سهشنبهٔ هفتهٔ پیش (۱۳ آبان) رأیگیری نهایی برای انتخاب رئیسجمهور و نمایندگان کنگره و قضات ایالتی و… در آمریکا برگزار شد. همانطور که پیشبینی میشد، شمارش آرا و اعلام نتیجهٔ نهایی انتخابات ریاستجمهوری همراه با جنجال و مجادله و گاه ابراز خشونت همراه بود. و سرانجام نیمروز شنبه اعلام شد که جو بایدن از حزب دموکرات، رقیب دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه، با کسب ۲۹۰ نماینده در “مجمع انتخاباتی” آمریکا (حدنصاب برای پیروزی، ۲۷۰ نماینده است) پیروز انتخابات شده است، اگرچه تیم ترامپ همچنان از پذیرفتن شکست امتناع میکند و در حال شکایت کردن در مورد اِشکالها و تقلبهای انتخاباتی به مقامهای قضایی گوناگون است. پس از رأی دادن و تأیید نهایی نمایندگانِ دو حزب در “مجمع انتخاباتی” (یا اِلِکترال کالج) در روز ۱۷ دی، جو بایدن چهلوششمین رئیسجمهور آمریکا خواهد بود که از اوّل بهمن کارش را آغاز خواهد کرد.
چهار سال سیاستهای اقتصادی دولت ترامپ به سود بخشی بزرگی از سرمایههای کلان، بهویژه سرمایههای مالی و نظامی و مستغلات، و به زیان زحمتکشان امّا با شعارهایی عوامفریبانه در مورد ایجاد اشتغال و بازگرداندن شغلها از خارج، چهار سال تلاش بیوقفه برای در هم شکستن خدمات همگانی دولتی مثل آموزش و درمان و خصوصیسازی گستردهٔ، چهار سال سیاستهای ضدانسانی و ضدعلمی در برخورد با مسئلهٔ بحران زیستمحیطی و خروج از توافق پاریس، چهار سال سیاستهای خارجی قلدرمنشانه و تنشآفرین در ظاهر صلح و برقراری آشتی از جمله خروج از برجام و قطع روابط با کوبا و دامن زدن به “جنگ سرد” با چین، چهار سال تلاش علنی ضدمهاجران و برای دخالت در امور داخلی کشورها از ونزوئلا و بولیوی گرفته تا ایران و افغانستان، چهار سال سیاستهای تفرقهآمیز نژادپرستانه، زنستیزانه، فاشیستی، پلیسی، سرکوبگرانه، و ضددموکراتیک در داخل آمریکا، و در یک سال گذشته، در پیش گرفتن سیاست بیتوجهی کامل به سلامت جامعه و شهروندان در شرایط بحران کووید-۱۹ و نادیده گرفتن و کنار گذاشتن متخصصان علمی و حمایت نکردن از سازمان جهانی بهداشت، همگی به جایی رسید که سبب توجه عظیم مردم آمریکا (و جهان) به انتخابات امسال ریاستجمهوری (نیز انتخابات کامل کنگره و بخشی از سنا) در آن کشور شد.
انتخابات ریاستجمهوری امسال بین دو نامزد اصلی بود: دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه، و جو بایدن از حزب دموکرات. چند نامزد دیگر هم در رقابت شرکت داشتند که میزان آرای آنها در حدود یکدرصد کل آرا بوده است. گفتنی است که امسال نیز مانند سال ۲۰۱۶ برنی سندرز که دارای سیاستهای متمایل به چپ و سوسیالیستی است، نتوانست در رقابت برای نامزدی ریاستجمهوری از طرف حزب دموکرات پیروز شود. در سال ۲۰۱۶ هیلاری کلینتون در این رقابت برنده شد و امسال برنی سندرز در نیمهٔ راه و پس از عدم موفقیت در رأیگیریهای مقدماتی، خودش کناره گرفت.
