پرابیر پورکایاستها: در حالی که همهگیری کووید-۱۹ در سراسر جهان ادامه دارد، به نظر میرسد که شماری از کشورهای دنیا از مبارزه با کووید-۱۹ دست کشیدهاند، و اکنون منتظر آماده شدن واکسن برای متوقف کردن همهگیری هستند. در حالی که بیش از ۳۷ میلیون نفر به این بیماری مبتلا شدهاند، و بیش از یکمیلیون نفر جان خود را از دست دادهاند، اقتصاد جهان نیز ضربهای بزرگتر از هر زمان دیگری در قرن گذشته خورده است.
کشورهایی مانند آمریکا و هند اکنون بیشترین آمار را از نظر کل موارد ابتلا به ویروس و موارد جدید ابتلای روزانه به ویروس دارند. در این دو کشور دیگر حتی حرفی هم دربارهٔ چگونگی جلوگیری از همهگیری نمیزنند، و فقط بر باز کردن مجدد کسبوکارها و فعالیتها، یا آنطور که هند آن را مینامد، “بازگشایی”، تمرکز کردهاند.
دست کشیدن از مهار همهگیری کووید-۱۹به معنای پذیرش این امر است که نظامهای بهداشت و درمان عمومی این کشورها ناکارآمد بوده است. هند با زیرساختهای ضعیف بهداشت و درمان دولتی-عمومی یکی از خصوصیشدهترین نظامهای بهداشت و درمان جهان را دارد. آمریکا خصوصیشدهترین نظام مراقبتهای بهداشتی و درمانی را در میان کشورهای ثروتمند جهان دارد. جای تعجب نیست که هر دو این کشورها در مواجهه با چالشی که اساساً مشکل سلامت عمومی است، شکست خوردهاند. همهگیری کووید-۱۹ تناقض بین تأمین سلامت مردم از یک سو، و نیازهای سرمایه را از سوی دیگر، که مستلزم بیماری برای کسب سود است، به طور بارزی نشان میدهد.
خبر خوب برای جهانیان این است که در حال حاضر ۳۸ نمونه واکسن، یا دقیقتر واکسن بالقوه، مراحل گوناگون کارآزمایی بالینی را میگذرانند، و آزمایش ۱۴۹ واکسن دیگر نیز در جریان است. دو شرکت هندی کادیلا و بهارات بیوتِک نیز دو واکسن در مرحلههای ۱ و ۲ کارآزمایی دارند، و دارند برای شروع مرحلهٔ ۳ کارآزماییهای خود آماده میشوند. بهارات بیوتِک در تهیهٔ این واکسن با دانشگاه واشینگتن آمریکا همکاری میکند. این واکسن از مسیر بینی به بدن شخص تلقیح میشود.
تحقیق و تهیه و آزمایش واکسن معمولاً از پنج تا ده سال طول میکشد. بنابراین، اگر تا پایان سال جاری یا اوایل سال آینده بتوانیم واکسنهای مؤثری ارائه دهیم، خودش موفقیت و دستاورد مهمی خواهد بود. این امر همچنین نشان میدهد که ما برای یافتن و تولید بسیاری از واکسنهای بیماریهای مُسری توانایی علمی لازم را داریم. دلیل اینکه ما این کار را نمیکنیم این است که همیشه تصوّر میشود که این بیماریهای مُسری، بیماریهای کشورهای فقیر هستند، و برای شرکتهای داروسازی بزرگ جهانی آنقدر سود ندارد که بخواهند برای تولید چنین واکسنهایی سرمایهگذاری کنند. حتماً باید این وضعیت اضطراری سلامت عمومی (کووید-۱۹) در کشورهای ثروتمند پیش میآمد تا تحقیق و تولید واکسن دوباره در علم پزشکی اولویت پیدا کند.
از آنجا که بر پایهٔ نتایج تا کنون به دست آمده میدانیم که مصونیت در برابر این بیماری ممکن است دائمی نباشد، بنابراین همچنان شاهد شیوع بیماری در کشورهای گوناگون جهان خواهیم بود- چون این ویروس مرز نمیشناسد و مرزهای ملّی را درمینوردد- مگر آنکه مصونیت جمعی در سطح جهان حاصل شود. از سوی دیگر، در حالی که بخشهای بزرگی از جمعیت جهان هیچ تضمینی برای دسترسی به واکسن و دریافت آن ندارد، آمریکا و اتحادیهٔ اروپا از همین حالا ۳ تا ۵ برابر میزان واکسنی را که نیاز دارند “پیشخرید” و “رِزِرو” کردهاند.
