
کمک ۱۲۰ میلیون پوندی کییر استارمر به سودان نه میتواند همدستی دولت بریتانیا در نسلکشی نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) را بپوشاند و نه سایه شوم استعمار و امپریالیسم بریتانیا را جبران کند.
نوشته: کلودیا وب- از اعضای ترقیخواه پیشین پارلمان بریتانیا
دولت کییر استارمر، نخست وزیر بریتانیا، هفته گذشته اعلام کرد که ۱۲۰ میلیون پوند کمک اضافی به سودان اختصاص خواهد داد. این مبلغ به شدت ناکافی و ریاکارانه است، زیرا نمیتواند گناه تاریخی بریتانیا در غزه را که بیش از ۱۲۵ سال پیشینه دارد، و نسلکشی کنونی بدست شبهنظامیان نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) و نیروهای مسلح سودان (SAF) را بپوشاند.
تنها از فروردین ماه ۱۴۰۲ تا کنون، بیش از ۱۲ میلیون نفر از خانههای خود رانده شدهاند، نیمی از جمعیت کشور با گرسنگی حاد روبرو است و نایابی و کمبود مواد غذایی سراسر کشور را تهدید میکند. در منطقه دارفور، در خارطوم، پایتخت سودان، و در هر روستای ویران شده، مردم برای زنده ماندن خوراک دام میخورند. برخی آب داغ مینوشند تا درد معدهشان را تسکین دهند. هر روز صدها نفر بی آنکه دیده شوند یا صدایشان شنیده شود جان میدهند.
دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا، هنگام اعلام بسته کمک جدید، دولتهای جهانی را به سبب “رویگردانی” از “جنگ ددمنشانه” در سودان مورد انتقاد قرار داد. او گفت: “دو سال زمانی بسیار طولانی است. جنگ ددمنشانه در سودان زندگی میلیونها نفر را نابود کرده است. با این حال بیشتر جهان با بیتفاوتی به این فاجعه مینگرد.” اما دولت استارمر همچنان در پی نزدیکی بیشتر روابط هم با امارات متحده عربی، اصلیترین تأمین کننده مالی و جنگافزار برای نیروهای پشتیبانی سریع، و هم عربستان سعودی، پشتیبان نیروهای مسلح سودان است.
امپریالیسم و بهرهکشی بریتانیا در سودان به سده نوزده میلادی باز میگردد و با سلطه ۵۶ ساله استعماری “مشارکت انگلیسی- مصری” (AEC) از ۱۸۹۹/۱۲۶۸ تا ۱۹۵۵/۱۳۳۴ به اوج خود رسید که مانند بسیاری از موردهای دیگر، پس از انحلال این حکومت استعماری به جنگ داخلی و مرگ صدها هزار نفر انجامید. سیاستهای استعماری بریتانیا با ترسیم مرزهای خودسرانه و تقسیمبندیهای قومی ساختگی، میراثی از بهرهکشی، تنشهای قومی و درگیریهای خونین بر جای گذاشت که سودان را به کشوری فقیر و جنگزده تبدیل کرد. اما امپریالیسم و بهرهکشی بریتانیا و دیگر قدرتهای خارجی با پایان حکومت رسمی استعماری متوقف نشد. همانطور که نویسنده نشریه New Internationalist، تام لبرت، اشاره کرده است، سیاست خارجی بریتانیا با حمایت و ترویج شرکتهایی که به چپاول منابع آفریقا مشغولاند، به تشدید جنگ، بردهداری و فقر در سراسر این قاره، از جمله سودان، دامن زده است: “به جای مهار شرکتهای بهرهکش از منابع آفریقا، دولت بریتانیا از راه سیاستهای تجاری، سرمایهگذاری و مالیاتی فعالانه حمایت کرده است.”