به دلیل حساسیت این انتخابات و توجه عظیم مردم آمریکا به آن، طبق آماری که تا کنون منتشر شده است، میزان شرکت مردم در این انتخابات در تاریخ معاصر آمریکا بینظیر بوده است و آرای ریخته شده به نام هر کدام از دو نامزد عمدهٔ ریاستجمهوری نیز بیسابقه بوده است. جو بایدن با نزدیک به ۷۴میلیون رأی بیشترین رأی ریاستجمهوری را در تاریخ آمریکا به خود اختصاص داد و دونالد ترامپ با به دست آوردن نزدیک به ۷۰میلیون رأی حتیٰ بیشتر از باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ رأی آورد. نکتهٔ جالب توجه این است که با تمام آنچه در این چهار سال در دورهٔ بسیار بحثانگیز ریاستجمهوری دونالد ترامپ در آمریکا گذشت، هنوز هم نزدیک به ۷۰میلیون نفر به او رأی دادند! او حتیٰ در ایالتهایی که بیشترین صدمه را از سیاستهای دولت ترامپ در برخورد با کووید-۱۹ دیدهاند، توانست بر رقیب خود پیشی بگیرد. سوای میزان مشارکت در انتخابات (۱۰۰میلیون رأی پیش از روز انتخابات و بیشتر از ۱۴۰میلیون در کل)، میزان پولی که برای تبلیغات نامزدها خرج شد نیز در این انتخابات بیسابقه بود. دو نامزد در مجموع ۱۱میلیارد دلار خرج تبلیغات کردند که البته بخش عظیمی از آن توسط حامیان کلانسرمایهدار آنها تأمین شده است و خود نشانهای است از نفوذ سرمایهداری آمریکا در انتخابات آن کشور. بخش بزرگی از این پول در رسانههای متعارف و شبکههای اجتماعی صرف تبلیغات شد. با این ۱۱میلیارد میشد خیلی از خدمات اجتماعی را بهبود بخشید، ولی برای جناحهای گوناگون طبقهٔ سرمایهداری حاکم در آمریکا، فرستادن نمایندهشان به کاخ سفید برای ادامهٔ چپاول ثروتی که زحمتکشان تولید میکنند، اولویت بالاتری دارد.
دولت ترامپ از مدّتها پیش زمزمهٔ نپذیرفتن شکست در انتخابات امسال را سر داده و تلاشهایی تدارکی را برای زیر سؤال بردن نتیجهٔ انتخابات ریاستجمهوری و افزایش بخت پیروزیاش در انتخابات آغاز کرده بود. توییتهای روزانه دربارهٔ رقیبان انتخاباتی و اینکه حتماً تقلب خواهند کرد، مخالفت با رأی دادن پُستی که بهخاطر همهگیری گستردهٔ کووید-۱۹ در این کشور مطرح شد، مخالفت با نصب صندوقهای موقتی برای ریختن رأیها، دشوار کردن روند ثبتنام بهویژه برای زحمتکشان و رنگینپوستان (که باید وقت زیادی برای گرفتن برگهٔ شناسایی دولتی ویژهٔ انتخابات صرف کنند)، اشکالتراشی در کار تحویل سریع بستههای پُستی (و گماردن یکی از دارودستهٔ ترامپ به ریاست پُست)، تلاش گسترده برای بستن تعداد زیادی از حوزههای رأیگیری در شهرهایی که معمولاً رأیدهندگان دموکرات بیشتری دارند (که منجر به صفهای طولانی و ساعتها ایستادن در صف رأی دادن در یک روز کاری- سهشنبه- شد، بهویژه در مناطق سیاهپوستنشین و خارجینشین)، گماردن قاضیهای حامی سیاستهای راست افراطی در دیوان عالی کشور (که در صورت مناقشه در نتیجهٔ انتخابات به سود او رأی بدهند)، و تدارک مالی و حقوقی برای شکایت کردن نسبت به نتیجهٔ انتخابات. بهرغم همهٔ این تمهیدات، بیشتر از ۱۴۰ میلیون نفر در رأیگیری شرکت کردند (در حدود ۶۷درصد تعداد افراد واجد شرایط). به دلیل اینکه شمارش آرای پُستی بیشتر از شمارش رأیهای حضوری زمان میبرد، در برخی از ایالتهای آمریکا اعلام نتیجهٔ نهایی چند روز به درازا کشید، که همین باعث راه افتادن ماشین تبلیغاتی ترامپ علیه نتیجهٔ انتخابات شد که تا روز جمعهٔ گذشته، به زیان او چرخیده بود. تکیهٔ اصلی این تبلیغات علیه آرای پُستی بود- که مطابق قوانین آمریکا کاملاً قانونی و مُجاز است.
