جرمی اسکاهیل روزنامه نگار آمریکایی با بیان اینکه قطعا بین جو بایدن و بنیامین نتانیاهو تنشهایی هم وجود دارد، تاکید کرد: ولی واقعیت این است که اگر حمایت بایدن نبود، اسرائیل نمیتوانست اینگونه در غزه جنایت کند و در حقیقت رئیس جمهور آمریکا تسهیل کننده تمام فرآیند جنگ در غزه است. به گزارش بامداد دوشنبه ... روزنامه نگار آمریکایی: تمام جنایات اسرائیل در غزه با حمایت بایدن است
حکم بیسابقه دادگاه فرانسه: «همه زنان افغان» میتوانند از حق پناهندگی بهرهمند شوند
دادگاه ملی حقوق پناهندگی فرانسه که به اختصار (CNDA) نامیده میشود، روز پنجشنبه ۱۱ ژوئیه طی حکمی اعلام کرد «تمامی زنان افغان» که به دلیل اقدامات تبعیضآمیز طالبان علیه آنها از افغانستان فرار میکنند «میتوانند به وضعیت پناهندگی دست یابند». یورونیوز: دادگاه در این تصمیم بیسابقه «زنان افغان» را یک «گروه اجتماعی» دانسته که صرفا ... حکم بیسابقه دادگاه فرانسه: «همه زنان افغان» میتوانند از حق پناهندگی بهرهمند شوند
دیدگاه مارکسیستی در مورد ستم بر زنان و «زنبیزاری» جهانی
پروفسور “مری دیویس” استدلال میکند که با وجود برداشتن برخی گامهای رو بهجلو برای حقوق زنان، دست یافتن به وظیفههای پیشِرو در این زمینه همچنان نگران کننده است، زیرا در بسیاری از نقاط جهان این دستیافتهها در روندی فرسایشی و پسرفت سیر میکنند.
“روز جهانی زن” مناسبتی است که میتوانیم درباره دستاوردهای زنان در سرتاسر جهان بیندیشیم و زنان را ستوده و گرامی بداریم، اما از سوی دیگر باید فرصتی باشد تا راهبندهایی عظیم که هنوز از پیشرفت زنان جلوگیری میکنند را شناسایی کنیم. خشونت علیه زنان در سرتاسر جهان وجود دارد، با اینکه واقعیت وجود پوششی از برابری حقوقی در بیشتر کشورها (البته نه همه) درحال فزونی است. بر اساس گزارش سازمان ملل، در سراسر جهان حدود ۷۳۶ میلیون زن و از هر سه زن کموبیش یک زن یک بار دستکم در زندگیاش در معرض خشونت جسمی یا جنسی شریک عاطفیاش، خشونت جنسی همدمی یا هر دو، قرار گرفته است (۳۰ درصد از زنان از ۱۵ سال و بالاتر از آن). این رقم آزار جنسی را شامل نمیشود. رقمهای مربوط به زنکُشی نیز بههمین ترتیب تکان دهنده هستند. در سال ۲۰۲۲/۱۴۰۱ حدود چهلوهشت هزار و هشتصد زن و دختر در سراسر جهان بهدست شریک جنسیشان یا یکی از اعضای خانواده کشته شدند. این بدان معناست که بهطورمیانگین هر ساعت خون بیش از پنج زن یا دختر بهدست یکی از اعضای خانوادهاش ریخته میشود.