دستاندازی منافع خارجی در سودان به بیش از ۴۰ سال نسلکشیهای مکرر انجامیده است. همانطور که “دیدهبان نسلکشی” (“Genocide Watch “) بیان میکند: “نسلکشی زمانی به سیاست رسمی دولت سودان تبدیل شد که گروه عربمحور ٬گردهمایی عرب٬ در سال ۱۹۸۳/۱۳۶۲ در خارطوم به قدرت رسید. هدف این گروه، بیرون راندن قومهای آفریقایی سیاهپوست از تمام زمینهای حاصلخیز کشاورزی و منطقههای نفتخیز و طلاخیز سودان بود… ارتش سودان و شبهنظامیان عرب با تصمیم به تسلط بر تمام سودان، به کشتار همگانی صدها هزار نفر از غیرعربها را در کوههای نوبا، دارفور، نیل آبی، کوردفان جنوبی، ابیی، و سودان جنوبی دست زد.”جنگ بین نیروهای مسلح سودان و نیروهای پشتیبانی سریع به کشتار دهها هزار نفر دیگر انجامیده است. بسیاری در اعدامهای دستهجمعی سنگدلانه و با برنامه، همراه با تجاوزهای جنسی، شکنجه، و بریدن عضو بدنهای کشته، و حدود ۱۱ میلیون نفر آواره که به زور رانده شدهاند.
دولت بریتانیا با سیاست خارجیاش در این نسلکشی اخیر نیز دست داشته است. کییر استارمر، با وجود پیشینه حقوق بشری ننگین امارات و عربستان، به هر دو کشور سفرهای پرسروصدایی داشته و از بستن قراردادهای بازرگانی با آنها دفاع کرده است و این در حالی است که عربستان سعودی با کمک نیروهای سودانی و دیگران، در کشتار بیش از ۳۰۰ هزار غیرنظامی در یمن، و حمایت هر دو کشور از طرفهای درگیر در سودان دست داشته است.
استارمر در سال ۲۰۲۲/۱۴۰۱ بوریس جانسون، نخست وزیر پیشین را به خاطر “دراز کردن دست گدایی به سوی دیکتاتورها” پس از سفرش به عربستان سرزنش کرده بود. اما حالا که خودش در مقام نخستوزیر به این کشور سفر کرده است، با توجیههایی آشنا دفاعش را اینگونه بیان میکند:
“رشد اقتصادی بریتانیا مأموریت شماره یک من است.” گویا این “مأموریت” به او اجازه میدهد که مسائل “پیشپاافتادهای” مانند توقف نسلکشی یا دفاع از حقوق بشر را نادیده بگیرد. در مورد سفرش به امارات هم با همان منطق دوگانه عمل کرد و ادعا کرد که “مسائل حقوق بشری را نیز مطرح کرده است.
نقش امارات متحده عربی در حمایت از عملکرد نیروهای پشتیبانی سریع بر کسی پوشیده نیست و آن را بخشی از الگوی همکاری امارات متحده عربی با شبهنظامیان در کشورهای مختلف آفریقا برای کنترل منابع میدانند. همین چند هفته پیش، دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) شکایت سودان علیه امارات متحده عربی به اتهام همدستی با نیروهای پشتیبانی سریع در نسلکشی سودان را بررسی کرد. وزیر دادگستری سودان به دادگاه گفت: “این نسلکشی جاری در سودان بدون همدستی کشور امارات متحده عربی از جمله ارسال جنگافزار برای نیروهای پشتیبانی سریع ممکن نبود.
سازمان “دیدهبان نسلکشی” بار دیگر هشدار میدهد: “زنان و دختران حتا در سن یکسالگی از سوی نیروهای پشتیبانی سریع، و اغلب با انگیزههای قومی، بارها در معرض تجاوز و بردگی جنسی قرار گرفتهاند. نیروهای پشتیبانی سریع ۱۴۵ مرکز درمانی را نابود کرده و ۶۵ درصد مردم دارفور را از دسترسی به ابتداییترین خدمات بهداشتی محروم کرده، و همچنان از در دسترس نبودن مواد غذایی همچون ابزاری جنگی بهرهگیری میکنند. این نیروها با مسدود کردن کمکهای انساندوستانه به اردوگاههای آوارگان داخلی (مانند اردوگاه زمزم که با بحران گرسنگی شدید روبروست) به کشتار غیرنظامیان ادامه میدهند.” با این حال، هیچکدام از این موردها دست کشیدن بریتانیا از گسترش روابطش با امارات متحده عربی یا عربستان را سبب نشد، امری که باعث شده است گروههای حقوق بشری استارمر را به انکار (چشم بستن بر) نسلکشی متهم کنند، زیرا او همانگونه که در برابر بهگرسنگی کشاندن مردم، کوچاندن اجباری، و نابودی دستجمعی مردم در کارزار اسرائیل علیه غزه سکوت کرده است از بهکار بردن واژه “نسلکشی” درباره جنایتهای نیروهای پشتیبیانی سریع و نیروهای مسلح سودان نیز خودداری کرده است.