بسیاری از آشنایان به جامعهٔ آمریکا معتقدند که بیشتر طرفداران حزب دموکرات به آرای پُستی روی آوردند که بهخصوص در دورهٔ همهگیری کووید-۱۹ آن را شیوهای مناسبتر از ایستادن در صفهای طولانی میدانند. جمهوریخواهان کمتر به این “داستان” همهگیری “اعتقاد” دارند! جالب است که در یکجا که ترامپ از بایدن جلوتر بود، و آرای پُستی در حال شمارش بود (که وقت و دقت بیشتری لازم دارد) ماشین تبلیغاتی ترامپ، و هوادارانش که در جلوی محلهای شمارش آرا تظاهرات میکردند، خواهان توقف شمارش آرای پُستی شدند، و در جایی که ترامپ از بایدن عقب بود، خواهان ادامهٔ شمارش آرا بودند! در چند مورد، هوادارن مسلّح ترامپ حتیٰ برای حمله به مرکز شمارش آرا آمده بودند، که دستگیر شدند. در چند مورد دیگر هم هواداران نژادپرست مسلّح ترامپ برای مقابله با هواداران حزب دموکرات و زهر چشم گرفتن به خیابانها آمدند.
جنبش کارگری در قلب کارزار مبارزه برای دفاع از رأی مردم
البته در طرف مقابل نیز شماری از اتحادیههای کارگری و نیروهای سیاسی و سازمانهای مدنی و اجتماعی مخالف ترامپ نیز با برگزاری گردهمایی و راهپیمایی و با شعار “از نتیجهٔ انتخابات حراست کنیم” عزم خود را برای جلوگیری از هرجومرج و تقلب نشان دادند. برای نمونه، در گردهمایی نیویورک، یکی از فعالان اتحادیهٔ کارگران مخابرات آمریکا گفت: “این ایالت [نیویورک] ممکن است ایالتِ آبی [هوادارِ حزب دموکرات] باشد، ولی ممانعت از شرکتِ بخشی از رأیدهندگان در انتخابات هنوز اینجا هم اتفاق میافتد؛ تمامِ آرای ریختهشده را بشمارید!” و یکی از فعالان اتحادیهٔ بینالمللی کارگران خدماتی گفت: “ترامپ میخواهد از شمارشِ آرا جلوگیری کند، زیرا به نفعِ او نیست که تمامِ آرا شمرده شود. بهرغمِ تمامِ شکایتهایِ دادگاهی که ترامپ بخواهد علیه ما آغاز کند، و هر مدّتی که ادامه یابد، ما باید صبور باشیم و خواستارِ شمارشِ تمامِ آرا باشیم.” رفقای حزب کمونیست آمریکا نیز در این گردهمایی شرکت داشتند. به گفتهٔ یکی از این رفقا، “پیروزیِ بایدن بدونِ گردنکشیِ ترامپ نخواهد بود، و اگر لازم باشد، ما باید آمادهٔ مبارزه تا ژانویه باشیم.” گفتنی است که مراسم سوگند ریاستجمهوری آمریکا در ماه ژانویه برگزار میشود که رئیسجمهور منتخب کار خود را رسماً آغاز میکند.
