوزیسیون است. برخلاف زمان کودتای یلتسین در سال ۱۹۹۱، امروزه توهّمی دربارهٔ ”بازار آزاد “وجود ندارد. روسها ”بازار آزاد “را دیدهاند و با پیامدهای آن آشنایند. ولی تغییر رژیم بیش از پیش به هدف دولت آمریکا تبدیل شده است. “به گفتهٔ دکتر تتکین، به همین علّت است که احیا و تقویت جنبش طبقهٔ کارگر و بهرهگیری از بیداری و اشتیاق تازهٔ کنونی به انقلاب اکتبر و تبدیل کردن آن به جنبش سیاسی گستردهتری با هدف تغییر سوسیالیستی اهمیت بیشتری پیدا میکند. او میگوید که جوانان از همین حالا پیشگام این جنبش شدهاند.
نامۀ مردم