تشدید بحران‌های داخلی و خارجی و اثری که بر آیندۀ ملت ایران می‌تواند بگذارد

رخدادهای بسیار مهم و تعیین‌کننده از اسفند ۱۴۰۲ تا کنون کشور ما را در مسیری پُرشتاب به سمت تشدید هرچه بیشتر بحران‌های داخلی و خارجی مرتبط با یکدیگر سوق داده است. به قدرت رسیدن دولت راست افراطی در آمریکا به سرکردگی دونالد ترامپ، با توجه به سیاست‌های تناقض‌آمیز و تنش‌آفرین و رفتارهای در ظاهر نامتعادل او و اطرافیانش، بی‌تردید می‌تواند آینده‌ای تاریک و مملو از روندهای ویرانگر و خطرناک برای ایران رقم بزند.

در برههٔ حساس کنونی، عامل‌های متعدد داخلی و خارجی بسیار نگران‌کننده‌ای برضد منافع ملی، رفاه، و امنیت جامعه در کارند. در چنین شرایطی، از یک سو سران حکومت ولایی و در رأس آنها خامنه‌ای، که خود از عامل‌های اصلی ایجاد وضع کنونی‌اند، توان و خواست و ارادۀ لازم را برای تغییر دادن دورنمای تیره و مبهم کشور به سود منافع ملی و رفاه و امنیت جامعه ندارند. از سوی دیگر نیروهای مترقی و ملی نیز به دلیل بیش از چهار دهه سرکوب خشن و بی‌محابای حکومتی، تفرقه و پراکندگی، و بی‌توجهی به همکاری و تلاش جمعی مؤثر متأسفانه هنوز در وضعی نیستند که با سازمان‌دهی جنبش مردمی در چارچوب جبهۀ واحد ضدّدیکتاتوری بتوانند مانع پیشروی این روند شوم شوند. عامل مخرب دیگر در این روند رسانه‌های اپوزیسیون جعلی بر گرد رضا پهلوی و تأثیر تفرقه‌اندازانه و گمراه‌کنندهٔ آنها بر افکار عمومی، از جمله از راه تبلیغات وسیع علیه شخصیت‌ها و نیروهای چپ و ملی مترقی بوده است.

تردیدی نیست که دیکتاتوری دینی حاکم امروزه در برابر تحولات داخل و خارج کشور در تنگنای بسیار سختی قرار گرفته و “حفظ نظام” و شالوده‌های آن همچنان برایش از واجبات است. در چند سال گذشته همهٔ پروژه‌های اصلی رهبر رژیم و اعوان و انصارش، مانند “حاکمیت یکدست” یا به‌اصطلاح “وفاق ملی” با میان‌داری مسعود پزشکیان، با هدف متوقف کردن روند نامتعادل‌تر شدن شالوده‌های حکومت در برابر خواست‌های برحق مردم، بی‌نتیجه بوده است. وظیفهٔ اتاق‌های مدیریت بحران در “بیت رهبری” چاره‌جویی برای فهرست بلندبالای بحران‌هایی اساسی است که حکومت ولایی امروزه در درون کشور با آنها روبه‌روست: بحران بن‌بست اقتصادی، شکاف عمیق ملت-حکومت، روگردانی وسیع افکار عمومی از اسلام سیاسی و مطالبهٔ جدایی دین از حکومت، و بحران جدیدتر و مقطعی جانشینی ولی فقیه.

واقعیت آن است که حکومت ولایی به دلیل ماهیتش و بر اساس امکاناتش در داخل کشور قادر به حل و حتی مدیریت کردن نسبی این بحران‌ها نیست. به‌علاوه، این رژیم دیگر نمی‌تواند به هیچ طریقی بخش بزرگی از جامعه را به پذیرش و ادامۀ حاکمیت ولایت فقیه متقاعد کند. از نگاه خامنه‌ای، در مقام رهبر نظام سرکوبگر دینی، “نرمش قهرمانانه” در داخل کشور- یعنی کُرنش “نمایندۀ خدا بر زمین” در برابر خواست‌های برحق مردم برای آزادی و عدالت اجتماعی- ممکن نیست، زیرا کل ۴۶ سال حکومت اسلامی و سیاست‌های آن را زیر علامت سؤال خواهد برد.

سران “نظام” و لایه‌های سرمایه‌داری کلان پُرنفوذ که نظام سیاسی به آنها متکی است بنا به سرشتی که دارند خوب می‌دانند که تنها راه بالقوه- و هرچند موقتی و پرپیچ‌وخم- برای دفع تهدیدهای داخلی علیه حکومت را در عین تشدید سرکوب و اعدام در داخل بتوان در عرصۀ خارجی یافت. البته این عرصه نیز بسیار آشفته و شامل بحران‌هایی است که علاوه بر تحریم‌های کشورهای امپریالیستی شماری از آنها ساختۀ سیاست‌های ماجراجویانۀ خود جمهوری اسلامی است. سران جمهوری اسلامی امید دارند که با دست برداشتن- حتی موقتی- از ماجراجویی‌های خارجی و “نرمش قهرمانانه” دیگری در برابر آمریکا- با بده‌بستان از موضع ضعف، حتی با وجود دولت ترامپ- بتوانند کشتی طوفان‌زدۀ “نظام” را موقتاً به مسیری امن‌تر هدایت کنند.