گروههای راست افراطی و فاشیستی در ۴ سال گذشتهٔ ریاستجمهوری ترامپ میدان وسیعی برای خودنمایی پیدا کردند و ترامپ امروز میخواهد از آنها برای اعمال فشار در “انتخابات دموکراتیک” آمریکا استفاده کند.برای ترامپ و ترامپیان، مهم پیروزی و رسیدن به هدف است، به هر وسیلهای که شده! ترامپ هر جا که نتیجه به زیانش باشد انتخابات را تقلبی و دستکاری شده میخواند و هر جا که به نفعش باشد، از “دموکراسی” آمریکایی دفاع میکند! همان کاری که امپریالیسم در کشورهای دیگر میکند، و اگر هم نتیجه موافق میلش نباشد، از فرستادن نیروی نظامی و “تعیین رئیسجمهور” هم اِبایی ندارد.
دونالد ترامپ خودشیفته که کمترین توجهی به زندگی زحمتکشان و معیشت آنها ندارد و بهبود اقتصادی را فقط در بالا رفتن شاخصهای بورس میداند که خودش و شریکانش از آن سودهای افسانههایی میبرند، با این امید که چهار سال دیگر هم به چپاول ثروت ملّی و سیاستهایش به سود طبقهٔ خود ادامه دهد، وارد کارزار انتخابات شده بود، ولی پیروز نشدن در همان روز اوّل، او را سخت متحیّر و سرخورده کرد. روز پنجشنبهٔ گذشته، وقتی که بخش زیادی از رأیها خوانده شده بود و جو بایدن با اختلاف قابلتوجهی از ترامپ جلو بود، دونالد ترامپ که هنوز رئیسجمهور کشور است در مقابل خبرنگاران حاضر شد تا دربارهٔ انتخابات صحبت کند. امّا این ترامپ آن ترامپ همیشگی نبود که عادت داشت با مزهپرانیها و دروغگوییها و لافزنیها و حرکات دست و صورت تمسخرآمیز صحبت کند. این ترامپ، شکستخورده به نظر میرسید و انگار باور نمیکرد که روزهای نمایشهایش رو به پایان است. به حالتی سرافکنده متنی را از روی نوشته خواند و از سالن خارج شد، بدون اینکه مهلتی به خبرنگاران برای سؤال کردن بدهد. چند کانال تلویزیونی هم پخش مستقیم سخنان او را که پر از اتهامهای بیپایه در مورد تقلب در شهرهای متعدد بود، پس از چند دقیقه قطع کردند که تا کنون کمسابقه بود. حرکت عظیم مردم آمریکا برای بیرون راندن از کاخ سفید، به مذاق ترامپ فاشیست خوش نیامده است. کریستین امانپور، شخصیت رسانهیی معروف جهان در توییتی دربارهٔ موضعگیریهای این چند روز ترامپ نوشت: آخرین رئیسجمهوری که من دربارهاش گزارش دادم که از پذیرش شمارش آرا در انتخابات خودداری کرد، محمود احمدینژاد در ایران، ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) بود.
در رأیگیری امسال آمریکا، علاوه بر انتخاب رئیسجمهور، تمام ۴۳۵ نماینده در مجلس نمایندگان، ۳۳ نماینده (از ۱۰۰ نماینده) مجلس سنا، و تعداد زیادی مقامهای قضایی و اجرایی فدرال، ایالتی، و محلی، چند مورد همهپرسی در مورد موضوعهای گوناگون در ایالتهای آن کشور نیز برگزار شد، از جمله در مورد استقلال پورتوریکو (که در واقع مستعمرهٔ آمریکاست)، افزایش حداقل حقوق، افزایش مالیات ثروتمندان، پایان رسمی بردهداری که تا پیش از این به عنوان مجازات در دو ایالت یوتا و نبراسکا امکانپذیر بود (و متمم ۱۳م قانون اساسی آمریکا هنوز هم وجود دارد!)، اصلاحات در پلیس، بهروز کردن قوانین ایالتی و شهری، مسئلهٔ سقطجنین، و شیوهٔ برگزاری انتخابات (تناسبی کردن). حزب دموکرات تلاش کرد که تعداد کرسی هایش را در مجلس سنا افزایش دهد و اکثریت آرا را از دست حزب جمهوری خواه بگیرد، و در ضمن اکثریت خود در کنگره را نیز حفظ کند. بر اساس آخرین نتایج اعلام شد تعداد نمایندگان حزب دموکرات و جمهوری خواه در مجلس سنا هرکدام ۴۸ کرسی است و نتیجه دو کرسی باقی مانده به دور دوم انتخابات در ماه ژانویه کشیده شده است.