هند ممکن است خوششانستر از بیشتر کشورهای در حال توسعهٔ دیگر باشد، چون ظرفیت زیادی برای ساختن واکسن دارد. اگر واکسن AstraZeneca-Oxford تولید و وارد بازار شود، مؤسسهٔ سرُم، در پونا، که شریک AstraZeneca است، بخش قابلتوجهی از محصول را برای خودش رزرو کرده است. واکسنهای ساختِ داخلِ کادیلا و بهارات بیوتِک در حال حاضر مرحلهٔ کارآزمایی بالینی را میگذرانند. این شرکتها ظرفیت قابلتوجهی نیز برای تولید واکسن دارند. یکی از آزمایشگاههای هند نیز با مؤسسه تحقیقاتی اپیدمیولوژی گامالیای روسیه برای توزیع واکسن “اسپوتنیک-۵” مشارکت کرده است. برخلاف برخی از گزارشهای خبری منتشر شده، اسپوتنیک-۵ روسیه هرگز برای استفادهٔ عموم مُجاز نبوده است، و از ماه اوت در کشورهای گوناگون- روسیه، امارات، عربستان سعودی، برزیل، مکزیک، و احتمالاً هند- مرحلهٔ سوّم آزمایش را میگذراند.
پس از عملکرد فاجعهبار دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در مقابله با همهگیری کنونی، این روزها او بد جوری مستأصل است و میخواهد که تا پیش از انتخابات ریاستجمهوری نوامبر، در هر زمینهای که شده، ادعای موفقیت کند. او ادارهٔ فدرال دارو را تحت فشار قرار داده است تا مجوز اضطراری به برخی از واکسنهایی بدهد که آمریکا از طریق برنامهٔ ۱۱میلیارد دلاری خود در آن سرمایهگذاری کرده است. شرکتهای تولیدکنندهٔ واکسن برای اینکه تأیید ادارهٔ فدرال و مجوز توزیع و استفادهٔ واکسن را بگیرند باید شواهدی ارائه دهند که نشان دهد واکسن بیخطر است و با جلوگیری کردن از بیماری یا محدود کردن آن به شکل بروز خفیف، مصونیت کافی فراهم میکند. از آنجا که برخی از این واکسنها دو مرحلهییاند و برای اثربخشی دستکم دو ماه پس از تزریق دوّم زمان نیاز دارند، هیچ راهی وجود ندارد که چنین کاری (تأیید و تجویز واکسن) تا ۳ نوامبر، روز رأیگیری، انجامپذیر باشد.
پس از انتقاد عمومی از ادارهٔ فدرال دارو آمریکا بهخاطر صدور غیررسمی مجوز اضطراری برای استفاده از هیدروکسی کلروکین و پلاسمادرمانی، که هر دو معلوم شد ارزش درمانی کمی دارند، ادارهٔ فدرال دارو اکنون خیلی محتاط است که مرتکب اشتباه سوّم نشود، بهخصوص که شک و تردید نسبت به واکسن زدن (و حتیٰ مخالفت با واکسن) اصولاً در آمریکا قوی است. دکتر فاوچی، رئیس مؤسسهٔ ملّی بیماریهای عفونی آلرژی در آمریکا، مخالفان واکسن را بخشی از جنبش ضدعلم نامیده است که نفوذ قابلتوجهی در آمریکا دارند. ضدعلم بودن، نژادپرستی، و بیاعتمادی شدید به دولت، موجب چرخش به راست در سیاست آمریکا شده است. یک گام غلط در زمینهٔ واکسنها میتواند به آسیب چشمگیری در حفاظت از مردم در درازمدّت منجر شود.
در هند نیز شاهد اشتباههای مشابهی بودیم که مسئولان دولتی با صدور دستورالعملی سفتوسخت خواستار آن شدند که تمام کارآزماییهای مرحلهٔ ۲.۱ و ۳ در عرض شش هفته به پایان رسد تا آنها بتوانند تا ۱۵ اوت اعلام کنند که موفق شدهاند! پس از یک اعتراض جمعی، مسئولان ادعا کرد که آن دستورالعمل فقط یک پیشنهاد بوده است، و هیچ توضیحی ندادند که اصلاً چرا چنین پیشنهاد سبکسرانهای دادند.
زمانی که ثابت میشود یک واکسن در آزمایشهای مرحلهٔ ۳موفق بوده است، ممکن است چنین تصوّر شود که مشکلات از آن پس بهسرعت رفع خواهد شد. ولی چنین نیست. ما تازه با این مشکل بزرگ روبرو هستیم که چگونه واکسن را در دسترس حداقل ۴-۵ میلیارد نفر قرار دهیم تا بهتدریج مصونیت جمعی حاصل شود. و این یعنی تولید حدود ۸-۹ میلیارد دوز واکسن لازم است، چون بعضی از این واکسنها دومرحلهییاند. وظیفه چالشبرانگیزتر، مدیریت زنجیرههای تأمین برای ارائهٔ واکسن به مراکز درمانی در هر کشور، و سپس مرحلهٔ اصلی زدن واکسن به مردم است.