برخی شواهد حکایت از آن دارد که دستگاه دیپلماسی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی برای آماده کردن زمینۀ تماس‌های مستقیم و غیرمستقیم با دولت آمریکا، و به گفتۀ پزشکیان “مدارا با دشمن”، از جمله با دولت دونالد ترامپ، مدت‌هاست که وارد میدان شده است. تماس‌های رده بالا با حکومت عربستان سعودی، به‌مثابهٔ پل واسط جمهوری اسلامی برای نزدیک شدن به آمریکا، از جمله و به‌ویژه تماس مسعود پزشکیان با بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، یکی از این شواهد است. گفتنی است که مقام‌های حکومت عربستان سعودی در چهار سال گذشته روابط تجاری و سیاسی با نزدیکان دونالد ترامپ را گسترده‌تر کرده‌اند.

پس از انتخابات اخیر آمریکا و پیروزی ترامپ، معادلات سیاسی حکومت ولایی پیچیده‌تر شده است. خامنه‌ای به‌زودی با شخصی باید “مدارا کند” که با افتخار می‌گوید دستور ترور قاسم سلیمانی را داده است. با شخصی که کابینه‌اش متشکل از چهره‌های راست افراطی و موسوم به “بازها” و طرفداران دوآتشۀ سیاست اسرائیل در کشتار مردم فلسطین است، اسرائیلی که خامنه‌ای بارها نابودی‌اش را خواسته و پیش‌بینی کرده است. اما شواهد حاکی از آن است که از هفتۀ گذشته خامنه‌ای و دربارش پیگیر حل معادلات پیچیدۀ بین جمهوری اسلامی و آمریکا شده‌اند و اقدامات مشخصی در دستور کار آنها قرار گرفته است. از روز اعلام رسانه‌یی پیروزی انتخاباتی ترامپ، خامنه‌ای فعلاً ساکت مانده و در تبلیغات و سخن‌پراکنی‌های سران حکومتی جز یکی دو بار خبری از “انتقام” و “تنبیه” و “سیلی زدن” به اسرائیل و حامیانش نبوده است. به‌علاوه، به گزارش وال استریت ژورنال، به‌نقل از مقام‌های آگاه آمریکایی، جمهوری اسلامی روز ۱۴ اکتبر (۲۳ آبان) در نامه‌ای رسمی به آمریکا تضمین داده است که قصد ترور ترامپ را نداشته است و ندارد.

همچنین، به گزارش روزنامهٔ نیویورک تایمز در روز پنجشنبهٔ گذشته، ایلان ماسک، ثروتمندترین فرد دنیا و شخصیتی جنجالی که با ریخت‌وپاش پولی و تبلیغاتی یکی از افراد کلیدی در پیروزی انتخاباتی ترامپ بود و در دولت آیندۀ ترامپ نیز سهمی برای “کوچک کردن دولت” به او واگذار شده است، روز دوشنبه ۲۱ آبان با امیرسعید ایروانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد، در مقر این سازمان در نیویورک دیدار و گفت‌وگو کرده است. اگرچه سخنگوی وزارت خارجه رژیم ۴۸ ساعت پس از انتشار این خبر در رسانه های کشور آن را تکذیب کرد ، اما نمایندۀ ایلان ماسک به سؤال در مورد تائید یا رد این مذاکرات پاسخی نداد. این روزها طرفداران ریز و درشت حکومت ولایی، با استقبال ضمنی از انتخاب ترامپ و امکان نقش‌آفرینی ایلان ماسک در امکان ایجاد مجرایی برای نجات “نظام”، خبر دیدار مذکور را با “مدارا کردن” خمینی با جمهوری‌خواهان و رونالد ریگان برای آزادی گروگان‌های سفارت آمریکا و فروش اسلحه در چارچوب توافق “ایران گیت” مقایسه می‌کنند. به عبارت دیگر، می‌گویند که حکومت اسلامی می‌تواند بار دیگر با جمهوری‌خواهان آمریکا معامله کند و به توافق برسد!