امّا بزرگترین همهپرسی در این انتخابات، دربارهٔ ادامهٔ کار دونالد ترامپ و امثال مایک پنس (معاون رئیسجمهور) و مایک پومپئو (وزیر امور خارجی) در مجموعهٔ دولت فاشیستمآب ترامپ بود. به اعتقاد بسیاری، انتخابات امسال مهمترین انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ معاصر آمریکا بود، اگرچه نمونههای شبیه به ترامپ در گذشتهٔ آمریکا کم نبودهاند. بهرغم پیشبینیهایی که میشد، این انتخابات شگفتیهایی نیز داشت، که مهمترین آن، رأی دادن نزدیک به ۷۰ حزب میلیون نفر به ترامپ بود که حتی مرگ بیشتر از ۲۲۰هزار نفر بر اثر کووید-۱۹ (بدترین وضعیت در همهٔ دنیا آن هم در ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور دنیا) آنها را از ترامپ رویگردان نکرد.
ترامپ همچنین توانست در ایالت فلوریدا رأی بیشتر از رقیبش به دست آورد که بخش بزرگی از آن را مهاجران کشورهای آمریکای لاتین در نیم قرن گذشته تشکیل میدهند، از جمله کوباییهای بعد از انقلاب آن کشور که خواهان سرنگونی دولت آن کشورند. ضعف نامزد حزب دموکرات- جو بایدن- که خودش از سابقهداران دستگاه حکومتی آمریکا با دیدگاههای نژادپرستانه و ضد زحمتکشان است، ظهور نیروهای رادیکالتر و متمایل به چپ در عرصهٔ سیاست آمریکا، مثل برنی سندرز، آنجلا دیویس، نوام چامسکی، یا چهار خانمی که دو سال پیش به مجلس نمایندگان راه یافتند (و امثال هم دوباره در انتخابات پیروز شدند)، در زمینهٔ عینی افزایش عظیم نابرابریها در جامعهٔ آمریکا و گسترش فقر و بیکاری و در سوی دیگر انباشتن سرمایههای افسانهیی توسط عدهای اندک (از راه کاهش مالیاتهای اهدایی ترامپ یا کسب سودهای کلان در بخشهای نظامی و مالی و مستغلات)، همگی باعث تشدید تضادهای اجتماعی در جامعهٔ آمریکا شده و مسائلی مثل تبعیض نژادی را حادّتر کرده است.
صفبندیهای اجتماعی- طبقاتی روشنتر شده است و مبارزه برای زندگی بهتر و عادلانهتر ابعاد گستردهای یافته است. بیتردید طبقهٔ سرمایهداری حاکم بهرغم قشربندیهای آن و تفاوتهایی که در شیوهٔ کسب سود دارند، هنوز بسیار قدرتمندانه حکومت را در دست دارد و با تمام قوا از نیروهای قضایی و انتظامی و امنیتیاش در کنار دستگاه عظیم تبلیغاتیاش در رسانههای متعارف یا امروزی برای پیشبُرد هدفهایش استفاده میکند. برای مثال، جو بایدن، رقیب ترامپ، در سراسر کارزار انتخاباتیاش هیچ سخنی از غارت شرکتهای غولپیکر آمریکایی و فراملّی نگفت. سیاستهای خارجی هر دو رقیب هم در عمل تفاوتی با یکدیگر ندارد. خوشبختانه حضور نیروهای مردمی در آمریکا کاملاً محسوس و چشمگیر است که از طلیعههای آن در دهههای گذشته، گردهماییهای ضدسرمایهداری (ضد سازمان تجارت جهانی و صندوق بینالمللی پول) در سال آخر قرن گذشته در سیاتل و بعد در واشنگتن بود. در بیست سال گذشته نیز جنبشهای عدالتخواهانه با جنبش تسخیر (والاستریت) و سپس تنوعی از جنبشهای زیستمحیطی و ضدنژادپرستی و حقوق زنان و غیره ادامه یافته است، حتیٰ در درون حزب دموکرات.