آنچه در اینجا نشان داده میشود واقعیتی بسیار ناراحت کننده است. مردهریگ “زنبیزاری” در فرهنگ سده بیستویکم با تاریخ طولانی آن در همه شکلهای جامعه طبقاتی هنوز بهقوت خود بهجا مانده است. زنبیزاری تنها بیزار بودن از زنان نیست، بلکه دیدگاهی نظری و کرداری است که هدف از آن- در صورت فعلیت یافتن- نظارت و فرودست ساختن زنان و حمایت از سلطه مردسالارانه است. این فرودست ساختن زنان اغلب از طریق خشونت، کنترل زورگویانه، آزار خانگی یا آزار جنسی نمایان میشود و هم پیامد و هم نمود ستم بر زنان است. سرکوب، مهمترین شیوه حفظ مناسبات طبقاتی است که از بهرهکشی طبقاتی حمایت میکند. این کارکرد جامعه طبقاتی و همچنین فراوردهٔ آن است. از نظر مادی، برخلاف تبعیض، بیدادگری و ستم به فرایند بهرهکشی طبقاتی و همچنین بهرهبرداری از نظریههای ستمگرانه مردسالاری، جنسیتگرایی، و زنبیزاری در سطح “روبنائی” مرتبط است. بنابراین ما باید زنبیزاری را درنقش سازوبرگی جهانی بهمنظور سرکوب زنان در جامعهای طبقاتی دریابیم. دو دلیل اصلی وجود دارد که چرا خشونت زنبیزاری در سراسر جهان رو به فزونی گذاشته است. یکی بهدلیل تأثیر سمی رسانههای (ضد) اجتماعی، بهویژه “مانوسفر” (مجموعهای از وبگاه، وبلاگ، و انجمن هماندیشی آنلاین برای مردان) است که برخی از شکلهای جنسی مردانگی با زنان و زنبیزاری و مخالفت با فمینیسم را ترویج میکنند. کاربران درون این رسانه اجتماعی شامل فعالان حقوق مردان هستند: اینسلها یا مجرد ماندن غیرارادی (مردانی که توانایی پیدا کردن شریک جنسی ندارند)، وبگاه “مگتاو” (یا مردانی که راه خودشان را میروند، وبگاهی است ضد فمنیستی و جدایی از زنان)، “پییوآی” (حرکتی است از سوی گروهی از مردان که هدف خود را موفقیت در اغواگری زنان و بهدست آوردن رابطه جنسی از طریق آن میدانند) و گروههای “حقوق پدران” (جنبش اجتماعی مردان و متحدانشان است که روی موضوعهای جنسیت تمرکز داشته و فعالیتهایشان از خودیاری تا لابیگری و کنشگری را شامل میشود).
آنان درحالی که ویژگیهای باورهای هر گروهشان گاهی در تضاد با یکدیگر قرار دارد، رویهمرفته پیرامون این باور متحد میشوند مبنی بر اینکه جامعه بهدلیل تأثیر و کارکرد فمینیسم علیه مردان گرایشی جانبدارانه دارد، و فمینیستها مردبیزاری و مردستیزی را ترویج میکنند. رسانه اجتماعی “مانوسفر” با گروههای راست افراطی و “راستگرایان آلترناتیو” همپوشانی دارد. این رسانه همچنین با آزار و آسیبرسانی جسمی و روحی آنلاین همراه بوده و در پرورش دیدگاههای افراطی “زنبیزاری” و ستایش از خشونت علیه زنان نقش داشته است. افزون بر این، ما شاهد چیزی هستیم که “همزیستی زنبیزاری و افراطگرایی خشونتآمیز” نامیده میشود (پابلو کاستیو دیاز و ناهلا والیجی).
تعصب و خشکاندیشی خشونتآمیز با نمود بنیادگرایی دینی تقویت شده است که در میان بنیادگرایان مسیحی سفیدپوست در کشورهای غربی و خشکاندیشان و بنیادگرایان مسلمان و دیگر مذهبها در آفریقا، منطقه خاورمیانه، و آسیا همخوانی دارد. درواقع، بر اساس شاخص جهانی تروریسم ۲۰۱۸/۱۳۹۷، چهار گروه: “دولت اسلامی” (داعش)، “طالبان”، “بوکوحرام”، و “الشباب” مسئول بیش از ۴۴ درصد تمام قتلهای ناشی از تروریسم در سالهای دهه گذشته بودهاند، اما همه مذهبهای بنیادگرا پیوند مشترک دیگری نیز باهم دارند: همه آنها در شکلهای گوناگون باورهای زنبیزارانه و فرمانبرداری بیچونوچرای زنان ریشه دارند. همه آنها از نظر پوشش، تحرک آزادانه، منش و آموزش زنان، رفتارهای محدود کننده وحشیانهای نسبت به زنان انجام میدهند. از دیدگاه بنیادگرایان دینی تخطیکنندگان از این هنجارها سزاوار تنبیه و آزار خانگی، خشونت دولتی، و مرگ هستند.
اما این روشها به کشورهایی مانند افغانستان و ایران محدود نمیشوند. ویژگیای نظری و کاربستی مشترک در پیدایش و فزونی رهبران اقتدارگرا و راستگرا در بسیاری از کشورهای جهان مشاهده میشود که گرچه در سیاستگزینیهایشان ناهمساناند، اما همان انگیزههای به پس راندن دستاوردهای فمینیستی دهههای گذشته زنان را در سر میپرورانند.