در صحنه‌ای دیگر، جریان‌های سلطنت‌طلب و شخص رضا پهلوی نیز از پیروزی انتخاباتی ترامپ و ترکیب ارتجاعی و جنگ‌طلب هیئت وزیران او در امکان‌پذیر شدن حملۀ نظامی اسرائیل-آمریکا برای “نجات ایران” به هیجان آمده‌اند. اینان نیز معتقدند که ترکیب حزب جمهوری‌خواه آمریکا و ترامپ و جریان‌های راست افراطی هوادار سرسخت دولت راست‌ افراطی اسرائیل مجرایی مناسب برای “براندازی” جمهوری اسلامی و برپایی دوبارهٔ رژیم سلطنتی در ایران است. به همین دلیل رضا پهلوی پنجشنبهٔ گذشته در شبکۀ مجازی ایکس آمادگی‌اش را “برای هدایت این تغییر و رهبری دوران گذار” به اطلاع دونالد ترامپ رساند! رضا پهلوی و نیروهای راست افراطی اطرافش اعلام کردند که مایل‌اند و می‌توانند یکی از ابزارها و گزینه‌های موجود در اختیار ترامپ برای رسیدن به هدف‌های او در منطقهٔ غرب آسیا و ایران باشند و او می‌تواند به سرسپردگی و وفاداری‌ آنها اطمینان کامل داشته باشد.

اینکه ترامپ چه سیاستی در برابر جمهوری اسلامی ایران در پیش بگیرد، و به‌ویژه اینکه تا چه حد دست دولت جنگ‌افروز نتانیاهو را باز بگذارد، هنوز کاملاً مشخص نیست و نمی‌شود پیش‌بینی دقیقی کرد. در این سو نیز به نظر می‌آید که خامنه‌ای فعلاً از سیاست ورشکستۀ “نه جنگ، نه مذاکره” دست کشیده است. به هر صورت، در حال حاضر دو سناریوی اصلی را می‌توان در نظر داشت: ۱)‌ تسلیم سیاسی گام‌به‌گام جمهوری اسلامی در پشت درهای بسته و مذاکره در مورد رفع تحریم‌های آمریکا به هدف “حفظ نظام” از طریق بده‌بستان در چارچوب روابط تجاری، که ترامپ جاه‌طلب الزاماً باید پیروز قاطع در آن باشد. ۲) افزایش عامدانۀ تنش از جانب اسرائیل-آمریکا تا حد حملۀ نظامی به ایران و وقوع جنگ نظامی همراه با تشدید جنگ اقتصادی از طریق افزایش تحریم‌ها.

واقعیت آن است که دولت ترامپ قادر است هر دو سناریو یا حتی طرح‌های دیگری را به اجرا درآورد، زیرا سُکان هدایت تحولات فعلاً در دست آنان است. باید توجه داشت که از نگاه ترامپ و کابینه‌اش، برای تحقق هدف‌هایی که دارند، جان انسان‌ها- چه در آمریکا و چه در ایران- ارزشی ندارد و آزادی و عدالت اجتماعی مفاهیمی بی‌اهمیت‌اند. این دقیقاً نکتۀ اشتراک آنها با سران جمهوری اسلامی است که هیچ اتکایی به اکثریت ملت ندارند و نشان داده‌اند برای “حفظ نظام” و دیکتاتوری دینی حاضرند جان و مال و آیندۀ ملت را هم هزینه کنند.

امروزه، ۴۶ سال پس از انقلابی مردمی که با هدف براندازی دیکتاتوری سلطنتی و تحقق حاکمیت ملی صورت گرفت، بار دیگر دیکتاتوری، این بار در شکل مذهبی، تعیین سرنوشت کشور و آیندۀ ملت را به دخالت و دست‌اندازی خارجی تا حد حملۀ نظامی هارترین و خطرناک‌ترین جریان‌های راست افراطی و ارتجاعی در آمریکا و منطقه واگذار کرده و حاکمیت ملی را به خطر انداخته است. ترامپ، نمایندهٔ بورژوازی کلان آمریکا، شخصیتی است ضدمردمی، قدرت‌طلب، و معتقد به ناسیونالیسم افراطی و دارای دیدگاه‌های فاشیستی. او اکنون در موقعیتی قرار گرفته است که از یک سو با اتکا بر دولت راست افراطی نتانیاهو و با استفادۀ ابزاری از پس‌مانده‌های رژیم سلطنتی و از سوی دیگر در معامله و بده‌بستان با دیکتاتوری مذهبی ایران می‌تواند بازی خطرناک و ویرانگری را با آیندۀ کشور ما آغاز کند.