این خودداریها که جای تعجب هم ندارند، سرشار از ریاکاری است. استارمر در سال ۲۰۱۴/۱۳۹۳ در مقام کارشناس حقوقیای برجسته استدلال کرده بود صربستان به دلیل “کارزار ادامهدارِ بمباران، بیرون راندنهای نظاممند ساکنان، خارج کردن غذا، آب، و برق از دسترس مردم، و ندادن خدمات بهداشتی و درمان پزشکی به آنان” در کرواسی مرتکب “نسلکشی” شده است.
اکنون که میلیونها نفر در سودان و غزه زیر بمبارانها، و با گرسنگی کشیدن، آوارگی، ممانعت دسترسی یافتن به آب، برق، بهداشت و درمان روبرو شدهاند استارمر از یکسو نه تنها از اسرائیل دفاع میکند، بلکه با کمک نظامی مستقیم و سرکوب اعتراضها که به نسلکشی درعمل دامن میزند، از سوی دیگر در پی جلب رضایت رژیمهایی است که با دادن جنگافزار و کمک مالی به نیروهایی است که در نسلکشی سودان دست دارند.
کمک ۱۲۰ میلیون پوندی بریتانیا به سودان، در پاسخ به جنگ “ددمنشانهای” که خود در آن دست دارند، نه تنها برای تسکین وجدان سیاستمداران بریتانیا کافی نیست، بلکه حتی قطرهای در اقیانوس جنایتهای استعماری و بهرهکشی بیش از صد ساله بریتانیا در سودان نیز به حساب نمیآید. دولت بریتانیا به خود میبالد که کمکش به سودان را دو برابر کرده است، اما این کمکها در برابر اقیانوس نیازهای سودان، تنها قطرهای بیش نیست. بیش از ۳۰ میلیون نفر از جمعیت سودان به کمک فوری نیاز دارند، و کمبود و نداشتن دسترسی به غذا رو به گسترش دارد. عملکرد بریتانیا تنها نشانی از دورویی نیست، بلکه سرشار از همدستی در جنایت است. سال گذشته برنامه “تعامل دفاعی بریتانیا در سودان” مورد انتقاد قرار گرفت. برنامهای که ۲/۲ میلیون پوند را صرف آموزش نیروهای سودانی کرد، یعنی همان دستگاه نظامیای را تقویت کرد که به تجاوز جمعی و پاکسازی قومی در دارفور متهم است. حمایت بریتانیا زیر نقاب دیپلماسی، چرخه خشونت و بدرفتاری را تداوم بخشیده است.
بریتانیا، با پیشینه مداخلهگریاش، آموزشهای نظامیاش، کمکهای نیمبندش، و سخنان دوپهلو و ریاکارانهاش، نه در جهت راهگشایی، بلکه در جهت توانمندسازی جنایت است. کارنامه بریتانیا در سودان نه تنها نشانی از تدبیر در رهبری ندارد، بلکه گواهی است بر شکست. شکست در محافظت از مردم، شکست در اقدام قاطع، و شکست در ایستادن در سوی درست تاریخ.
روگردانی استارمر از بهرسمیت شناختن نسلکشی جاری در سودان، شانهخالی کردن از از تعهدهای بریتانیا در برابر حقوق بینالملل در برابر نسلکشی و همدستی در جنایت است. و در بستر گستردهتر تاریخ استعمار و امپریالیسم بریتانیا، و همدستی آن با جنایتهای جنگی و جنایت علیه بشریت از سوی اسرائیل در غزه، سندی دیگر است مبنی بر اینکه دولت او از انجام وظایف انسانی و اخلاقی ادعاییاش بهکلی ناتوان است.
به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ ۱۲۳۳، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