تعدادی از تولیدکنندگان ظرفیت تولیدشان را زیاد کردهاند، بنابراین ممکن است ظرفیت ساختِ تعداد واکسن لازم را داشته باشیم، حتی اگر این عامل هنوز محدودیت عمدهای در برآورده کردن سریع نیازهای موجود باشد. اما کارِ سختتر ممکن است ایجاد زنجیرهٔ تأمین “سرد” (یخچالی) برای رساندن واکسن به مراکز واکسیناسیون باشد.
در مورد ویروسهای غیرفعال قدیمی، یا بیشتر واکسنهایی مثل آنفولانزا و فلج اطفال، به زنجیرهٔ تأمین یخچالی با دمای ۲ تا ۸ درجهٔ سانتیگراد نیاز است. ولی برای انتقال بعضی از واکسنها، دمای مورد نیاز در محدودهٔ مِنهای ۷۰-۸۰ درجه سانتیگراد است، کاری بهمراتب دشوارتر که حتیٰ برای کشورهایی مانند آمریکا هم آسان نیست. اگر واکسنهایی که در نهایت تأیید میشوند از این نوع باشند، ایجاد زنجیرهٔ تأمین برای چنین واکسنهایی با استفاده از یخچالهایی که امکان ذخیرهسازی در منهای ۷۰- ۸۰ درجه داشته باشند، برای بسیاری از کشورهای جهان بهمراتب بیش از یک سال طول خواهد کشید.
چالش دیگر این است که ما هرگز در چنین مدّت کوتاهی چنین تعداد زیادی را واکسینه نکردهایم. میزان تزریق واکسن آنفولانزا در سال کمتر از ۲۰۰میلیون نفر است. در هند، در برنامهٔ واکسیناسیون برای فلج اطفال از واکسن قطرهیی خوراکی استفاده میشود و هر سال در حدود ۱۷۰میلیون نفر ایمنسازی میشوند. این میزان هنوز خیلی کمتر از ۱.۵ -۲ میلیارد واکسن کووید-۱۹ برای هند است. مشکل دیگر در مورد واکسنهای دو مرحلهیی، ردیابی افرادی است که اوّلین دوز را دریافت کردهاند. باید مطمئن شد که این عده دوز دوّم را هم میگیرند.
حتی اگر اقتصادهای بزرگ دنیا بتوانند با خرج کردن پول یا ذخیره کردن تولید برای خودشان در صف طولانی واکسن جلو بزنند و مشکل خود را برای تهیهٔ واکسن حل کنند، بقیهٔ دنیا چه باید بکنند؟ برای آنها تنها جایگزین عمده، طرح واکسن کوواکس (Covax) سازمان جهانی بهداشت است که تا دسامبر ۲۰۲۰ حداقل به ۲میلیارد دلار نیاز دارد. تا کنون ۷۰۰میلیون دلار برای طرح تولید این واکسن جمعآوری شده است، و تعهدهایی از ۶۴ کشور بزرگ برای تأمین بودجه گرفته شده است، اما هنوز ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار کمبود بودجه وجود دارد.
۱
آمریکا که از سازمان جهانی بهداشت خارج شده است، در هیچ تلاش جهانی برای تهیهٔ واکسن مشارکت ندارد و میگوید که ممکن است فقط پس از کمک به خودش، به دیگران کمک کند. روسیه و چین در طرح تهیهٔ واکسن کوواکس شرکت ندارند و برای تهیهٔ واکسن، همکاریهای دوجانبه همراه با کارآزماییهای بالینی مشترک با یکدیگر دارند.
اگر تهیه و تولید واکسن به سادگیِ یک آزمایش علمی بود، باید میتوانستیم به این سؤالها پاسخ دهیم که: چه زمانی میتوان نتایج کارآزمایی بالینی را برای شروع واکسیناسیون عمومی رضایتبخش دانست؟ کدام بخش از مردم باید واکسن بزنند و چه زمانی؟ و با چه هزینهای؟ همچنین باید میتوانستیم در مورد چگونگی ایجاد زیرساختهای جهانی و ملّی برای اینکه همهٔ کشورها و همهٔ مردم در امان باشند، بحث و گفتوگو کنیم. در عوض، شاهد چهرهٔ زشت “ناسیونالیسم واکسن” هستیم، که هر کشور به فکر خودش است، و به این ترتیب نه میتواند از ملّت خودش مراقبت کند و نه از ملّتهای دیگر. پس از جنگهای فنّاوری و جنگهای تجاری، به جنگهای واکسن خوش آمدید!
نامۀ مردم