به نظر ما، در هر سناریوی طراحی‌شدهٔ دولت ترامپ برای جمهوری اسلامی، چه در صورت معامله و مذاکره با جمهوری اسلامی و چه در صورت حملۀ نظامی مستقیم و غیرمستقیم به ایران، مردم ایران همچنان بیشترین آسیب را خواهند دید و بازندهٔ‌ اصلی خواهند بود، زیرا که هر دو سناریو مانعی در راه جنبش مردمی و گذار ایران به سوی برپایی جمهوری ملی و دموکراتیک خواهد بود. در این برههٔ حساس، فقط نیروهای چپ و ملی مترقی قادرند که در صورت همکاری بر پایهٔ برنامه‌ای مشترک، با فائق آمدن بر تفرقه و پراکندگی با برپایی کارپایه ای برای دفاع از صلح و ایجاد یک آلترناتیو ملی و دموکراتیک کارآمد، از شکل‌گیری آینده‌ای دهشتناک برای ملت ایران جلوگیری کنند.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۲۱، ۲۸ آبان ۱۴۰۳

تلاش بی‌ثمر رژیم ولایی برای رفع اَبَربحران‌ها با دامن زدن به توهّم «وفاق ملی»

حملۀ تجاوزکارانهٔ اسرائیل به ایران در بامداد ۵ آبان، تهدید خامنه‌ای در مورد “پاسخ دندان‌شکن” دادن به اسرائیل و آمریکا، گسترش بمباران لبنان، و تداوم جنایت‌های جنگی اسرائیل در نوار غزه با حمایت آمریکا و متحدان اروپایی‌اش در چند روز اخیر در صدر اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی بوده است. در ارتباط با مسائل داخلی ... تلاش بی‌ثمر رژیم ولایی برای رفع اَبَربحران‌ها با دامن زدن به توهّم «وفاق ملی»

ادامه

آزادی‌های دموکراتیک, آمریکا, استبداد, اسراییل, اقتصادی, امپریالیسم, امنیتی, انگلیس, تحلیل, جنایات جنگی, جهان, حقوق بشر, سرمایه‌داری, صلح, صهیونیسم, فاشیسم, فلسطین, لبنان, منافع ملی

فارن افرز: «بحران مشروعیت» در آمریکا با انتخابات حل نمی‌شود

«فارن افرز» در تحلیلی با اشاره به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا هشدار داد که جامعه آمریکا به‌شدت دوقطبی شده و انتظار می‌رود باتوجه به عمیق‌تر شدن «بحران مشروعیت» در این کشور، ‌جامعه آمریکایی با تحولات سیاسی خشونت‌آمیزی مواجه شود و این مشکلی است که راه‌یابی «دونالد ترامپ» و یا «کامالا هریس» به کاخ سفید آن‌را ... فارن افرز: «بحران مشروعیت» در آمریکا با انتخابات حل نمی‌شود

ادامه

آمریکا, آمریکای شمالی, اجتماعی, اقتصادی, تحلیل, جهان, سیاسی

درماندگی خامنه‌ای و پزشکیان در برابر بحران بن‌بست اقتصادی و خطر جنگ

این روزها اکثر مردم کشور از یک سو با پوست و گوشت و استخوان پیامدهای اقتصاد ویران‌شده را احساس می‌کنند و از سوی دیگر، به‌دلیل جنگ روانی دولت جنایتکار اسرائیل علیه ایران و رجزخوانی حکومت ولایی در مورد حملۀ تلافی‌جویانه کوبنده، نگران زندگی خود و اوضاع ملتهب کشور و منطقه‌اند. در چنین شرایطی، هفتۀ گذشته ... درماندگی خامنه‌ای و پزشکیان در برابر بحران بن‌بست اقتصادی و خطر جنگ

ادامه

استبداد, اسراییل, اسلام سیاسی, افغانستان, اقتصادی, امپریالیسم, ایران, تحریم, جهان, سرمایه‌داری, سیاسی, فقر, فلسطین, معیشت, نئولیبرالیسم, نسل‌کشی

جنگ وحشتناک‌ترین کابوس ملت‌ها است؛ مردم ایران و منطقه خواهان صلح و آرامش‌اند

چشم‌های جهانیان این روزها به خاورمیانه دوخته شده است. شعله‌های جنگ ماه‌ها است که در باریکۀ غزه زبانه می‌کشد. جنایت‌های شبانه‌روزی اسرائیل در منطقه همچنان ادامه دارد. اکنون بیروت و دیگر شهرهای لبنان، به‌ویژه جنوب آن کشور، و نیز یمن و سوریه هدف بمباران‌های اسرائیل قرار گرفته است. تاکنون بیشتر از دوهزار تن از مردم ... جنگ وحشتناک‌ترین کابوس ملت‌ها است؛ مردم ایران و منطقه خواهان صلح و آرامش‌اند

ادامه

آمریکا, اردن, اروپا, اسراییل, اقتصادی, امپریالیسم, امنیتی, ایران, پرتغال, تحلیل, تروریسم, جهان, چین, حقوق بشر, خاورمیانه, سازمان ملل, سرمایه‌داری, سوریه, سیاسی, صلح, صهیونیسم, فاشیسم, لبنان, نئولیبرالیسم, نسل‌کشی