نمونههایی از پس راندن حقوق زنان در دنیای بهاصطلاح آزاد عبارتند از: کاهش بودجه برای سلامت باروری در سطح جهانی، تعهد اعلام شده برای کاهش یا حذف حق انتخاب زنان در تنظیم خانواده بهویژه در رابطه با سقط جنین که بهتازگی شاهد فسخ قانون “روئه علیه وید”۱ در ایالات متحده بودیم. این فرسایش در دستاوردها به ایالات متحده محدود نمیشود. در سال ۲۰۱۷/۱۳۹۶، دوما، پارلمان روسیه، با ۳۸۰ رأی موافق در برابر سه رأی مخالف، بهسود جرمزدایی از خشونت خانگی در موردهایی که باعث “آسیب بدنی اساسی” نمیشود و بیش از یک بار در سال رخ نمیدهد، رأی داد. ترکیه از عضویت در کنوانسیون استانبول که ساختار پیشگامانه و جامعی برای مبارزه با خشونت مبتنی بر جنسیت و تضمین حقوق بازماندگان در اروپا بهشمار میرود در سال ۲۰۲۱/۱۴۰۰ دست کشید. این تصمیم نشاندهنده پسرویای عمده از تضمین حقوق بشر در مورد زنان و دختران در ترکیه است. این تصمیم همچنین حامیان حقوقزدایی از زنان را در چندین کشور دیگر منطقه جسورتر کرده است. لهستان و مجارستان نیز شاهد پسروی در حقوق زنان بودهاند. لابیگری لهستان و مجارستان به حذف گزاره “برابری جنسیتی” از بیانیه اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۱/۱۴۰۰ انجامید. حزب ملیگرای قانون و عدالت لهستان و ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان، آنچه را که ارزشهای اجتماعی سنتی مینامند ترویج میکنند.
برخی از فمینیستها استدلال میکنند که زنان در سده بیستویکم پیشرفتهای زیادی بهدست آوردهاند، و ازاینروی، این پرسش را مطرح میکنند که آیا ادامه گفتمان در مورد نابرابری زنان ضروری است یا خیر. روشن است که وضعیت زنان در بسیاری از کشورها از نظر حقوقی در سنجش با سدههای گذشته که زنان دارایی مردان بهشمار میرفتند و هیچ حقوقی نداشتند، بهبود یافته است.
با این حال، همانطور که این نظرسنجی نشان میدهد، همین دستاوردهای محدود هم یا به پس رانده شدهاند یا در بسیاری از کشورها با برآمدهایی ترسناک برای زنان هدف حمله قرار گرفتهاند. حتا در جاهایی که زنان هنوز از چنین حق و حقوقی برخوردار هستند- جدای از حق رأی و داشتن ملک- روشن است که برابری زنان بهشکلی که هماکنون وجود دارد بر اساس فرایندی نامرئی از مشارکت بر موفقیتهای شمار معدودی استوار است. برای زنان طبقه کارگر تغییرهایی اندک در پی داشته است.
در بریتانیا با وجود این واقعیت که زنان اکنون بیش از نیمی از نیروی کار را تشکیل میدهند، تفکیک شغلی، پراکندهکاری، و شکاف دستمزد جنسیتی ادامهدار در کنار افسانه “دستمزد خانواده” و کمبود مراقبتهای پزشکی کمهزینه برای کودکان وضعیتی تاب نیاوردنی را باعث شده است.
سیاستبازیهای ریاضتی که خدمات عمومی را تضعیف کرده است، به زنانه شدن فقر منجر شده است. در خانوارها، از هر ۱۰ زن، یک زن هر سال با خشونت خانگی روبرو میشود. از هر چهار زن یک زن در دورهای از زندگیاش با این نوع بدرفتاری روبرو میشود. هر ۶ تا ۲۰ ثانیه یک حادثه خشونتآمیز خانگی در بریتانیا رخ میدهد.
سوسیالیستها باید تشخیص دهند که تبعیض جنسی مردسالارانه و خشونت زنبیزاری ابزاریاند که بهوسیله آنها ستم بر زنان در جامعه طبقاتی در سراسر جهان ادامه مییابد. شرط حفظ حقوق ما زنها چه رسد به افزایش آن، هوشیاری بیوقفه و بیپایان است. هوشیاری ما باید با ایستادگی و پیکار همراه باشد.
———————————————
۱. “روئه در مقابل وید” (Roe v. Wadde)، حکم تاریخی دادگاه عالی ایالات متحده در ۱۹۷۳/ ۱۳۵۲ که به زنان برای سقط جنین حق قانونی قائل شد.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۰۴، ۶ فروردین ۱۴۰۳
کلمبیا: حملات اسرائیل به غزه مانند رفتار نازیهاست
رئیسجمهوری کلمبیا حملات ارتش اسرائیل به شهر «دیر البلح» در نوار غزه را عین رفتارهای نازیها دانست. به گزارش ایسنا، گوستاوو پترو، رئیسجمهوری کلمبیا در حساب کاربری خود در پلتفرم ایکس (توییتر سابق) به شدت از حملات ارتش اسرائیل به شهر دیر البلح در نوار غزه انتقاد کرده و با انتشار تصاویری از این منطقه ... کلمبیا: حملات اسرائیل به غزه مانند رفتار نازیهاست