انتخابات امسال آمریکا، عرصهٔ دیگری از مبارزهٔ حادّ جاری در درون جامعه است. علاوه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی، نظام انتخاباتی دو-حزبی، تعیین رئیسجمهور توسط “مجمع انتخاباتی” (نه مستقیم توسط مردم)، تناسبی نبودن تعداد آرا (بیشترین رأی در هر ایالت، تمام نمایندگان مجمع انتخاباتی را مال خود میکند)، انواع قوانین فدرال و ایالتی که میلیونها نفر را از رأی دادن محروم میکنند (از جمله کسانی که سابقهٔ جُرم دارند)، رأیگیری در وسط هفته (سهشنبه)، و یکسان نبودن قوانین برگزاری انتخابات در همهٔ ایالتها در آمریکا نیز حاکی از ضعف اساسی این نظام و غیردموکراتیک بودن برنامهریزیشدهٔ انتخابات است. به همین دلیل است که در آمریکا کسی مثل ترامپ میتواند در سال ۲۰۱۶ برندهٔ انتخابات شود (به خاطر داشتن نمایندهٔ بیشتر در “مجمع انتخاباتی”) در حالی که تعداد کل آرای ریختهشدهٔ مردم به نام او از رقیبش کمتر است. در قوانین آمریکا موادی پیشبینی شده است که حضور حزب سوّم در انتخابات را بسیار دشوار میکند. با جود این، از هم اکنون صحبتهایی جدّی دربارهٔ فراهم کردن شرایط برای حضور حزب سوّم در کارزارها و مناظرههای انتخاباتی در جریان است. امّا این باعث نشده است که نیروهای چپ و دموکرات از تلاش خود در درون جامعه دست بردارند. مبارزه در جنبشهای مدنی، اتحادیههای صنفی و کارگری، و جنبشهای مدافع حقوق و آزادیهای دموکراتیک ادامه دارد، و همین جنبش بود که تلاش زیادی برای شکست دادن ترامپ کرد. از آن جمله بود کارزار “علیه فاشیسم رأی دهید” حزب کمونیست آمریکا که هدفش هشدار دادن به طبقهٔ کارگر در مورد خطر ادامهٔ ریاستجمهوری ترامپ بود.
ولی همانطور که اکثریت تلاشگران دموکرات و چپ آمریکایی تأکید کردهاند، مبارزه با شکست دادن ترامپ و پیروزی جو بایدن متوقف نخواهد شد و تازه گام اوّل در مبارزهای جاری و پیوسته برداشته شده است. و در مسیر بعدی، مسلماً صفبندیها تغییر خواهد کرد و رادیکالترها به مبارزهٔ اجتماعی-سیاسی برای تغییرهای بنیادین و دموکراتیک ادامه خواهند داد. به علّت بحرانهای حادّ اقتصادی، سلامت، و زیستمحیطی در آمریکا، و به خاطر فعالیت نیروهای دموکرات و چپ، به گفتهٔ رفیق آمریکایی کورتیس اتکینز در مصاحبهاش با نامهٔ مردم “بایدن و دموکراتها نمیتوانند صرفاً همان سیاستهای نولیبرالی را در پیش بگیرند و به روال سابق ادامه دهند.
حزب دموکرات خودش عرصهای از مبارزه است. بخشهای بزرگی از سرمایهٔ مالی و سرمایهٔ فنّاوری پیشرفته برای کسب نفوذ در داخل حزب، با جنبشهای کارگری و مترقی روبرو و در رقابتاند. سرمایه تلاش خواهد کرد تا دولتِ احتمالی بایدن را به مسیر دلخواه خودش، در مقابلِ نیازهای مردم، بکشاند. به همین دلیل است که حتیٰ اگر دموکراتها برنده شوند، مبارزه ادامه مییابد.”
نامهٔ مردم